در این سرود “مهر خاوران” از افق سر میزند تا “فروغ دیدهی حق باوران” را فراهم بیند. ضمن آنکه در سرود یاد شده خواست و آرزویی خودانگارانه از گردانندگان رژیم انعکاس مییابد تا جمهوری اسلامی برای همیشه برقرار و جاویدان بماند. البته جمهوری اسلامی در این سرود شهیدان حاکمیت را هم ارج میگذارد و قدر میشناسد.
همزمان با اجرای مسابقات جهانی مستند تصویری دیگری نیز از رییس جمهور رژیم در رسانهها و سیمای جممهوری اسلامی انعکاس یافت که ضمن آن در الگوگزینی ورزشکاران میدانهای ورزشی، گرمکنی بر تنش پوشانده بودند. اما او را با پوشش و ظاهری اینچنینی بدون کس و کار به تنهایی در اتاقی محقر نشانده بودند تا نظارهگر تلویزیونی باشد که به ظاهر از آن مسابقهای از ایران در جام جهانی پخش میشد.
فقط سرود ایران نیست که در مصادرهای گروهی به دار و دستهی آقایان و حضرات حکومتی اختصاص مییابد بلکه در پرچم ایشان نیز خط و سویی از ایران و ایرانی به چشم نمیآید. پرچمی که در میانهی آن نمایه و نشانی از “الله” را بر رنگ سفید نشاندهاند. در این پرچم طرح اللهِ جمهوری اسلامی در ابتکاری ویژه بیش از همه به چلیپایی باستانی و یا صلیبی مسیحی میماند که با رسمِ خطی در طرفین به سوی آسمان میبالد.
حتا “الله” جمهوری اسلامی که در پرچم آن نقش بسته است پیش از آنکه لالهای را بنمایاند و در نشانهگذاری خود به عنوان نمایهای روشن برای عشق و محبت به کار گرفته شود، به شمشیری شباهت مییابد که در پرچم کشورهای عربی به چشم میخورد. شمشیری که دنیای تفاهمآمیز امروزی را بر نمیتابد و بنا به نگاه قبیلهای و واپسگرایانهی خویش به جامعه از هر سو به دشمنان موهوم حمله میبرد.
همچنین هر چند رنگ سفید پرچم در الگوگزینی از رژیم پیشین و ساز و کارهای جهانی نمایهای برای کشور ایران قرار میگیرد تا آرامش، صلح و دوستی ایرانیان را به همگان بباوراند ولی جمهوری اسلامی همواره در عمل از آن برائت جسته است. زیرا دولتمردان جمهوری اسلامی بنا به تجربهای سی و پنج ساله به هیچ روی در گسترهی سیاست داخلی و خارجی به دوستی و صلح پایبند نبودهاند.
بیگانگی ایرانیان با پرچم و سرود جمهوری اسلامی پدیدهی تازهای نیست؛ داستانی است که بیش از سه دهه همچنان در انظار عمومی به نمایش در میآید. پرچم و سرودی که در تنش با دیدگاه تودههای مردم به تنهایی نگاه و خواست موهوم و غیر بومی جمهوری اسلامی در آن انعکاس مییابد. همچنان که نه در پرچم جمهوری اسلامی و نه در سرود آن گذشتهی تاریخی مشترکی از شهروندان ایرانی به چشم نمیآید. چون در ایران حکومتی به نفع اقلیتی بدون پشتوانهی ملی مصادره گردیده است و این پرچم و سرود فقط خواست و آرزوی همین اقلیت را به نمایش میگذارد.
از سویی دیگر در خیزشهای عمومی سال ۸۸، رژیم و اپوزیسیون درونی آن در اقدامی حساب شده و مشترک تمامی تلاشهای خود را به کار بستند تا از این پرچم به عنوان عاملی جهت اتحاد و یکپارچگی درونی خویش بهره گیرند. داستانی که هماینک نیز همهی آنان خود را به سودجویی از آن ملزم میبینند. چنانکه طرح ابداعی تیم تبلیغی محمد خاتمی از پرچم جمهوری اسلامی، بعدها در کلیت نظام عمومیت یافت.
ولی برخلاف باور کارگزاران حاکمیت تا کنون در هیچیک از تجمعات و تظاهرات مردمی مشاهده نشده است که در آن تودههای به جان آمده از ستم، به قصد برآوردن مطالبات خود سرود جمهوری اسلامی را بر زبان جاری نمایند. همچنان که در کلیهی این تجمعات و اعتراضها سرودهای دیگری سوای سرود جمهوری اسلامی ارج و قرب مییابد. در این فرآیند خوانندگان سرود با اشک شوقی که بر چشمانشان جاری میشود عامدانه سرود جمهوری اسلامی را به چالش میگیرند. سرودی که به حتم آنان را از برآوردن مطالباتشان باز میدارد.
کار تا جایی بالا گرفته است که هماینک در مدارس و مجامع رسمی، دیگر کسی حاضر نیست به احترام سرود و یا پرچم جمهوری اسلامی از جای برخیزد. همچنان که هیچ شهروندی به یادگیری و خواندن این سرود رغبت نشان نمیدهد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.