شبیه اکثر دخترانی که تلاش میکنند با ترفندهای مختلف از نظر ظاهری هر روز بیشتر به هم شبیه شوند نیست؛ لزومی ندیده خود را طور دیگری نشان دهد حتی با علم بر آنکه هنگام مصاحبه، عکاس حضور دارد و تصاویرش در رسانهها ثبت میشود. نه دست به کِرم برده تا رنگ پوست آفتاب سوختهاش را تغییر دهد و نه لازم دیده بود مژههایش را پر پشت کند. او با خود واقعیاش در تحریریه گیل نگاه حضور پیدا کرد.
دختری با حدود یک متر و نیم قد که در صد و چهل و نه بازی باشگاهی ۲۷۷ گل وارد دروازه تیمهای لیگ برتر بانوان کرده و در ۳۰ بازی هم با پیراهن تیم ملی فوتبال زنان ایران ۲۰ گل به نامش ثبت کرده است.
از سختیهای فوتبال زنان در ایران حرف که میزند مشخص میشود نه با پاهایش که با قلبش فوتبال بازی میکند. دختری که شبیه خودش است و با کنترل توپ از زمینهای باتلاقی لیگ بانوان ایران امسال هم ۲۴ گل به ثمر رساند تا برای پنجمین سال پیاپی «خانم گل» این مسابقات شود و رکوردی دست نیافتنی به نامش ثبت کند. رکوردی که با گذشت بیش از نیم قرن از آغاز رقابتهای باشگاهی در ایران فوتبالیستهای مرد نتوانستهاند به آن دست پیدا کنند.
سارا قمی افتخار دارد نه تنها در استان بیش از ۲ میلیون نفری گیلان که در کشور ۷۸ میلیونی ایران شبیه خودش باشد و در دنیا هم کمتر کسی را همتایش ببیند.
اما او حسرت فصلی که گذشت را میخورد و میگوید اگر مدیران باشگاه ملوان یک گام برای کمک به تیم بر میداشتند جام را آنها بالای سر برده بودند نه بازیکنان شهرداری سیرجان.
سارا قمی دختر ۲۸ سالهای است که عاشقانه فوتبال را دوست دارد. او در گیل نگاه از آغاز فوتبالش و نقش خانوادهاش در موفقیتهای ورزشیاش گفت و گفت که با وضعیت حاکم بر ملوان از انزلی به تیم دیگری میپیوندد. شهری که باشگاهی محبوب دارد و عاشقانی چون سارا اما در میان تمامیت خواهی و بیتدبیری مدیرانش هنوز نه مردان فوتبالیستش آرامش خاطر دارند و نه دختران پرافتخارش. گفتوگوی گیل نگاه با خانم گل فوتبال ایران را بخوانید:
خانم قمی احیانا قمی که نیستید؟
خیر من گیلانی و اصالتا خمامی هستم.
چند سال است که فوتبال بازی میکنید؟
از کودکی فوتبال بازی میکنم اما به طور حرفهای ده سال است که فوتبال بازی میکنم.
از ابتدا فوتبال بازی میکردید یا مانند بسیاری از بازیکنان فوتبال زنان، از فوتسال آغاز کردید؟
من علاقه شدیدی به فوتبال داشتم اما در سال ۷۹ هنوز فوتبال به شکل فعلی در ایران نبود و من به ناچار ابتدا به بازی فوتسال پرداختم تا سال ۸۳ که فوتبال وارد ایران شد و بعد تیم بانوان ملوان تشکیل شد و استارت فوتبالم را از انزلی زدم.
حدود ۴ سال فوتسال بازی کردم. ۳ سال در داخل استان در بخش خمام و یک سال هم با تیم ملوان جوان رشت در لیگ برتر حضور داشتم. برای تیم هیات فوتسال خمام هم بازی کردهام که همیشه مدعی قهرمانی بودیم.
در آن سالها جو منفی که نسبت به خانمها مبنی بر فوتبال بازی نکردن در ایران وجود داشت آرامتر شده بود. درست است؟
در استان گیلان همیشه به انجام ورزش از سوی زنان بهای خوبی داده است. هر چند ممکن است روی ورزش بانوان سرمایه گذاری لازم صورت نگرفته باشد.
یعنی از نظر فرهنگی جو مساعدی وجود داشته و دارد؟
بله از این نظر عالی است. پیش میآمد که میگفتند بانوان را چه به فوتبال. اصلا بعضیها نمیدانستند فوتبال زنان در گیلان یا ایران فعال است. جا افتادن این موضع سخت بود اما به مرور زمان بهتر شد. حتی اگر در جمعی یک مرد جملاتی نظیر اینکه «خانمها را چه به فوتبال» میگفت؛ حتما نفر دوم آن جمع به سرعت از فوتبال بانوان دفاع میکرد. بعد از آنکه حضور خانمها با کسب افتخار همراه شد حمایتها هم گستردهتر شد.
خانواده چگونه با فوتبال بازی کردن شما روبرو شدند؟
من یک خواهر و یک برادر دارم. پدرم قبلا فوتبال بازی میکرد. از آنجایی که تفاوت سنی من با برادرم کم بود در کوچه با هم فوتبال بازی میکردیم. یکی از دلایلی که باعث شد تا فوتبال را خوب یاد بگیرم پدرم و برادرم بودند. چون برادرم یک سال از من بزرگتر بود و همیشه با هم بازی میکردیم.
خانواده در دوران مدرسه اول بر درس خواندن تاکید داشتند و میگفتند اول درس و بعد فوتبال و کمی محدودیت داشتم. اما بعد که وارد فوتبال شدم با تمام وجود حمایتم کردهاند. گاهی اگر به تمرین نمیرفتم اصرار میکردند که حتما از هدفم دور نشوم.
فوتبال اجازه داد که ادامه تحصیل بدهید؟
بله خوشبختانه. در حال حاضر فارغ التحصیل کارشناسی تربیت بدنی هستم. پدرم اصرار داشت که در کنار فوتبال ادامه تحصیل بدهم اما خودم اعتقاد دارم که زود است و زمانی دوست دارم ادامه تحصیل بدهم که با هدف باسواد شدن یک رشته را انتخاب کنم نه فقط گرفتن مدرک.
شما حدود ۱۰ سال است که در ملوان حضور دارید؟
از سال ۸۴ تا الان در تیم ملوان بازی کردهام چون علاقه خاصی به این تیم دارم.
امسال ملوان مشکلات مالی زیادی داشت که چند باری هم شاهد رسانهای شدن موضوع بودیم
امسال یکی از بدترین سالهایی بود که در تیم ملوان داشتیم. قبل از شروع لیگ رفتنم از تیم ملوان صددرصد شده بود و احتمال ماندنم کم بود. پیشنهاد خوبی ار تیم شهرداری بم داشتم. اما متاسفانه در دقایق آخر با وعده و وعید من را در تیم نگه داشتند. گفتم امسال هم میمانم و یک تجربه دیگر کسب میکنم. اما متاسفانه بازیها تمام شد و فقط ۲۰ درصد ازپول قراردادهایمان را بعد از بارها رفت و آمد و اعتراض گرفتهایم. در سالهای قبل مبلغ قرارداد کمتر بود ولی خوشبختانه تصفیه میکردند و از تیم حمایتهای لازم صورت میگرفت. به نظرم یکی از دلایلی که باعث شد امسال ملوان قهرمان لیگ برتر بانوان نشود عدم حمایت باشگاه بود.
سالهای قبل دو سه ماه قبل از آنکه لیگ شروع شود تیم بسته میشد. اما امسال ده روز مانده به اولین بازی لیگ مشخص شد که من در تیم میمانم و مجبور شدیم بازیکنهای غیر بومی هم جذب کنیم.
با تمام این مشکلات به نظر میرسد حضور خانم ایراندوست یکی از دلایل جلوگیری از حواشی بیشتر برای بانوان ملوان است؟
خانم ایراندوست به نظرم روانشناس خیلی بزرگی است. حتی من با این سابقه اواسط فصل و قبل از بازی ملوان با نماینده سیرجان به نمایندگی از تیم به خانم ایراندوست گفتم که با توجه به مشکلات مالی در ملوان، من امکان ادامه فوتبال در این باشگاه را ندارم و بقیه بازیکنان هم اعتراض داشتند اما خانم ایراندوست در آن وضعیت بحرانی به گونهای با من صحبت کرد که من برای ادامه کار متقاعد شدم.
با توجه به فشار اقتصادی که برای همه وجود دارد طبیعتا برای ما هم که به صورت حرفهای فوتبال را دنبال میکنیم شرایط دشوارتر است. مخصوصا این موضوع برای بازیکنان غیر بومی سختتر هم است.
هر چند رقمهای دریافتی بانوان فوتبالیست با مردان قابل مقایسه نیست اما به صورت کلی وضعیت چگونه است؟
کل هزینه تیم بانوان ملوان برای این فصل ۴۰۰ میلیون تومان درنظر گرفته شده بود.
یعنی اندازه قرارداد یک بازیکن متوسط لیگ برتر فوتبال مردان؟
بله متاسفانه، که از این مبلغ هم فقط ۲۰ درصد به کل تیم پرداخت شده یعنی ۸۰ میلیون تومان.
قرارداد شما به عنوان کسی که پیش از لیگ امسال ۴ دوره خانم گل لیگ بود چه مبلغی بود؟
سال اول قراردادم با ملوان در تفاهم نامه ذکر شد که باشگاه تعهد مالی دارد. چون سالهای قبل در قراردادهایمان ذکر میشد که تعهد مالی ندارد و در صورت قهرمانی یا کسب مقام درخور، ممکن بود پاداشی به تیم تعلق بگیرد.
اولین سالی که باشگاه نسبت به من تعهد مالی داشت قرارداد من ۴ میلیون تومان ثبت شده بود که پرداخت شد.
سال دوم هم قراردادم ۷ میلیون تومانی بود که باشگاه تصفیه کرد. سال بعد از این به عنوان مربی بازیکن قراردادم ۱۵ میلیون تومان بود که با گذشت بیش از ۵/۱ سال از پایان فصل مورد اشاره هنوز ۳۰ درصد آن پرداخته نشده است و باشگاه چک ۱ میلیون تومانی هم که به دست ما داده پاس نکرده است. برای فصلی که به تازگی هم تمام شده قرارداد من ۳۵ میلیون تومان بود که فقط ۲۰ درصد آن پرداخت شده است و کسی هم پاسخگوی ما نیست و بچههای تیم از پرداخت حقشان ناامید شدهاند.
این در حالی بود که من از سال اول حداقل دو برابر این رقمها از تیمهای دیگر پیشنهاد داشتم. اما من به دلیل علاقهای که به زنده یاد سیروس قایقران که شمارهاش را در بانوان ملوان به تن دارم، دوست داشتم در ملوان به کارم ادامه دهم.
در جایی از باشگاه ملوان بابت عدم ارسال حتی یک پیام تبریک گلایه کرده بودید این موضوع را ناشی از بیتوجهی آنها میدانید یا نوعی شرمندگی بابت عدم اجرایی شدن تعهداتنشان؟
من احتمال بیتوجهی را بیشتر میدهم. چون ما ۶/۷ ماه در بدترین شرایط مشغول تمرین و بازی بودیم و با این شرایط نایب قهرمان لیگ شدیم. سارا قمی هم وظیفه خود را انجام داده و خانم گل شده است. وقتی به تعهدات مالی خود عمل نمیکنند میتوانستند در سایت باشگاه پیام تبریک منتشر کنند. این رفتار ما را به این نتیجه میرساند که تیم بانوان ملوان با متحمل شدن رنجهای زیاد برای باشگاه اهمیتی ندارد.
ما امسال تیم شهرداری بم قهرمان چند دوره این مسابقات را با وجود مشکلات عدیده در بازی رفت و برگشت شکست دادیم. و اگر باشگاه کمی به تعهداتش عمل میکرد مطمئنا ما قهرمان لیگ امسال بودیم.
برنامه شما برای فصل آینده چگونه است؟
من به عنوان کمک مربی و به عبارتی دست راست خانم ایراندوست در فصل قبل و کاپیتان بانوان ملوان در همین فصل با شرایط فعلی مطمئنا در ملوان بازی نخواهم کرد.
چون ۲۸ ساله هستم و ۱۰ سال برای این باشگاه زحمت کشیدم اما هیچ پس اندازی ندارم در حالی که اگر در باشگاههای دیگر که موقعیتش فراهم بود بازی میکردم حداقل ۲۰۰ میلیون تومان از فوتبالم پس انداز داشتم ولی متاسفانه بازی کردن من و بقیه بچهها برای ملوان برای ما ضرر مالی به همراه داشته است.
دورنمای مناسبی نمیبینید که وضعیت ملوان بهتر شود و در این تیم بمانید؟
با توجه به برخوردهای صورت گرفته با بازیکنان و بیتوجهیها بعید میدانم که امکان ادامه کارم با ملوان ممکن شود.
همچنین در حال حاضر شرایط ملوان به دلیل بدهیهای انباشته شده امسال و سال گذشته بدتر از قبل هم شده است.
وضعیت بازیکنان دیگر برای ماندن یا رفتن از ملوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در ملوان حدود ۸ بازیکن هستیم که با هم فوتبال را شروع کردیم. تعدادی از این بازیکنان به دلایل مختلف امکان حضور در تیمهای خارج از استان را ندارند اما بازیکنانی مانند افسانه اقبال شرایط بازی در تیمهای دیگر را دارند.
بازیکنان غیربومی با توجه به عدم اجرای تعهدات مالی باشگاه ملوان چگونه در انزلی به کار خود ادامه میدهند؟
باشگاه خانهای در اختیار آنها گذاشته بود و در مواقع دیگر در میان بیتفاوتی باشگاه خانم ایراندوست و خواهرش مژده ایراندوست مشکلات مالی بازیکنان تیم را حل میکردند.
لیگ بانوان معمولا از چه تاریخی آغاز میشود؟
شهریور ماه آغاز میشود. بعضی از تیمها تمرینات پیش از فصل خود را یکی دو ماه زودتر آغاز میکنند. البته تعدادی از بازیکنان هم برای رسیدن به بهترین فرم، تمرینات پیش از فصل خود را جدای از بقیه به صورت انفرادی انجام میدهند.
ما در ملوان هم بعد از پایان بازیها حدود یک ماه استراحت میکنیم و پس از آن تمریناتمان را آغاز میکنیم.
تصاویر و فیلمهای کوتاه بعضی از بازیهای بانوان نشان میدهد که زمینهای بازی بانوان وضعیت خیلی نامناسبی دارد
وضعیت زمینهای بازی خانمها بسیار نامناسب است. یکی از عکسهایی که در همین ارتباط در رسانههای مختلف باعث حرف و حدیث و همدردی بسیار شد تصویری از من در زمین بازی اصفهان بود که وقتی من برای کنترل یک توپ شیرجه زدم و زمین خوردم صورت و دستهایم تا آرنج در گل فرو رفت.
زمینهای تمرینات ما هم بدتر است در حالی که میتوان از چمن مصنوعی برای حل این مشکل استفاده کرد.
وضعیت زمین بازی شما در انزلی چگونه بود؟
متاسفانه بانوان ملوان از ۱۰ بازی فقط یک بار توانستند در زمین انزلی بازی کنند و بازیهای دیگر را در رشت انجام دادند. یعنی وقتی ما میزبان هم بودیم باز هم مهمان بودیم و همه بازیهایمان را در ورزشگاه سردار جنگل انجام دادیم.
انتخاب ساعت بازیها هم واقعا تعجب آور است. بازی هفته نهم شما ساعت ۱۰ صبح شنبه در ورزشگاه سردار جنگل برگزار شد
بازی با بم به خاطر بارندگی به روز شنبه موکول شده بود ولی بقیه بازیهایمان ۱۰ صبح بود اما روز جمعه برگزار شد. ولی ۱۰ صبح برای بازی اصلا زمان مناسبی نبود. واقعا در کجای دنیا مسابقه رسمی را ۱۰ صبح برگزار میکنند؟
باز هم به نسبت سال اول لیگ زمان بازیهای بانوان دو ساعت به جلو کشیده شده. اوایل ساعت بازی ۸ صبح هم داشتیم
برای خود بچههای تیم هم هنوز این زمان پذیرفته نیست و از خودمان سوال میکنیم که واقعا مسابقه رسمی در ساعت ۸ یا ۱۰ صبح چه توجیحی دارد؟ اما خب به دلیل علاقهای که داریم این برنامه ریزیها را تحمل میکنیم.
دلیل انتخاب ساعت بازی بانوان خالی بودن استادیوم و استفاده از زمان خلوتی آمد و شد است؟
بخشی به همین دلیل است. البته دو سال پیش کم کم زمان بازیها در حال بهتر شدن بود. اما ایجاد یک حاشیه در انزلی در روز جمعهای که نماز جمعه هم برگزار میشد به نوعی باعث تنبیه تیم شد. در آن بازی تماشاگران زن زیادی به ورزشگاه انزلی برای تشویق ما آمده بودند. بعد از بازی خانمها در خیابان هم به تشویق ملوان پرداختند و این موضوع همزمان شد با خروج نمازگزاران از محل برگزاری نماز. این تداخل با حاشیههایی همراه شد. بعد از آن حدود یک سال ملوان از داشتن تماشاگر محروم بود و ساعت بازیها هم به ۱۰ صبح موکول شد. سال بعد از آن هم باز هم به نوعی برای ما تنبیه در نظر گرفته بودند یعنی وقتی بلیت ورزشگاهای لیگ برتر ۲ هزارتومان بود نرخ بلیت بازیها برای بانوان ۵ هزار تومان تعیین شده بود که یعنی کسی برای دین بازیها مراجعه نکند.
سطح داوریها در لیگ بانوان هم دغدغه بعضی از تیمهای لیگ است
علی رغم داشتن داوران بین المللی خوب سطح داوریها ضعیف است. داوران وسط توجه زیادی به کمکهایشان ندارند اما دو داور خوب مثل خانم سلما رضوی که در سطح بالایی سوت میزند و همچنین خانم سلطنت نوروزی حضور دارند که واقعا بدون نقص سوت میزنند. اما به صورت کلی چون از بازیها فیلمبرداری صورت نمیگیرد داوران بیواهمه به سوتهای اشتباه خودشان ادامه میدهند.
متاسفانه به این موضوع رسیدگی نمیشود و داوران زن هم تلاشی برای پیشرفت خود انجام نمیدهند.
ملوان از ضعف داوری هم در طول فصل آسیب دید؟
بله، مثلا در بازی ملوان و شهرداری بم که بازی با نتیجه ۱-۱ در جریان بود و روی من خیلی واضح خطای منجر به پنالتی اتفاق افتاد اما داور از کنار این موضوع گذشت. مشابه صحنهای هم که در برنامه ۹۰ هم به تصویر درآمد که منجر به از دست دادن کلیههای یک بازیکن شد برای من در بازی با تیم سیرجان اتفاق افتاد. در آن صحنه که منجر به بیهوشی و انتقال من به بیمارستان شد اما جالب است که بدانید داور من را به عنوان بازیکن خطاکار اعلام کرده بود در حالی که من در بیمارستان بودم.
شکایت به کمیته داوران بردن مثمر ثمر نیست؟
متاسفانه به جز مشکل رسیدگی، کیفیت تصویربرداریهای بازیهای لیگ بانوان هم آنقدر پایین است که نمیتوان به تصاویری که با یک یا نهایتا دو دوربین گرفته شده استناد کرد.
شما پیشنهاد بازی در خارج از کشور را داشتید؟
سال ۸۸ که برای مسابقات فوتبال دانشجویان جهان در اسپانیا حضور پیدا کرده بودم مربی تیم ایتالیا به من پیشنهاد داد که به کشورش بروم. من در آنجا با سیزده گل خانم گل مسابقات دانشجویان جهان شده بودم اما حضور دایمی برای من در ایتالیا امکانپذیر نبود. به جز این یک تیم اماراتی هم از طریق خانم ایراندوست مربی ما پیشنهاد بازی من را در لیگ این کشور مطرح کرده بود.
فرصتی پیش بیاید علاقهمند به بازی در لیگهای خارجی هستید؟
من با سن فعلیام ترجیح میدهم در لیگ ایران بازی کنم چون فکر میکنم اینجا مفیدتر باشم.
فکر میکنید چند سال دیگر بتوانید ادامه دهید؟
فوتبال است و غیر قابل پیش بینی و نمیدانم یک سال بتوانم به فوتبال ادامه دهم یا ۵ سال.
در این مدت دچار مصدومیتهای طولانی مدت هم شدهاید؟
قبل از آغاز بازیها تجربه مصدومیت در حد شکستن پا را داشتم اما به لیگ رسیدهام. در حین بازیها هم چند بار مصدومیت در حد شکستن سر و دماغ و کتف را داشتهام. در یکی از بازیهای امسال هم بینیام هم در رفته بود و هم شکسته شده بود که من بعد از مدت کوتاهی با آتل بستن دماغ خود را به بازیهای حساس رساندم.
برای حل مشکلات تیم با بازیکنان باتجربه مردان ملوان در ارتباط هستید؟
برای حل مشکلات فنی که معمولا خود خانم ایراندوست و در صورت لزوم پدر ایشان آقای نصرت ایراندوست حضور دارند.
اما گاهی در صورت بروز برخی مشکلات در حاشیه تیم با آقای پژمان نوری به عنوان کاپیتان ملوان صحبت میکنیم. پگاه نوری خواهر آقا پژمان هم هم بازی ما در ملوان است.
در اظهاراتتان از امکان پیوستن به تیم شهرداری بم قبل از آغاز فصل گذشته صحبت کردید شرایط این تیم چگونه بود؟
شهرداری متعهد شده بود که علاوه بر دادن یک سوئیت، تغذیه شبانه روزی من هم از سوی باشگاه تامین شود. نیمی از پول را هم هنگام انعقاد قرارداد پرداخت میکردند که شرایط ایده آلی بود.
شما برای باقی ماندن در سطح اول و خانم گل شدن چند دوره لیگ بانوان چه شرایطی برای خود فراهم کردهاید؟
البته خانم گل شدن من نتیجه و به ثمر رساندن زحمات هم تیمیهایمان است. خوشبختانه خانوادهام با تمام وجود حمایتم کردهاند.
بارهابه خاطر شرایط نامناسب من نامید شدهام اما آنها مرا به جلو هل دادهاند.
یکی از دلایل موفقیت من پدر و مادرم هستند و من مدیون آنها هستم. یکی از انگیزههایم برای بازیهای بهتر دیدن چهره خوشحال پدر و مادرم است. مادرم برای دیدن تمام بازیهای من به ورزشگاه میآید و بعد از بازی هم در خانه ما برنامه ۹۰ داریم و آنالیز بازیهایم و نقطه نظرات مادرم و اظهار نظرات پدرم همیشه وجود دارد که گاهی به رویه بازی من انتقاد دارد.
تمرینات جداگانه از تیم هم انجام میدهید؟
در فصل مسابقات فقط با تیم تمرین میکنم و در فصل غیر آماده سازی با پدرم در حیاط منزل سالن و یا زمین چمن ویشگاهی فوتبال بازی میکنم.
در تمام بازیهای ملوان فیکس بودید و هیچ کارتی هم دریافت نکردید؟
بله در تمام بازیها به جز یک بازی فیکس بازی کردم. فقط یک بازی در گرگان به دلیل آسیب دیدگی زانوی پایم از دقیقه ۸۰ تعویض شدم. البته یه کارت زرد گرفته بودم که به دلیل اشتباه در پروندهام ثبت نشده بود.
ملوان عموما با چه ترکیبی ترکیب در طول فصل بازی کرد؟
ما در طول فصل از کمک بچههای مختلف استفاده کردیم اما در بیشتر بازیها این ترکیب استفاده میشد: زمرد سلیمانی، فروغ موری، یاسمن فرمانی، مژده وثوق، سمیرا غاشیه، معصومه حسرتی، مهسا پورمحمدیان، فرناز زاد حسین علی، افسانه اقبال، سمانه غاشیه و من که در نوک حمله بودم.
قبل از بازی مقابل حریفان آنالیز تیمهای مقابل را داشتید؟
واقعا تیم بانوان ملوان برای هر بازی با توجه به تیم مقابل تاکتیک مناسب همان بازی را داشت علی رغم کیفیت پایین فیلبرداریها من و خانم ایراندوست با دیدن فیلم بازیها
ساعتها روی آن وقت میگذاشتیم و خانم ایراندوست تلاش میکرد نکات فنی را از این فیلم استخراج کند و در جلسه آنالیز فنی به بچههای تیم منتقل کند.
در طول فصل ما با سیستم ۲-۴-۴ بازی کردیم. ۱-۴-۱-۴ بعضی از بازیها در نیمه دوم ۲-۵-۳ هم بازی کردیم. واقعا ملوان دیمی بازی نمیکند و برای بیشتر لحظات بازی و ضربات ایستگاهی برنامه دارد.
امسال ۲۴ گل به نام شما ثبت شده است. این تعداد گل را چگونه به ثمر رساندهاید؟
من راست پا هستم ولی با پای چپ هم گل میزنم. اما به دلیل قد کوتاهم معمولا هد نمیزنم و کلا هم به هد زنی علاقهای ندارم و بیشتر گلهایم را با پای راست وارد دروازهها کردهام.
به گواهی بعضی از کارشناسانی که از نزدیک بازیهای بانوان را دیدهاند، سطح بازیهای لیگ بانوان بالاست. نظر شما به عنوان بازیکن این لیگ چیست
فوتبال بانوان با توجه به قدمتش در ایران از سطح خوبی برخوردار است. مثلا ما در رکوردگیری که چندی پیش داشتیم به گفته آقای ایراندوست، میزبان آمادگی بانوان در مواردی از رکوردهای بازیکنان ملوان هم بهتر بود.
الگوی فنی شما در فوتبال کیست؟
من از کودکی عاشق بازی خدادادعزیزی بودم. وقتی خداداد به استرالیا گل زد من کلاس پنجم ابتدایی بودم و در خاطرم است که چقدر خوشحال بودم. بعد از آقای عزیزی بازیهای آقای علی کریمی را دنبال میکردم و در حال حاضر هم بازیهای مهدی طارمی را با دقت بیشتری نگاه میکنم. در سطح بین المللی هم عاشق بازی لیونل مسی هستم.
لیگ فوتبال زنان در کشورهای دیگر را دنبال میکنید؟
شرایط پخش بازیهای لیگ فوتبال بانوان مانند مردان به صورت منظم و یا حداقل با فراگیری آنان نیست و من هم به خاطر محدودیتها و همچنین تفاوت ساعتی که وجود دارد گاهی فقط تعدادی از گلهای این لیگها را میبینم.
لیگ فوتبال مردان در کشورهای اروپایی را چطور؟
بله من تلاش میکنم بازیهای لالیگای اسپانیا را ببینم. به دلیل علاقهای که به بازی لیونل مسی دارم بازیهای بارسلونا برایم در اولویت است.
چقدر به پیشرفت و همه گیرتر شدن فوتبال بانوان امیدوارید
مطمنا فوتبال بانوان از وضعیت فعلی بهتر خواهد شد. یکی از دلایل این موضوع آموزش به نونهالان و نوجوانان است که در وضعیت تقریبا خوبی در حال پیگیری است. و در آینده ما تیم ملی قدرتمندتر از حالا خواهیم داشت.
شما هم مدرسه آموزش فوتبال دارید؟
بله من در خمام آموزش فوتبال دارم و سه چهار سال است که به عنوان استعداد یاب هم فعالیت میکنم. در این مدت بازیکنان خوبی هم مشاهده کردهام. یکی از بازیکنان نونهال خمام به نام رکسانا معصومی که به طور مرتب با او کار کردهام و بعد به ملوان پیوست و پس در حال حاضر هم عضو تیم ملی زیر ۱۴ سال دختران است.
یکی از مشکلات ما در سالهای گذشته این بود مربیانی که در تیم ملی حضور داشتند از نظر تئوری قوی بودند اما از زدن یک بغل پا به توپ عاجز بودند. از جایی که دختران آموزش پایه فوتبال ندیده بودند شرایط سختتر بودند. اما در حال حاضر دختران با سن پایین در کمپهای ملی هم آموزش فوتبال را به صورت اصولی میبینند.
شما در سالهای گذشته پای ثابت تیم ملی بانوان هم بودهاید وضعیت فعلی شما به چه صورت است؟
من از سال ۸۶ به تیم ملی دعوت میشدم و روزهای آخر خط میخورد. سال ۸۸ بعد از دعوت به تیم ملی جز ۱۱ بازیکن اصلی بودم تا سال ۹۲ هم جز ۱۱ بازیکن بودم بعد از حضور خانم امیرشقاقی هم به تیم ملی دعوت شدم و اعزام شدم اما ۱۲ دقیقه بازی کردم.در حال حاضرهم تیم ملی بانوان اردو ندارد.
مسایل حاشیهای که درباره تیم ملی بانوان وجود دارد و گفته میشود که از سوی کادر فنی جدید توجه چندانی به بازیکنان خوب ملوان وجود ندارد؟
من معتقدم که مربیگری سلیقهای است. من حدود ۵/۶ سال به عنوان بازیکن فیکس تیم ملی بازی کردم اما حالا خانم امیر شقاقی نظرش عدم استفاده از من به عنوان یار ثابت است.
هر چند از نظر من بهترین دوره تیم ملی بانوان مربوط به دوران مربیگری خانم ایراندوست است که ما مقدماتی المپیک به عنوان سرگروه صعود کردیم اما به دلیل بحث حجاب اجازه حضور از بانوان ایران گرفته شد. در همان دوره تیم ملی نایب قهرمان آسیا شدیم.
به بحث حجاب اشاره کردید. هنوز برای بسیاری از کسانی که فوتبالیستهای محجبه را مشاهده میکنند این سوال وجود دارد که چگونه میتوان با پوشش مورد اشاره ۹۰ دقیقه در زمین دوید؟
ما به این شرایط عادت کردهایم و جزیی از ما شده است. در حال حاضر هم نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده است. چند سال قبل شلوارهای بلند بود. الان ساق میپوشیم و روی ساق شورت ورزشی. کلا هم از نظر من حجاب مانع فوتبالیستهای زن ایرانی نیست.
خانم قمی رویای ورزشی شما چیست؟
در حال حاضرهدف اصلیام این است که بعد از در اختیار گرفتن رکورد خانم گلی در ایران این رکورد را در جهان هم ثبت کنم. البته فکر میکنم رکورد ۵ دوره خانم گلی را میتوان به کل فوتبال ایران مربوط دانست چون فکر نمیکنم در لیگ مردان فردی ۵ دوره پی درپی آقای گل شده باشد.
بله، رکورددار بیشترین دفعات آقایگلی تاریخ لیگ ایران ۳ بار غیرپوسته و مربوط به غلامحسین مظلومی و غلامرضا عنایتی است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.