اعطای جایزه حقوق بشر اتحادیه قضات دادگستری آلمان

روز سه شنبه ۸ سپتامبر جایزه حقوق بشر اتحادیه قضات دادگستری آلمان، به تلاشگر حقوق بشر و وکیل دعاوی نسرین ستوده اعطاء شد.  ستوده  به دلیل فعالیت های حقوق بشری خود به ۳۳ سال زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شده است و هم اکنون در آستانه سی امین روز اعتصاب غذای خود در زندان اوین بسر می برد. همسر ستوده رضا خندان قبلا یاد آوری کرده بود که همسرش تنها ۵۳ کیلو وزن داشته است و اکنون ۶ کیلو وزن کم کرده و بشدت ضعیف شده است.

امید نوری‌پور، در حال سخنرانی ستوده در جلسه‌ای به مناسبت اعطای جایزه حقوق بشر اتحادیه قضات دادگستری آلمان

سخرانی امید نوری‌پور

امید نوری پور سخنگوی امور خارجی فراکسیون حزب سبز پارلمان آلمان در ستایش نسرین ستوده در این نشست سخنانی گفت:

«پائیز سال ۲۰۰۸ در خانه دوستی درتهران دو وکیل دعاوی را درانتهای شب ملاقات کردم. ایشان بر سر موضوع مشترکی با جان ودل کار می کردند. این موضوع که تمام شب مشغول گفت وگو در باره آن بودیم اعدام، نوجوانان بود یا کسانی بود که در زمانی که به ایشان قتلی نسبت داده بودند، زیر سن بلوغ بوده اند.

موضوع پیچیده ای بود ودو زنی که طرف صحبت من بودند موارد زیادی را بر می شمردند واطلاعات وسیعی در بارهء هر کدام از این موارد داشتند وبا شور وحرارت و آگاهی عمیقی درمورد آن صحبت می کردند.

این موضوع بسیار ثقیل وبه هیچ رو قابل هضم نبود. من در دلم ایشان را ستایش می کردم، نه تنها برای اینکه به این کودکان ستمدیده رسیدگی می کردند، بلکه به این دلیل که از این بی عدالتی بزرگ شکوه نمی کردند و نمی نالیدند ، بلکه با استدلالات حقوقی به آن می پرداختند. من با  زیر و بالای قوانین جزا آشنا نبودم . با اینهمه پیام صریح ایشان را کاملا دریافتم : ایشان به جنگ حس بی عدالتی  نمی رفتند، بلکه استدلالشان سراسر در این مورد بود که این اعدام ها با قوانین ایران مغایرت دارد و طبیعی است با قوانین بین الملل و کنوانسیون جهانی حقوق کودک سازمان ملل که ایران نیز آنرا امضاء کرده است نیز مغایر است.

در پایان این گفت و گوی طولانی و طاقت فرسا ولی آموزنده ، از ایشان پرسیدم آیا به دلیل تلاش های خود مورد سرزنش و سرکوب قرار گرفته اید یا حتی دستگیر شده اید؟ یکی شان بازیگوشانه به ساعتش نگاه کرد ، از ته دل خندید و گفت، آخرین بارش کی بود؟ 

این شجاعت و شوخ طبعی و بی نیازی را بارها آنرا ازکسان دیگری هم شنیده بودم؛ از افرادی که متأسفانه عادت کرده اند پیوسته در معرض بی عدالتی قرار بگیرند.

آن دیگری با تعجب به من نگاه کرد و حرفی زد که انتظارش را نداشتم. گفت : “نه ، من هیچ کار اشتباهی نمی کنم. فقط در چارچوب قانون عمل می کنم ، گرچه غالباً در چارچوب قانون کارکردن در این کشور برای مجازات نشدن کفایت نمی کند. از آن گذشته خودم  دو تا بچه خردسال دارم و در برابر این دو پاسخگو هستم.»

یک سال بعد ، میلیون ها ایرانی به خیابان رفتند تا اعتراض خود را به شاید بشود گفت، آشکار ترین تقلب در طول تاریخ  انتخابات این کشور، اعلام کنند. بسیاری از ایشان سر از زندانهای مخفی در آوردند، دیگران  را زدند و بازداشت کردند و شکنجه شان کردند ، به شان تجاوز کردند ، کشتند یا آواره شدند. یکی از این دو وکیل،  مجبورشد به اروپا فرارکند ؛ دیگری، نسرین ستوده، که بیشتر احتیاط می کرد، ماند و وکالت بسیاری از معترضان و تظاهرکننده گان را در سال ۲۰۰۹ به عهده گرفت و در دادگاه از ایشان دفاع کرد؛ تا اینکه  ۴ سپتامبر ۲۰۱۰ ، خود بازداشت شد و به اتهام “تبلیغ و توطئه برای آسیب رساندن به امنیت کشور” به مدت سه سال در زندان بسر برد . در این مدت، وی به دفعات و در مجموع به مدت ۵ ماه در اعتراض به شرایط زندان برای همه زندانیان دست به اعتصاب غذا زد.

دیکتاتور ها به خوبی می دانند که زندانی کردن مخالفان به ناحق انجام می گیرد. انگار ایشان با پوچ بودن اتهاماتی که به منتقدان خود وارد می کنند می خواهند  نیت واقعی خود را برای  تحت پیگرد قرار دادن ایشان، پنهان کنند. نتیجه اما درست برعکس است –مخالفی که صدایش را خاموش کرده اند، عادل است و شاکی است و خودکامه گان جنایتکاران ومحکومند.

نسرین ستوده در زندان دگر گون شد، و ترس را در سلول جا گذاشت. در نامه ای به پسر کوچکش نیما نوشت: “نیمای عزیز من، چگونه می توانستم اعدام جوانان کشورمان را شاهد باشم و سکوت کنم؟ چگونه می توانم شب با آرامش خاطر شما را به بسترببرم در حالی که می دانم کودکان دیگر دارند شکنجه می شوند ؟ پسرم ، نمی توانستم این کار را بکنم!»

دو روز پس از آزادی، از بدنام ترین شکنجه گاه ایران اوین، با پوستری اعتراض آمیز علیه وضعیت زندانیان سیاسی در مقابل کاخ دادگستری ایستاد و بار دیگر وکالت متهمان را عهده دار شد و از بسیاری که امیدی به وضعیت شان نبود جانانه دفاع کرد  در حالی که  آگاه بود، حق که می دانست به جانب اوست ، اغلب در دادگاه کاربردی ندارد و به حساب نمی آید . اما اعتقاد او به حق و قانون تا به امروز همچنان راسخ و پا بر جاست

او شهامت حق خواهی داشت و بی حقوقی و بی عدالتی را تاب نمی آورد  . ستوده تحت نظربود  و مورد آزار و اذیت قرار می گرفت . او را از کار وکالت باز می داشتند . ستوده  دوران پیش از بازداشت دوم خود را “منتقل شدن  به زندانی بزرگتر” توصیف می کرد. وقتی دیدند هیچیک از این چیز ها او را دلسرد نمی کند، در ژوئن ۲۰۱۸ بار دیگر دستگیرش کردند. این بار به اتهام “جاسوسی … تبلیغ علیه نظام  و تخریب و تحقیر رهبر معنوی” و عضویت در یک سازمان حقوق بشری و ترویج “فساد و فحشا”

ستوده به ۳۳ سال زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. با اینهمه پیش از محکومیت به نماد جامعه مدنی تبدیل شده بود که رفته رفته و به شکل فزاینده ای دچار تنگی نفس می شد .

من انتخاب نسرین ستوده را به عنوان برنده جایزه حقوق بشر سال ۲۰۲۰ از صمیم قلب به انجمن قضات آلمان تبریک می گویم . می شود پرسید چرا او که قبلا جوایزی زیادی دریافت کرده ، مثل جایزه ساخارف از سوی پارلمان اروپا و جوایز دیگری و قبلاً به شهرت ویژه ای رسیده است این جایزه را دریافت می کند ؟ در حالی که  کسان دیگری  در ایران وجود دارند که به شدت به توجه ما نیاز دارند: مثل ، روزنامه نگار نرگس محمدی ، که به دلیل مبارزه با مجازات اعدام در زندان به سر می برد و علی رغم اینکه به سختی بیمار است، از مراقبت های پزشکی برخوردار نیست. یا کشتی گیر نوید افکاری که در معرض اعدام قرار دارد یا سامی رجابی که تنها گناهش جانبداری از محیط زیست است و تلاشش برای نجات نسل یوزپلنگ ایرانی است که بزودی منقرض خواهد شد.

درست است که همه این انسان ها و بسیاری بیش از نامبردگان را که اکنون  به توجه ما نیاز دارند آدم می توانست نامزدشان کند

اما من به سه دلیل ستودن نسرین ستوده را مطلقا درست می دانم:  اول-  ما یک حقوقدان درخشان را می ستاییم که در کشور اسلامی هرگز برای قاضی شدن راهی پیش رو نخواهد داشت و با اینهمه،  شهامت کافی دارد پای حق بایستد و اگر امروز آزاد بود بیشک وکالت مواردی را که نام بردم،  در برابر دادگاه به عهده می گرفت تا حق ایشان پایمال نشود.  دوم-  امروز هم حقوق کودکان، در مرکز توجه  او قرار دارد .

 دوازده سال پیش در چنین روزی  نسرین ستوده به من گفت:« در سرزمینی که حقوق کودکان در آن رعایت نمی شود،  هیچ فرد دیگری  به حق خود نمی رسد. »  و او بیشک در این زمینه پیشرو و پیشکسوت بود. سوم- با سر سختی و  تیز بینی بی برو و برگردی که برای ستاندن حق دارد، بیشک تلاشگر حقوق زن نیزمی باشد. 

وی ۸ مارس سال جاری در زندان نوشت: “ایران کشوری است که حقوق زنان به طور سیستماتیک نقض می شود،  و بزرگداشت روز جهانی زن از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این روز به سالهای گذشته می اندیشم. سالهایی که با سکوت در زندان سپری شد و سالهای اعتراض ما در حصار و اسارتگاه هایی که پشت دیوار ها ی آن گرفتار بوده ایم.

در نهایت ، نسرین ستوده نه تنها مدافع حقوق کودکان و زنان است، بلکه پشتیبان همه کسانی است که حقوق شان  به دلیل تبار و اندیشه و باور ها یا گرایشات جنسی ،  با نظام همخوانی ندارد  و به شکل پیگیرانه ای از حقوق خود  محروم می شوند. تبعیض و ستم پیوسته، آزار و شکنجه و دستگیری زنان ایرانی و بسیاری از گروه هایی که در حاشیه قرار می گیرند، نشانه ضعف سلطه گران است.

شدت وحشیانه سرکوب که جلو هر گونه اعتراضی را می گیرد، دیواری از ترس و وحشت می سازد تا جلو آزادی بیان سدی ایجاد کند. این خشونت ها رنج فراوانی همراه می آورد ولی تاثیر آن در محدودهء زمانی خاصی محصور می ماند. چه این فشار ها در زمینهء فیلم و هنر باشد یا موسیقی وادبیات، در استادیوم فوتبال، یا توسط یک زن با روسری  سفیدی که به عنوان پرچم صلح بر سر چوب می زنند  یا در تلاش های یک وکیل دعاوی خود می نماید. این جسارت ها شیشه حیات ترسی است که  به دل مردم رخنه کرده و در آن نهادینه شده است و تا این ترس هست به حیات خود ادامه می دهد. تا زمانی که زنان ایرانی از حقوق سلب شده خود بهره مند نشوند، در بر همین پاشنه می چرخد.

در قوانین ایران، زنان اساسا و به شکل  گسترده ای در مقایسه با مردان مورد تبعیض قرار دارند، در زمینه مالی و اقتصادی، حقوق مربوط به سرپرستی کودکان ، حق ارث، یا شهادت دادن در برابر مراجع قانونی

خانمها و آقایان، اعتصاب غذا آخرین حربهء کسانی است که هیچگونه وسیلهء دیگری برای دفاع از خود در برابربی عدالتی در دست ندارند. منوچهر بختیاری ۲۵ روز است که در اعتصاب غذا بسر می برد. او پدر پویا بختیاری است که در اعتراضات ماه نوامبر سال گذشته به ضرب گلوله کشته شد. پویا ۲۷ ساله بود و حالا تبدیل شده به نماد بیش از ۱۵۰۰ کشته شدهء کم و بیش گمنام که نوامبر سال پیش در خیابان های ایران جان باختند. اکنون بیم آن می رود که بسیاری دیگر از معترضین آبان ماه که امروز در زندان بسر می برند، به خیل این جان باختگان پیوسته باشند یا بپیوندند. منوچهر بختیاری به دلیل عدالت خواهی  برای فرزندش در یک پرواز داخلی ربوده شد. در ماه های گذشته، او و همسرش مورد سرکوب توصف ناپذیری قرار گرفتند. مادر ۸۰ ساله منوچهر بختیاری هنگام یورش به خانه اش مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این کارطبق قوانین ایران هم رسوا کننده و هم شرم آور است. اگر تقاضای عدالت کنید تحت پیگرد قرار می گیرید و در عوض بی عدالتی همه جا هست و همه گیر است. اطلاعی ندارم که آیا اعتصاب غذا آقای بختیاری ارتباطی با اعتصاب خانم ستوده دارد یا خیر، اما جان او و ستوده  هر دو در خطر است. ستوده هم اکنون برای جلب توجه ما به شرایط فاجعه بار زندانیان و بیش از همه زندانیان سیاسی در ایران ، به ویژه در زمان همه گیرشدن بیماری کوید ۱۹ که در زندانهای ایران بیداد می کند،  دست به اعتصاب غذا زده است ، و پاسخ مسئولین  به جای اقداماتی  برای رفع مشگلات، صرفاً نادیده گرفتن این شرایط است

روسای  هیئت مدیرهء انجمن قضات آلمان «باربارا استوکینگر» و «یواخیم لوبلینگ هوف» جایزه حقوق بشر نسرین ستوده را به نیابت به منصوره شجاعی فعال حقوق زنان ایران سپردند

وضعیت زنان  که موجوداتی درجه دو به حساب می آیند در خانه و خانواده نیز بازتاب دارد.  قانون شوهران را نان آور و  سرپرست خانواده  می داند  و مال و ثروت خانواده بیشتر در اختیار او قرار دارد.  بسیاری از زنان در سراسر کشور با الگوهای «طبیعی» و «عادی» خشونت خانگی چه به شکل جسمی وجنسی و عاطفی زندگی می کنند و با تجاوز در خانواده از جانب همسر دست به گریبان هستند – جرمی که در ایران حق طبیعی مرد به حساب می آید و  مجازاتی برای آن در نظر گرفته نشده است .

زنانی مانند نسرین ستوده با درجه دو بودن زنان در برابر قانون مقابله می کنند. او بارها و بارها نشان داده که آماده است برای باور های خود هزینهء گرانی بپردازد. او زندگی خود را با وجود خطرات،  به هدفی اختصاص داده است: مبارزه برای حقوق بشر ، برای ایرانی که  برابری و عدالت برای زنان ، کودکان ، اقلیت ها و جامعه مدنی رعایت شود و البته مبارزه بر ضد مصونیت از مجازات و رسیدگی قانونی به نقض پیگیرانه و سیستماتیک حقوق بشر، که دهه هاست در زندان های ایران انجام می شده است. و بالاخره اینکه او امیدوار است روزی ایرانی به ثمر برسد که با آمال و آرزو هایش خوانایی دارد، ایرانی که از فرزندانش مراقبت می کند، و زنان و اقلیت ها در آن حقوق برابر دارند، سرزمینی که در آن عدالت و آزادی جایگزین استبداد و خود کامگی شود.

ستوده همچنین امیدواراست  برسد که  ایران از فرزندانش محافظت کند و زنان و اقلیت هادر آن  از حقوق برابر برخوردار شوند. سرزمینی که در آن آزادی و حق وعدالت جایگزین استبداد و خودکامگی گردد

اعتصاب غذای نسرین ستوده باید حاکمان را به وحشت انداخته باشد. زیرا چند روز پیش دخترش مهراوه را در خانه بازداشت کردند و وی را تهدید به پیگرد قانونی نمودند. اما به پدرش رضا خندان اجازه دادند او را همراهی کند  و چند ساعتی مهرآوه را در بازداشتگاه نگه داشتند.  می توانم حدس بزنم که پدر در آن روز  چه حالی داشته است و برادر کوچکترش نیما چه حال و روزی داشته وقتی گمان می کرده  پس از رفتن  مادر، حالا خواهر بزرگترش هم  دیگر نمی تواند به خانه برگردد .

فرزندان نسرین ستوده گرانبهاترین گنجینهء او هستند. خواندن نامه های او به فرزندان که همسرش  بطور دائم منتشر می کند ، دردناک است. تماشای فیلم مخفیانه دیدار کودکان از مادرشان در زندان پس از اعلام حکم ، سینه سوز ودلخراش است. آدم می تواند دو کودک به حق آزرده خاطر را در این سوی دیوار شیشه ای  پلاستیک ببینید و در آنسو زنی به ظاهر شکننده  را می بینید که در واقع به شکل فوق انسانی قدرتمند است و دلقک منشانه بینی پسرش را  می کند و آن را در مشت پنهان می کند تا اورا بخنداند. قصد از بکار بردن خشونت و بی عدالتی در مورد مادری که عاشق فرزندانش است، تنها برای در هم شکستن ارادهء او نیست، بلکه بیش از هر چیز نشان دهندهء ترسی است که ایشان از زنی دارند که شهامت کافی برای گرفتن حق دارد.

برنده امروز ما در این لحظه با خطر مرگ روبرو است. وزیر خارجه سوئد خواستار آزادی فوری وی شده است. امیدوارم  بیشتر وزیران خارجهء کشور های  اروپایی به او بپیوندند. امروز انجمن قضات آلمان از نسرین ستوده؛ زنی که شهامتش  نماد مبارزه حق طلبانه است ، تجلیل می کند. اینجا در برابر شهامت باورنکردنی این زن شجاع  سر تعظیم فرود می آورم. امیدوارم که هرچه زود تر آزاد شود و به خانه بازگردد . فرزندانش مهراوه و نیما به او احتیاج دارند ، همسرش رضا به او احتیاج دارد. میلیون ها ایرانی وبه ویژه زنان ایرانی به وجود و حضور او نیازمندند.»

نسرین ستوده، جایزه انجمن قضات آلمان را به معترضان محکوم به اعدام اهدا کرد

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)