شرایط دهشتناک زندگی در ایران برای کمتر کسی قابل تحمل است. روند فاجعه بار بحران اقتصادی – اجتماعی سریع‌تر از برآوردهای آماری می‌تازد و پیش می‌رود. بحران فقر، گرسنگی، بیکاری و تورم چنان سرسام‌آور شده که مهره‌های درون حاکمیت هم هشدار از شورش‌های اجتماعی می‌دهند. شورش‌هایی که با دی‌ماه و آبان‌ماه قابل مقایسه نخواهد بود.

درچنین فضایی به وضوح می‌توان دید که تمامی نهادهای قدرت با انواع و اقسام ترفندهای قانونی و غیرقانوی که الهام گرفته از سیاست‌های نئولیبرالیسم و سرمایه‌داری جهانی است، مزدبگیران را در بدترین و متزلزل‌ترین موقعیت، چه به لحاظ قرارداد استخدام و چه به لحاظ سطح دستمزدها و بیمه قرار داده‌اند.

بیش از ۵٠ روز از پایداری تاریخی کارگران هفت تپه می‌گذرد. ۵٠ روزی که به مقیاس زمان و رادیکالیسمِ سطح مطالبات در جنبش کارگری ایران تاریخی خواهد شد. مبارزه‌ای که در گرمای غیر قابل تحمل و خطر ابتلا به کرونا، با تکیه به همبستگی کارگران، بنیان خصوصی‌سازی و غارت اموال عمومی را هدف قرار داده است.

حاکمیت که همواره پاسخی به جز تهدید و دستگیری و اخراج نمی‌شناسد در تقابل با این همبستگی از یافتن راهی برای فرار عاجز مانده بود که ناگهان با اعتصاب و اعتراض در چندین مرکز مهم تولیدی نفتی و گازی مواجه شد. کارگران پالایشگاه‌های نفت آبادان، نفت سنگین قشم، پارسیان، پتروشیمی لامرد، پالایشگاه گاز فازهای ٢٢ تا ٢۴ پارس جنوبی کنگان و متعاقب آن مراکز دیگری از جمله پالایشگاه دست از کارکشیدند.

مطالبات کارگران بی تردید برای آنان مساله مرگ و زندگی است. مزدهایی که پرداخت نمی‌شود، قرادادهایی که کم از تحمیل برده‌داری نیست، کار طاقت‌فرسا در بدترین شرایط آب و هوایی و با ریسک بالای ابتلا به کرونا، مسکن و غذای نامناسب و تحقیر آمیز. مبارزه کنونی کارگران، پرستاران، رانندگان و دیگر اقشار مزدبگیر برای ارتقای «سطح معیشت» نیست، در شرایط کنونی، مبارزه برای بقا و حق حیات است.

کارگران با در سر داشتن آرمان‌ یک جامعه انسانی، در شرایط تورم و تبعیض چنان زیر فشارند که اکنون فقط برای بقا می‌جنگند. چرا که حرمت و جایگاه ٩٩ درصدی‌ها برای یک درصدی‌های حاکم به پشیزی نمی‌ارزد. مافیای مسکن، ارز، کنکور و حتی سطل‌های زباله، چون اختاپوسی هزار سر به مکیدن خون تمامی مردم از جمله کارگران مشغول است.

در چنین شرایطی زنان نیز به عنوان نیمی از نیروی کار که تبعیض و خشونت این ساختار را با همه وجود خود حس می‌کنند، آگاهانه و مسئولانه در کنار کارگران و سایر مزدبگیران قرار گرفته و از اعتصاب و اعتراض آن‌ها حمایت می‌کنند، ‌چرا که رهایی جامعه بدون همراهی و همکاری تمامی جنبش‌های مترقی و مردمی امکان‌پذیر نیست. بنابراین ما نیز به عنوان بخشی از جنبش زنان از اعتصاب و اعتراض کارگران هفت‌تپه، هپکو، آذرآب و تمامی مناطق نفتی و گازی و… دفاع کرده، از مطالبات آنان حمایت می‌کنیم و هرگونه تعرض به آنان را پیشاپیش محکوم می‌کنیم.

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

١۴ مرداد ١٣٩٩

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)