جنبش کارگری امروز ایران، دور جدیدی از توفان رودررویی با حاکمیت اسلامی را دردوران اوج کرونایی، خاصه در مناطق قرمز و هشدار دهنده کشور به راه انداخته است که حاکمان سرمایه تاب مقاومت در مقابل آن را نداشته و نمیتوانند هم آنرا نادیده بگیرند. همه جا و همه کس از حدت اعتصابات و اعتراضات کارگری صحبت میکنند و هرروز بخشهای بیشتری از کارگران به اعتصاب میپیوندند و دولت و تمامی دست اندرکارانش به تکاپو افتاده و میخواهند با هر شکل و شگردی چند زمانی بیشتر به حیات ننگینشان ادامه بدهند.
امروز تاکید روی این نکته پر اهمیت مینماید؛ کرونا در پیک دوم با خطر وسیع تری جامعه ما را تهدید میکند. بخش هایی از مناطق اعتصابی کشور در وضعیت قرمز قرار دارند. در چنین وضعیتی کارگران اعتصابی از شرایط کار طاقتفرسا در گرمای شدید و از سختترین شرایط معیشتی رنج میبرند. آنها امنیت شغلی ندارند. قراردادهایی که به آنها تحمیل کردهاند، قراردادهای موقت است، مشمول بیمه درمانی و بازنشستگی نیستند. و کارفرما هر زمان که بخواهد میتواند آنها را اخراج کند. حقوق آنها چند برابر کمتر از خط فقر است و همین حقوق ناچیز هم چند ماه است که به آنها پرداخت نشده است. میتوان گفت: روزی نیست که اعتراض و اعتصابی در ایران و در مناطق کارگری در جریان نباشد.
تداوم دو ماهه اعتراض و اعتصاب در هفت تپه، در جرقه زدن اعتراضات دیگر در پهنه تمامیت جغرافیای ایران تاثیرگذار است. علت این تاثیرگذاری وجود ریشههای عمیق مشترک مطالباتی است. مثلا پرداخت فوری دستمزدهای معوقه عنصر مشترک اعتراضات کارگری دور اخیر است. پایان دادن به خصوصی سازی و حذف سلطه مافیای اسد بیگ در هفت تپه، از جمله در شکل کمابیش خویشاوندی چون مطالبه برچیدن شرکتهای برده داری پیمانی در اعتراضات واحدهای دیگر هم مطرح است. در کشور ما که اعتراض خیابانی برای فریاد کشیدن علیه بی عدالتی- چنانچه در خیزش آبان دیدیم- با قتل و کشتار و تیراندازی نیروهای امنیتی و یا در بهترین حالت با پرونده سازی و احکام ظالمانه زندان و شلاق روبروست، کارگران نیشکرهفت تپه در نهایت هوشیاری بدون توهم نسبت به وعدههای جناحهای حاکمیت، شصتمین روز اعتراضات خود را در فصل “خرما پزان” شوش با نمایشات خیابانی پیش بردهاند.
طی این شصت روز، کارگران هفت تپه از مجموعه مطالبات خود دست برنداشتهاند، و تصور روشنی از رابطه میان مطالبه فوری و نامشروط با مطالبه عمومی و مشروط خود داشتهاند.
رسانههای رسمی رژیم با سکوت مرگباری که بر آنها حاکم است وقتی به نقل خبر اعتراض دو ماهه این کارگران مجبور میگردند، تنها به دریافت حقوقهای معوقه اشاره میکنند و سعی میکنند پرداخت حقوق معوق کارگران را به عنوان امتیازی در ازای خودداری آنان از پیگیری مطالبه مهم دیگرشان یعنی لغو خصوصی سازی مطرح کنند. در حالیکه در دل مطالبات بی پاسخ مانده مرکب هفت تپهای ها؛ کارگران بر هر دو مطالبهشان اصرار دارند: آنها خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه هستند که فوری و نامشروط است. آنها خواستار لغو خصوصی سازی هستند که به همان اندازه فوری اما عمومی و مشروط است. برای کارگران دریافت فوری حقوقهای معوقه برای حفظ توان ادامه پیگیری لغو خصوصی سازی اهمیت دارد.
دریافت حقوق معوق یعنی درهم شکستن محاصره معیشتی کارگران و از پا انداختن توان مبارزاتی آنها با تحمیل گرسنگی؛ یعنی فراهم شدن ادامه پیگیری بلاانقطاع مطالبه لغو خصوصی سازی. کارگران میدانند که پیگیری این مطالبه آنان را با هپکو – ماشین سازی تبریز- دشت مغان و بخشا معادن گوناگون کشور هم سنگر میکند؛ یعنی از یک سو اتحاد کارگری را گسترش میدهد و از سوی دیگر فشار را بر حاکمیت بیشتر میکند. آنها شاهد همبستگی باشکوه کارگران هپکو هستند که با مطالبه مشابهی پا به پای آنان اعتراض میکنند. بعلاوه فعالین کارگری هفت تپه خواستار دریافت جواب قطعی در مواردی چون تغییر وضعیت پرسنل دفع آفات، پرسنل غیرنیشکری و فصلی کارخانه و همچنین مشکلات بازنشستگان و خلع ید، هستند.
این اولین موج مبارزه کارگران هفت تپه نیست که این مطالبات در آن مطرح بوده اند؛ دور جدید اعتراضات که اکنون شصتمین روز آن را پشت سر گذاشتهاند، هم آخرین موج آن نخواهد بود. اما مقاومت و استمرار تاکنونی اعتراضات کارگران هفت تپه قطعا الگوی مهمی برای مبارزات کارگری در کشور است.
امروز ما شاهد اعتصابات کارگران پالایشگاهها و نیروگاههای گوناگون در ۵۱ کانون کارگری در ۲۱ شهر از ۱۲استان هستیم که در روز شمار کارگری فهرست شده است. این اعتصابات در مشهد- اصفهان- تبریز- ارومیه – اردبیل – ابادان – اهواز- ماهشهر – هریس – مهران- بندرکنگان- عسلویه- روستای تنبک- شیروان- هویزه – دشت آزادگان – لامرد – مهر- ایرانشهر- زرندیه – قشم جریان داشت و بخشا ادامه دارد.
در فاز۱۳ علاوه بر شرکت اکسیر صنعت که در اعتصاب هستند، کارگران کمپ امام حسین و شرکت لیدما نیز دست به اعتصاب زدند. کارگران میدان نفتی آزادگان شمالی در هویزه به اعتصاب خود ادامه دادند.
علاوه بر این موارد گروه عایقکاران مربوط به پالایشگاه پارسیان سپهر در نزدیکی عسلویه نیز دست به اعتصاب زدند.
موازی با این اعتصابات، شاهد حرکات اعتراضی گسترده زیر بودهایم: حرکات پیوسته متشکل آموزشدهندگان نهضت سوادآموزی – تجمع کارکنان طرح تحول سلامت دربرابر استانداری خوزستان – تجمع نیروهای قراردادی و شرکتی ایثارگران – تجمع پرسنل شرکتی بیمارستانهای مشهد – تجمع شماری از گلخانهداران یاسوج – تجمع اعتراضی کارگران شهرداری روانسر- اعتصاب کارگران راه آهن در تهران و خراسان- تجمع رانندگان ۳۵۰ناوگان اتوبوسرانی ارومیه – اعتصاب کارگران راه آهن کرج- تجمع کارگران بازنشسته شرکت میان آب- تجمع جمعی از پرستاران و کارشناسان بهداشت یزد – اعتراض تعدادی از پرسنل شرکتی بیمارستانهای مشهد- حرکت متشکل و سازمانیافته پرستاران اعتصابی بیمارستانها در مقابل استاندارهای زیر: خراسان رضوی- خوزستان- یزد- اراک- لرستان- کرمان- ارومیه. در متن این حرکتهای اعتراضی تلاشها و ترفندهای کارگزاران حکومتی برای شکستن اعتصاب کارگران، تاکنون بینتیجه مانده است و مذاکرات مجلس هم تاکنون بی حاصل بوده و کارگران کماکان بر خواستههای خود، پافشاری میکنند.
سندیکای نیشکرهفت تپه در ارزیابی از دور دوم مذاکره با مجلسیان که جدا از علی نیکزاد، نائب رئیس مجلس، نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰، غلامرضا شریعتی استاندار تسبیح بدست خوزستان – علیرضا صالح رئیس سازمان خصوصی سازی- حاتم شاکرمی معاون وزارت کار – نماینده وزارت اطلاعات- نماینده سازمان بازرسی کل کشور- محمد کعب عمیر، نماینده مجلس از شوش هم حضور داشتند و… در روز چهارشنبه ۲۲مرداد۹۹ صورت پذیرفت، آورده است: «خروجی جلسه دوم مجلس آشکارا نشان داد که اراده مشترکی برای پاسخ دادن به مطالبات کارگران هفت تپه در این نظام وجود ندارد؛ اشتراک آقایان بر سر سرکوب مطالبات کارگران و مشاجراتشان بر سر شکل کنترل شرکت نیشکر هفت تپه بوسیله زیرمجموعههای خودشان است. اختلاف بر سر این است که کدامشان ما را بچاپد و حق مان را بالا بکشد.». سندیکا در همین رابطه تصریح کرده است: «این جلسه نشان داد که امید بستن به وعدههای دولت، مجلس و قوه قضاییه مشکلات کارگران را حل نخواهد کرد و دعوای جناحی بر سر لحاف ملاست. تنها با تکیه بر نیروی اتحاد کارگران و همسرنوشتان است که میتوان امتیازاتی به سود کارگران گرفت. جلسات مجلس تا کنون هیاهوی بسیار برای هیچ بوده و هیچ چیز به کارگران نداده است. این نتیجهای است که کارگران هفت تپه و دهها هزار کارگر دیگر در سایر بخشها و واحدهای بحران زده با مطالبات مشابه که به فرجام مطالبه گری کارگران هفت تپه چشم دوختهاند، تا کنون به دست آوردهاند.» (۲) بزبانی هیاهوی بسیار برای هیچ بوده است!
در این دیدار ابراهیم عباسی یک تن از نمایندگان هفت تپه به زبانی صریح و روشن بیان داشت: «این جلسات باید خروجی داشته باشند؛ قرار نیست سازمان خصوصی سازی شفاف سازی لازم را پیرامون واگذاری هفت تپه انجام ندهد. خواسته اول ما خلع ید اسدبیگی است و سازمان خصوصی سازی باید به این مطالبه جامه عمل بپوشاند. استاندار خوزستان و دولتیها عزم راسخی برای حل مشکلات شرکت و کارگران آن و تدبیری برای نجات هفت تپه ندارند. برای اینکه آرامش به شرکت هفت تپه بازگردد، نیاز به حمایت مسئولان داریم.» در این جلسه دیگر فعال کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه گفت: «استاندار خوزستان که اکنون در این جلسه حضور پیدا کرده و هیچ اظهارنظری نمیکند، حامی کارگران شرکت نیست؛ در غیر این صورت باید در جمع کارگران معترض حضور پیدا میکرد و به ما دلگرمی میداد.
خواسته جدی ما خلع ید اسدبیگی از هفت تپه است و فقط برای تحقق این مطالبه در این جلسات حضور پیدا میکنیم. پرداخت حقوق و حق بیمه و مزایا و… در درجه دوم اولویت ما قرار دارد.» (۱)، امروز در دل دو ماه پیکار خستگی ناپذیر کارگران هفت تپه در بطن شرایط بس سخت کرونا و گرمای بالای پنجاه درجه، با موج بیانیههای حمایتی روبرو هستیم که یکی پس از دیگری در راستای حمایت از این اعتصاب و سایر اعتراضات جنبش کارگری و مطالباتی انتشار مییابد. رویکردی که امیدبخش است. گروهی از فعالین کارگری، معلمان، بازنشستگان و دانشجویان متحدا به حمایت از مبارزه کارگران هفت تپه برخاسته اند؛ مبارزهای که یکی از محوری ترین مطالباتش لغو خصوصی سازی است؛ مبارزهای که یک نبرد موضعی طبقاتی بین کار و سرمایه است، تلالو نگاه غیر فرقهای را در برابر خود دارد و باید با تمام توان مورد حمایت جامعه ایرانی قرارگیرد. پیکار نان و آزادی، ناگزیر است دو سویه درهم فشرده حمایتهای عظیم در الگوی مشارکت طلبی همه آحاد جامعه ما خاصه ازادیخواهان مال اندیش را با خود داشته باشد.
درشصت امین (۶۰) روزاعتصاب هفت تپه، مبارزه کارگران برای وصول نان و آزادی در پهنای ایران ادامه دارد!
زمان را دریابیم، امروز همه جنگ علیه طبقه ما را شاهدیم!
همین چندی پیش بود که سپیده قلیان؛ صدای متفاوت زنان و مدافع کارگران نیشکر هفت تپه را دیگر بار به زندان کشاندند.
همین هفته پیش پرونده اتهامی آقای محمد رضا دبیریان کارگر کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در شعبه ۱۰۱دادگاههای کیفری دو شوش برگزار شد. کارگر هفت تپه را به اتهامهای نخ نمای انتسابی ” افتراء”، ” توهین” به مسئولان به جهت سمت و نشر اکاذیب، غیابا در در مجموع به ۲۲۲ ضربه شلاق محکوم شده بود. بنابراین در این زمان خریدنها، امکان تعرض به وضعیت موجود را نباید نادیده گرفت.
در این مرحله ضمن دفاع تمام قد از مبارزات واقعا موجود همه عرصههای اعتراضی کارگران باید مجدانه و درحد توان اعتصاب کارگران هفتتپه و سایر اعتصابات کارگرانی را که در دیگر واحدهای تولیدی و صنعتی و خدماتی، پای اعتصاب و اعتراض هستند، قویا مورد پشتیبانی و حمایت خود قراردهیم. اعتراضات کارگران پالایشگاههای نفت و گاز و پتروشیمی در کنار دیگر بخشهای کارگری گامی مهم در مسیر سراسری شدن اعتراضات کارگری و نیرومندتر شدن صدای اعتراض کارگران و مزدبگیران است. ادامه اعتصاب میتواند به اختلال در صادرات پتروشیمی و گاز و کمبودهای بحران زا در رفع نیازهای داخلی منجر شود. نباید اجازه داد تیغ سرکوب بار دیگر بر چهرهی هفتتپه و جنبش رادیکال کارگران کشیده شود. جامعه ما در شرایط دوران سازی قراردارد. موج بزرگ اعتصابات کارگری به ویژه اعتصابات کارگران نفت و گاز و پتروشیمی جنوب کشور، بیش از هر موقعی نیاز به همپوشانی، همگرایی و نزدیکی بیشتر نسبت به گذشته دارند. واضح است اینبار نیز چشم امید به همراهی و همدلی فعالان پیشرو کارگری و سیاسی و همه آزادیخواهان و برابریطلبان در تمام دنیا داریم. درانجام این وظیفه و رسالت دوران ساز، ازهیچ اقدامی فرو گذار نکنیم.
منابع:
*- ۱) – گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هانا چراغی؛ از دیدار نمایندگان کارگری هفت تپه با مجلسیان و غیره…)
https: //snn. ir/fa/news/۸۶۸۵۹۱
*- ۲) – کانال تلگرامی سندیکای نیشکر هفت تپه)
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.