مدرسه فمینیستی: مطلب حاضر، حاصل پژوهشی است که توسط الهه باقری، کارشناس ارشد تاریخ ایران دورۀ اسلامی و شهناز خواجه، دانشجوی دکتری تاریخ ایران دورۀ اسلامی دانشگاه اصفهان بر روی یکی از نشریات زنانه در زمان مشروطه انجام شده است[۱]:
با بررسی موقعیت زنان از مشروطه تا زمان نشر مجلۀ دانش، اولین نشریۀ زنان، آنان به مرحلۀ جدیدی پا نهادند. رواج تدریجی روزنامهها و نشریهها موجب شد زنان تااندازهای به حقوق اجتماعی خود آشنا شوند. در این زمان، بسیاری از روزنامهها، چه در داخل و چه در خارج، در دفاع از حقوق زنان و محکومکردن شرایط سخت آنان مقالاتی نوشتند و بر لزوم آزادیهای اجتماعیسیاسی ایشان ازجمله حق تحصیل پای فشردند. این مطبوعات نقش ارزندهای در آگاهی و بیداری زنان و تشویق آنان به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی داشته است. زنان خود نیز تشویق شدند که قلم به دست گیرند و همجنسانشان را به حقوق خویش آگاه و برای ورود به دنیای مدرن آماده کنند. عالم نسوان جزو این نشریات بود که انتشار آن پیش از کودتای ۱۲۹۹ش/ ۱۹۲۱م در تهران آغاز شد. این مجله در مقایسه با نشریات دیگر کمتر رنگوبوی سیاسی داشت و بیشتر به امور زنان توجه میکرد. مجلۀ عالم نسوان از مجلات خانوادگی و علمیاخلاقی بود که برای آگاهی و بیداری و یاری زنان در امور خانهداری و توجه به اطفال انتشار یافت. این نشریه مخصوص بانوان بود و بیشتر مقالات آن را فارغالتحصیلان مدرسۀ اناثیۀ آمریکایی مینوشتند. مقالات عالم نسوان در پیشرفت زنان ایرانی و تعلیم اصول خانهداری و زندگانی جدید به آنها بسیار مؤثر بود.
معرفی نشریۀ عالم نسوان: نشریۀ عالم نسوان به صاحبامتیازی ربابه نوابه صفوی و مدیریت داخلی عباس آرینپور کاشانی[۲] و زیرنظر جمعیت فارغالتحصیلی مدرسۀ بیتآل در تهران تأسیس و شمارۀ اول آن در سال ۱۲۹۹ش/ ۱۹۲۰م منتشر شد.[۳] این نشریۀ علمیاخلاقی[۴] هر دو ماه یکبار در چهل صفحه در قطع خشتی کوچک به چاپ میرسید؛ بنابراین، در هر سال شش شماره از آن توزیع میشد.[۵] این مجله در سال نهم تعداد صفحات خود را به ۴۸ صفحه افزایش داد.[۶] انتشار نشریۀ عالم نسوان دوازده سال و سه ماه ادامه یافت. آخرین شمارۀ آن در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م منتشر شد. عالم نسوان در سراسر کشور شعبههایی برای فروش مجله داشت. این نشریه در بمبئی و عراق نیز توزیع میشد.[۷]
روی جلد عالم نسوان، حدیثی نبوی را بهعنوان شعار نشریه به چاپ میرساندند: «الجنه تحت اقدام الامهات»؛ بهشت زیر پای مادران است. روی جلد هریک از شمارههای این مجله نیز شعر یا عبارتی درج میشد که پیام آزادی زنان و برابری آنان با مردان را به همراه داشت و خواهان حرکت و جنبش زنان بود.[۸] بهعنوان مثال، روی جلد شمارۀ سوم آن، این شعر دیده میشود: «در مملکتی که زن حقیر است/ شک نیست که مرد آن فقیر است.»[۹] عالم نسوان گاه فهرستی از مندرجات همۀ شمارههای یک سال خود را چاپ میکرد؛ چنانکه در آخر شمارۀ ششم از سال دهم چنین کرد.[۱۰]
در همان شمارۀ اول، مرام مجله و اهدافی که دنبال میکرد، در شش ماده به شرح زیر مطرح شد:
– ۱. «مقالات صحیه… به قلم یکی از اطبای مشهور مجرب دارالخلافه…؛
– ۲. دستور پرستاری و تربیت اطفال به قلم خانم دکتر مکداول،[۱۱] رئیس مریضخانۀ آمریکایی، و میس تیلی، پرستار آن مریضخانه، نوشته شده و به فارسی ترجمه میگردد؛
– ۳. مطالب مربوطبه ادارۀ امور بیتی… مشتمل بر دستورهای عمومی و خصوصی خانهداری از قبیل نظارت، آشپزی وغیره؛
– ۴. مطالب مربوطبه مدل لباسهای زنانه که از روزنامههای آمریکا و اروپا اخذ کرده، بهضمیمۀ دستورهای لازمه و مناسب هر فصل به نظر خانمهای محترمه میرساند؛
– ۵. اخبار ترقی نسوان و خدمات آنان در کل جهان و خصوصاً ایران؛
– ۶. مقالات ادبی و آثار منظوم و منثور محترمات ادبیۀ ایرانی… .»[۱۲]
نکتۀ جالبتوجه این است که عالم نسوان خوانندگان خود را به نگارش و ارسال مقالات سودمند تشویق میکرد. ادارۀ مجله هریک از مقالات وارده را بهدقت مطالعه میکرد و چنانچه آن را برای چاپ مناسب مییافت، انتشار میداد. بدین ترتیب، ممکن بود استعدادهای فطری بسیاری از اشخاص را کشف کند و پرورش دهد و آنان را برای مقالهنگاری آماده کند.[۱۳] در این راستا، عالم نسوان مسابقات مقالهنویسی نیز برگزار میکرد و به بهترین نوشتهها جایزه میداد که در این باره بیشتر خواهیم گفت. خوانندگان از پیشنهاد ارسال مقاله بهخوبی استقبال کردند؛ چنانکه عالم نسوان دو سال و اندی بعد نوشت چون مجله فرصت ندارد تمام مقالات ارسالی خوانندگان را چاپ کند، روزنامۀ آیندۀ ایران،[۱۴] طبق قراردادی با عالم نسوان، مقالات مناسب را چاپ خواهد کرد.[۱۵] در ادامه برآنیم که برخی از مباحث مجلۀ عالم نسوان را بررسی کنیم.
اهمیت آموزش بانوان
عالم نسوان نشریهای بود که تا آغاز دورۀ پهلوی منتشر میشد. گذار جامعۀ سنتی قاجار به جامعهای نوگرا از زمره اهداف این مجله بود و برای طیکردن مسیر سنت به نوگرایی، بر فراگیری علم و دانش بسیار تأکید داشت. در آن زمان، جامعۀ سنتی دورۀ قاجار هنوز با ضرورت تعلیم زنان کنار نیامده بود. بسیاری از مردم از ورود زنان به این حیطه ترس داشتند و آن را برای حفظ کانون خانواده خطرناک میدانستند. آنان معتقد بودند زنی که علم و سواد بیاموزد، دیگر به وظایف مادری و همسری تن نخواهد داد و بدینترتیب، بنیان خانواده به خطر میافتد. رسالت عالم نسوان این بود که با کار فرهنگی، این ذهنیت را نقد و دگرگون کند. این مجله گاه از مستندات دینی برای مقابله با مخالفان آموزش زنان و نیز تشویق بانوان به تحصیل علم بهره میگرفت و گاه بر ضرورتهای اجتماعی و اقتصادی این موضوع تأکید میکرد یا استدلالهای عقلی را به کار میبرد. عالم نسوان بر فواید علمآموزی دختران تأکید میکرد؛ ازجمله: پیشرفت مملکت، بهبود اخلاق و رسیدن به آسایش و نیز انجام بهتر وظایف مرسوم همچون خانهداری و پرورش کودکان بهطور علمی.
در مقالهای در مجلۀ عالم نسوان آمده است که گسترش نادانی و فساد اخلاقی در بین اکثر افراد مملکت بهدلیل نبودِ تعلیم و تربیت عمومی است؛ پس برای رسیدن به ترقی و تمدن باید همۀ افراد ملت، از زن و مرد، عالِم تربیت شوند. در این راستا، تربیت دختران اهمیت ویژهای داشت. این مقاله بیسوادی مادران را از علل عمدۀ عقبماندگی کشور دانست. عالم نسوان در مطلبی دیگر از زنان ایرانی خواست با توجه به اینکه هنوز در فعالیتهای اجتماعی حضور ندارند، در کارهای سیاسی وارد نشوند؛ بلکه در حال حاضر به دنبال ترویج علوم برای رفع مشکلات و نواقص خود باشند و به این موضوع توجه کنند. در مقالهای دیگر، عالم نسوان در پاسخ به این پرسش که «خوشبخت کیست»، لازمۀ خوشبختی مردم و سعادت آتیۀ کشور را آموزش دختران در مدارسی دانست که بر بنیان عفت و نجابت استوار شده بود؛ چراکه بدینترتیب بود که آنان میتوانستند مردان باثبات و وطنپرست و نیکوسیرتی را در دامان خود پرورش دهند تا در راه اعتلای وطن بکوشند.[۱۶] همچنین، علمآموزی و گسترش مدارس، مخالفت با خرافهپرستی و اعتقادات موهوم، طرح راهکارهای فرهنگی و همسویی مردان با زنان برای عبور از این گذار از دیگر موضوعاتی بود که عالم نسوان به آن توجه میکرد.
عالم نسوان برای گسترش سوادآموزی زنان و دختران هم به اهمیت مدارس دخترانه و ضرورت حمایت از آنها با پرداخت بهموقع شهریه و… توجه داشت[۱۷] و هم زنان و دختران سراسر کشور را به تدریس داوطلبانه به خواهران خود فراخواند و از این حرکت با عنوان «خدمت نسوان برای نسوان» یاد کرد.[۱۸] این نشریه با برگزاری مسابقهای از داوطلبان تدریس خواست نام خود را همراه با تعداد شاگردانشان اعلام کنند. عالم نسوان نوشت: «چنانچه در یک سال بتوانیم پنجهزار زن را باسواد کنیم، میتوانیم مطمئن باشیم که بزرگترین مساعدت را در نابودساختن جعل عمومی نمودهایم.»[۱۹] داوطلبان تدریس میبایست نحوۀ کارشان را به عالم نسوان گزارش میدادند و نیز برای اثبات ادعای خود موظف بودند شهادتنامهای از معتمدان شهر به دفتر مجله بفرستند.[۲۰] عالم نسوان اسامی داوطلبان و تعداد شاگردان آنها را چاپ میکرد. این مجله گاه از تعداد کم داوطلبان شکایت میکرد و از زنان میخواست که در این زمینه فعالتر باشند.[۲۱] برخی از خوانندگان عالم نسوان بهخوبی به اهمیت آموزش بانوان آگاه بودند؛ برای نمونه، زنی از خوی از وزارت معارف درخواست کرد که یک باب مدرسۀ اکابر نسوان در آن شهر تأسیس کند. وی نوشت حتی اگر بودجۀ دولت کافی نیست، بدین منظور میتوان از بانوان اعانه جمع کرد.[۲۲]
یکی از نکات درخورتوجه دیگری که عالم نسوان در آموزش دختران و زنان بدان نظر داشت، ضرورت فرستادن کودکان به کودکستان، پیش از ورود آنان به مدرسه، بود[۲۳] همچنین، مجله در انتقاد از وضعیت نهچندان مناسب مدارس تهران، به ضرورت همکاری خانواده و مدرسه برای حل مشکلات مدارس توجه میکرد؛[۲۴] موضوعی که امروزه نیز برای بهبود وضعیت آموزشی همچنان بر آن تأکید میشود. علاوهبراین، عالم نسوان در سلسلهنوشتههایی با عنوان «مشاغل نسوان» به مشاغلی پرداخت که دختران ایرانی میتوانستند تحصیلات خود را در آن راستا پی بگیرند و در آینده به هموطنانشان خدمت کنند. این مجله دربارۀ هر شغل توضیحی مینوشت و شرایطی را شرح میداد که داوطلبان آن میبایست میداشتند. برخی از این مشاغل عبارت بود از: پرستاری و طبابت و معلمی.[۲۵]
تلاش برای بهبود جایگاه اجتماعی زنان
عالم نسوان مسئلۀ زنان را مدنظر قرار میداد تا پایگاه خانوادگی و اجتماعی فرودست آنان را خاطرنشان کند و نقش آنها را در عقبماندگی کشور بنمایاند. همچنین، تأکید کند که لازم است با اهمیتدادن به زنان و دختران، بهخصوص تعلیم و تربیت آنان، به این وضع ناخوشایند پایان داد. این مجله میکوشید خوانندگان خود را به اهمیت نقش زنان در جامعه آگاه کند؛ چنانکه در مقالۀ «توازن قوا؛ اهمیت نسوان در جامعه»، نویسنده از سقوط «طیاره»ای در اثر نقصی در یکی از بالهایش به این نتیجه رسید که «طیارۀ وجود عالم را نیز دو بال است: رجال و نساء.» این دو اگر همکاری کنند و برای تحصیل فضائل و کمالات و معلومات همراهی، به کمال مطلوب خود میرسند؛ اما اگر مانند ملل شرقی فقط در تربیت و اصلاح یک بال بکوشند و دیگری را به حال خود بگذارند، سرنگون میشوند. پس، در این دورۀ تمدن باید همچون ملل غربی به هر دو رکن توجه کنیم و در تعلیم و تربیت دختران که تربیتکنندگان نسل آینده هستند، بکوشیم.[۲۶]
رشید یاسمی به خواست عالم نسوان مقالهای با عنوان «مقام زن» برای این مجله فرستاد. وی نوشت که مرد خود نیز از ظلم به زن خیری ندید؛ «زیرا نیمی از خود را بیکار و خاموش ساخته و بر خود ستم روا داشته بود.» نویسنده دلایل مخالفان آزادی را ذکر و آن را رد کرد؛ ازجمله، او «نقص طبیعی» زنان را سفسطه دانست؛ چراکه زنان بزرگ غربی توانستهاند با مردان بزرگ همدوشی کنند و این مسئله، نقص طبیعی را رد میکند. علاوبراین، یاسمی ضعف بدنی زنان را دلیلی بر «سستی هوش و قلت عقل» آنان ندانست و نوشت: «اگر ضعف رأی و قوۀ کسب علم و قریحۀ اختراع و ابداع باشد»، زن میتواند مرد را گناهکار بشناسد؛ زیرا هر عضو بیکاری بناچار از بین میرود. نویسنده مساوینبودن قوای جسمانی و روحانی انسانها و حتی افراد همجنس را از لوازم طبیعت شمرد و نه دلیلی بر ضعف یکی و برتری دیگری. او وظیفۀ مرد را کمک به ترقی و تربیت زن دانست تا همکار او شود و با هم به سیر تکامل جهان خدمتی مؤثر کنند. وی ضمن شرح مصائب زنان غربی در روزگار باستان، از تعلیم و تربیت، بهعنوان پایۀ آزادی آنان یاد کرد.[۲۷]
در مجلۀ عالم نسوان، اشعار و نیز گاه مطالب طنز یا داستانی در انتقاد از وضعیت خانوادگی و اجتماعی زنان به چشم میخورد.[۲۸] بهعنوان مثال، بانو دلشادخانم چنگیزی اشعار و مطالب انتقادی و طنزآمیزی در محکومیت نظام مردسالاری حاکم بر جامعۀ آن روز مینوشت. او یکی از اشعار معروف خود «این است و داعیه» را در چهارده بیت در انتقاد از آزادنبودن زنان سرود.[۲۹] هما محمودی نیز ازجمله کسانی بود که مقالاتش در این نشریه چاپ میشد. او یکی از سازماندهندگان تظاهرات آذر۱۲۹۰ش/۱۹۱۱م زنان در خارج از مجلس بود. وی از هر فرصتی برای چاپ مقالاتی دربارۀ حقوق زنان در روزنامهها و نشریهها استفاده میکرد. شاعران دیگر به مخالفت با چندهمسری برخاستند و ازدواج زنان جوان با مردان پیر را نقد کردند و… .[۳۰] زنی نیز «خطاب به نسوان ایران»، آنان را به اتحاد برای رهایی از ظلم مردان و نیز کار و استقلال اقتصادی فراخواند.[۳۱]
دیگری مسائل و مشکلات خود را در زندگی با شوهری بداخلاق و پس از آن، تحمل طلاق شرح داد و راهحل مشکلات زنان ایرانی را پیروی از همتایان غربی خود دانست؛ البته نه در ظواهر و کارهای بیهوده.[۳۲] عالم نسوان ریشۀ طلاق را آزادنبودن زنان در انتخاب همسر و آشنانبودن به اخلاق و عادات و روحیات او و درنتیجه، نبودِ عشق میان آن دو دانست. نویسنده توجه به این مسئله را برای بهبود جایگاه خانوادگی زنان ضروری میدید.[۳۳] به علل طلاق باید ازدواج دختران در سن پایین را نیز افزود. عالم نسوان با پررنگکردن این مسئله، به سن مناسب برای ازدواج نظر کرد.[۳۴] علاوهبراین، از دید عالم نسوان، وظیفهشناسی اعضای خانواده و همکاری مرد با زن در ادارۀ امور خانه، بهویژه در تربیت فرزندان، برای تغییر موقعیت زنان مهم مینمود.[۳۵]
عدهای از خوانندگان نیز خانوادۀ مطلوب خود را با شرکت در مسابقۀ مقالهنویسی عالم نسوان به تصویر میکشیدند. شرکتکنندگان دربارۀ موضوعاتی چون «همسر خیالی شما» و «دخترتان چه قسم زنی میخواهید باشد» و «پسر خیالی شما» مقاله مینوشتند؛ بنابراین، نظرات خود را دربارۀ مسائل اساسی خانواده با دیگران در میان میگذاشتند. آنان میکوشیدند زنان را در جایگاه مطلوبی بنشانند و بدینترتیب، اهمیت بهبود وضعیت آنان را بهخوبی نشان دهند.[۳۶]
شماری نیز در مقالات و اشعار خود کشف حجاب را برای آزادی زن از زندان خانه و ورود او به جامعه پیشنهاد میکردند. آنان حجاب را مانع هماهنگی زنان در کارها با مردان و حتی از علل عقبماندگی ملت میدانستند. این عده رفع حجاب را تقلیدی از اروپا نمیشمردند؛ بلکه آن را برای پیشرفت زنان و بهطورکلی جامعه لازم میپنداشتند. در برابر این گروه، عدهای نیز با کشف حجاب مخالف بودند. آنان چون حجاب را از واجبات دین میدانستند، به مخالفت با رفع آن برخاسته بودند یا به این دلیل که معتقد بودند ایرانیان از رفع حجاب نمیتوانند بهدرستی استفاده کنند یا اینکه موقعیت جامعۀ ایران را برای رفع حجاب مناسب نمیدانستند.[۳۷]
عالم نسوان از حرکت کند زنان ایرانی در شاهراه ترقی اجتماعی و اقتصادی انتقاد کرد و شکایت آنان از ظلم و ستم مردان را مخالف با مسلک زنان تربیتشدۀ دنیا دانست.[۳۸] به نظر میرسد عالم نسوان طرح مسائل زنان و ارائۀ راهکار برای حل آن را کافی نمیدانست؛ بلکه بر وجود رهبرانی برای پیشبرد این اهداف نیز تأکید میکرد. برای نمونه، در مقالهای با عنوان «قائد نسوان»، زنان را تشویق کرد در راه آزادی و استقلال خود و همجنسانشان فداکاری کنند و درواقع، رهبر زنان باشند تا به اهداف والای خویش دست یابند.[۳۹]
اخبار پیشرفت زنان جهان
نشریات زنان در دورۀ پهلوی اول به مقایسۀ ایران و زنان ایرانی با غرب و زنان غربی میپرداختند و علل عقبماندگی ایران را نسبت به اروپا بررسی میکردند. مجلۀ عالم نسوان نیز چنین بود. این مجله در انتشار اخبار ترقی زنان جهان به سه کشور آمریکا و ترکیه و ژاپن بیش از سایر کشورها نظر داشت. توجه به اخبار زنان آمریکایی طبیعی به نظر میرسید؛ چراکه نشریه ارگان مجمع فارغالتحصیلان مدرسۀ دخترانۀ آمریکایی بود. به ترکیه نیز توجه میشد؛ زیرا کشوری همسایه و مسلمان بود و درعینحال، دوران ورود به مدرنیته را سپری میکرد.[۴۰] عالم نسوان بعضی از اقدامات آتاتورک را انعکاس میداد. ژاپن هم بهدلیل شاخصهایی که داشت، برای گردانندگان مجله جالب بود. این کشور آسیایی اصلاحات خود را همزمان با ایران شروع کرده و تصمیم گرفته بود که صنعتی شود. این جزیرۀ کوچک در نبرد سال ۱۹۰۵م روسها را شکست داد. عالم نسوان دربارۀ سیر پیشرفت زنان ژاپنی و مشارکتشان در امور فرهنگی و اقتصادی مطالب فراوانی مینوشت و از عقبماندگیهای زنان ایرانی در مقایسه با آنان افسوس میخورد.
عالم نسوان در مطلبی با عنوان «آیا خانمها اطلاع دارند»، به فعالیتهای اجتماعی زنان خارجی و ورود گستردۀ آنان به بازار کار اشاره کرد و از حضور پررنگ آنها بهعنوان بانکدار، پلیس، هوانورد، تاجر و رئیس بلدیه (شهردار) سخن گفت. همچنین، از دستیابی زنان ترکیه به حق رأی یاد کرد.[۴۱] بیتردید عالم نسوان با چاپ این مطلب و انتخاب چنین عنوانی درصدد بود زنان ایرانی را به عقبماندگی خود در مقایسه با همجنسان خارجیشان آگاه کند و آنان را به یادگیری و فعالیتهای اجتماعی برانگیزد.
عالم نسوان همچنین به فعالیتهای فمینیستی زنان خارجی توجه داشت و گاه اخبار مربوطبه آنان را درج میکرد. این مجله در شمارهای از برگزاری «مجمع اتحادیۀ نسوان آسیا در هندوستان» خبر داد و اظهار امیدواری کرد که مجمع نسوان ترقیخواه ایران، به مدیریت مستوره افشار، کرسی ایران را در این مجمع خالی نگذارند.[۴۲] در جای دیگر نیز عالم نسوان نوشت زنان حقوقطلب اروپا میکوشند زنان سایر کشورها را به عضویت «مجمع نسوان برای تساوی حقوق با مردان» درآورند؛ چراکه بهبود جایگاه اجتماعی زنان در هریک از کشورها در ارتقای موقعیت همۀ زنان جهان بسیار مؤثر است.[۴۳]
با وجود بهبود جایگاه اجتماعی زنان غربی، عالم نسوان گاه از حقوق نابرابر مردان و زنان در ممالک متمدن سخن میگفت و از رفتار مردان اروپایی در برخورد با حقوق زنان انتقاد میکرد. نویسندهای بر این باور بود که احترام فوقالعادۀ مردان غربی به زنان برای این است که «آنها را از اتکاءبهنفس و ارتقاء به مقامات عالیه ممانعت نمایند.»[۴۴] این نگاه انتقادی به غرب، آن هم در دورهای که بسیاری از روشنفکران راهحل مشکلات را در پیروی از غرب میپنداشتند، نشان میدهد که عالم نسوان مسائل را بهدقت و با نگاهی همهجانبه پیگیری میکرد.
بهداشت و سلامت عمومی
بخش درخورتوجهی از مجلۀ عالم نسوان را مسائل صحی، بهخصوص بهداشت خانواده و کودکان، دربرگرفته است. در این نشریه آمده است که زنان چندان اهمیتی به رعایت حال و صحت مزاج خود نمیدهند؛ ازاینرو، نمیتوانند سه وظیفۀ مهمشان، یعنی خانهداری و شوهرداری و مادری، را درست انجام دهند.[۴۵] فرزندآوری مسئولیت مهمی است که برعهدۀ زن گذاشته شده است؛ پس باید پیش از انعقاد نطفه، لیاقت و برازندگی خود را برای مادرشدن عمیقانه بسنجد. بهعلاوه، باید ترتیب سلامت جسمانی و معنوی زن برحسب قاعده باشد. غذا خوردن، خوابیدن و استراحتکردن و حتی لباس پوشیدن او در دوران بارداری باید بهگونهای باشد که به طفل آسیبی نرسد. عالم نسوان مطالبی نیز دربارۀ قابلگی دارد.[۴۶] بهطورکلی، برای داشتن فرزندی سالم باید به سلامت زن توجه شود.[۴۷]
توجه به سلامت کودک نیز در عالم نسوان با تشریح فیزیولوژی،[۴۸] توضیح مراحل رشد، خواب،[۴۹] تغذیه، نگهداری[۵۰] و بیماریهای خاص او[۵۱] همراه بود. خانم دکتر مکداول در مطلبی با عنوان «مشاورۀ مادران»، مسائل صحی نوزادان را درزمینههای خواب و غذا و بیماری شرح و راهکارهایی برای مشکلات آنان ارائه داد.[۵۲] وی در مقالهای دیگر به علل گریۀ اطفال پرداخت و گریههای طبیعی و غیرطبیعی آنها را بررسی کرد. او مادران را راهنمایی کرد که چگونه طفل خود را آرام کنند.[۵۳] در شمارهای دیگر، عالم نسوان در مطلبی با عنوان «پرستار» به ضرورت اطمینان از سلامت پرستار کودک توجه کرد تا مبادا بیماری مسری او به طفل منتقل شود.[۵۴] این مجله افزونبر سلامت جسمانی به سلامت روانی کودک نیز نظر داشت و البته این دو را مرتبط میدانست.[۵۵] در یکی از شمارههای آن، نویسنده مادران را چنین راهنمایی کرد: «همانطوریکه غذای خوب و مقوی برای بدن اطفال درست میکنید، همانطور هم برای روحشان تأثیرات و احساسات و افکار و تلقینات خوبی فراهم آورید.»[۵۶]
علاوهبر کودکان، زنان مسئول مراقبت از سلامت و بهداشت خود و اعضای دیگر خانواده نیز بودند. عالم نسوان قسمتهایی از کتاب زن محبوب را به چاپ رساند که تألیف پزشکی خارجی بود. این کتاب به زنان توصیه میکرد به استحمام، ورزش فکری، خواب در ساعتی معین، تفریح و… بپردازند و این کارها را برای خود عادت کنند. همچنین، نویسنده به نقش رعایت نظافت، مثلاً بهداشت دهان و دندان، در محبوبیت اشاره کرد. افزونبراین، وی رژیم غذایی مناسب و تناسب اندام را برای زنان ضروری دانست.[۵۷] در مقالهای دیگر، عالم نسوان به «جوانزیستن» و راههای جوانماندن توجه کرد.[۵۸]
زنان میبایست نقش مهمی در نگهداری از بیماران و سالمندان و… ایفا میکردند: در ایران لازم است که مادران و دختران بزرگ مختصری دربارۀ پرستاری اشخاص مریض بدانند؛ زیرا پرستاران تعلیمیافته و مریضخانههای صحیح آراسته خیلی کمیاب است. بنابراین، اغلب اتفاق میافتد که اشخاص مریض باید در منزل خود پرستاری شوند.[۵۹] همچنین در مقالهای مفصل، نویسنده راهکارهایی ارائه داد که پیش از آمدن طبیب، اطرافیان بیمار یا مصدوم میبایست انجام میدادند تا جان بیمار را نجات دهند.[۶۰]
در مدارس دخترانه، شاگردان فعالیتهای ورزشی انجام میدادند و در عالم نسوان هم در این زمینه تبلیغ میشد. باوجوداین، ورزش بانوان با ورزش مردان متفاوت بود: عقیدۀ پروفسورها این است که دخترها مادامیکه به حد بلوغ نرسیدهاند، میتوانند مانند پسرها ورزش کنند؛ ولی ورزشهای سخت و طاقتفرسا برای دوشیزگان فوقالعاده زیانآور است.[۶۱]
از موضوعهای دیگری که عالم نسوان به آن توجه داشت، بحث بهداشت محیط بود؛ چنانکه ضرورت پوشاندن سطح آبهای جاری در شهر و خالیکردن سطلزبالههای شهر و نیز ایجاد مستراحهای عمومی را به بلدیه گوشزد کرد.[۶۲] علاوهبراین، عالم نسوان در بحث «رفتار در امکنۀ عمومی»، افراد را از ریختن زباله یا آب دهان در خیابان نهی کرد.[۶۳]
عالم نسوان مقالاتی در زیانهای الکل داشت تا خوانندگان خود را از مصرف آن برحذر دارد.[۶۴] این مجله درعینحال که به پیشرفتهای زنان غربی توجه میکرد، معضلات آنان را هم گزارش میداد؛ برای نمونه، در مقالۀ «استعمال دخانیات برای زنها» به شیوع این عادت در میان زنان آمریکایی و زیانهای آن اشاره کرد.[۶۵] عالم نسوان برای فرهنگسازی در زمینۀ بهداشت گاه از طنز نیز بهره میبرد؛ چنانکه در مطلب فکاهی کوتاه اما مؤثری با عنوان «مریض و دکتر» به خوانندگان فهماند که اگر نشانههای بیماری خود را دقیق و درست به دکتر نگویند، نباید انتظار داشته باشند او بیماری را تشخیص دهد و درمان کند.[۶۶]
عالم نسوان همچنین ترقیات صحی سایر کشورها را منعکس میکرد.[۶۷] دکتر مکداول در «معالجات جدید امروزه»، پیشرفتهای جهان پزشکی را بررسی کرد. وی در قسمت اول از این گفتار، بیماریها را به امراض عفونی، اختلالات عضوی، غدهها و نیز بیماریهایی تقسیم کرد که بهواسطۀ تغییر عملکرد یکی از اعضای مهم بدن ایجاد میشود. سپس نوشت که امروزه هریک از بیماریها معالجۀ مخصوصی دارد.[۶۸] در قسمت دوم، دکتر مکداول دربارۀ ضرورت جراحی در درمان برخی از بیماریها چون فتق و سنگ مثانه و نیز گاه برای بهدنیاآوردن نوزاد بحث کرد. وی همچنین به موضوع پیوند اعضا اشاره و بحث جراحی پلاستیک برای زیبایی را مطرح کرد که پس از جنگ جهانی اول در غرب رایج شده بود.[۶۹] اینهمه نویدبخش درمان بسیاری از دردهای جسمی و حتی روحی بشر بود و دورنمای خوشی را برای او به تصویر میکشید. بااینحال، ذهن عالم نسوان همچنان درگیر مسائلی ازایندست بود که «آیا بشر میتواند مالاریا را برطرف نماید»؛[۷۰] این بیماری کشنده که جان بسیاری از هموطنانش را گرفته بود. عالم نسوان در جای دیگر از امیدهایی برای درمان و رفع مرض سل سخن گفت[۷۱] و در مواقع دیگر نیز به اخبار صحی توجه داشت.[۷۲]
مدیریت اقتصاد خانواده
زنان پیشرو بر این باور بودند که ادارۀ خانه برعهدۀ زن است. آنان تأکید میکردند که «مملکت زن خانۀ اوست و هیچ مملکت با ترقی و تعالی اداره نمیشود، مگر بهواسطۀ قانون و قاعدۀ مرتب.»[۷۳] زنان تجددطلب براساس این تلقی هم به بررسی وضع موجود میپرداختند و هم طرح اصلاحی خود را ارائه میکردند. آنان در بررسی وضع موجود، از عملکرد زنان در حوزۀ اقتصاد خانواده انتقاد میکردند. آنها همچنین به زنان اعتراض میکردند که به چه دلیل درحالیکه «عایدی خود و یا شوهرانشان مقتضی آن نیست که دارای اطاقهای مبله و حیاط وسیع و خدمۀ متعدد باشد»، به جای آنکه «بانهایت صبر و قناعت صورت دخل و خرجشان را معامله دهند»، بدون تأمل و عاقبتاندیشی «مخارج فوقالعاده را به قرض خود تحمیل کرده، خانواده را دچار عسرت مینمایند.» مثلاً، برای «همچشمی و رقابت» با خانمهای دیگر و کسب شهرت، مخارج یک ماه خانواده را صرف یک روز میهمانی میکنند. «آیا حماقت نیست که انسان برای شهرت دروغ، خود را مبتلا به قرض و خانوادۀ خویش را دچار زحمت نماید؟»[۷۴] زنان پیشرو تلاش میکردند تا این گروه از زنان را با واقعیتهای زندگی آشنا کنند و نادرستی این نحوۀ رفتار را به آنان توضیح دهند.
عالم نسوان قسمت سوم از کتاب رهنمای خانواده[۷۵] با عنوان «مالیۀ خانه» را به چاپ رساند. نویسندۀ کتاب شش قسمت مهم را در تقسیم بودجۀ خانواده درخورتوجه دانست که عبارت است از: محل سکونت، غذا، لباس، ادارهکردن خانه، ترقی و تجملات. او این نکات را بررسی کرد و کوشید زنان را به چگونگی ساماندهی اقتصاد خانواده آگاه کند.[۷۶] همچنین، این مجله تلاش میکرد خانوادهها را آموزش دهد که فرزندان خود را از کودکی با امور مالی آشنا کنند و آنان را در اقتصاد خانواده شرکت دهند تا قدر پول را بدانند و از وسایلشان بهخوبی مراقبت کنند. در یکی از این مقالات که امروزه نیز میتواند بسیار سودمند باشد، نویسنده گفت کودک باید همراه خانواده به خرید برود و قیمت اجناس را کمکم یاد بگیرد. علاوهبراین، از همان کودکی باید کار کند؛ مثلاً میتواند وظیفهای در خانه به عهده بگیرد. خانواده هم دراِزایِ انجام آن مزدی به او بدهد و به وی بیاموزد که چگونه حساب دَخلوخرجش را داشته باشد. کودک در دهسالگی باید بتواند از پول خود اجناس کوچکی بخرد. پدر و مادر نیز باید بهتدریج او را بیشاز پیش در مسائل مالی خانواده شریک کنند و بهاینترتیب، لذت این کار را به او بچشانند.[۷۷]
آموزش خانهداری
بخش مهمی از مطالب مجلۀ عالم نسوان به خانهداری اختصاص داشت. ازنظر زنان تجددطلب، خانهداری مطلوب و صحیح بر بنیان آگاهی و برنامهریزی قبلی بود. دراینرابطه، برخی از زنان الگوی خانهداری به شیوۀ فرنگی را پیشنهاد میکردند.[۷۸] بااین حال، بیشتر فعالان حقوق زنان خواستار بازنگری و اصلاح و کاربرد آگاهانۀ خانهداری به شیوۀ ایرانی بودند. هرچند این گروه از زنان چون میخواستند نوگرایی را به بانوان آموزش دهند، برخی از دستاوردهای زنان فرنگی در زمینههای آشپزی و خیاطی و… را به جامعۀ ایران ارائه میکردند؛ چنانکه شماری از نشریات زنان، بهویژه عالم نسوان، دستورالعمل پخت انواع شیرینیها، نحوۀ دوخت لباسهای زنانه و بچهگانه، رعایت نظافت و نظم و ترتیب در خانه، چگونگی شستوشوی انواع لباس، طرز لکهگیری انواع لک و… را به چاپ میرساند.[۷۹] این مجله حتی به مباحثی چون تعمیرات خانگی و چگونگی خاموشکردن آتش در منزل اشاره کرد.[۸۰]
عالم نسوان، به نقل از کتاب رهنمای خانواده، بر اهمیت برنامهریزی و تقسیم کار میان اعضای خانواده نیز تأکید و حتی وظایف هریک از آنان را بیان کرد.[۸۱] فعالان حقوق زنان تصریح میکردند که «این طریقۀ زندگانی و اتحاد نیست.» آنان توضیح میدادند که بنیان زندگی مشترک بر تفاهم و همفکری است و «در ترتیبدادن بودجه، زن و شوهر باید مشورت نمایند… . فقط وسیله[ای] که باعث ترقی خانواده و مرتببودن عایدی و ادارهکردن آن بهطور مطبوع میشود، همان اتحاد و محبت زن و شوهر است که با آزادی در این قضایا در مواقع لازمه مشورت نمایند.»[۸۲]
فرجام سخن
مشروطیت را میتوان از عوامل حضور گستردهتر زنان ایرانی در جامعه دانست. افزونبراین، افتتاح مدارسِ میسیونرهای آمریکایی و اروپایی در ایران و انتشار نشریه موجب شد در بافت سنتی جامعۀ ایران تحولاتی رخ دهد که نمونۀ آن، حضور دختران مسلمان برای تحصیل در این مدارس بود. همچنین، مقالات روزنامههای این دوره و پافشاریهای نمایندگان مجلس سبب شد که انجمنهای زنان تشکیل و با تصویب قانون مطبوعات، انتشار اولین نشریۀ زنان نیز از همان زمان آغاز شود. انتشار نشریات زنان نوگرا نشانگر این بود که برای نخستین بار گروهی، هرچند اندک، از زنان به کنشی آگاهانه برای تغییر وضع موجود در همسویی با دگرگونیهای عظیم اجتماعی روزگارشان دست زدند. از آن میان، عالم نسوان در مقایسه با برخی از روزنامههای زنان همچون دانش و شکوفه غربگراتر و تلاشهایش برای آشناکردن زنان با پیشرفتهای زنان غربی و خانهداری به شیوۀ غرب و نیز هدایت آنان برای ورود به مشاغل جدید نمایان بود. بهطورکلی، این مجله در زمینههای گوناگون ازجمله آشنایی زنان با مسائل جدید سهم بسزایی داشت؛ چراکه مدتی طولانی و بهطور منظم منتشر میشد و هیئت تحریریۀ منظمی داشت و نیز بیشتر مطالبش در ارتباط با مسائل زنان بود.
بازخوانی سند شمارۀ ۱
[نشان تاج و شیر و خورشید]، ریاستوزراء، نمره ۱۲۱۶۶، به تاریخ ۱۸ برج حوت ۱۳۳۹
– حکومت نظامی تهران
– مدرسه اناثیه آمریکائی بموجب شرحی تقاضای طبع و توزیع مجلّه عالم نسوان را نمودهاند. چون این مجلّه بهیچوجه دارای مسائل سیاسی نخواهد بود، قدغن نمائید اجازه طبع و نشر مجلّه مزبوره داده شود.
– [امضاء و مُهر سیدضیاءالدین طباطبایی ریاستوزراء]
بازخوانی سند شمارۀ ۲
[نشان تاج و شیر و خورشید]، (ایالت و بلدیه طهران)، نمره کتاب ثبت ۳۶۹۱، کارتن۶، دوسیه۱، تاریخ خروج: ۱۸ برج ]؟[۱۲۹۹
– مقام محترم وزارت جلیله معارف و اوقاف
– سواد دستخط نمره (۱۲۱۶۶) ریاستوزرا عظام دامتعظمه درخصوص طبع و نشر مجله نسوان لفاً تقدیم میگردد. قدغن فرمائید در طبع و نشر مجله مزبوره مخالفت ننمایند.
– [امضاء ناخوانا]
– مقام منیع ریاستوزرا عظام دامتعظمه
– دستخط مبارک نمره (۱۲۱۶۶) در اجازه طبع مجله نسوان زیارت و بهطوریکه مقرر فرمودند، اطاعت گردید.
– [امضاء ناخوانا]
بازخوانی سند شمارۀ ۳
[نشان تاج و شیر و خورشید]، ایالت و بلدیه طهران، نمره کتاب ثبت ۳۶۹۲، کارتن۶، دوسیه۱، تاریخ خروج: ۱۸ برج حوت ۱۲۹۹
– مدرسه اناثیه آمریکائی
– حسبالامر بندگان حضرت اشرف اعظم آقای رئیسالوزرا دامتعظمه طبع و نشر مجله نسوان آزاد خواهد بود. بوزارت جلیله معارف و اوقاف نیز توصیه شده در طبع و نشر مجله مخالفت ننماید.
– [امضاء ناخوانا]
بازخوانی سند شمارۀ ۴
[نشان تاج و شیر و خورشید]، (حکومت نظامی طهران)، کارتن۶، دوسیه۱، به تاریخ ۲۵برج حوت پیچی (؟) ئیل ۱۳۳۹
– مقام منیع ریاستوزراء عظام دامتعظمه
– در جواب مرقومه نمره ۱۲۳۳۳ در موضوع آزادی طبع مجله نامه بانوان[۸۳] خاطر محترم را مستحضر میدارد دراین خصوص برحسب مرقومه نمره ( ) مورّخه …. در رفع ممانعت در طبع مجله مزبوره اقدام و بوزارت جلیله معارف و اوقاف و مدرسه آمریکائی امر مبارک ابلاغ شده است.
– [امضاء ناخوانا]
پانوشت ها:
[۱]. این مطلب پیشتر به صورت کاغذی در فصلنامه مطبوعات بهارستان, تابستان ۱۳۹۳، سال اول شماره چهار منتشر شده است.
[۲]. قاسمی، فرید: راهنمای مطبوعات ایران عصر قاجار (۱۲۵۴ق/ ۱۲۱۵ش-۱۳۰۴ش)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ۱۳۷۲، ص۱۷۵.
[۳]. نک: از وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه: «موافقت با چاپ مجلهای توسط مدرسۀ اناثیۀ آمریکایی»، سازمان اسناد ملی ایران، محل در آرشیو ۴۳۱ف۵بآ۱، ۱۳۳۹ق، ۵ برگ.
[۴]. عالم نسوان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۱.
[۵]. همان؛ صدرهاشمی، محمد: تاریخ جرائد و مجلات ایران، چ۲، اصفهان: کمال، ۱۳۶۳، ج۴، ص۱.
[۶]. عالم نسوان، سال۹، شمارۀ۱، دی۱۳۰۷، ص۱.
[۷]. برای نمونه نک: همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶.
[۸]. کهن، گوئل: تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران: آگاه، ۱۳۶۲، ج۲، ص۷۰۴.
[۹]. عالم نسوان، سال۱، شمارۀ۳، ربیعالثانی ۱۳۳۹؛ ببران، صدیقه: نشریات ویژۀ زنان (سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر)، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۱، ص۶۳.
[۱۰]. عالم نسوان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان ۱۳۰۹.
[۱۱]. Dr. McDowell
[۱۲]. شیخالاسلامی، پری: زنان روزنامهنگار و اندیشمند ایران، تهران: زرین، ۱۳۵۱، ص۱۲۴و۱۲۵.
[۱۳]. عالم نسوان، سال۹، شمارۀ۱، دی۱۳۰۷، ص۱.
[۱۴]. سردبیر این روزنامه، فخرعظمی ارغون (فخری عادل خلعتبری) (۱۲۷۷ تا ۱۳۴۵ش)، روزنامهنگار و شاعر و مادر سیمین بهبهانی، بود.
[۱۵]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۹۳.
[۱۶]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۱۰۱و۱۰۲؛ سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۵۷تا۵۹.
[۱۷]. برای نمونه نک: همان، سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۳۲تا۲۳۴.
[۱۸]. همان، ص۲۶۳.
[۱۹]. همان، سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۴۸و۴۹.
[۲۰]. همان؛ همچنین نک: سال۱۱، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۹، ص۹۶و۹۹.
[۲۱]. برای نمونه نک: همان، سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۶۳؛ سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۹۲.
[۲۲]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۳۱۶.
[۲۳]. همان، سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۲۳و۲۲۴.
[۲۴]. همان، سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۲۳تا۲۶.
[۲۵]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۵۵و۱۵۶؛ سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۱۴تا۲۱۶.
[۲۶]. همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۳۴؛ همچنین نک: سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۴۳تا۲۴۵.
[۲۷]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۵۵تا۶۳.
[۲۸]. برای نمونه نک: همان، ص۶۳؛ سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۳۵؛ سال۹، شمارۀ۱، دی۱۳۰۷، ص۱۱تا۱۶.
[۲۹]. همان، سال۳، شمارۀ۵، ص۲۸؛ برای آگاهی بیشتر نک: سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۶۲تا۶۶.
[۳۰]. همان، سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۶۱؛ سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۲۱؛ سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۶۴.
[۳۱]. همان، سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۷۳و۷۴.
[۳۲]. همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۳۶تا۴۰.
[۳۳]. همان، ص۱۵تا۲۴؛ سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۴۲و۲۴۳.
[۳۴]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۵۷و۱۵۸.
[۳۵]. برای آگاهی بیشتر نک: همان، ص۱۸۱تا۱۸۷؛ سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۲۷تا۲۳۲؛ سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۱۰تا۲۱۴.
[۳۶]. برای آگاهی بیشتر نک: همان، سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۴۹و۵۰و۵۵و۷۵تا۸۱؛ سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۶۳و۲۶۴؛ سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۳و۴و۲۸تا۳۰؛ سال۱۱، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۹، ص۴۹و۵۰و۷۳تا۸۰؛ سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۴۲تا۱۴۴؛ سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۷۶تا۱۷۹.
[۳۷]. جعفر پژوهی: «اساس ترقی نسوان»، همان، سال۱۰، شمارۀ۴، ص۱۷۷تا۱۸۱؛ فاطمه اردشیری: «راه ترقی»، سال۱۱، شمارۀ۶، ص۲۷۸و۲۷۹؛ محمدعلی ایروانی: «در اطراف حجاب»، سال۱۲، شمارۀ۳، ص۱۴۰تا۱۴۲، نزهت پژمان: «خوشبختی یک خانواده در چیست»، سال۱۳، شمارۀ۱، ص۲۹۹تا۳۰۱.
[۳۸]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۸۰.
[۳۹]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۹۲تا۹۴.
[۴۰]. برای نمونه نک: همان، سال۹، شمارۀ۱، دی۱۳۰۷، ص۵تا۱۰.
[۴۱]. همان، سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۳۱؛ برای آگاهی بیشتر از جزئیات اخبار مربوطبه زنان خارجی نک: سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۳۰و۳۱؛ سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۵۶؛ سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۲.
[۴۲]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۹۱.
[۴۳]. همان، سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۴.
[۴۴]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۸۰.
[۴۵]. «خانهداری»، همان، سال۷، شمارۀ۵.
[۴۶]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۸۱تا۲۸۶.
[۴۷]. همان، سال۱۲، شمارۀ۱.
[۴۸]. همان، سال۳، شمارۀ۲.
[۴۹]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۵۰تا۱۵۵.
[۵۰]. همان، سال۴، شمارۀ۵؛ سال۱۱، شمارۀ۱، دی۱۳۰۹، ص۱۷تا۲۳؛ سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۰۶تا۱۱۰.
[۵۱]. همان، سال۸، شمارۀ۶.
[۵۲]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۶۵تا۶۹.
[۵۳]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۷۷تا۲۸۰.
[۵۴]. همان، سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۲۲تا۲۲۵.
[۵۵]. برای آگاهی بیشتر نک: همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۱۱تا۱۴؛ سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۶۷تا۷۲؛ سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۰۰تا۲۰۳.
[۵۶]. همان، سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۰۱و۲۰.
[۵۷]. همان، سال۱۱، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۹، ص۵۱تا۵۷؛ سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۶۵تا۱۷۵.
[۵۸]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۸۷تا۲۹۰.
[۵۹]. همان، سال۳، شمارۀ۳.
[۶۰]. همان، سال۱۱، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۹، ص۵۹تا۶۵.
[۶۱]. «ورزش نسوان»، همان، سال۷، شمارۀ۵.
[۶۲]. همان، سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۳۲و۱۳۳.
[۶۳]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۷۸تا۸۲.
[۶۴]. همان، سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۴۵و۲۴۶.
[۶۵]. همان، ص۲۱۵ تا۲۲۰.
[۶۶]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۹۱.
[۶۷]. همان، سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۳۴تا۲۳۸.
[۶۸]. همان، سال۹، شمارۀ۱، دی۱۳۰۷، ص۲تا۴.
[۶۹]. همان، سال۹، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۷، ص۷۵تا۷۷.
[۷۰]. همان، سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۱۱تا۱۱۶.
[۷۱]. همان، سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۱۹۳تا۲۰۰.
[۷۲]. همان، سال۱۱، شمارۀ۴، تیر۱۳۱۰، ص۱۸۸و۱۸۹.
[۷۳]. م.م. محمودی: «قانون خانهداری»، همان، سال۱، شمارۀ۱، ذیحجۀ۱۳۳۸، ص۱.
[۷۴]. همان، سال۱، شمارۀ۳، ربیعالثانی۱۳۳۹، ص۴.
[۷۵]. این کتاب ترجمۀ عفت سمیعیان بود که خود نیز مطالبی به آن افزوده بود.
[۷۶]. همان، سال۱۱، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۹، ص۶۶تا۶۸؛ سال۱۱، شمارۀ۳، اردیبهشت۱۳۱۰، ص۱۳۴تا۱۳۹؛ سال۱۱، شمارۀ۵، شهریور۱۳۱۰، ص۲۲۱تا۲۲۳.
[۷۷]. همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۲۵تا۲۹.
[۷۸]. نک: م.م محمودی: «قانون خانهداری»، همان، سال۱، شمارۀ۱، ذیحجۀ۱۳۳۸.
[۷۹]. برای نمونه نک: همان، سال۸، شمارۀ۱، دی۱۳۰۶، ص۳۲؛ سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۸۲تا۸۶؛ سال۱۰، شمارۀ۵، شهریور۱۳۰۹، ص۲۳۹تا۲۴۱.
[۸۰]. همان، سال۱۰، شمارۀ۶، آبان۱۳۰۹، ص۲۹۲و۲۹۳.
[۸۱]. همان؛ سال۱۰، شمارۀ۲، اسفند۱۳۰۸، ص۸۲تا۸۶.
[۸۲]. همان، سال۱، شمارۀ۲، صفر۱۳۳۹، ص۱۲.
[۸۳]. نویسنده بهاشتباه عالم نسوان را نامۀ بانوان نوشت.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.