یک دانشجوی بهایی که بعد از دو ترم تحصیل در رشتهی معماری دانشگاه غیرانتفاعی روزبهان ساری، با فشار وزارت اطلاعات از این دانشگاه اخراج شد، با انتشار نامهای ماجرای این اخراج را شرح داده است.
درسا قلیزاده در نامهی خود نوشته که در دورهی امتحانات پایان ترم دوم دانشگاه از سوی ستاد خبری ادارهی اطلاعات ساری احضار و بازخواست شده که چرا با وجود اینکه میدانسته به خاطر بهایی بودن حق تحصیل ندارد و اخراج خواهد شد، اما باز هم اصرار به ادامه تحصیل کرده است.
به نوشتهی خانم قلیزاده، در اداره اطلاعات به او گفته شد که سه راه پیش روی خود دارد: ۱) عقیدهاش را نگاه دارد، و از تحصیل محروم بماند ۲) برای ادامه تحصیل از ایران خارج شود ۳) از بهایی بودن تبری بجوید؛ نزد امامجمعه شهر “اشهدین” بگوید؛ و پس از انتشار نامش در روزنامه، به تحصیل ادامه بدهد.
وی اما در پاسخ، به بازجویش گفت: «اعتقاد انسانها در سر آنهاست؛ در مغز آنهاست؛ در قلب آنهاست؛ شما نمیتوانید اعتقادشان را ازشان بگیرید.» و وقتی با این واکنش بازجو مواجه شد که «پس عقیدهات را نگاه دار و از تحصیل محروم بمان»، اضافه کرد: «اگر برای اعتقادم باشد، هیچگاه خودم را سرزنش نمیکنم که نتوانستم تحصیلم را ادامه دهم.»
این دانشجوی محروم از تحصیل در بخشی از نامهی خود مینویسد: «اخراجم از دانشگاه با همه تلخیها و شیرینیهایش، فهم بزرگی از زندگی برای من داشت. دیدم که چگونه طیف وسیعی از دوستان و همکلاسیهایم من را با تمام باورها و اندیشههای متفاوتم دوست دارند؛ همچنان که من نیز همینگونه دوستشان دارم. هر چند، تعداد محدودی هستند که نمیپذیرند که همه ما در انسان بودن شریکیم. سعی میکنند من و باورهایم را به رسمیت نشناسند. من را شهروند این سرزمین به حساب نیاورند و بر این باورند از اینکه میگذراند نفس بکشم، باید از آنها تشکر کنم.»
محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاههای ایران با استناد به مصوبهی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت میگیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم میکند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید بلکه چنانچه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
پیشتر در شهریورماه سال گذشته، و در واکنش به ادامهی بازماندن شهروندان بهایی از ورود به دانشگاه در دولت حسن روحانی، ۳۶۰ تن از بهاییان محروم از تحصیل در دوران جمهوری اسلامی، در نامه سرگشادهای به آقای روحانی، وعدههای انتخاباتی وی در خصوص رعایت حقوق شهروندی را به او یادآور شدند و نوشتند: «اعلام نشدن نتایج اولیه و نهایی تعداد زیادی از داوطلبان بهایی کنکور سراسری سال ۱۳۹۳ در یک ماه گذشته، نشان از عدم تمایل شما به ورود جوانان بهایی به دانشگاه دارد.»
متن نامهی درسا قلیزاده را میتوانید در وبسایت “هرانا” بخوانید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
بهایی ها قبل از اینکه بهایی باشند ایرانی هستند و انسان. بعد اینکه حکومت نباید دینی را به عنوان دین رسمی قرار دهد ، زیرا پیروان دین رسمی خود را یک سر و گردن بالاتر از سایر ادیان دیگر قرار داده و ممکن است به سایر ادیان دیگر که در اقلیت هستند ظلم کرده و حق آنها را پایمال بکنند. و بعد اینکه بهایی زادگان چه گناهی کرده اند که بعلت بهایی بودن پدر ها و مادرهایشان در گذشته بایی بوده اند و این فرزند زادگان آنها بدون اینکه خود خواسته باشند ، بهایی شده اند. آیا اگر ما مسلمانان که در اکثریت هستیم اگر از ما بخواهند که دین دیگری را قبول کنیم ، آیا ما قبول می کنیم !؟ نه والله که قبول نمی کنیم و زیر بار این قبول کردن نمی رویم. بهایی ها هم همینطور. چطور است که ما مسلمانان قبول نمی کنیم ولی وقتی که نوبت به بهایی ها که می رسد باید قبول بکنند. وانگهی بهایی ها در این مملکت حق آب و گل دارند و مالیات می دهند و پسرهای آنها به سربازی میروند. بنابر این باید از تمام مزایایی اجتمایی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و سایر مزایای اجتمایی دیگر مثل داشتن نماینده در مجلس و رای دادن و استخدامهای کشوری و لشگری به مانند سایر ادیان و قومها ، از این مزایای بر شمرده شده برخوردار شوند . ما همه بندگان خدا هستیم و فارغ از هر دین و قومیتی در نزد پروردگار یکی هستیم . و یکی را بر دیگری در دستگاه خداوندی هیچ برتری نیست. ما باید خون گریه کنیم بر آن طفل بهایی که پدر و مادرش را اعدام کرده اند و او جاه و سرپناهی ندارد . ویا از تحصیل و سایر مزایا بدور میماند. در طول تاریخ خیلی به بهایی های ایران ظلم و ستم شده است . اما در پایان عرایطم باید بگویم که هیچ یک از ادیان چه بهایی و چه زرتشتی و وووونباید تبلیغ دینی بکنند. هرکس که خواست خودش می رود و مسلمان می شود. هرکس که خواست خودش می رود و بهایی می شود و هرکس که خواست می رود و زرتشتی می شود. پس تبلیغ هر دین و آیینی ممنوع.
دوشنبه, ۲۷ام دی, ۱۳۹۵