بیش از سه دهه است که که اقلیتهای ایران به بهانهها و برچسبهای مختلف اعدام
میشوند
بلوچها را به جرم سنی بودن و ارتباط با تندروها اعدام میکنند و کوچکترین حرکت اعتراضی حتی اگر اعتراض به محیط زیست باشد توسط رژیم سرکوب میشود
در کردستان احزاب مترقی به مانند حزب دمکرات و حزب سوسیالیست که عملا بارها و بارها گفتهاند که هیچگاه خواهان تجزیه طلبی نیستند به جزم تجزیه طلبی اعدام میشوند.
بارها دکتر قاسملو رییس حزب دمکرات اعلام کرده بود که ما خواهان دمکراسی برای ایران و خودمختاری و فدرالیسم برای کردستان هستیم.
در تبریز ومناطق ترک نشین کوچکترین اعتراض برچسب تجزیه طلب و وطن فروش میخورد
کوچکترین اعتراض برای احیای هویت خود به مثابهی امری وطن فروشانه است
دگراندیشان و آزادی خواهان به بهانهی ارتباط با غرب و تشویش اذهان عمومی اعدام میشوند
آزادی خواهان ما هر یک با یک برچسب ساده از بین میروند و متاسفانه اکثریت مردم که خواهان اصلاحات هستند از این اعدامها و سرکوبها طرفداری میکنند چون روح آریایی اینان امر وطن فروشنانه را گرانبار میداند.
اما اوج کنشگری و اعتراض همین مردمِ مخالفِ عملگرایی تنها به تمسخر و لطیفه گویی زیر مطالب فیس بوکی ختم میشود
یعنی اگر فلان سردار سپاه یا فلان امام جمعه و یا فلان مسئول حقوق طبیعی مردم را نقض کند و مال مردم را بالا بکشد تنها واکنش مردم در بهترین حالت میتواند تمسخر چهره و قیافهی آنان مسئول باشد و یا بگویند: طرف شبیه فلان شخصیت کارتونی است
و دور هم قاه قاه بخندند و چنین فکر کنند که آره ما طرف را با لودگی خنثی کردیم.
نوع دیگر و روشنفکرانه ترِاین اعتراضات در بین مردم به صورت یواشکی است و این نوع اعتراضات در پستوها به صورت نافرمانیهای مدنی به اجرا در میاید.
این جماعت با هرگونه اعتراض عصیانگرایانه و طغیانگرایانه که اقلیتها با دل و جان دست به آن میزنند که ازیوغ استبداد و تاریکی رهایی یابند مخالف است و در سدد است که حقوق طبیعی خود را به صورت یواشکی و طنزپردازانه بستاند اما کدام ملت آزاده حقوق خود را چنین ستانده که ما میستانیم؟
رنسانس در اروپا و انقلاب فرانسه و اکتبر و امریکا و حتی همین انقلابهای عربی بدون هزینه و خطر کردن موثر نبوده است بدون هزینه دادن دستیابی به آزادی امکان پذیر نیست در غیر این صورت نزدیک به هفده سال است که جریان اصلاحات شکل گرفته است ولی دریغ از بهبود وضعیت سیاسی و حقوق بشری و اقتصادی مردم!
با روی کار آمدن جریانات اصلاحات سرکوبها و اعدامها و فضای خفقان کم که نشده بلکه بیشتر و بیشتر شده است.
آیا غیر از این است که جریان اصلاحات از بدنه همین سیستم است؟
افسوس و دریغا که آزادی خواهان راستین بیپشتوانه هستند
آزادی خواهان راستین ما اشخاصی به مانند نسرین ستوده که بیش از یکصد روز است جان خود را در دست گرفته و برای احیای حقوق همین مردم دست به اعتراض زده است تنها و بدون پشتوانه است.
آزادی خواهان کُرد که جان خود را در برابر تیر و تازیانهی ظالم و استبداد سپر کردهاند و در کوه و جنگل مکافات پس میدهند، بیپشتوانه هستند و حتی با بیمهری و نکوهش مخالفان و وطن پرستان نیز مواجه میشوند.
جامعهی ما بیش از هر چیز به آزادی خواهان عملگرا و راستین نیازمند است تا طنزپردازان و یواشکی خواهان.
تمام مشکل ما از آنجا شروع شد که جامعهی ما پاره پاره شد و همبستگی خود را از دست داد و اقلیتهای مذهبی و قومی نه با هم بلکه مقابل هم ایستادند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.