آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین برخلاف قوانین و حکم شان سه هفته قبل به زندان زنان قرچک منتقل شدهاند.این انتقال نگرانیهایی را برای خانوادهشان رقم زده است.چرا که این زندان از نظر بهداشتی و رفاهی شرایط بسیار نامناسبی دارد. معصومه نعمتی، مادر آتنا دائمی با تاکید بر اینکه در مصاحبه های قبلی اش مجبور شده با رسانههای خارجی صحبت کند تا به نحوی بتواند صدای دخترش را به گوش مسئولان برساند . او با نگرانی از وضعیت جسمانی دخترش می گوید آتنا و گلرخ هر دو در اعتصاب غذا به سر می برند. این مصاحبه در روز ۴ شنبه یک روز پیش از پایان اعتصاب غذای آتنا دائمی انجام شد.
دلیل انتقال آتنا و گلرخ به زندان قرچک چه بود؟
واقعیت این است که ما هم نمیدانیم. از ۴ بهمن این دو نفر را منتقل کردهاند. ما ماجرا را رها نکردیم، آتنا را که بردند ما بلافاصله رفتیم پیش دادیار زندان در دادسرای میدان ارگ ولی به ما جواب درستی نمیدهند.اوایل میگویند شاکی خصوصی دارند.کلی خواهش و تمنا کردیم و گفتیم باید در جریان شکایت شاکی خصوصی باشیم و دلیل شکایت را بدانیم. باید دادگاهی برگزار میشد و قاضی حکم میداد. اما اصلا در پرونده آتنا نبود که قرار است به قرچک برود. اصلاحکمی نداشته.آنها تاکید کردند که شاکی خصوصی دارد، بعد ۳ روزی گذشت و ما هر روز سر میزدیم و مسئولان به ما میگفتند که آتنا هنوز در زندان سر و صدا میکند و به فعالیتش ادامه میدهد، پرسیدیم چه فعالیتی؟ گفتند نامه بیرون میدهد.اما هنوز که هنوز است نه به خودش و نه به ما نمیگویند که ماجرای اصلی چیست. من به دادیار گفتم، من مادرم و بیش از این نمیتوانم سختیهای دخترم را ببینم.درست است که اوین و قرچک هر دو زندان هستند، اما شر ایطشان با هم خیلی فرق دارند و جای دخترم قرچک نیست. دختر من یک فعال مدنی است و نمیتواند با مجرمین عادی سرکند. درست است که آنها هم انسان هستند و برای جرایمشان دلایلی داشتهاند و اتفاقات زندگیشان آنها را به اینجا کشانده، ولی جای دختر من آنجا نیست، دختر من آنجا میشکند، نمیتواند دوام بیاورد. گفتم شما برای ما یک مدرک قانعکننده بیاورید. اگر شاکی خصوصی دارد به ما معرفی کنید تا با او صحبت کنیم، یا اینکه به ما یک جواب درست بدهید. من نمیتوانم آرام و قرار بگیرم. گفتند شاکی خصوصی دارد.
به شما نگفتند شاکی خصوصی چه کسی است؟
نه.
از حکم آتنا چقدر مانده؟
در ابتدا حکمش ۱۴ سال بود که در دادگاه تجدید نظر به ۷ سال تقلیل یافت، بعد از اینکه با وثیقه ۹ ماه بیرون بود و آمد دوباره به زندان انتقالش دادند، در اجرای احکام مشمول ماده ۱۳۰۴ شد و از حبسش کم شد و به ۵ سال رسید ولی دوران حبسش هنوز ۳ سال نشده.
امروز برای ملاقات به زندان رفتید و آتنا حاضر به دیدارتان نشد چرا؟
چون دیروز من و پدر و خواهرش به زندان اوین مراجعه کردیم. این را توضیح بدهم که ما هیچ دخالتی در تجمع ها نداشتیم، تا دیدیم آنجا جو امنیتی است و ماموران مستقر هستند به سمت دیگری رفتیم اما آنجا ما را دستگیر کردند و درگیر شدند.من در اصل رفته بودم رئیس زندان را ببینم،تا از او خواهش کنیم که آتنا را به زندان اوین برگرداند.آن جا که بازداشتمان کردند ما از ترس هیچ چیزی نگفتیم. گفتیم اگر بگوییم خانواده آتنا هستیم اذیتمان می کنند. بعد که گوشی دخترم را گرفتند، ما خودمان را معرفی کردیم. وقتی خواستند سوار ماشینمان بکنند، کمی درگیری فیزیکی پیشآمد و ضرب و شتممان کردند. حرفهای رکیک زدند و دست دخترم آسیب دید. اما به آتنا چیزی نگفتیم، اما او از داخل زندان ماجرا را فهمیده و برای همین حاضر به دیدار ما نشد.ما هم دیگر خیلی پیگیر نشدیم، چون میدانستیم آتنا عصبانی است و ممکن است حرفی بزند و پرونده جدیدی درست شود.
وقتی شما دستگیر شدید چه اتفاقی افتاد؟
گفتند چرا خودتان را معرفی نکردید و ما گفتیم ترسیدیم. انقدر به ما گفتهاند آتنا شاکی دارد که ما گفتیم ما را هم نگه میدارید. ترسیدیم، بعد که ما را پیش آقای ناصری سرپرست دادسرای اوین بردند برخورد خیلی خوبی با ما داشتند و به حرف ما گوش دادند. در این مدت هیچ کس به اندازه ایشان به حرف ما اهمیت نداد. این را هم بگویم که ما دادیار را هم دیدیم و به او هم ماجرای کتک خوردنمان را گفتیم. امروز که پدر آتنا نزد دادیار رفته، ایشان هم گفتند که من باعث شدم که زن و بچه ات را در اوین نگه ندارند. رفتارشان با ما خیلی خوب بود. ما از سرپرست دادسرای اوین پرسیدیم چرا دخترم را منتقل کردید و ایشان گفتند به خاطر نامه هایی که منتشر می کرد. از شاکی خصوصی نگفت. ولی ما همه ماجرا را گفتیم و ایشان گوش داد.
اصلی ترین خواسته آتنا و شما چیست؟
آتنا میگوید بدون هیچ حکم ودستوری ساعت ۶ بعداز ظهر من را برای بازجویی میبرند.او می گوید که پروندههایم بسته شده و چقدر باید بازجویی بشوم؟ از طرفی میخواستند آتنا و گلرخ را از هم جدا کنند که آنها حاضر نشدند و با وضعیت بدی آن ها را به قرچک منتقل کردند. آتنا به این اعتراض دارد که بدون وجود حکم در پروندهاش به قرچک انتقالش دادند و میگوید جای من قرچک نیست. اعتراض من هم این است که نباید بچهام آنجا باشد. واقعیت الان می خواهم آزادش کنند. احساس میکنم امنیت جانی ندارد.وقتی که من ۵۰ ساله را میزنند، چرا به دخترم رحم کنند؟مگر من مادر چه میخواهم؟ میخواهم دخترم در قفس نباشد، چه این زندان و چه آن زندان. هر دو قفس هستند. ولی شرایط قرچک با اوین فرق دارد، شرایط بهداشتی و رفاهی اش واقعا نامناسب است . بچه من آنجا دوام نمیآورد. آتنا کیسه صفرا ندارد، رژیم غذایی خاص دارد؟
تا به حال رسانههای داخلی با شما تماس گرفته اند؟
اصلا. در تمام مصاحبهها گفتهام دریغ از یک خبرنگار ایرانی. این راهم به ما میگویند، دیروز هم گفتند شما با رسانههای معاند حرف میزنید. من هم گفتم وقتی هیچ کس جواب من را نمیدهد.چه کنم؟ من ۲۰ روز است این راه را میروم و میآیم، بالاخره کسی باید صدای من را به شما برساند. من این را میدانم که رسانههای آن طرف دنیا برای من کاری نمیکنند، این را خوب میدانم، ولی حداقل صدای من را در رسانههایشان می گذارند که شما صدای من مادر را بشنوید. درد من را بشنوید .
آتنا و گلرخ هنوز در اعتصاب غذا هستند؟
بله هیچکدام کوتاه نمیآیند. نه آتنا و نه گلرخ.
اگر صحبت دیگری هم دارید بگویید؟
فقط میخواهم دخترم آزاد بشود. احساس میکنم امنیت جانی ندارد. از این خودکشیها هم میترسم و میخواهم بچهام به خانه برگردد.دیروز من را زدند و پاهای من را گرفتند و پرتم کردند.دیگر بس است. دخترم را رها کنند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.