در این راستا نگرش دین و قانون اساسی جمهوری اسلامی به زنان را تحلیل کرده تا جایگاه و حقوق زنان از نظر قانون اساسی را دریابیم.
در مقدمه قانون اساسی موقعیت زن در جمهوری اسلامی این گونه تعیین شده است:
“در ایجاد بنیادهای اجتماعی اسلامی، نیروهای انسانی که تاکنون در خدمت استثمار همه جانبه خارجی بودند هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز می یابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که تا کنون از نظام طاغوتی متحمل شده اند استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود. خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظائف حکومت اسلامی است، زن در چنین برداشتی از واحد خانواده از حالت (شیئی بودن) و یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.”
آنچه واضح و بدیهی است تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی بر مبنای معیارهای اسلام بوده و حقوق زنان را به صورت مستقل مورد توجه قرار نداده بلکه از زن به عنوان یک ابزار در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده می کند. همانطور که مشاهده می فرمائید وعده استیفای حقوق بیشتر از نظام قبلی داده شده است و آنچه در جامعه جمهوری اسلامی وجود دارد بی حقوقی مطلق سیاسی و اجتماعی است. پس از به حاکمیت رسیدن جمهوری اسلامی وضعیت زنان به تناسب دیدگاه حاکمیت جدید در بسیاری از عرصه های زندگی خصوصی و اجتماعی با مشکلات و معضلات فراوان روبرو گردید. ستم جنسی که در عرف و شرع وجود داشت با گرفتن شکل قانونی به خود زندگی تمام زنان را تحت الشعاع قرار داد و مذهب مهر تائید این قوانین را با وقاحت تمام بر پیشانی زندگی تاریک زنان نشاند. نظام مرد سالار جمهوری اسلامی زنان را از تعاریف و تفاسیر استقلال، آزادی و برابری خارج کرد و نقش همسر و مادر را به زن اختصاص داد و زن را نه تنها با خانواده بلکه با سنت، فرهنگ و مذهب نیز مرتبط کرد. اگرچه موضوعات خانوادگی و به ویژه بهبود کیفیت زندگی خانوادگی از اهمیت والایی برخوردار می باشد ولی آنچه هدف این نظام است بیرون راندن زنان از اجتماع و رساندن به انزوای مردسالار خانواده است چرا که از نظر جمهوری اسلامی زن وسیله ای تولید و پرورش نسل آینده است و این مسئله اهمیت ندارد که فرزندان این مادران به دور از جامعه چگونه تربیت خواهند شد و با چه نگرشی وارد اجتماع می شوند!
آنچه در قانون اساسی مطرح می شود خروج زنان از حالت شیئی بودن است و سوالی که در ذهن نقش می بندد چگونگی وضعیت زنان ایران است؟
آیا قرار گرفتن در جایگاه جنس درجه دوم و حق نداشتن بر جسم خود زنان را از حالت شیئی بودن خارج کرده است؟!
آیا حضور فعال زنان در اجتماع، ابزار کار بودن تلقی می شود و نقش تولید مثل و خانه نشینی وظیفه خطیر؟!
آیا منظور قانون اساسی از ارزش و کرامت والاتر برای زنان همان زندانی است که درون و بیرون خانه برای زنان ساخته است؟!
کلام آخر:
“ قانون اساسی جمهوری اسلامی، زن را موجودی وابسته و غیر مستقل می شناسد و او را تحت حمایت مرد و دولت قرار داده است، هر گونه استقلال تصمیم گیری بر جسم و آینده خود را از او سلب کرده و در لفافه مرد را مالک زن معرفی می کند. حقوقی که قانون اساسی برای زنان تعریف کرده است رنگ و بویی از برابری زن و مرد ندارد و مصداق واقعی استثمار زنان است.”
شیدا کاشانی
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
سلام خانم شیدا کاشانی!ھمہ حرفھای شما را خواندم۔ولی من با شما در تمام نظرات شما موافق نیستم۔این درست و حق است کہ اسلام زن را برابر مرد قرار دادہ است و ولھن مثل الذی علیھن گفتہ است ولی خواھرم در مرد و زن خداوند یک فرق ھای ھم خلق کردہ مثلا فقط زنھا می توانند بچہ بزایند این ویژگی زن است کہ خداوند متعال او را باعث دوام نسل انسانی قرار داہ است۔و این بہ جای خود یک کار خیلی بزرگ است کہ نمی شود ازش انکار کرد۔پس زن از لحاظ حقوق تمام آن حقوق را دارد کہ مرد بر او دارد ولی بعضی کارہا خداوند متعال با مردھا مخصوص کردہ است و برخی کارہا برای زنھا نھادہ است۔چون مرد را مسئولیت تامین نیازھای روزانہ سپرد برای ھمین وی را جسد قوی اعطا کرد و چون زن را مسئولیت خانہ داد برای ھمین جسد زن نیاز بہ تنومندی و طاقت چون مرد نمی طلبید برای ھمین او را از لحاظ جسمی ضعیف خلق کرد۔پس اگر شما کمی دقت کنید این ھر دو مھرہ بر جای خود زیبا اند اگر یکی از اینھا جاھای خود را عوض کند فساد بہ بار می آورد۔پس زن یک نقش خیلی بزرگ در یک جامعہ دارد اگر زن نسل ھای خود را خوب تربیت کند این کار انقلاب آور است و اگر زن نسل خود را خوب تربیت نکند نسل خیلی زود از این جھان از بین می رود و ھیچ یاد خوبی از خود باقی نخواھد گذاشت۔پس ھر کس مسئولیت خودش را دارد زن بہ جای خود است و مرد بہ جای خود است ھر کسی بر جای خود زیبا است۔ھر دو حقوق مساوی دارند۔ھیچ مرد را بر زن و ھیچ زن را بر مرد فوقیت و برتری نیست۔
شنبه, ۲۶ام اسفند, ۱۳۹۱