این مقاله بهمراه مقالاتی دیگر از اینجانب از جمله مقاله ای تحت عنوان “راند آخر در رینگ برجام” در سال ۱۳۹۴ در سایت “آژانس ایران خبر” منتشر شد که این سایت اخیرا از دسترس خارج شد؟!
علیرغم اینکه در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که حسن روحانی کاندیدا شد مقاله ای نوشتم و از مردم خواستم با توچه به وعده های آقای روحانی و اینکه چاره دیگری نداشتیم به ایشان رای دهند (منابع را ببینید)، قبل از انتخابات ریاست جمهوری در دور گذشته مقاله ای نوشتم و موکدا از مردم خواستم که نه تنها به روحانی رای ندهند بلکه انتخابات را تحریم کنند (مقاله در منابع). دلیل این تغییر نگرش و استراتژی من این بود که روحانی را فردی شیاد و به تمام معنا دروغگو و جاه طلب یافتم که با شعارهای زیبایی همانند آزادی بیان اندیشه و احترام به کرامت و حقوق شهروندان و غیره، ۴۰ میلیون ایرانی را گول زد.
بعنوان نمونه بعد از اینکه روباه بنفش (روحانی) طرح “منشور حقوق شهروندی” شان را ارایه دادند و با رسانه های مختلف به تبلیغ آن پرداختند من خودم چند بار به دفتر ایشان تلفن زدم و از کانالهای متفاوت در فضای مجازی برای ایشان پیام فرستادم که وزارت اطلاعات ایشان هم همانند وزارت اطلاعات دوران احمدی نژاد – که بخاطر چند مقاله انتقادی من داماد ما را برای ارعاب من کشت – به آزار و ارعاب و شکنجه روحی و روانی من می پردازد. به ایشان توضیح دادم که وزارت اطلاعات شان حتی با تکنیکها و شگردهای وحشتناک تر ۲۴ ساعته من و خانواده مظلومم را تحت آزار و اذیت روحی و روانی قرار داده و از “هر” فرصتی برای کارشکنی در “تمام” امور زندگی من و تنها برادرم و هفت خواهرم و پدر و مادر پیرم سو استفاده می کند تا جایی که همه ما فشار خون و مرض قند و … گرفته ایم. (مقاله من در منابع). اما در کمال حیرت و شگفتی من فشارهایشان بیشتر و وحشتناک تر شد! ضمنا به روحانی یادآوری کردم که این همه فشار و توحش در حق من بخاطر این است که من از خون داماد مظلوممان بگذرم و بیش از این پی گیری نکنم!!! آتها علنا می گویند اگر ادامه دهم نسلم را ریشه کن می کنند!!!! منابع را ببینید.
آنچه اما حالا – بعد از رصد برنامه ها و سیاست های روحانی و دولت ایشان – در درک من می آید این است که آنها برنامه ای فراتر از آنچه در ذهن عوام می گنجد دارند. وقتی می بینم ایشان و دولتش نهایت تلاش خود را برای راضی نگه داشتن همزمان اصولگرا ها و اصلاح طلبان و حتی غرب و آمریکا بکار می گیرند تردید نمی کنم که روحانی بسیار جاه طلب و تمامیت خواه و در واقع در سودای رهبری است و نه حل مشکلات و خدمت به مردم و کسانیکه او را رییس جمهور کردند. بعنوان نمونه همین سیاست یک بام و دو هوای او درباره حصر رهبران جنبش سبز را در نظر بگیرید – دو بار است که با شعار رفع حصر رییس جمهور شده و اصلاح طلبان هم آنقدر ساده هستند که تا ظهور امام زمان (عج) برای رفع حصر رهبرانشان از او حمایت می کنند. اینکه اخیرا روحانی از مدیرانش خواست سکوت خود را بشکنند نیز یک ژست سیاسی برای خاموش کردن خشم اصلاح طلبان بیش نبود چرا که خودشان سکوت خودشان را نمی شکنند. از طرف دیگر این هم که خودش (روحانی) اولین نفری بود که از تلگرام خارج شد یک پز سیاسی برای آرام کردن خشم اصولگراها بود. بعنوان مثالی دیگر حتی با وجود اینکه می دانست نباید با آمریکا مذاکره کند (مقاله من در منابع را ببینید) اما این کار را کرد فقط و فقط برای جلب حمایت آمریکا در مسیر رهبر شدنش.
البته این را هم اضافه کنم که همین سیاست ایشان که سعی می کنند “همه” را – که در دو طیف ذوب شدگان در ولایت و براندازان رژیم خلاصه می شوند – راضی نگه دارند به شکست سیاست ها و برنامه های او و نتیجتا نارضایتی عمومی و به تبع آن تعبیر نشدن رویایش می انجامد. و من از این موضوع خوشحالم چرا که ایشان را فردی ریاکار و دیکتاتورماب دریافته ام که شایسته رهبری بر مردم آزادی خواه ایران نیست.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.