هنوز بسته است
و فریادهایمان هنوز خصمانه در این بنبست به دست و پای هم میپیچند
کلافهای سر در گُمی ست که انگار هر سرش از دهان یکی بیرون میآید
بلندتر میشویم
کوتاهتر میآییم
جدا سری میکنیم
از روی یکدیگر میگذریم
همچون گرهی کور
بسته است اما
همه به دیوار میخوریم و با بازتابی هولناک،
شکسته و ویران بازمیگردیم
باز نعره میزنیم
نعره می زنیم
نعره میزنیم و به پای هم،
به دستهای هم
به حنجرههای خستهی هم میپیچیم:
ساکت باش
ساکت باش
ساکت باش
انعکاسی ترسناک از هر سو هجوم میآورد
و گوشهایمان در میان این همه هیاهو پُر میشود از سکوت!
پویان مقدسی
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.