شادی مقولهای است که ربطی به پیر و جوان، دختر و پسر یا ایرانی و غیرایرانی، ندارد. اما باید پیشزمینههای شادی فراهم و منطبق باشد بر تعریف شادی و خوشنودی از دیدگاه جامعهشناختی و روانشناختی. بر اساس آمارهای موجود بینالمللی، ایران از نظر اندوه یکی از کشورهای بالای جدول جهان است؛ این یعنی که جامعه با شادییی که منطبق است بر تعریف جهانی آن، روبرو نیست.
در ایران امروز مردم مجالی برای شادی ندارند. از هر دیدگاهی که به جامعه نگاه میکنیم، زوال و شکست و رکود و ورشکستگی؛ اقتصادی، اجتماعی، روحی و روانی، سیاسی و انسانی، را شاهد هستیم. این همه موجب میشود که مردم تنها برای حل مشکلات روزمره خود تلاش کنند و مجالی برای شادی نماند.
شادی و نشاط از جمله نیازهای روحی و روانی انسان است که در جنبههای مختلف حیات وی ایفای نقش میکند و به عنوان یکی از ملزومات روح و روان انسان است و همان انبساط درونی است که آدمی همواره با رسیدن به مطلوب و برآورده شدن مقصود، آن را به صورت حضوری در خود احساس و درک میکند. شادی و خرسندی، حالتی درونی است که از آرامش خاطر و رضایت باطن حکایت میکند و چه کسی از افراد انسان میتواند بگوید به این احساس رضایت باطنی و آرامش درونی نیاز ندارد. اگر کسی به ارزش و اهمیت این مقوله آگاه باشد، هرگز نمیتواند این نیاز را انکار کند یا از آن چشم بپوشد، به گونهای که هر صاحب خردی اذعان خواهد کرد شادی همچون نفس کشیدن، برای انسان ضروری است.
بنابراین نیاز است که سطح شادی در جامعه بالا برود تا میزان باروری جامعه نیز بیشتر شود.
-از دیدگاه تحلیل رفتار، ساختار جامعه مانند ساختار خانواده است و ساختار خانواده نیز شبیه ساختار فرد است. در نتیجه ساختار جامعه شبیه ساختار فرد است. جامعهای که شاد نیست، درست مانند انسانی است که شاد نیست. در خیلی از جوانها میبینیم که یک حالت دوگانگی بوجود آمده است. یعنی در بیرون لبخند نمیزنند اما به محض دور شدن از محیط، شروع به خندیدن میکنند. متأسفانه، تفاوت رفتار فرد در محیطهای مختلف مانند مدرسه، اجتماع و خانه آنقدر زیاد است که سبب تزلزل شخصیت او می شود و نهایتاً این تزلزل شخصیتی به جامعه نیز سرایت می یابد. آمار جالبی ، شادترین کشور دنیا را هندوستان نشان میدهد. پس این نشان می دهد که داشتهها عامل ایجاد و ابراز شادی نیستند، بلکه بودنها هستند که عامل شادیاند. افرادی که با وجود مشکلات زیاد، همچنان شادیهای خود را ابراز میکنند، کودک درونشان رهاست. در حقیقت ترمزهای شادی در چنین جامعهای وجود ندارد و هرکسی شادیهای مخصوص به خود را انجام میدهد. تا هنگامی که کودک درون شادیاش را ابراز کند، افراد، دل زندهاند. دل مردگی ناشی از پنهان شدن کودک درون است. آیا چنین پیشفرضی در جامعهای که کسی مانند مکارم شیرازی حتا خندیدن را هم به نوعی غیرمستقیم مجاز نمیداند، جاری و ساری است؟
اما این همه را گفتم تا بپردازم به شادی مردم ایران پس از باخت در برابر تیم فوتبال آرژانتین. کشوری که شاخص اندوه در آن بالا است، حتا در باخت تیم ملی فوتبالش میتواند شاد باشد. آنها به این خاطر که تیم ملی باخته است شاد نیستند، بلکه به این دلیل که در جامعه شادیهای زودگذر برنامهریزی شده از سوی حکومت تنها راهی است که میشود ابراز وجود کرد، شاد هستند. متأسفانه تن دادن به این نوع شادیهای برنامهریزی شده توسط دولت و حکومت اسلامی، بردگی در شادی است.
شاید حیرت کنید که چرا شادی بعد از باخت یا پیروزی تیمهای ورزشی را برنامه ریزی شده میدانم. به خلاصه بیانیههای پلیس و نیروی انتظامی تهران دقت کنید که آنها خود نیز آماده بودهاند تا مردم را بازی دهند:
سردار ساجدینیا رئیس پلیس پایتخت نیز چندی قبل در مورد تمهیدات انتظامی و ترافیکی پلیس در صورت برد بازی ایران مقابل نیجریه گفته بود که مشکل خاصی وجود ندارد و آمادگی برای شادی مردم پس از بازی را داریم و ما در خدمت مردم هستیم. (و همانگونه شد و مشکلی پیش نیامد.) . به دنیال بازی ایران و آرژانتین فرمانده انتظامی تهران بزرگ درباره شادی مردم پس از مسابقه فوتبال ایران مقابل آرژانتین اعلام کرد: خوشبختانه هیچ اتفاق خاصی نیفتاد و عوامل انتظامی و ترافیکی پایتخت تا ساعت سه بامداد نسبت به برقراری نظم و امنیت و تسهیل در عبور و مرور در خیابانها حضور داشتند.
سرانجام باید بگویم؛ بزرگ ترین موهبت برای هر انسان و هر جامعه شادی و شادمانی است و پرستاری از شادی مهمترین ستایش در زندگی هر فردی است.
ژان ژنه، نمایشنامهنویس بزرگی که سالهایی را در زندانهای بزهکاران به سر برده است، میگوید:
دوستی در بردگی دوستی نیست.
من نیز که سالهای بسیار سخت خودکامگی حکومت اسلامی را با جان و روان دریافتهام و هنوز درمییابم، با عشق به شادی و شادمانی میگویم:
شادی در بردگی شادی نیست.
ای کاش، آری ای کاش
اندکی از امیدها و شادهای گذرا، به انباشتی از انتخاب فردی و اراده ی عمومی یایدار تبدیل می شد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.