…
«من ایستادهام تا رأی دهم، بعد پس بگیرم»
دردا که درین سوز و گدازم کس نیست
همراه درین راه درازم کس نیست
در قعر دلم جواهر راز بسی است
اما چه کنم محرم رازم کس نیست…
چهار سال پیش بود که توی سر و کله مان میزدیم که “این تو بمیری دیگر از تو بمیریها نیست” و شرکت در انتخابات را تنها شکل راستین سیاست ورزی در سال ۸۸ قلمداد کردیم. از خاطره آن روزها، در زندان هر از چندی سرودِ دزدیده شده ی آفتابکاران توسط متولیان اصلاح طلبِ جریان سبز با تیکه ی معروف “من ایستادهام تا رأی خود را پس بگیرم” شنیده می شود.
…
شور و شعف سبزها از کاندیداتوری هاشمی از یک سو و حمایت قاطعانه اصلاح طلبان از شرکت در انتخابات از سوی دیگر، گواهی است بر اینکه رفرمیستهای ایرانی به واقع دفرمیست هستند
…
متولیانِ گفتمانی که اگرچه همچنان مدعی تقلب در انتخابات قبلی هستند و از برای سرگرمی دوست دارند ایستاده رأیشان را پس بگیرند، اما تمامی این حرفها هم نمی تواند مانع از شور و شعفشان به هنگام دیدن تصویر و عکس و خبر ثبت نام هاشمی رفسنجانی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری باشد (چه در زندان، چه در غربت)!
…
دست آخر آنکه رأیی پس گرفته شود، حصر خانگی برداشته شود و یا تغییری در وضعیت زندانیان سیاسی بوجود آید، آنانی که خود را سبزِ اصلاح طلب یا اصلاح طلبِ سبز می خواندند، چشم به انتظار یک منجی دیگر شدند. عباس عبدی پیشتر، در جریان شرکت سید محمد خاتمی در انتخابات مجلس (و البته با کمال تأسف رأی باطل شده در آب سرد دماوند) به درستی بر تناقض میان سبز بودن و اصلاح طلب بودن دست گذاشت و با ستودن حرکت خاتمی، چنین رویهای را اصلاح طلبانه خواند و نه پیش شرط تعیین کردن و غیره.
…
غرض اینکه اگر چند لحظه به ۴ سال پیش برگردیم، متوجه می شویم که شرکت در انتخابات آن موقع یک اشتباه بود. اینکه موسوی و کروبی امروز همچنان در حصر به سر می برند، هیچ حقانیتی را برأی موضع شرکت در انتخابات ۸۸ به ارمغان نمیآورد.
…
شور و شعف سبزها از کاندیداتوری هاشمی از یک سو و حمایت قاطعانه اصلاح طلبان از شرکت در انتخابات از سوی دیگر، گواهی است بر اینکه رفرمیستهای ایرانی به واقع دفرمیست هستند. اگر در دل «رفرم» ما میتوانیم رگه هایی از «تغییر» را مشاهده کنیم در «دفرم» ما شاهد کژ و مژ شدن اوضاعیم تا با وجود همخوانی موضع اصلاح طلبان در خصوص شرکت در انتخابات و حمایت از هاشمی با مجموعهی مواضع و رفتارهای قبلیشان، اما همچنان مایلند تا با منتسب کردن خود به جریان ۸۸ از آن هویت بگیرند و نزد افکار عمومی طبقه متوسط سرخورده از جنبش سبز، اعتبار کسب کند.
…
اینکه چیزی به نام جنبش سبز خیلی پیش از این تمام شده بود، حرف جدیدی نیست که نیاز به اقامه دلیل و برهان خاصی داشته باشد، تنها اتفاق جدید شاید این باشد که اکنون که در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستیم، بد نیست اگر نخبگان طبقه متوسطه زحمت بکشند و لاشه ی بوگرفته ی مرحوم سبز را هرچه زودتر دفن کنند.
…
حالا وقتش است تا این حرفها را کنار بگذاریم و به یاد بیاوریم خانواده هاشمی چه ایثارهایی در طی ۴ سال گذشته برای مردم کرده است:
یک فرزند در زندان، دیگری حبس کشیده و دیگری رد صلاحیت شده انتخابات شوراها، محرومیت ۴ ساله ی آیت الله از حضور در صدا و سیما و نماز جمعه و …
…
لازم است باز هم برشماریم؟ لازم است تا اثبات کنیم که تداوم مدیریت اجرایی کنونی بر کشور هر شکلی از امکان بالفعلی امید به بهبود را دود می کند و به هوا می فرستد؟ لازم است تا دلیل آورده شود که سیاست چیزی نیست مگر قدرت تشخیص اینکه کِی باید «بد» را به «بدتر» ترجیح داد؟ آیا لازم است؟ لازم است؟ لازم است؟!
…
کسی دارد از زندان آزاد می شود، دارند برایش سرود میخوانند:
…
من آروم نگیرم، اگر هم بمیرم / من ایستاده ام تا رأی خود را پس بگیرم
…
اما خوب که دقت میکنم به گمانم این جمله شنیده میشود:
…
من آروم نگیرم، اگر هم بمیرم / من ایستادهام تا رای دهم،بعد پس بگیرم”
…
نظرات
رأی ندیم یا بدیم میگن هشتاد درصد رأی دادند پس چه بهتر که رأی بدیم و زحمت تقلب رو بدوششون بیندازیم نه اینکه راحتشون کنیم به راحتی و بدون تقلب رأی بیاورند
یکشنبه, ۲۹ام اردیبهشت, ۱۳۹۲
فضلا و علمایی که به دادن دیگران رای را رهنمون میشوند احیانا عمل دیگری در سپهر سیاسی بجز دادن البته رای و زیر بار تقلب رفتن بعدش میشناسند آیا ؟
عمل سیاسی آیا از نظر این علما تنها عبور رای از دریچه تنگ صندوق رای و نشستن و انتظار کشیدن به انچه از توی صندوق رای در میاورند است؟
یکشنبه, ۲۹ام اردیبهشت, ۱۳۹۲
شما که خیلی عالم تر از علما و فضلایی چی تو چنته داری رأی ندیم که شما خارج نشینان بی درد و مرفه پزشو بدین بگین چون ما گفتیم ملت رأی نداد، حالا اومدیم و مردم رأی ندادند و تحریم کردند اونوقت شما چه برنامهای دارید میشینید تا انتخابات بعدی که مردم زیر هزار تا مصیبت له شدند یه برنامه دیگه برای تحریم بهشون میدی، برید جمعشون کنید این بازیا رو شما و خامنهای دستتون تو یه کاسه است اگر کسی که مخالفه رأی نده به نفع چه کسی میشه خب معلومه دیگه با خیال راحت هرکی رو دوست دارند میذارن و یه ۸ سال دیگه ما باید بدبختیشو بکشیم
دوشنبه, ۳۰ام اردیبهشت, ۱۳۹۲
واقعا کسایی مثل اردوان که لحن صحبتشون بیادبی به دیگران هست و به جای پاسخگویی فقط میتونند مثل احمدی نژاد بیادب باشند بیش از این هم عقلشون نمیرسه مثله گروهی میمونه که داره غذا پخش میکنه بعد دو نفر هم قهر میکنند میگن ما غذا نمیخوریم خب معلومه که به بقیه گروه غذا بیشتر میرسه اون دو نفر هم باید تا دفعه بعدی که غذا پخش میشه باید گوشنگی بکشند تازه چند تا از اون گروه که میخوان به خودشون غذا بیشتر برسه بقیه رو هم تشویق میکنند بیایید قهر کنید تا اینها ناراحت بشن
دوشنبه, ۳۰ام اردیبهشت, ۱۳۹۲
ناشناسان محترم
من فقط سوال کردم بجز رای دادن ( آن هم به هر قیمتی) عمل سیاسی دیگری هم میشناسید؟ سیل اتهام خارج نشینی( که حتما ربطی به غیب داردند این عزیز ناشناس نظر دهنده که اینگونه مطمئن متهم میکنند) و بی ادبی و بی عقلی و دست در کاسه که و که و … سرازیز شد. گویا انحصار تهمت و افترا و تک گویی فقط با شما عزیزان با ادب است.
شما البته حتما بروید به هر که ( البته نه هر که بلکه آنها که شورای محترم نگهبان تایید کرده) دوست دارید رای بدهید اما من باز سوالم را تکرار میکنم کار دیگری بجز رای دادن سراغ دارید آیا؟ و همینطور روحیه ی دیگری بجز طلبکاری و خود حق پنداری و مونولوگی بجز افترا به دیگران ؟
دوشنبه, ۳۰ام اردیبهشت, ۱۳۹۲