بازپرسی حمید نوری طی جلسه هشتم مارس،جزنمایشِ

مسخرگی و لُودگی،هیچ چیزی برای دادگاه استکهلم نداشت!

شرح عکس ازراست به چپ ردیف بالا: محمدرضا نیلی- نوری- مجیدنوری- علاالدین ارهانی میرمحمدی و نیلی

 ردیف وسط – اعتراض خیابانی در برابر عوامل سفارت جمهوری اسلامی استکهلم

ردیف پائین: عطیه دختر نوری- رحمان درکشیده شاهد دادگاه- داماد نوری- عطیه و همسر نوری

================

روزهای سه شنبه وچهارشنبه (هشتم ونهم)مارس ۲۰۲۲برابر(هفدهم وهیجدهم) اسفند۱۴۰۰، دوردوم وپایانی بازپرسی ودفاعیات حمید نوری (عباسی)،دردادگاه  استکهلم با موج وسیع حضورشاهدان وشاکیان ازکشورهای مختلف دراستکهلم پایتخت سوئد شکل گرفت .

توضیح اینکه درروز سه شنبه خود حمید عباسی(نوری) سخن راند و در روز چهارشنبه نهم مارس، وکلای نوری و درادامه دادگاه رفیق «رحمان درکشیده» از فعالان سازمان اقلیت ، ازکشور هلند و از طریق ویدئوکال با دادگاه تماس گرفت و به پرسش های وکلای نوری پاسخ گفت. قابل ذکر است: رفیق «رحمان درکشیده» درجریان شصت‌وسومین جلسه دادگاه حمید نوری به تاریخ ۲۷ژانویه/۷بهمن شهادت خود را ارائه داد، اما وکلای نوری گفتند: از او سوالاتی دارند، به همین جهت جلسه تکمیلی با اوعصر چهارشنبه برگزارشد.

******

قابل ذکر است وکلای حمید نوری مخالف صحبت کردن های کشدارو بی محتوای موکل خود هستند، چراکه هر آنگاه که صحبت کرده در دل درازگویی هایش به نوعی خودش را لُوداده است وکار رو دست وکلایش گذاشته است . باری طی دو روزبازجویی شخص حمیدعباسی(نوری) جزمسخرگی – ریخت وپاش های اضافی- لُودگی – توهین- دلقک بازی- خود شیفتگی – پراکندن بدوبیراه به وکلای مشاور- دستمال بدستی دربرابررئیس دادگاه- ترورفیزیکی شاکیان وشاهدان دادگاه- چاپلوسی- شارلاتیزم- استغاثه- رندی- زبُونی- نمایش تاترال- لمپنیسم آشکار-  بذله گویی های ابلهانه- زرنگ جلوه دادن خود در حفظ اسامی و شماره تلفن – بکارگیری واژه های نچسب- اعتماد به نفس سُوری- کرنش گری به قدرت حاکم درایران- پیام افشانی برای کارگزاران نظام ودستگاه سخن پرانی، خاصه برای تولیدکنندگان«استکهلم نامه»،کتمان حقیقت وانکارمطلق همه چیز،هیچ چیزی فراترازادعای شش جلسه گذشته اش درآذرماه (نوامبر۲۰۲۱) برای دادگاه استکهلم نداشت!

درحاشیه این روز، جنب شاکیان وشاهدان گرد آمده دردادگاه،خانواده نوری(همسر- دختر- پسروداماد)، حتی در روز چهارشنبه نوه نوری را هم به دادگاه آورده بودند که قاضی ساندر، او را به بیرون راهنمایی کردند و گفتند دادگاه جای بچه نیست.دادگاه نوری دراین دوروز،درمعیت دونفر ازسفارت جمهوری اسلامی دراستکهلم ازجمله:کاردارسفارت «محمد رضا نیلی»ومحافظ شخصی ایشان نیزحضورداشتند تاخبررسان سریع ودست اول”دفاعیات”شخص نوری دربسته بندی فراترازشبکه های یوتوپ وخبرگزاری های حاضردرنشست دادگاه استکهلم،کسب خبرازشاهدان وشاکیان،گزارشات وتصویربرداری ویژه خودرابه زبان چوبین،به کارگزاران نظام ارسال دارند. 

باید اضافه نمایم :جدا ازجلسه روزهای سه شنبه وچهارشنبه، وکلای اونیز بازفرصت خواهند داشت که تا در دو نشست دیگروشاید هم یک جلسه رزرو،دفاع ازاین “مجرم” رابعهده گیرندواین مورد(نشست رزرو) را روند دادگاه وتشخیص خود دادگاه روشن می نماید.

امروزه روزکه دستگاه امنیت وقوه قضایی و ارتش سایبری بعد از نزدیک به دو سال سکوت نسبت به بُودن «حمید نوری» درزندان سوئد ،ازخود بی توجه ای نشان دادند، به یک باره به قصد جبران مافات خویش، تولید ویدیوهای ازحرفهای مشعشعانه نوری رادربسته بندی تولید روزانه (استکهلم نامه)،ازسری تولیدات ارتش سایبری و پایگاه خبری قوه قضائیه، برای زیرعلامت سئوال بردن دستگاه قضای سوئد، دادگاه استکهلم ،ستیزودشمنی آشکارخودبا تمامی شاکیان وشاهدان این دادگاه یعنی فعالان سیاسی رها شده ازاعدام های سال۶۷وخانواده های اعدام شده گان حاضر در دادگاه استکهلم می پردازد و به شکل فیلم های کوتاه سریالی در کانال تلگرامی روزانه عرضه می گردد.

درروز هشتم مارس کنت لوئیس،موکل شاکیان وشاهدان مجاهدین،همه ادله خود را در نقد نگاه ونظر تاکنونی حمید عباسی(نوری) پیرامون اثبات حکم خمینی برای قتل عام های تابستان۱۳۶۷ در این روز بخدمت گرفت ومجموعه داوری ها واظهارات تاکنونی سران نظام پیرامون حکم خمینی را ازمطبوعات جهمهوری اسلامی وحتی “خبرگزاری تسنیم” نزدیک به سپاه پاسداران  به دادگاه ارائه دادوتلاش نمود آنها راحتی با نقل قولی ازخود “مسعود رجوی” نیزهمراه کند ومشخص سازد که خود بعنوان یک وکیل مدافع اعضاء این سازمان ، کجا ایستاده است!

درمجموع می توانم بگویم:کنت لوئیس با ارجاع به اظهارات مقامات ارشد نظام اسلامی اعم اززنده و مرده هایش گفت:آنها همگی این فرمان خمینی را تایید کرده‌اند. کنت لوئیس ازجمله:به اظهارات  خامنه‌ای رهبرفعلی وموسوی اردبیلی ازمقام‌های ارشد قضایی وقت و محمد یزدی رئیس سابق دستگاه قضایی، علی فلاحیان وزیراطلاعات وقت، ابراهیم رئیسی و محمد نیازی اشاره کرد.

حمیدعباسی(نوری) درروزهشتم مارس دررد اسناد ارائه شده «کنت لوئیس» با همه تاکیدی که او به (نوری) داشت گفت؛ تاکید می کنم: به مانند وکلای خودت به موکلان ماکه همواره خواستاربله ونه گفتن آنها می باشند،توهم کوتاه پاسخ بده وبگو:آری یا نه!

 

حمیدعباسی(نوری) با کلی صغری و کبری ، لُودگی و مسخرگی پیشه کردن و کِنِت و کِنِت گفتن، ضمن پاسخ منفی به همه شواهد اثباتی وکیل مشاور، رو به قاضی ساندربه نوعی نمایش حق به جانب، رئیس من بارها گفتم : این فتوا نیست این یک نامه است که  درکتاب خاطرات منتظری آمده است . خطاب به “کِنِت لوئیس”درباب حکم خمینی برای فرمان قتل عام هزاران نفردر تابستان۱۳۶۷باردیگر ادعا کرد: «شما کل وقت من را گرفتی، امروز ما تا‌ عصر با هم مذاکره می‌کنیم، خواهش می‌کنم وسط حرف من نیا، من در خصوص ۵ جلسه در بازپرسی پلیس صحبت کردم، در ۶ جلسه دادگاه که دفاعیه داشتم در مورد این نامه خیلی صحبت کردم، سوال شما یک سوال انحرافی است،… وافزود:« حرف من این است این نامه‌ای است که درکتاب منتظری منعکس شده،۲۱سال پیش… خود منتظری در کتابش می‌گوید: این نامه‌ای است که خمینی نوشته است » و خطاببه رئیس دادگاه گفت :«آقای توماس ساندر،کلاحرف من این است، این مطلب را به عنوان یک سند نمی‌توان در یک دادگاه بین‌المللی استفاده کرد، من این نامه را نه تایید می‌کنم نه رد، این اسمش فقط نامه‌ای است که می‌گویند: حضرت امام خمینی نوشته… منتظری مرده من به عنوان شاهد در دادگاه او را می‌خواهم، من می‌گویم: منتظری دروغ‌گو است و نمی‌توان به حرفش اعتماد کرد. اسم سه نفر در این دادگاه آمده و اگر این سه نفر این نامه را تایید کردند من حمید نوری، مظلوم این پرونده تایید می‌کنم. و همین‌طور حضرت آیت‌الله رئیسی، رئیس‌جمهور محبوب ایران چون در این مورد اظهار نظر کردند من حرف‌های ایشان را تایید می‌کنم… خیلی ممنون از توجه شما» حمید نوری پیشترگفته بود:« آیت‌الله منتظری با حکومت و آیت‌الله خمینی به مخالفت برخاسته بود. او امروز نیز تکرار کرد: آیت‌الله منتظری دروغگوست.»

 وسرانجام به کل دادگاه شلیک نمود و گفت:« حرف من حمید نوری است،دقت بفرمایید، من می‌گویم: اینجا یک دادگاه بین‌المللی است و می‌خواهد تصمیمی را در مورد ۸۵ میلیون مردم ایران بگیرد، نمی‌شود کاغذی را به صورت مستند تقدیم کرد درصورتی که اصالت ندارد پس نمی‌توان اصالتش را تایید کرد. حرف‌من این است»

 دراین میان اولا باید با قاطعیت به این مردک جفنگ وقهرمان انکارمطلق گفت: این دادگاه ” ۸۵ میلیون مردم ایران “نیست،این دادگاه تو “نوری” جانیِ و متهم کاردِ بدستِ جنایات صورت داده درزندان های تهران( قصر- قزل حصار- اوین- گوهردشت)هست که پیشتراین خباثت ها راانجام دادی وهیچ ارتباطی بامردم ایران نداردوامروزیک جامعه ی به وسعت جغرافیای ایران نظاره گراخبارهر روزه صحنه های این دادگاه اندومنتظرنتایج محاکمه توواعلان طول مدت زندانت می باشند. دوما باید گفت :آنچه درمحکمه دادرسی دادگاه استکهلم دیده می شود،به عینه تجلی رفتارحکومت دینی درحق مردمان دادخواه جامعه ما است که عینا درهیکل نوری دیده می شود!

درروزسه شنبه درقبال پرسش “کنت لوئیس”از«نوری»مبنی برشنیدن نوارصدای مغیثه (ناصریان) ورازینی که ارائه شده توسط مجاهدین به وکیلشان است.درباب صحت محتوای آن حمیدعباسی (نوری) پاسخ می دهد:« شما می گوئید، من هم میپذیرم» کنت لوئیس ادامه داد: «مطلبی در گفته‌های رازینی هست که می‌گوید تو بازجو/بازپرس بودی، درست است؟ نوری می گوید : نه! کنت لوئیس می پرسد: پس چطور بقیه حرف‌هایش درست است؟ نوری کوتاه نمی آید: «من چه می‌دانم، آقای رازینی زنده هستند… یکی از مشکلات این پرونده همین است که از هیچ کسی استعلام گرفته نشده…» 

    کنت لوئیس می گوید: «خودت حتما آگاه هستی که هم دادستان‌ها و هم وکلای مدافع خودت تماس گرفتند اما نه توخواستی با آنها صحبت کنی، نه آنها با تو صحبت کنند؟» حمید نوری فریاد برآورد:« دروغ است… یک مدرک کتبی دادستان استعلام کرده که هنوز به من نشان نداده‌اند…»رئیس دادگاه به حمید نوری گفت:«هراطلاعاتی داردبه زبان آوریدودرغیراین‌صورت بگویید: خبرندارم…» کنت لوئیس خطاب به نوری در باب دوران کارکردش درزندان گوهردشت اعلان داشت:«می‌دانی که ما لیست تلفن ات راداریم،من ادعا می‌کنم که‌اکثر اسامی که در لیست تو وجود دارد مربوط به رجایی ‌شهر،یعنی گوهردشت است،این راچگونه توجیه می‌کنی وقتی می‌گویی تنها چند باربه زندان گوهردشت رفتی؟»حمید نوری باردیگر ازپاسخ مستقیم طفره رفت گفت: «جواب قبلیم ناقص ماند ولی‌به احترام رئیس دادگاه بی‌خیالش شدم،…»رئیس دادگاه قاضی ساندرگفت:«مایل نیست ازاین سبک انتقادها بیان شود» و‌گفت:« ازایران کمک حقوقی خواسته شده و اگرحرفی دارد بگوید» و نوری دوباره با رجعت به شارلاتیزیسم ذاتی اش ،حرف‌هایش راتکرارکرد. همه تلاش نمایشی «حمید نوری» برپایه نوارهای ارائه شده مجاهدین – که دراساس جزء مستندات دادستان ها نیست- و کنت لوئیس با مشارکت مجاهدین آنرادراظهارات امروزش جاداد، دران نوارصوتی «حمید نوری» راکارمند جزء وساده معرفی کند و«نوری» نیز براین امر پای  می کوبد!

کنت لوئیس با رجعت به دادهای اطلاعاتی خودش ازنوری می پرسد خوب: «به سوال برگردیم چرا این همه اسامی گوهردشت درتلفن ات است؟»

حمید نوری با درشتی تمام می گوید :« اولا به خودم مربوط است… من با همه کسانی که درهمه این سال‌ها دیدم وکارکردم،ارتباط دارم. من از سال ۷۳ موبایل دارم، در آن موبایل حداقل ۵۰۰ نفر هست که من با آنها ارتباط دارم، پلیس گفت: من بیش از ۲۷۰۰ تماس تلفنی داشتم. من گفتم اوکی، من در دادسرای تهران-اوین کارکردم، یعنی باید یک چهارم تماس‌های من مربوط به زندان اوین و زندان‌هایی باشد که من رفته‌ام… یعنی باید ۵۰۰ تا ازتماس‌هایی که زدم به زندان اوین، قزل‌حصار، رجایی‌شهر وقصربوده باشدو۲۰ اسمی که در مورد رجایی‌شهر می‌گویید، اشتباه می‌کنید. ما مراسم‌های مختلفی که سالانه داریم بچه‌های زندان اوین دورهم جمع می‌شویم و بچه‌های زندان‌های دیگر هم می‌آیند و شماره‌ها بین هم رد و بدل می‌شود. زندان رجایی‌شهر و اوین خیلی بهم مرتبط بودند چون یک حوزه دادگستری هستند و اسامی که درتلفن من هست. سه چهارنفرشان مربوط به همان چند باری است که به رجایی‌شهررفتم.من بعدازاینکه بازنشسته شدم چند باری بازهم به رجایی‌شهر رفتم…»این پاسخ حساب شده ورندانه و زیرکانه «حمید نوری» برای دررفتن اززیربارپست دادیاری زندان گوهردشت وتوضیح موقعیت خود،حول گستردگی ارتباطاتش می باشد. با این همه در قبال پرسش های مشخص کنت لوئیس مجبورمی شود که ازسطحی ازارتباطات خود با نقشه مندی تمام با لفاظی کلامی و نوعی پیام به ساحت مقام جنابانی که امروزبرراس دستگاه قضائیه اند ازجمله : محسنی اژه‌ای که ازاو به نام «حضرت آیت‌الله محسنی اژه‌ای،در حال حاضر رئیس پر افتخار قوه قضائیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.» یاد می کند.بعد سراغ حاج آقاعلی مبشری، الان یکی ازقضات عالی رتبه جمهوری اسلامی است. شیخ زکی پور،«سومین دادیار زندان اوین و رئیس من بود» و برای اثبات ارادتش به او هفت شماره موبایلش رابرزبان میراند و می گوید:« بقیه را نمی گویم.»

کنت لوئیس می پرسد: «سهراب سلیمانی کیست؟»

حمید نوری پرونده جدیدی می گشاید:« سهراب سلیمانی برادر سردار شهید ایران حاج قاسم سلیمانی است که توسط آمریکای جنایتکار پارسال ترور شد… ایشان چند سال قبل مدیرکل زندان‌های استان تهران بودند. من در شرکتی که کار می‌کردم، رئیس شرکت با این آقا مسائل زمین و باغداری را هماهنگ می‌کردم، چون زندان‌های تهران بزرگ‌ترین باغ پسته در ساوه را دارد و رئیس من بزرگ‌ترین باغ انار در ساوه را دارد که ۴۰ هکتار است، این دو تا باهم سلام علیک داشتند من شماره‌اش را گرفتم و دعوتش کردم…»

کنت لوئیس دیگر بار سراغ حسین‌علی نیری میرود و می پرسد: او را چگونه می‌شناسی؟

حمید نوری با زبلی خاص خودش و نوعی زبان بازی ،پاسخ می دهد:« آقای نیری وقتی من دراوین کارمی‌کردم،قاضی دادگاه انقلاب بودند و هر روز صبح نماز جماعت می‌خواندیم، مقابل دادسرای انقلاب که یک محوطه بسیارزیبا بود… منم هرروز در نمازجماعت شرکت می‌کردم ودرطول این ۳۰ سال در مراسم‌های مختلف حاج آقا را می‌دیدم.» کنت لوئیس ضمن شنیدن موعظه نوری بازادامه می دهد و می پرسد:« در این رفت وآمدها ،نیری از نقش‌اش در هیأت مرگ هیچ‌گاه چیزی گفت؟»

حمید نوری با سماجت حرف های خودش را میزند تا به سئوال وکیل پاسخ ندهد: «یکی از کارهای خوب من این بود که فتوای این‌ها را به حکم تبدیل کردم. کدام کمیته مرگ؟ کدام هیات مرگ؟ همه این‌ها یک سری مزخرفات است، داستان چی بوده که من بخواهم سوال کنم…»

کنت لوئیس مجددا می پرسد: « شما مگر حرف‌های ابراهیم رئیسی را نشنیدی؟» اوگفت:« درحکم خمینی سه نفر مامور شدند که یکی نیری بود، اشراقی و نماینده وزارت اطلاعات پورمحمدی » من می پرسم : « آیا خمینی او را جزو ۳ نفر منصوب کرد؟»باری ابراهیم رئیسی دراین فایل ضمن تایید حکم آیت‌الله خمینی گفت:« “نه نامش و نه سمتش” در این حکم نبوده است. آقای رئیسی بدین ترتیب حضور خود در هیات متصدی اعدام‌ها را رد کرد.»

بدین ترتیب حمید نوری به استراتژی پیشین اش انکارمطلق برمی گردد و با نمایشی سفسطه بازانه می گوید : «من می‌گویم کل این داستان، ساختگی ودروغ است. آیت‌الله رئیسی می‌گوید:حکمی صادرشده وافرادی که حکم اعدام داشتند ودردیوان عالی کشور مورد تایید شده بود،شما می خواهید از من حرف بکشید؟…»

کنت لوئیس دیگربارمی گوید:« سوالم را صریح پرسیدم، شما با نیری رفت و آمد داشتی، هیچ‌وقت از نقش‌اش در این هیات سه نفره چیزی‌گفته است ؟»

حمید نوری باردیگر پرسش مشخص را دور می زند ومی گوید: «متهم این پرونده منم، بگذارید جواب بدهم این نامه‌ای که شما مطرح می‌کنی من قبول ندارم، نه تایید می‌کنم نه رد، حکمی که آیت‌الله رئیسی گفتند: از این نامه جداست… من هم در مراسم افطاری سوالی از حاج آقا نیری نپرسیدم چون به من مربوط نبوده و داستانی که در مورد کشتار ۶۷ پخش شده همه‌ اش چرت و پرت و دروغ بوده و السلام… بریم سئوال بعدی»

اینجاست که سئوال بعدی حال « نوری» را بهم میریزد و خودش را به کل به خریت می زند و با شامرتی بازی آسمان و ریسمان را به میریزد و رو به رئیس دادگاه قاضی ساندر،با دست و پا، سر و گردن همه چیزرا بهم میریزد …

کنت لوئیس رو به نوری ، اگر نخواستی می توانی جواب ندهی . من فایل و پیام صوتی ازتو،به دستم رسید که تو از محل بازداشت در دهم جون ۲۰۲۰ ساعت دوازده، صحبت داشتی، آنهم وقتی محدودیت داشتی، حالا بگو چه جوری موفق شدی و توانستی این پیام  صوتی را بیرون بدهید؟

حمید نوری: اصلا متوجه سوال شما نمی‌شوم. وکلای مدافع حمید نوری به کمک او می آیند و گفتند: «هیچ کس نمی فهمد راجع به چه صحبت می کند… » کنت لوئیس رو به دادگاه گفت: « بعدا فایل‌ صوتی را تحویل خواهم داد.»

درهمین رابطه دادستان نیزتوضیح می دهد: «حمید نوری مکالمه‌ای با خانواده‌اش داشته که ازطریق واتس‌اپ ضبط شده وبعدا می‌خواهد به آن استناد بکند.» کنت لوئیس افزود وگفت: « این اقدام حمید نوری جرم است زیرا نقض محدودیت‌های اعمال شده است.»

رئیس دادگاه گفت:« درست است که جرم است، ولی ربطی به موضوع دادگاه ندارد، مگر اینکه در محتویات فایل ‌صوتی اطلاعاتی رد و بدل شده باشد.»

و آخرین پرسش کنت لوئیس هم در نوع خود ، باردیگرواکنش «نوری» را نسبت به انکاراعدام هارا در روز چهارشنبه هشتم مارس در دادگاه شنیدیم. 

کنت لوئیس روبه متهم دادگاه ومی پرسد: « ما تا اینجا کلی اظهارات شاهدها و شاکی‌ها راشنیدیم، به مانند : اشکان مهدی‌زاده، مجید صاحب‌جم، محمود رویایی، حسین فارسی وخیلی‌های دیگر،همه می‌گویند: که درجاهای مختلف تورادرایام اعدام‌ها در زندان گوهردشت دیده‌اند، یعنی ما واقعا باید حرف این آدم‌ها را نادیده بگیریم؟»

حمید نوری با نگاه اعجاب برانگیز می گوید: «نمی‌گویم نادیده بگیر، گوش کن، همه را از آن گوش بده بیرون و در کن… بچه‌های آلبانی بدبخت و دروغ‌گو هستند، یک سری از این‌ها کردند در زندان آلبانی، همه دروغگو هستند…»

تا اینجای کار چند پرده روشن شد: حمید نوری دارد بی پروا و با نهایت هوشیاری به همه سران نظام پیام می دهد که من در دادگاه بین المللی سوئد، هوای شما را با احترام وتمام و کمال دارم و از شما نیز چنین انتظاری می رود.

یک نکته دربیان نوری روشن می دارد؛ که برملا کردن واگذاری زمین های باغ پسته و باغ اناردر ساوه، نشان ازرانتی است که این نظام فاسد به آدم کشان و بازجویان و کوچک ابدال های خود در ساوه ودیگرنقاط واگذارمی کند تا آنها را برای هرسطح ازجنایات وفرامینی که صادرمی کنند با خودشان تا روز مبادا همراه گردانند!

صحنه نمایشی این روزپرسش وکیل مشاورهسلبری وپاسخ نوری بوده است .وکیل مشاورپرسید: «شما املاکی در اروپا دارید؟»

حمید نوری با قیافه حق به جانبی گفت : «خیلی دوست دارم داشته باشم ولی ندارم، حدود ۱۵ هزار کرون سوئد را دارم و‌ بعد از اینکه آزاد بشوم پس می‌گیرم و وقتی آزاد بشوم، بابت خسارتی که در این دادگاه به من وارد شده یک خانه درشهراستکهلم  و دو ماشین ولوومی گیرم!.»

نمونه دیگرخودشیفتگی حمید نوری بخودش درادعای روزچهارشنبه هشتم مارس این بود که گفت :«من نام همه شاکی ها و شاهد ها را می توانم نام ببرم .من فوق العاده ذهنم فعال است . من چهارده پلیس سوئد را که ازمن بازجویی کردند. همه را قبلا نام بردم ….»

 

اما روزچهارشنبه نهم مارس ۲۰۲۲، نوری به کناری نهاده شدوتمام مدت وکلای حمید نوری بودند که مجموعه تلاش های تاکنونی دادستانی وحضورشاکیان وشاهدان وخانواده های دادخواه دردادگاه را زیر علامت سئوال بردند و به شیوه مالوف خویش اعدام زندانیان را “ادعا” قلمداد کردند وهمه را به هیچ گرفتند تا از موکل جنایتکار خویش دفاع نمایند.  

 وکلای نوری اظهارات شاکیان و شاهدان نوری را متناقض اعلان داشتند. آنهادر دادگاه ادعا نمودند وروزچهارشنبه به انکار همه مطالب بخش وسیع شهود برآمدند وگفتند:« پیش ازدستگیری موکلشان،شماری ازشاهدان وشاکیان پرونده دراظهاراتشان نامی ازحمید نوری با نام مستعارعباسی نبرده بودند.»وکلای آقای نوری همچنین اضافه کردند:« برخی ازشاهدان وشاکیان پیشتر محل اعدام برخی از زندانیان سیاسی را زندان اوین عنوان کرده بودند و نه زندان گوهردشت. در کیفرخواست دادستانی سوئد نام برخی از کشته‌شدگان ذکر شده است.

وکیل نوری درقبال اعتراض دادستان که شما گزارش نمی دهید، بلکه تحلیل نهایی یا دفاع نهایی خود را بعنوان نیتجه گیری اعلام می دارید .

وکیل نوری گفت:«هدفم این نیست ، الان دفاعیه را تحویل بدهم ، اما همه افرادی که از آنها بازجویی شده، قبل ازآن در مورد این مسئله صحبت کرده‌اند، مثلا در بنیاد برومند و ایران تریبونال وجاهای دیگروآنها بعدازدستگیری حمید نوری اظهاراتشان را عوض کنند. آنها درباره خویشاوندانشان که اعدام شدند، صحبت‌شان نیزتغییر یافته، مثلا اینکه کجا و چه زمان اعدام شده‌اند… و موضع ما این است بعد ازدستگیری حمید نوری آنها اسم حمید عباسی را اضافه کرده‌اند و می‌خواهم با کمک این مدارک آن را ثابت کنیم…» به همین خاطر لیست بالا بلندی ازاسامی اشخاص شاکی و شاهد و خانواده های دادخواه را فهرست نمود ازجمله با اشاره به اسامی:«عصمت طالبی کلهرانی در باره برادرش عادل طالبی – مختار شلالوند در باره حمزه شلالوند – لاله بازرگان در باب بیژن بازرگان – ویدا رستم‌علی‌پور درباره همسرش مجید ایوانی فرد – صدیقه حاج محسن در باره برادرش حسین حاج محسن- سیدجعفر میرمحمدی برنجستانکی در باره برادرش سید مهدی برنجستانکی – مهری حاجی نژاد در باره برادرش علی حاجی‌نژاد-  خدیجه برهانی در باره برادرش حسین برهانی- سارا روزه دار در باره برادرش عادل روزدار – سولمازعلیزاده در باره پدرش محمود علیزاده اعظمی  –  شاکی اصغر مهدی‌زاده –  شاهد محمد خدابنده ‌لویی – شاکی حسین ملکی –  شاهد  منوچهر اسحاقی  – شاکی مهدی اصلانی – شاکی مهرداد نشاطی – شاکی  حمید اشتری – شاکی  رحمان درکشیده  – شاکی  امیرهوشنگ اطیابی – شاکی محمد ایزدجو – شاکی ایرج مصداقی – حسین فارسی- و… این مجموعه حرف ها را نادقیق و متناقض اعلام داشته است.

وکیل نوری در آخرین کلام خود افزود:« کتاب ایرج مصداقی استناد کنیم که مشخص کرده در چه روزهایی در گوهردشت اعدام‌ها انجام شده و می‌گوید غیر از این روزها هر کسی چیز‌ دیگری بگوید اشتباه است. اهمیت روزهای ایرج مصداقی و امیرهوشنگ اطیابی که برای تاریخ اعدام‌ها اعلام کرده مهم است که در دفاع نهایی آن را بیشتر باز می‌کنیم.»

   باید اعلام دارم :وکیل نوری با تردستی و به شیوه تاکنونی خود،کلی دادستان سرایی نمود،تاشعاع العمل جنایتکارانه حمید نوری و همه جنایات رژیم درکشتار۱۳۶۷ در زندان گوهردشت رابشوید و پاک کند و کیفرخواست دادستان و مستندات او را باطل اعلام دارند.

دادگاه استکهلم در روزچهارشنبه، جلسه نهم مارس به ادامه بازپرسی از رفیق «رحمان درکشیده»ازفعالان سازمان اقلیت، ساکن کشورهلند است و ازطریق ویدئوکال درجلسه حاضرشده بود.رحمان پیشتردرشصت‌وسومین جلسه دادگاه شهادت داد.رحمان هم‌محله‌ای حمیدنوری بوده واورا خوب می‌شناسد و در ادامه شهادت نیز سریع و شفاف صحبت کرد و به پرسش های باقیمانده وکلای نوری پاسخ داد.

وکیل مدافع حمید نوری گفت: « تنها چند سوال از رحمان درکشیده دارد و چون زمان زیادی از آخرین باری که صحبت کردند، گذشته است. خلاصه‌ای از آنچه در جلسه قبل گفته شده را می‌گویدوادامه می دهد: رحمان درکشیده گفته بود ۱۸ بهمن ۱۳۶۷ آزاد شده و همسایه خانواده حمید نوری بوده است». و حالا می پرسم: « بعد ازآزادی کجا زندگی می‌کرده است ؟» دراین مرحله اسم شهرستان لنگرود هم اولین باردردادگاه شنیده می شود.رحمان درکشیده می گوید: «به همان خانه برنگشتم چون پدر و مادرم خانه را فروخته بودند و در شهر لنگرود یک خانه خریده بودند به آنجا  رفتم …»

وکیل مدافع حمید نوری پرسید: « بعد از آزادی از زندان، هیچ اطلاعاتی گرفتی که خانواده حمید نوری، نقل مکان کردند یا همان‌جا ماندند؟

رحمان درکشیده گفت: « با اطمینان نمی‌توانم بگویم، اما شنیدم دیگر آنجا نیستند. از یک دوست قدیمی این را شنیدم… نمی‌توانم اسمش را بگویم چون منطقی‌نیست.» وکیل حمید نوری در ادامه پرسید: «از لحاظ زمانی چه وقت این دوستت گفت حمید نوری و خانواده‌اش از آنجا رفتند؟» رحمان درکشیده گفت: « فکر می‌کنم ۳-۴ سال بعد از آزادی‌ام او را دیدم…»

وکیل حمید نوری ادامه داد : «دفعه قبل گفتی یک باردرسال ۱۳۶۵ به دادیاری اوین رفتی و چشم‌بند داشتی وشخصی ازتو سوال پرسیده و این سوالات افشا کرد سوال کننده کیست؟، چون فقط سوالاتی بود که بهمن یا برادرت می‌دانستند،بعد چیزدیگری گفتی که من درست متوجه نشدم، برای همین الان می‌خواهم بپرسم: فکرکنم گفتی یک پاسدار وارد شد و گفته تو همسایه او هستی، می‌توانی توضیح بیشتری بدهی؟

رحمان درکشیده بدون کمترین تردید،آن پاسداررا درهیکل وجودی نحس خود حمید نوری دید و پاسخ داد:«ابتدا بگویم: وقتی خوب فکرکردم، نوری بود،سعی کرد فقط سوال ازمن بپرسد،اصلاحرف نمی‌زد،شاید می‌ترسید من از روی صدا بیشتر بشناسمش،بعد وقتی همه سوالات را پرسید و بازجویی تمام شد برای اینکه من را گمراه کند و فکرم را عوض کند، این نمایش را این گونه ترتیب داد که بعد ازبازجویی یک نفرداخل بیاید، البته شایدم نشسته بود و فقط در را بازو بسته کرد، که من فکر کنم تازه وارد شده و شروع کرد به گفتن اینکه این بچه محل ماست، ولی اینقدر مسخره این نقش را ایفا کرد، که من خنده‌ام گرفت…»درباب سئوال های تکراری وکلای نوری، رحمان اعتراض نمود و قاضی ساندر،رئیس دادگاه به وکلای نوری توضیح داد ، دفعه پیش هم همین سئوالا ت را کردید واوجواب داد . بدین ترتیب جلسه گفتگو با رحمان درکشیده به پایان رسید. 

درحاشیه جلسه روز چهارشنبه نهم مارس، چند موضوع را می خواهم ، مسئولانه ثبت کنم :

اولین بحث ؛دادگاه روز چهارشنبه نهم مارس، در باره درخواست کمک حقوقی و قضایی از دستگاه قضایی ایران بوده دهن بازکرد.وکلای نوری گفتند:«ما وقتی دادگاه شروع شده بود نظرخودمان را گفتیم ودردفاعیه نهایی لازم می‌دانیم دوباره به این مسئله برگردیم. دادستان خودش گفته بود وقتی در این‌باره صحبت می‌کنیم غیرعلنی باشد،فقط می‌خواهم بگویم که آنها را تحویل دادگاه می‌دهیم.»

رئیس دادگاه به وکلای نوری گفت: «نمی‌توان برگه‌ای ارائه داد ومدعی شد این جزو اسنادباشدیانه؟»و وکیل حمید نوری گفت:« این درخواست دادستان بوده که علنی صحبت نشود »وافزود:«می‌خواهند بدانند چگونه دادستان‌ها، درخواست کمک قضایی از قوه قضائیه ایران کرده‌اند و چه نوع درخواست‌هایی داشته‌اند؟»

قاضی ساندر،رئیس دادگاه بدون کمترین تعللی  گفت:« آنها درخواست کرده‌اند و جواب نگرفته اند، همان‌طور که خود شما درخواست کرده‌اید و تا حال جوابی نگرفته‌اید»

دادستان درپاسخ گفت: «چون ممکن است تا پایان دادگاه به او جواب بدهند، نمی‌تواند همچنان دراین باره صحبت کند وقصد ندارد، سوالاتش را افشا کند. چرا که شاید تا پایان دادگاه،مقامات قضایی ایران به او پاسخ بدهند.» رئیس دادگاه گفت: « چون این مسئله محرمانه است ما باید غیرعلنی مشورت کنیم و بعد نتیجه را اعلام می‌کنیم.»  بدین ترتیب رئیس دادگاه ازحاضرین خواست ازدادگاه بیرون بروند و ادامه جلسه محرمانه برگزار می‌شود.

بعد ازیک جلسه مشورت غیرعلنی درباره نحوه درخواست کمک قضایی دادستان از قوه قضائیه ایران، دادگاه دوباره به صورت علنی ازسرگرفته شد. حمید نوری هم مشورت کوتاهی خارج از سالن دادگاه با وکلای مدافعش داشت.» رئیس دادگاه نتایج نشست غیرعلنی را برای دادگاه محفوظ دانست.

میخواهم نگاهم را در این باب بنویسم : موضوع روابط پنهانی دادستانی با دستگاه قضایی ایران، این پنهانکاری البته با سوال وکیل نوری – همانطوری که دربالا شرح دادم – درنشست دیروزبازشد. آشکار شدن طرح “پنهانی” حقیقت آزمایی دادستانی از رژیم ایران با طرح سوالاتی در مورد کشتار که تا اینجای کار حتی سئوالات هم آشکار نشده و پنهان ماندند،خوب است روزگاری رو گردد و هرجوابی را هم مقامات قضایی رژیم بخواهند منظور بدارند،صد البته افشاء خود است، اما پنهانکاری این رابطه نامه نگاری بدین شکل – که دررقابت وکلای مدافع متهم و دادستانی رو گردد- نشان ازعدم استقلال دستگاه قضایی دارد.

باشد که روزی پرسش ها دادستانی علنی گردد و افکارعمومی دادخواه جامعه ما حقیقت ماجرا را دریابد!

 

دومین موضوع ؛ اظهارات قاضی ساندر،رئیس دادگاه درپایان جلسه روز چهارشنبه نهم مارس بود که اعلام کرد و گفت: فردا «جفری رابرتسون»، وکیل حقوق بشری در دادگاه شهادت خواهد داد. گزارش جفری رابرتسون جزو اسناد پرونده دادگاه است

بدنبال این خبر، قاضی ساندر افزود: « پرونده نوری به نسل کشی ارتباطی ندارد و ادله لازم برای صدورحکم نسل کشی ازنظرحقوقی دراین پرونده، وجود ندارد. بنابراین بحث کنت لوئیس ازوکلای شاکیان پرونده،رد می شود . به گفته قاضی ساندر، این تصمیم دادگاه قطعی است و کسی حق شکایت هم ندارد»

درضن این بحثِ یکی از طرفین حتی “منافع دولت سوئد” را هم بطور ضمنی مطرح نمود. و آنچه قاضی ساندر در مورد کمبود وقتِ قاضی رابرت جفرسون از لندن به دلیل تراکم کار در رابطه با جنگ اکرائین، طی چهارساعت بیان داشت، به باورمن  نوعی پاک کردن صورت مسئله بود. «کِنِت لوئیس»در برابر استدلال محدودیت وقت جفری رابرتسون  به طورضمنی گفت: « کارشناسان دیگری هم در این حوزه هستند و او میتواند از این طریق اقدام کند.» دراین بحث یک نکته اشکاربودودرادامه بحث ها معلوم شد که که اولا از یک سو، وکلای نوری صد درصد مخالف طرح بحث « نسل کشی» بودند و حتی خواهان حذف ارتباط دادگاه با رابرتسون هم بودند وازسوی دیگر، قاضی، دادستان ها، و دیگروکلای مشاور،همه درجریان بحث بودندونظر مخالف داده بودند.

باید بگویم: عکس العمل مخالفان بحث «نسل کشی»، که خود را دربرابر«کنت لوئیس» وموکلان اوجانبداران مجاهدین درکلاب ها دیده می شود، هیچ ارتباطی به نفی« نسل کشی» و مصادیق « جنایت علیه بشریت » در مضمون کشتار دهه شصت و زیراب کیفرخواست دادستانی را زدن معنی نداشته و ندارد .

 بیان اثباتی جفری رابرتسون در دادگاه تصریح نمود : کشتار زندانیان به تنهایی جنایت علیه بشریت محسوب می شود و اگر این عمل سیستماتیک و با برنامه از قبل تعیین شده باشد می توان آن را نسل کشی نامید. این ترم سالهاست درمضمون گزارش « کشتارزندانیان سیاسی ایران درسال ۱۳۶۷»،جا بازکرده و قابل دسترس است.

 نوشته یا کارمحققانه آقای یرواند آبراهامیان به نام « اعترافات شکنجه شدگان »چاپ انتسشارات باران درخارج ازکشور،مقاله با ارزش رفیق فرخ قهرمانی باعنوان :« قتل یا نسل کشی»* همه وهمه درقبال عدم پذیرش بارقضایی « نسل کشی»با این استدلال که حتما باید اجرای نقش را درچارچوب سیاست قوه قضائیه ” مستقل”سوئد بررسی کرد، هیچ توجه ای نه برپایه استدلال جفری رابرتسون دارند و نه مختصات نظرات تا حال طرح شده چپ رادربرابرخود می بینند ونه کمبود مفاد قانونی دستگاه قضایی سوئد رابرمی تابند .

برای من استمرار این بحث دراساس برهم زدن بازی کیفر خواست موجود داستان های دادگاه نوری بعد ازهفتاد جلسه دادگاه نیست،یا اینکه مثلا طرح «نسل کشی» به دادخواهی در سوئد ضربه میزند، بی پشتوانه ترین استدلالی است که تداوم این بحث پراهمیت می خواهند کمرنگ نمایند. این جماعت باهرپُزی که به خود می گیرند، مطلوب نظر وکلای نوری  حرکت می کنند وسازمخالفتشان با جهت گیری کنت لوئیس  – با ادعای جانبداری او از موکلان مجاهدین، بی معناست و …

من برآنم: بیان اثباتی این بحث و دامن زدن به آن، به تقویت پایه قضایی این بحث در سوئد برای موارد مشابه جنبش دادخواهی، برای تمامی دادخواهان واقعی رد برابر رژیم آدمکش جمهوری اسلامی اهمیت تاریخی خواهد داشت دارد. دامن زدن به بحص پراهمیت «نسل کسی» و نقد همه جانبه «قتل عمد» تا این همه نیروی چپ قتل عام شده به دستک « قتل» آویزان نگردند،بلکه کشتاردهه شصت دوتابستان خونین سال های۶۰ و۶۷ را از مصادیق «نسل کشی» و «جنایت علیه بشریت» بشناسند!

سومین موضوع، بازشدن پای جماعت سفارت تروریستی جمهوری اسلامی در صحن دادگاه استکهلم است . حال که به ماههای پایانی دادگاه محاکمه نوری میرسیم . حضور پررنگ خانواده ایشان و همراهان سفارتی در صحن دادگاه و مانور انها را بیشتر می بینیم . در روز چهارشنبه و در حاشیه دادگاه ابتداء محمدرضا نیلی، کاردار سفارت ایران درسوئد،ازحاضران دراعتراض عکس می گرفت،این امر با اعتراض جمعی و دخالتگری پلیس در خیابان روبرو شد. نیلی با شماری از حاضران و اتباع ایرانی حاضر در محوطه دادگاه درگیری لفظی پیدا کرد.

جدا ازاین،درگیری دیگری در صحن کریدور دادگاه ،پس از آن رُخ داد . شخص نیلی در زمان تنفس دادگاه ازحاضران در محوطه دادگاه عکس می‌گرفت. این عمل با اعتراض‌روبرو شد، پاسخ تند این عمله نظام،در کریدور دادگاه با هنرمند شناخته شده ایرانی ساکن استکهلم، خانم گیسو شاکری را به نمایش گذاشت که بازتابی وسیعی در سطح شبکه های  مجازی یافته است.

در این روز کاردارسفارت «محمد رضا نیلی» ومحافظ شخصی ایشان به نام«علاالدین ارهانی میرمحمدی»، با گردن کلفتی و وقاحت به زبان فحاشی و توهین جنسیتی به شخص گیسوشاکری درمیان جمع وسیعی ازشاهدان وخانواده های خاورانی ها درکریدور دادگاه استکهم رُخ دادو راهش را کشید و بدون کمترین مانع خارج گردید . جا دارد که این موضوع توسط خانم گیسوشاکری وهمه شاهدین این رخداد تلخ روزچهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰برابربا ۰۹مارس۲۰۲۲پیگیری قانونی صورت گیرد .

    امیر جواهری لنگرودی

amir_772@hotmail.com      

پنجشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۰ برابر با ۱۰ مارس ۲۰۲۲

منابع :

*(کشتارزندانیان سیاسی ایران درسال ۱۳۶۷،گزارش جفری رابرتسون، ترجمه،هرمز حکمت )

https://www.iranrights.org/attachments/library/doc_5.pdf

(اعترافات شکنجه شدگان،یرواند آبراهامیان،ترجمه رضا شریفها ، چاپ باران سوئد)

* ( مقاله قتل یا نسل کشی ، فرخ قهرمانی ، چاپ۲۰۲۱)

http://dialogt.de/2021/9309/

============

لینک یادداشت هایم ازدادگاه حمید نوری (عباسی) واظهارات شاهدان و شاکیان دادگاه چه حضوری و چه از طریق ویدئو…برای دادگاه از استرالیا و کانادا وآلبانی

https://drive.google.com/drive/folders/1l_-DDPT0OmT6arD5agxkUrtLQkrNET6r?usp=sharing

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)