زمینه‌ تنش میان ایران وعربستان سعودی را به‌ جرات میتوان به‌ ابتدای ورود اسلام از شبه‌ جزیره‌ عربستان به‌ سرزمینی که‌ امروز‌ ایران نامیده‌ میشود ربط داد (حداقل در بعد مذهبی آن). به‌ اقتضای زمان و مکان تنش ریشه‌دار در بستر تاریخ در روابط بین دو کشور در شکل های متفاوت گاه‌ بروز و گاهی نیز فروکش کرده‌، ولی هیچگاه‌ از بین نرفته‌ است. اختلافاتی که‌ گاه میتوان آن را به‌ جنگی فرسایشی تشبیه‌ کرد و در مراحلی سبب قطع رابطه‌ مقطعی بین دو کشور شده ‌است، امروز به‌ حد بی سابقه‌ای بالا گرفته‌ و مناسبات بین دو کشور را به‌ تعطیلی کامل کشانده‌‌ است. این دو کشور علاوه‌ بر درگیری های ایدئولوژیک، دینی، مذهبی و اقتصادی، در سالهای اخیر یک جنگ نیابتی را در کشور های جنگ زده‌ همسایه‌ براه انداخته و هر روز بر شدت آن میافزایند. افزایش این تنشها بود که‌ در هفته‌های اخیر سبب قطع کامل مناسبات سیاسی بین دو کشور شد. با توجه‌ به‌ بحرانی تر شدن اوضاع منطقه‌ و استیلا خواهی و هژمون طلبی مذهبی، چه‌ بسا که‌ در آینده‌ای نه‌ چندان دور دو کشور منافع سیاسی و اقتصادی همدیگر را نیز هدف قرار دهند و در نهایت به‌ جنگی بزرگ در خاورمیانه‌ دامن بزنند.
imagesایران بیش از سه‌ دهه است که‌ در راستای برنامه‌ خمینی برای صدور انقلاب، با صرف ثروت ملی مردم کشور توانسته‌ است متحدانی از نوع مذهبی در منطقه‌ و جهان با خود همگام نماید. این در حالی است که ‌بیش از بیست میلیون نفر ایرانی در زیر خط فقر زندگی می کنند و بیش از پنج میلیون نفر مبتلا به‌ مواد مخدر هستند. همچنین آمار بیکاری جوانان و طلاق روز افزون و از هم پاشیدگی خانواده‌ها به‌ علت فقر اقتصادی کشور را با بحران عمیق اجتماعی روبرو کرده‌ است. از بعد سیاسی و آزادی عقاید و افکار اگر بنگریم، با یک مثال ساده‌ می توان واقعیت آزادی را در ایران چنین بیان کنیم: کسانی که‌ روزی سمت رئیس جمهوری، نخست وزیری و یا ریاست مجلس را بر عهده‌ داشتند امروز به‌ خاطر انتقاد ازعملکرد دولت ممنوع التصویر شده‌ و یا در حصر خانگی با بدترین شرایط به‌ سر می برند. با این توصیف نیازی به‌ بحث در مورد وضعیت دگراندیشان و مخالفان رژیم جمهوری اسلامی نمی ماند.
قتل های زنجیره‌ای علمای اهل تسنن بین سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰ در ایران، که‌ در جریان آن بالغ بر هفتاد تن از روشنفکر اهل سنت اعدام گردیدند. جمهوری اسلامی با قتل فجیع امام جمعه‌ اهل تسنن عبدالعزیز کاظمی به‌ بهانه‌ انتقاد به‌ سریال تلویزیونی امام علی و داشتن ده‌ها نمونه‌ از این ترورها در پرونده‌ سیاه خود، امروز به‌ بهانه‌ اعدام یک شهروند شیعه‌ مذهب در کشور همسایه‌ دوباره‌ تشنج سیاسی در منطقه‌ را به‌ نتطه‌ انفجار رسانده‌ است. علاوه‌ بر تشنج ناشی از اعدام شیخ نمرالنمر و چهار تن از شیعیان که‌ به‌ خاطر اقدام علیه‌ امنیت ملی عربستان اعدام شدند، ایران به‌ شیوه‌ اشکار اقدام به‌ ترویج ولایت فقیه و تشکیل گروههای جدید حزب اللهی در منطقه‌ نموده‌ و در داخل کشور با به‌ آتش کشیدن سفارت و کنسولگری عربستان عملا این کشور را به‌ مصاف میخواند. چرا که‌ بر کسی پوشیده‌ نیست اهمیت اعدام کسی که‌ تا هنگام اعدامش نامی از او شنیده‌ نشده‌ بود بسیار کمتر از حادثه‌ تجاوز به‌ جوانان ایرانی در فرودگاه جده‌ و کشتار صد ها تن از حاجیان ایرانی بود که‌ حتی اعتراضی ساده‌ را هم در پی نداشت.
با توجه به‌ تحولات سریع در منطقه‌ و سرنگونی صدام حسین توسط امریکا بالانس قدرت در عراق به‌ نفع شیعیان هم رکاب با ایران رقم خورد. دخالت های آشکار ایران در همه‌ کشور های جنگ زده‌ منطقه‌ از یک سو و اقدام به‌ ساختن گروهک هایی مانند حشد شعبی در عراق، حزب الله‌ در نیجریه‌ و ….. و از سوی دیگر توافق بر سر مسئله‌ اتمی با غرب ظاهرا ایران را در موقعیتی برتر در معادلات منطقه‌ای قرار داده‌ است. از اینرو بعید نیست که‌ هیئت حاکمه‌ دولت عربستان تا حدی خود را درحالت انزوا ببیند و بخواهد میدانداری جدید ایران را به‌ نفع مصالح استراتژیک خود بکار ببرد. ترس عربستان از طرح هلال شیعه‌ که‌ در سال ۲۰۰۴ توسط “ملک عبدلله‌ پادشاه اردن” مطرح شد و با اقدام ایران امروزه‌ عملا قابل رویت است، همچنین نداشتن یک جبهه‌ متحد‌ اعراب سنی، سبب شد که‌ این کشور برای جلوگیری از اقدامات تندروانه‌تر‌ ایران ائتلافی در بین کشورهای عربی و اسلامی تشکیل دهد که‌ در آینده‌ می تواند برای ایران مشکل ساز و شاید هم خطرناک باشد.
بعید نیست که‌ هدف عربستان از ایجاد ائتلاف و اعمال تدابیر و راهکارهای امنیتی جدید در منطقه‌ نخست پاسخ به‌ سیاست نادرست غرب و امریکا در قبال ایران، نادیده‌ گرفتن دست اندازی، تجاوز و شرارت های این کشور در منطقه‌ و کشورهای همسایه‌ بویژه‌ همکاری با این رژیم در جبهه‌ باصطلاح جنگ با گروه تروریستی داعش در عراق باشد. ولی نباید تلاش برای حفظ منافع اقتصادی در منطقه‌ بحران زده‌ خاور میانه را نیز نادیده‌ گرفت‌. در هر حال آمادگی برای واکنش به‌ هر کنش و حرکتی از سوی‌ ایران در منطقه‌ مد نظر عربستان است و این خود میتواند احتمال رویارویی مستقیم بین دو کشور را افزایش دهد.
کشورهای اسلامی و در صدر آنها ایران و عربستان امروز در شرایطی قرار گرفته‌اند که‌ اروپا در قرن هفدهم و در مرحله‌ بعدی ار جریان جنگهای جهانی اول و دوم در آن بسر میبرد که‌ در آن قدرتها با اسرار بر حل مسائل از طریق نظامی، جنگ و خونریزی، دخالت در امور داخلی کشورها و بر پایی جنگ های نیابتی و فرقه‌ای و مذهبی سعی در تعادل و بالانس قدرت را داشتند. ولی کشورهای اروپایی با گذشت زمان دریافتند که‌ تنها راه نجات از این وضعیت بحرانی ایجاد یک امنیت مشترک با رعایت حقوق همه‌ اقلیتها، ملتها، رنگها، گروههای اتنیکی، مذهبی و قومی است. به‌ شیوه‌ای که‌ آنها رقابتهای نظامی ویرانگر را کنار گذاشته‌ و رقابت سالم در زمینه‌ های فرهنگی، اقتصادی و دیپلماتیک را جایگزین آن کنند. ولی با وجود رژیمی چون جمهوری اسلامی در ایران و منطقه‌ این امکان جزو محالات است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com