خشک گوید باغبان را کای فتٰی
مر مرا چه میبُری سر بیخطا؟ …
باغبان گوید اگر مسعودیی
کاشکی کژ بودیی تر بودیی
جاذب آب حیاتی گشتیی
اندر آب زندگی آغشتیی
خویشتن را واله و عارف کنی
خاک در چشم مُروّت میزنی
که مرا از خویش هم آگاه نیست
در دلم گنجای جز الله نیست
باده حق راست باشد بیدروغ
دوغ خوردی دوغ خوردی دوغ دوغ
مولوی؛ مثنوی معنوی، دفتر دوّم
زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه مىتوانی زخم را از قلبت وابکنی و نه مىتوانی قلبت را دور بیندازی. زخم، تکهای از قلب ِ توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور مىاندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند.
جای خالی سلوچ/محمود دولت آبادی
…
فایل صوتی
http://www.hamneshinbahar.net/mp3files/goftogoo_esmaeil_18.mp4
===
قسمتهای پیش
http://www.hamneshinbahar.net/index.php?page=interview
سایت همنشین بهار
http://www.hamneshinbahar.net
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.