«چند روز پیش از اینجا کتاب شازده کوچولو رو برداشتم. راستش اول خجالت میکشیدم کتاب رو ببرم و فکر میکردم، شاید زشت باشه. آخه اون روز که اینجا رو افتتاح کردن، گفتن این وسایل برای کارتنخوابهاست. اما بعد از کلنجار رفتن با خودم بالاخره کتاب رو بردم. به جاش مادرم غذا آماده کرده تا برای کلبه بیارم. کتاب هم تموم بشه دوباره برمیگردونم به کتابخونه کلبه. کاشکی کتابهای کنکور هم اینجا بود. حتما بیشتر به درد من میخورد. میدونید من فکر میکنم مسافرهایی که از راهآهن میان بیرون میتونن از اینجا وسیله بردارن حتما به دردشون میخوره.» اینها را پریسا دانشآموز سال آخر دبیرستان میگوید. باران تند میبارید و پریسا زیاد در پارک نماند. غذا را گذاشت و رفت.
زمین و آسمان و دیوارهای شهر این روزها آنقدر مهربان شدهاند که آدمها خجالت میکشند مهربان نباشند. آسمان با زمین مهربان شده و میبارد. گویی مردم کمی با همشهریان خود مهربان شدهاند و میدانند حتی یک وعده غذا برای نیازمندان چقدر باارزش است. گاهی همین نزدیکی، آدمهایی هستند که یک وعده غذای گرم، یک دست لباس مناسب فصل یا حتی چند خط کتاب زندگیشان را تغییر میدهد.به گزارش «جهانصنعت» نخستین کلبه مهربانی شهر تهران همزمان با تولد پیامبر اسلام(ص) با هدف ساماندهی کمکهای مردمی برای افراد نیازمند به کمک شهرداری منطقه ۱۱ و جمعیتهای مردمی در پارک امیریه آغاز به کار کرد. به گفته فرزاد هوشیار، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، آغاز به کار کلبههای مهربانی در حقیقت ایجاد زمینه لازم برای ساماندهی کمکهای مردمی و آغاز سونامی مردمی مقابله با آسیبهای اجتماعی است. هوشیار خاطرنشان کرده: «در حال حاضر بیش از شش هزار کارتنخواب از سطح شهر تهران جمعآوری شده است؛ باید به این باور برسیم که همه تلاش کنیم به کارتنخوابی و فقر در شهر پایان دهیم. بر همین اساس برای ساماندهی کمکهای مردمی آماده هستیم و ایجاد کلبه مهربانی نیز با همین هدف بوده است.»
کلبه مهربان میدان راهآهن
اینجا تهران است. میدان راهآهن، پارک امیریه، کلبه مهربانی. حالا نوبت به کلبهای رسیده است که قرار است با مهربانی پر شود. بعدازظهر شلوغتر از ساعات دیگر روز است. حتی بارانی بودن هوا چیزی از شور و هیاهوی پارک امیریه و کلبه مهربانش کم نکرده است. زن میانسال غذا آورده است و چند دست لباس. با نظم و دقت غذاها را در یخچال میگذارد و لباسها را هم آویزان میکند. مردی جوان، حدودا سی و چند ساله به سمت کلبه میرود، کت پشمی را برمیدارد و میپوشد. کمی خوراکی برمیدارد و میرود. لباس تن، غذای روح، غذای جسم.زنی که در محلهای نزدیک پارک امیریه زندگی میکند، درباره روزهای اول این کلبه توضیح میدهد و میگوید: «اوایل فکر میکردیم اینجا حتما پر از معتاد و ولگرد میشه. بالاخره اینا ببینن یه جا غذا هست میان دیگه. حالا هنوز زیاد نشدن ولی به هر حال ما اینجا داریم زندگی میکنیم. خوشمون نمیاد همچین آدمایی اطراف محل زندگیمون زیاد باشن. اصلا این کارها چه فایده داره؟ چندتا کتاب آوردن گذاشتن تو این قفسهها که چی بشه؟ معتاد کتاب نمیخواد. همین روزها مواد این معتادها هم بچینن تو این قفسهها خودشون رو راحت کنن دیگه.»
آسمان اما هنوز مهربانانه میبارد و شعر زمستان مهدی اخوانثالث «اگر دست محبت به سوی کس یازی، به اکراه آورد دست از بغل بیرون». در این باران زمستانی پارک امیریه، بعد از توضیحات زن میانسال همسایه پارک را برای فقر و زندگی شهری کامل میکند.
پیرمردی در پاسخ به آن زن، از وجود این کلبه ابراز خوشحالی میکند و میگوید: «من از وقتی بازنشسته شدم هرروز عصر میام اینجا. اتفاقا خیلی هم خوشحالم که همچین کاری کردن. اون جوون گناهی نداره که داره با فقر و سرما دست و پنجه نرم میکنه. حالا دو دست لباس که استفاده نمیکنیم و یه بشقاب از غذای سفره خودمون هم اینجا بیاریم. چیزی از ما کم نمیشه که… دختر من، اینم یادت باشه هر فقیری، معتاد نیست. ببین زمونه چه کرده که جوون مردم اینجوری داره زندگی میکنه. من خودم به حاج خانم گفتم هر روز اندازه دو نفر بیشتر غذا درست کنه، همونی که خودمون میخوریم میارم بعدازظهرها اینجا که یه بنده خدایی هم بخوره. ثواب داره.»
یکی دیگر از شهروندان در این زمینه به «جهانصنعت» عنوان میکند: «تو این منطقه همه چی رو با جاش میبرن. اینجا کلبه دووم نمیاره».
با وجود همه سلیقههای متفاوت، یخچال کلبه مهربانی بیشتر اوقات پر است و لباس و کفش و کتاب هم همیشه هست. بعضی از ساکنان این منطقه از وجود کلبه مهربانی به شدت ناراضی هستند و عدهای هم اما هر روز غذای گرم میآورند. کلبه اما همیشه پر است از مهربانی و کارتنخوابها و خیابانگردها در این مدت کوتاه توانستهاند از امکانات این کلبه استفاده کنند.
سهم خانوادههای فقیر از کلبه مهربانی چیست
با نگاهی دیگر به این کلبه آنچه میبینیم استفاده کارتنخوابها و خیابانگردها از امکانات موجود در کلبه مهربانی و دیوارهای مهربانی است. اما خانوادههای فقیر و ضعیف چه سهمی از این کلبه خواهند داشت؟ اینکه در زمان افتتاح کلبه مهربانی فقط با نگاهی برای استفاده کارتنخوابها مواجه شدهایم، امکان استفاده خانوادههای فقیر را از این امکانات کم کرده است. راهکار مناسبتر یا روش بهتر شاید این باشد که استفاده از این کلبه تبدیل به یک تابو نشود و خانوادهها هم بتوانند از آن استفاده کنند. در شرایطی که موقعیت سخت اقتصادی همه اقشار جامعه را تحت فشار قرار داده است، خانوادههای فقیر فقط چند قدم قبلتر از کارتنخوابها قرار دارند و استفاده از این امکانات به آنها هم کمک خواهد کرد. اینکه همه اقشار نیازمند بتوانند از امکانات استفاده کنند به قشر فقیر جامعه هم کمک خواهد کرد تا فاصلهاش از مرز و پرتگاه فقر کمتر شود.
شهرداری از جمعآوریهای ضربتی به مهربانیهای ضربتی رسید
این نکته قابل تامل است که افتتاح کلبههای مهربانی یا افزایش دیوارهای مهربانی حتما برای کمک به افراد کمتوان مالی یا حتی کارتنخوابها کمکی مناسب است اما نباید فراموش کرد که چنین برنامههایی گاهی میتواند شبیه یک مسکن موقت عمل کند. مشکل فقر در کلانشهرهایی مثل تهران، با دیوارها و کلبههای مهربانی حل نخواهد شد. البته وجود چنین برنامههایی کمکی قابل تامل است. نهتنها در ایران که سالیان سال است موسسات خیریه در دیگر کشورهای اروپایی و آمریکایی چنین برنامههایی را اجرا میکنند. البته بیشتر پناهجویان و مهاجرانی که هنوز تابعیت آن کشور را نگرفتهاند، از این کمکها استفاده میکنند. شهروندان قانونی کشورهای اروپایی به دلیل حمایتهای اجتماعی، از خدمات درمانی رایگان گرفته تا مستمریهای مناسب دیگر نیازی به خدمات موسسات مردمنهاد و خصوصی ندارند. ماجرای کارتنخوابهای تهران مثال زخم زدن و درمان کردنی است که میتوانست از ابتدا وجود نداشته باشد. اگر برنامهریزیهای اجتماعی مناسب انجام شود، دیگر نیازی به لباسهای روی دیوارهای شهر و غذاهای داخل یخچالها و کتابهای کلبه مهربانی نیست. پیشگیری، همیشه بهترین راهکار است، حالا اما بعد از از پا درآمدن این بیماری، بهتر است با ویتامینها و مسکنها به داد تن از پا افتاده جامعه شهری رسید. از سویی دیگر با وجود همه مشکلاتی که برای کارتنخوابها به وجود آمده است، کلبه مهربانی روزنه امیدی است برای دسترسی به حداقل امکانات؛ غذا و پوشاک و گاهی دانش.
جمعآوریهای ضربتی کارتنخوابها و این روزها خبرهای جمعآوری زبالهگردها هر روز فزونی پیدا میکند. در این میان دیوارهای مهربانی بیشتر شدهاند و در منطقه جنوبی تهران شهرداری و جمعی از خیران کلبهای را احدث کردهاند که مهربانی تقسیم کند. طرحهای ضربتی به هر شکلی که اجرا شوند، راهکار مناسب بلندمدت نخواهند بود. چند درصد از کارتنخوابهای تهران به کلبه مهربانی در پارک امیریه، میدان راهآهن دسترسی دارند؟ باید میزان این کلبهها در نقاط مختلف و ضعیف شهری زیاد شود. امکانات موجود در این کلبه تا چه حد میتواند نیازهای کارتنخوابها را برآورده کند؟ به فرض حل شدن مشکلات خوراک و لباس و کتاب، چه فکری برای سرپناه مناسب افراد خیابانگرد و کارتنخواب شده است؟ شهرداری چندی پیش از جمعآوری کارتنخوابها از محله هرندی خبر داد و به تازگی برایشان مهربانانه کلبهای از خوراک و پوشاک و غذای روح تاسیس کرده است. هر روز زنان و مردان دستفروش در مترو و بازار جمعآوری میشوند و دیوارهای مهربانی بیشتر میشوند. بهتر نیست برای حل شدن معضل فقر که زنجیرهوار مشکلات و آسیبهای جدی دیگری را به وجود میآورد به دنبال راهکار مناسب بود؟ مساله اصلی اینجاست که شهرداری و حتی مسوولان مربوطه دولتی با راهاندازی این دیوارها و کلبههای مهربانی بسیار مفید، به دنبال رفع مسوولیت از خود و واگذار کردن آن به مردم و متکی بودن صرف به کمکهای مردمی نباشند.
سابقه تشکلهای مردمنهاد در ایران
فرهنگ ایرانی و اسلامی همیشه جلودار کمک به اقشار ضعیف جامعه بوده است و این روزها خوشبختانه فصل جدیدی با افزایش دیوارهای مهربانی در شهرهای مختلف ایران و شکلگیری این کلبهها در شهرستانها به وجود آمده است. سابقه چنین کمکهایی را در مساجد، تکایا و هیاتهای مذهبی، نهادهای غیردولتی سنتی قدیمی میدانند و پس از آن صندوقهای قرضالحسنه، خیریهها، انجمنهای اسلامی و حتی دورههای فارغالتحصیلی در دوران بعدتر و سپس اتحادیهها، اصناف و نظامهای صنفی و مهندسی و… شکلهای جدیدتر نهادهای مدنی هستند که البته رفتهرفته باید از دست مدیران نیمهدولتی خارج شوند.
بودجه سازمانهای مردمنهاد در ایران از طریق کمک و هدایای مردمی، وقف، کمکهای مالی از سازمانهای دولتی و غیردولتی، کمکهای مالی از سازمانهای بینالمللی (با رعایت مقررات مربوطه)، وجوه حاصل از فعالیتهای سازمان و انجام پروژه در چارچوب اهداف، اساسنامه و آییننامه سازمان تامین میشود.
امید به اینکه دیوار و کلبه مهربانی، کشوری مهربانتر بسازد
موج مهربانی، شهر به شهر حرکت میکند و خوشبختانه افزایش چنین کمکهایی مشکلات فقر در جامعه را کاهش میدهد. همدلی و همبستگی اجتماعی را افزایش میدهد. چراغ امیدی برای افراد فقیر جامعه است. پارک امیریه زیر باران زمستان غرق میشود و کلبه مهربانی آن جزیرهای کوچک اما امن شده است تا زخمهای فقر پیکره جامعه را التیام بخشد. شور و زندگی در آخرین ساعات غروب هنوز هم ادامه دارد و کمکها هر ساعت به این کلبه بیشتر میشود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.