مقدمه- با سخنانی که داوید اوغلو نخست وزیر ترکیه روز یکشنبه ۲۵.ژانویه ۲۰۱۵ در دیاربکر کردستان بیان کرد، سیاست ترکیه برای «ایجاد خاورمیانه نوین» رسما اعلام شد.

نشریه اینترنتی و آلمانی زبان «جرمان فورن پالیسی» روز ۲۹ ژانویه نوشت: مشاهده گزارش ها و تحلیل های جاری حکایت از آن دارند که همزمان با مرحله تازه «جنگ (غرب) با تروریسم» همپیمان های نزدیک برلین (در خاور میانه)، روند عملیات داعش را شدت می بخشند. عربستان و دیگر حکومت های دیکتاتوری خلیج فارس امروز نیز چون گذشته بودجه لازم برای استخدام جهادگرایانی را که باید در سوریه بجنگند تامین می کنند. افزون بر این عربستان، برای کسب برتری سیاسی بر دشمن دیرین خود ایران با تلاش های مجدانه بین المللی میکوشد تا نوع ویژه ای از اسلام، یعنی اسلام سلفی را تقویت کند و گسترش دهد. تحقیقات اخیر در مورد اندونزی نشان می دهند که قرائت سلفی از اسلام پیوسته به خشونت گرائی می انجامد. تقویت اسلام سلفی، بعنوان مثال در سوریه، مورد حمایت برلین قرار دارد، مشروط بر این که عملیات داعش در خصومت با غرب نباشد. این انگیزه های ژئواستراتژیک حتی به آنجا می رسد که یکی از همکاران نزدیک برلین(در خاورمیانه) به القاعده نیز کمک کند. تا کنون برلین با این اقدامات همپیمان خود مخالفتی نکرده است: زیرا این عملیات در خدمت اهداف مشترک آنهاست. (مترجم)

» کشور اسلامی » بدست کسانی در واشنگتن و لندن ساخته شده که عراق را بمثابه یک جامعه نابود کردند و با این توطئه مرتکب جنایتی علیه بشریت گشتند. » کشور اسلامی» هم مانند پل پت و خمر سرخ در کاموج حاصل ترور دولتی غرب است، که گروهی از نخبگان فاسد امپریالیستی بدون در نظر گفتن عواقب اعمال خود، در مناطقی که از لحاظ فرهنگی و جغرافیائی از آنها بسیار دورست مرتکب این جنایت علیه بشریت شده اند. اما در جامعه «ما » سخن گفتن از جنایت آنها ممنوع است.

به روایت هنری کیسینجر، ریچارد نیکسون ، رئیس جمهور آمریکا ، در سال ۱۹۶۹ فرمان بمباران گسترده کامبوج را صادر کرد و گفت : «

„ Anything that flies on erverything that moves“

هرچه که توان پرواز دارد (بکوبد) هرچه را که می جنبد» .

بعنوان کسی که شاهد پیامدهای سبعیت فروریخته از آسمان – از جمله قطع سر قربانیانی که بقیه اعضای بدن آنها آویزۀ درختان و پراکنده بر کشتزار ها بود، متعجب نیستم از این بی اعتنائی به حافظه و به تاریخ ، که یکبار دیگر به نمایش گذاشته می شود. یک نمونه بارز آن احراز قدرت توسط پل پت و » خمر های سرخ » او بود، که در بسیاری از موارد قابل قیاس با کشور «اسلامی در عراق و سوریه » ( داعش) است. آنها هم وحشیانی بی رحم بودند که در آغاز کارشان فرقه ای کوچک بودند. آنها هم فراورده جهنمی بودند که آمریکا در آنزمان در جنوب شرقی آسیا بوجود آورده بود.

بنا به گفته پل پت اعضای جنبش او به پنج هزار نفر هم نمیرسید. چریک هائی با تسلیحاتی نارسا که نه به استراتژی و تاکتیک آنها اعتمادی بود   ، نه به وفاداری خود و سرکردگانشان. ولی وقتی بمب افکن های B52 نیکسون و کیسینجر کار خود را در » عملیات منو » شروع کردند، بزرگترین شیطان غرب ( پل پت)، به شگفت آمد ازبختی که به او روی آورده بود.

قدرت تخریبی بمب هائی که امریکائی ها بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ بر سرزمین کشاورزی کامبوج فروریختند پنج برابر قدرت بمب اتمی بود که بر هیروشیما افکندند. روستاها را یک به یک با خاک یکسان می کردند، میرفتند و باز می گشتند تا ویرانه ها و اجساد را یکبار دیگر بمباران کنند. حفره هائی که در اثر بمباران روی زمین ردیف شده بودند مملو از خون و جسد بودند، آنچنان که حتی از فراز آسمان نیز دیده می شدند. ابعاد ترور قابل تصور نبود . یک فرمانده سابق خمر سرخ می گفت آنها که زنده مانده بودند » از درون یخ زده بودند» . » روزهای متوالی، خاموش ، بی هدف ، به این سو و آنسو می رفتند. تحت تاثیر شوکی که به آنها وارد آمده بود ، نیمه دیوانه ، حاضر بقبول هرچیزی بودند که به آنها گفته می شد، همین وضع سبب شد که کار جلب نفرات برای خمر سرخ آسان گردد».

طبق تخمین یک گروه کار فنلاندی، درسالهای پس ازجنگ داخلی، درحدود ۶۰۰ هزارنفردرکامبوج از

پای در آمده اند. کمسیون اولین بمباران آمریکا را » نخستین مرحله   از یک دهه خلق کشی » توصیف کرده است. کاری را که نیکسون و کسیسنجر آغاز کردند، بسود پل پت تمام شد و او کار آنها را کامل کرد. در زیر رگبار بمب های آمریکا خمر سرخ تبدیل به یک ارتش قابل اعتنای ۲۰۰ هزار نفری شد.

دیروز و امروز داعش

 

دیروز و امروز » کشور اسلامی» با خمرسرخ قابل سنجش است. با اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ ، که برهبری جورج بوش و تونی بلرصورت گرفت، تخمیننا ۷۰۰ هزار نفر کشته شدند، در کشوری که تا آن زمان، سابقه جهاد گرائی نداشت. حدود و ثغور مرزی و سیاسی کردها مشخص شده بود، گرچه سنی ها و شیعیان اختلافات اجتماعی و مذهبی داشتند، ولی با هم در جنگ نبودند و ازدواج میان آنها نیز مجاز نبود. سه سال قبل از اشغال عراق من به آن کشور سفر کردم از جنوب به شمال ، از شرق به غرب، بدون ترس و وحشت. در بین راه با آدم هائی برخورد داشتم که به عراقی بودن خود افتخار می کردند، افتخار می کردند که وارث یکی از کهنسال ترین تمدن ها هستند.

بوش و بلر همه چیز را با خاک یکسان کردند. امروز عراق گهواره جهاد گرائی شده است.    – با استفاده از موقعیتی که «ترس و وحشت» ناشی از اشغال عراق و بعد جنگ داخلی در آن کشور بوجود آورد

هدف تاکتیک Shock and Awe       یا ایجاد» ترس و وحشت » آنست که با یک یا چند عمل نظامی حریف جنگی و یا مردم چنان ترس خورده و متزلزل و مضطرب گردند که دیگر قادر به دست زدن به اقدامات دفاعی موثر نباشند. امپریالیسم آمریکا با علاقه این تاکتیک را بکار می بندد، مثلا در سال ۲۰۰۳ این تاکتیک را در عراق نیز بکار بست. القاعده نیز امروز، چون پل پت در آنزمان، » مجاهد» دارد – شورش در سوریه حتی امکانات بیشتری را هم وعده می داد – با دریافت بی وقفه کمک های تسلیحاتی، لجیستیک و پول های سیا و کشورهای خلیج از طریق ترکیه. ورود اجیر شدگان خارجی به صحنه اجتناب ناپذیر بود. یک سفیر سابق انگلیس بنام Oliver Miles اخیرا نوشت بنظر می رسد دولت ( کامرون) از سرمشق تونی بلر پیروی می کند که با یکدندگی توصیه های وزارت خارجه، MI5 و MI6 را نادیده گرفت که سیاست ما در خاورنزدیک – و بویژه جنگ های ما در آنجا – یکی از دلائل اصلی اجیر کردن مسلمانان در بریتانیا برای انجام عملیات تروریستی است».

» کشور اسلامی » بدست کسانی در واشنگتن و لندن ساخته شده که عراق را بمثابه یک جامعه نابود کردند و با این توطئه مرتکب جنایتی علیه بشریت گشتند. » کشور اسلامی» هم مانند پل پت و خمر سرخ حاصل تروردولتی غرب است، که گروهی از نخبگان فاسد امپریالیستی بدون در نظر گفتن عواقب اعمال خود ، در مناطقی ای که از لحاظ فرهنگی و جغرافیائی از آنها بسیار دورست   مرتکب این جنایت علیه بشریت شده اند. اما در جامعه «ما » سخن گفتن از جنایت آنها ممنوع است.

خلق کشی غرب در عراق

 

۲۳ سال از خلق کشی بزرگ در عراق گذشته است – بلافاصله پس از جنگ دوم خلیج – ، هنگامی که آمریکا و انگلستان سازمان ملل را زیر فشارنهادند و اقدامات تنبیهی علیه مردم عراق را به اجرا گذاشتند ـ با این عمل در واقع اتوریته صدام حسین را در داخل تقویت کردند.این کار شبیه به محاصره های قرون وسطی بود. تقریبا  جلوی فروش تمام چیزهائی که یک کشور مدرن به آن نیاز دارد گرفته شد : از کلُر برای پاکیزه نگه داشتن آب مصرفی گرفته تا مداد،قطعات دستگاههای رونتگن و قرص های معمولی ضد درد و داروهائی که برای مقابله با اشکال ناشناخته سرطان، که حاصل آمیختن مواد اتمی تغلیظ شده با غبار میدانهای جنگ جنوب و پراکنده شدن در فضا بود.

اندک زمانی پیش از عید مسیحی کریسمس در سال ۱۹۹۹ وزارت اقتصاد انگلستان صدور واکسن ضد دیفتری و تب زرد را به عراق ممنوع کرد. Kim Howells  وزیر پارلمانی کبینه تونی بلر در توضیح علت این تصمیم چنین گفت :» از واکسن های مخصوص کودکان می توان سلاحهای کشتار انبوه ساخت» . دولت انگلیس از آنرو توانست این ادعای حیرت انگیز را بکرسی نشاند، که گزارش های خبری رسانه ها در باره عراق – که اغلب بوسیله وزارت خارجه دستکاری می شد – چنان بود که همه چیز را تقصیر صدام می دانست.

پس از برنامه سازمان ملل » نفت در برابر مواد غذائی » که ادعا می شد یک برنامه انسان دوستانه است، سهم هر عراقی در سال ۱۰۰ دلار بود، یعنی یک سهم » بخور و نمیر «. این رقم باید برای هزینه مجموع زیر ساخت اجتماعی و خدمات ضروری دیگر – مانند تامین برق و آب – کافی باشد. «هانس کریستف فن اسپونک » که در آن زمان معاون دبیر کل سازمان ملل بود، بمن گفت » فکرش را بکنید این مبلغ مسخره برای مردمی است که آب آشامیدنی ندارند، مردمی که اکثر آنها بضاعتی ندارند که مخارج مداوای خود را تامین کنند ، و هر روز باید ترس جانشان را داشته باشند، اگر این را در نظر مجسم کنید ، خواهید دانست کابوس یعنی چه. نباید اغفال نشوید . همه این ها حساب شده است. من در گذشته هیچگاه واژه خلق کشی را بکار نبرده ام، ولی حالا دیگر نمی شود خود داری کرد».

«فن اسپونک» که هماهنگ کننده مسائل انسانی در عراق بود با خشم تمام از کار استعفا داد. » دنیس هالیدی » که او هم یکی از صاحب منصبان سازمان ملل بود، و قبل از او این سمت را داشت نیز پیش از او استعفا داده بود. هالیدی می گوید :» بمن گفته بودند سیاستی را پیش ببر، که نامش خلق کشی بود: سیاستی بود آگاهانه که در نهایت سبب مرگ یک میلیون نفر – بچه و بزرگ – شد.»

تحقیقات » اونیسف» سازمان حمایت از کودکان، وابسته به سازمان ملل، به این نتیجه رسید که بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸، یعنی در بحبوحه محاصره عراق، ۵۰۰ هزار کودک عراقی زیر پنجسال تلف شده اند. مجری یکی از برنامه های تلویزیونی آمریکا شهامت بخرج داد و از نماینده آمریکا در سازمان ملل ـ با ذکر این رقم – پرسید » آیا ارزش این را داشت؟» مادلن اولبرایت پاسخ داد:» ما فکر می کنیم به این قیمت می ارزید» .

Carne Ross مسئول سیاست تحریم اقتصادی انگلستان علیه عراق که به » مستر عراق » معروف بود ، در سال ۲۰۰۷ به یک هیئت پارلمانی گزارش داد که دولت های آمریکا و انگلیس وسائل و امکانات برای ادامه زندگی را از تمام مردم سلب کرده بودند. سه سال بعد که من با او مصاحبه کردم او از این امر بی نهایت متاسف و پشیمان بود. گفت:» من شرمنده هستم» . او امروز یکی از نادر افرادی است که حقیقت را می گوید و می گوید که دولت ها چگونه ما را فریب می دهند و چه نقشی روزنامه های گوش بفرمان در فریب دادن ما با پخش اخبار نادرست و زنده نگه داشتن دروغ ها بازی می کنند. او می گفت » ما روزنامه ها را با نیمه حقیقت هائی که با دقت فراهم شده اند تغذیه می کنیم» و ادامه می دهد و » یا خبر را ( بکلی) کنار می گذاریم».

غرب ترور را با ترور پاسخ می گوید

 

سر تیتر روزنامه » گاردین» در ۲۵ سپتامبراین بود:

“ Faced with horror of Isis we must act”

( با خشونت ایسیس برخورد کنید باید کاری بکنیم )

این » ماباید کاری بکنیم » هشدار هولناکی است که می گوید باید خاطرات، فاکت ها، درس های آموخته، شرم و پشیمانی را سرکوب کرد. نویسنده مقاله پتر هاین Hain نام دارد، او در زمان حکومت تونی بلر در وزارت خارجه انگلیس مسئول امور عراق بود. در سال ۱۹۹۸ وقتی که دنیس هالیدی شدت درماندگی مردم عراق را افشا کرد، مصیبتی که دولت تونی بلر از مقصران عمده بوجود آوردن آن بود، » هاین» در برنامه » Newsnight » بی بی سی به او توهین کرد و او را » مداح صدام حسین»نامید . اما در سال ۲۰۰۳، هاین ، اشغال عراق را توسط دولت تونی بلر علننا و با تکیه بر دروغ تایید کرد . هم او، اندک زمانی پس از آن، در یک کنفرانس حزب کارگر انگلیس ، با اشغال عراق بعنوان » موضوعی در حاشیه» ، برخورد کرد.

امروز همین هاین خواستار «حمله هوائی، فرستادن پهباد، فرستادن سلاحهای نظامی و دیگر کمک ها» برای جنگیدن با کسانی است که علیه «خلق کشی» در عراق و سوریه بمیدان آمده و مبارزه می کنند. او می گوید برای پیش راندن » این هدف داشتن یک «راه حل سیاسی مبرم ضرورتی است «. اوباما هم همینطور فکر می کند او بمبارانها وحملات پهبادی را «محدود » می خواند این محدودیت باید کنار گذاشته شود. معنی واقعی این سخن این است که راکت ها و بمب های ۵۰۰ پاندی باید خانه های روستائیان را با خاک یکسان کنند، همان طور که بدون » محدودیت» در یمن، پاکستان،افغانستان وسومالی می کنند، همان طور که در کامبوج، ویتنام و لائوس کردند. روز ۲۳ سپتامبر یک موشک کروز Cruise missile در روستائی در منطقه عدلیب در سوریه فرود آمد و عده ای افرادغیر نظامی از جمله چند زن و کودک را بقتل رسانید. هیچکدام از آنها پرچم سیاه در دست نداشتند .

در روزی که مقاله » هاین» منتشر شد » دنیس هالیدی» و «هانس فن اسپونکن» در لندن بدیدن من آمدند. آنها بهیچ وجه از ریاکاری مرگ آور این سیاستمدار شگفت زده نبودند، شکایت آنها از این بود که به چه علت اصلا گامی عاقلانه برای استقرار آتش بس برداشته نمی شود. در همه جای جهان از ایرلند شمالی گرفته تا نپال ، دشمنانی که متقابلا یکدیگر را تروریست و مرتد می دانستند توانستند سر یک میز بنشینند و با هم گفتگو کنند چراحالا این کار در عراق و سوریه رخ نمی دهد؟ همانطور که ویروس ابولا از آفریقای غربی آمد ویروسی هم بنام » جنگ دائمی» از اقیانوس اطلس گذشته و به خاور نزدیک رسیده است. لرد ریچاردز که تا چندی پیش سرفرمانده ارتش انگلیس بود خواستار

Boots on ground now”» » نیروی زمینی، هم اکنون » است .

این همان حرف سطحی کامرون ، اوباما و «ائتلاف موافقان»است، کسانی که نه حس همدردی دارند و نه قادر به تشخیص عواقب کارهائی هستند که می کنند – بویژه تونی آبوت ( نخست وزیر مهاجم و عجیب و غریب استرالیا ) که حالا می خواهند همراه با او از ارتفاع چند هزار متری مناطقی را بمباران کنند که گذشت زمان هنوز نتوانسته است خونهای » ماجرای » قبلی را در آنجا بخشکاند. خود این ها هیچگاه  زیر بمباران قرار نگرفته اند، انها نمی دانند بمباران شدن یعنی چه، ولی خیلی دوست دارند ، تنها همپیمان قابل اعتماد احتمالی را هم زیر رگبار بمباران قرار دهند : سوریه را.

اینک بخشی از یک سند از یک سازمان اطلاعاتی انگلیسی – امریکائی را که هک شده است ، ارائه می کنیم تا نشان دهیم نقشه حمله به سوریه تازگی ندارد » برای آن که اجرای عملیات را برای نیروهای آزادیبخش آسان کنیم(….) برای این که سردرگمی در سوریه ادامه پیدا کند     باید شخصیت های کلیدی حذف شوند . CIAآماده شده است و SIS( MI6) تلاش خواهد کرد تا خرابکاری های کوچک و بزرگی را در سوریه به انجام رساند، برای انجام این کار می توان از تماس با افراد رابط استفاده کرد(…) ایجاد ترس تا حد ضروری، صحنه سازی اختلاف مرزی بهانه برای دخالت را بدست خواهند داد. برای آن که هیجان به حد اعلا ارتقاء یابد، سیا و سیس باید چه در سطح روانی و چه در سطح عملیاتی تمام منابع را بکار گیرند».

این جملات در سال ۱۹۵۷ نوشته شده اند- ولی می توانند همین دیروز هم نوشته شده باشند. در جهان امپریالیستی تغییرات اساسی رخ نمی دهد. سال گذشته «رولاند دوما» وزیرخارجه اسبق فرانسه افشا کرد که » دوسال قبل از بهار عربی » در لندن به او گفته می شود که نقشه ای برای جنگ در سوریه تدارک دیده شده است. او در گفتگوئی با فرستنده » فرانسوی LPCمی گوید » برایتان حرف ها خواهم زد ، دوسال قبل از آغاز خشونت در سوریه من در انگلستان بودم. در آنجا با ماموران برجسته انگلیسی دیدار داشتم، آنها در آن دیدار اعتراف کردند   که مشغول تدارک کاری در سوریه هستند(…) انگلستان مشغول سازمان دادن اشغال سوریه توسط شورشیان بود. گرچه من دیگر وزیر خارجه نبودم ولی آنها حتی از من پرسیدند نمیخواهی همراهی کنی( …) سابقه این عملیات خیلی به گذشته بر می گردد. این عملیات( از قبل) تدارک دیده شده بود ، در باره آنها فکر شده بود و با نقشه بود.

برای پایان دادن به ترور چه باید کرد؟

 

تنها هماوردان لایق در برابر کشور اسلامی، که در غرب به چشم ابلیس به آنها نگریسته می شود، عبارتند از سوریه، ایران و حزب الله . یکی از موانع در این راه ترکیه است هم بعنوان » همپیمان» و هم عضو ناتو که با سیا و ام آی ۶ و فئودالهای حوزه خلیج فارس همدست است و به شورشیان قوای کمکی می رساند از جمله گروهی را که نام » دولت اسلامی » بخود داده اند. آن کس که از ترکیه و تلاشهای دیرینش برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای حمایت می کند – هدفی که شرط مقدماتی رسیدن به آن سقوط سوریه و حکومت اسد است- به استقبال یک جنگ متعارفی بزرگ و معدوم کردن هراسناک کشوری می رود که مجمع متنوع ترین گروههای قومی و مذهبی در خاورنزدیک است .

اعلام آتش بس – برغم تمام دشواری هایی که در این راه هست – یگانه راه خروج از این دیو لاخ هزار توی امپریالیستی است. در غیر اینصورت سربریدن ادامه خواهد یافت. این که » گاردین» می نویسد مذاکره با سوریه » پرسش برانگیز» است ، حکایت از   اعتقاد به برتری اخلاقی کسانی دارد که از جنایت جنگی تونی بلر حمایت کردند، این اعتقاد هنوز بدور افکنده نشده است.

همزمان با آتش بس باید بلافاصله ارسال هرنوع اسلحه به اسرائیل ممنوع گردد و کشور فلسطین برسمیت شناخته شود. مسئله فلسطین بزرگترین زخم التیام نیافته منطقه است و، همانطور که بارها تاکید شده است، منشاء پیدایش اصولگرائی اسلامی نیز همین است. عثامه بن لادن این را روشن ساخت. فلسطین امید بخش نیز هست. هر گاه عدالت را به فلسطینی ها عرضه دارید، آغاز به تغییر جهان پیرامون کرده اید.

چهل سال پیش نیکسون و کیسینجر با بمباران کامبوج چنان مصائبی برای آن مردم بوجود آوردند که هنوز که هنوز است از زیر بار آن مصائب کمر راست نکرده اند. حاصل جنایات بوش و بلر در عراق نیز جز این نیست. اخیرا کیسینجر کتاب قطوری در همین مورد منتشر کرد که در آن به تمجید از خود پرداخته است . عنوان کتاب » نظم جهانی» است ، همین عنوان خود گویای کلبی نگری نویسنده است. در نقد پای بوسانه ای که بر این کتاب نوشته شده از کیسینجر بعنوان معمار اصلی یک نظم جهانی یاد می شود که » یک ربع قرن به جهان ثبات بخشید». اگر این سخنان بگوش مردم کامبوج، ویتنام ،لائوس، شیلی، تیمورشرقی و دیگر قربانیان » هنر دولتمداری» او برسد خواهند گفت فقط آنزمانی که » ما » این جنایتکار جنگی را در میان خود ببینیم ، آنگاه است که خون آغاز به خشکیدن خواهد کرد.

Marxistische Blätter

۲۰۱۴ Heft 6

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com