اعتماد، مشارکت و روابطی که به جز آثار ظاهری خود، میتواند تأثیراتی فراتر بگذارد سرمایه اجتماعی خواهد بود. یکی از نکاتی که در این باره مطرح میشود این است که چه اعتمادی میتواند یک نوع سرمایه تلقی شود. اعتماد مدنی یا دولتی و قانونی. یکی از متفکران سرمایه اجتماعی مثال جالبی را عرضه میکند. او میگوید من سیگاری بودهام. اما برای سیگار کشیدن همیشه مقید به اجازه گرفتن از اطرافیان بودهام بهگونهای که اگر نمیتوانستم کسب اجازه کنم از خیر کشیدن سیگار گذشتهام. تقریبا این روال همیشگی من در محیطهای عمومی بوده است. اما بعد از مدتی دولت قانونی را تصویب میکند که کشیدن سیگار در برخی از اماکن ممنوع است. به شکل کاملا خودبهخودی در جاهایی که دیگر سیگار میتوانستم بکشم، بدون پرس و جو از افراد درباره ناراحت شدن از دود سیگار به آن اقدام میکردم.
طبیعتا در مثال فوق دولت در رابطهی اخلاقی بین کنشگران وارد شده و چیزی را تحت عنوان قانون عرضه میکند. اتفاقی که باعث برهم ریختن قواعد حاکم بر آداب و معاشرت و مدنیت خواهد شد. این اتفاق نه درباره آداب معاشرت که دربارهی سبکهای زندگی و انواع دینداری هم خود را نشان خواهد داد. در بسیاری از زمانها کنشگریهای دینی و اخلاقی ما روابط از سر اعتماد را برانگیخته است. اما وقتی قانون قرار باشد جای این روابط را بگیرد دیگر اعتماد و سرمایهاجتماعی ذیل آن نهفته خواهد ماند. فرد آزاد و مستقل و غیر قابل پیشبینی است که میتواند مظاهر سرمایهاجتماعی را بیافریند. از اینروست که در بسیاری از نقاط دنیا مطالعات زیادی میشود تا معلوم گردد هزینه و فایدههای بهوجود آمدن قوانین خصوصا آنها که در ارتباط با روابط انسانی است تا چه میزان است. به راحتی دربارهی هرچیز که در سبکهای زندگی و اخلاقی افراد وجود دارد قانون نگاشته نمیشود.
نوع دینداری و مناسک دیندارانه هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود. مناسک جمعی دینی یکی از نقاط قوت درون دینی برای ادیان مختلف به حساب آمده است. همه ادیان از فواید حضور برادران و خواهران دینی و ایمانی سخن گفتهاند. نتیجه این روابط چیزی فراتر از اصل رابطه است و اعتماد و سرمایهایست که افزون است. اما این رابطه تا زمانی که به شکل مدنی است قابلیت اتکا دارد. به محض ورود قانون ذات و ماهیت آن از دست خواهد رفت. دو نمونه مثال واضح را میتوان هم در ماه رمضان و هم در ماه محرم به چشم دید. سالیان طولانی است که در جامعهی ایرانی مردم روزه میگیرند و روزهداری محترم شمرده میشود. حتی کسانی که چه به لحاظ عدم باور و چه دیگر علل در این ماه روزه نمیگرفتند حرمت روزهداران را حفظ مینمودند. چند سالی است که روزهداری دستور و بخشنامه شده است و این سالها درست مطابق است با زمانهای که به زعم بسیاری روزهخواری در معابر زیاد شده و حرمتهایی که سابق بر این وجود داشت از بین رفته است.
نمونه جدید و تازه تأسیسی هم گویا درباره محرم در حال شکلگیری است. ایجاد محدودیت ترافیکی برای دستههای عزاداری و پیدایش انواع قوانین و آییننامه ها برای شکلگیری هیئات و گروههای عزاداری. چیزی که پیش از این هیچگونه سبقهی دولتی نداشت. به راحتی میشد که هرجا علمی بلند شود و چادر عزایی اقامه گردد. خارج از دستور و نامه و آییننامه. دربارهی ترافیک هم همیشه مراودههای بین فردی و بین گروهی در خیابانها بدون حضور دولت مسئله را سر و سامان میداده است. حالا برای هر چیزی بخشنامهایست. حتی برای نوع روضه خوانی و ترکیب سخنرانان و اصل عزاداری. این یعنی از بین رفتن خاصیت سرمایهای مناسک دینی . از بین رفتن بسیاری از بازدارندگیهای درونی.
آنچه امر به معروف و نهی از منکر را یک رابطه زبانی بین فردی میکند تا یک رابطه بخشنامهای و دستوری از همین خصلت مناسک برمیخیزد. خصیصهای که این سالها بسیار زیاد فراموش کردهایم. گاهی باید برخی چیزها را به حال خود رها کرد. آثارش بیشتر از نظارت دائم و دستورالعمل نوشتن خواهد بود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.