نوشته : پریس تنظیفی –نگارگران از بی توجهی مسئولین به هنر ایرانی نگارگری، گلایه دارند امروزه عادت کردهایم که وقتی از فرهنگ ایرانی سخن می گوئیم به سرعت به یاد یک میز با رومیزی ترمه، قاب آینه ملیله کاری، یک قرآن در برابر آن و یک دیوان نفیس حافظ در پای آن بیفتیم؛ یک تصویر کلیشه ای که در عمق روان ما رسوخ کرده است.
در چنین وضعی فروش دیوانهای حافظ با تصویرهای نگارگری از رونق خوبی برخوردار است زیرا هر خانواده ایرانی میخواهد با بازسازی این تصویر در گوشه ای از خانه خود، به شکلی ناخودآگاه خود را با تصویر ازلی نیاکانش مرتبط کند و به این ترتیب پیوندی فرهنگی بین خود و گذشته بوجود آورد. اما آیا هنر نگارگری که ساخت این حافظها باید از آن آغاز شود، اکنون از رونق برخوردار است؟ آیا این پیشگفتار نشانگر سلامت عرصه نگارگری است؟ آیا عرصه هنر نگارگری از پویایی، شادابی و سلامت لازم برخوردار است یا این هنر در حال احتضار است و نهاد های فرهنگی دولتی که باید به پاسداشت آن بپردازند تنها برای درست کردن بیلانهای کاری هر از چندگاهی نمایشگاهی نیم بند از آثار نگارگرانی که کارشان حاصل سالها خون دل خوردن است برپا میکنند و پس از آن بار دیگر نگارگران را به حال خود وا مینهند
به واقع عرصه هنر نگارگری از پویایی، شادابی و سلامت لازم برخوردار است یا این هنر در حال احتضار است و نهاد های فرهنگی دولتی که باید به پاسداشت آن بپردازند تنها برای درست کردن بیلانهای کاری هر از چندگاهی نمایشگاهی نیم بند از آثار نگارگرانی که کارشان حاصل سالها خون دل خوردن است برپا میکنند و پس از آن بار دیگر نگارگران را به حال خود وا مینهند و آنها را در بستری از مشکلات و سختیها رها میکنند؟ در یک کلام آیا به واقع دولت به وظیفه خود در برابر حفظ و پاسداشت هنر نگارگری به مثابه میراثی ملی عمل کرده است یا نه؟
پیش از هر چیز برای پاسخ گویی به این پرسش باید درباره موضوع پرسش توافق کنیم، بدین مفهوم که نگارگری یکی از شاخه های هنر معاصر با ویژگیهای بومی است که خاص منطقه نفوذ فرهنگی ایران است. پس بر این اساس، نگارگر ایرانی، یک هنرمند است و نیازمند رفع نیازهایی است که دیگر هنرمندان دچار آن هستند. بر اساس این تعریف، نگارگر ایرانی باید از یک چرخه اقتصادی مناسب برخوردار شود تا نیازهای مالی و حیاتی خود را مرتفع کند و بتواند از فراغ لازم برای استمرار خلق هنری برخوردار شود. این امر به معنی آن است که نگاره های نگارگر ایرانی به عنوان یکی از شاخه های هنرهای تجسمی از ارزش اقتصادی برخوردار باشد و داد و ستد شود.
البته با توجه به آنکه نگارخانه های خصوصی هنر، تنها نهادهای رسمی و قانونی داد و ستد آثار هنرهای تجسمی در کشور به شمار میروند، اگر هنرمندان نگارگر از حاشیه اقتصادی مناسب برخوردار باشند یعنی آثارشان در چرخه اقتصادی هنر داد و ستد شود، باید درصدی از نمایشگاه های برپا شده در نگارخانه های کشور، به این ارایه این هنر اختصاص داشته باشد. یعنی در بین هر تعداد از نمایشگاه های هنری که در این نگارخانهها برپا میشود، یک یا چند نمایشگاه نیز به ارایه آثار نگارگری اختصاص داشته باشد. اما مساله این است که با بررسی فهرستهای نمایشگاه های برپا شده در نگارخانه های کشور حتی نامی هم از یک نمایشگاه نگارگری نیست و نگارگران در حاشیه هنر کشور به سر میبرند. جریان مسلط هنری کشور به این گونه هنری اعتنایی ندارد و نهاد های مدیریتی هنر کشور نیز توجهی به آن نداشته و ندارد. عرضه آثار نگارگری تنها در نمایشگاه های دوره ای مانند دوسالانه نگارگری انجام میشود که البته این نمایشگاه نیز به جای دوسالانه باید با نام گهگاهی نامیده شود زیرا استمراری در برپایی آن دیده نمیشود. با این وجود هنرمندان نگارگر کشور مشغول فعالیت هستند. آنها که البته از خوان بودجه های هنری کشور نصیبی ندارند، با صرف هزینه های شخصی همچنان به خلق آثار هنری خود مبادرت میورزند، اما مساله ای دیگر روبروی این هنر است که حتی همین اندک شرر را رو به خاموشی دارد! این مساله، چیزی نیست جز نظام مدون آموزش هنر نگارگری.
هنر نگارگری تا سالها از آموزش مدون دانشگاهی در کشور بی بهره بوده است و تنها در سالهای اخیر وزارت علوم به چند دانشکده علمی کاربردی و همچنین دانشگاه پیام نور مجوز تاسیس رشته نگارگری و آموزش دانشگاهی آن را داده است، در حالی که رشته نگارگری رشته ای بسیط است که حفظ و استمرار آن نیازمند وجود دانشگاهی خاص هنرهای سنتی ایرانی در کلیه مقاطع تحصیلات تکمیلی است. لازم به یادآوری است که چنین دانشگاهی در دیگر کشورهای شرقی که از پیشینه غنی در زمینه هنرهای ملی برخوردارند نیز وجود دارد و هرفرد علاقه مندی میتواند هنرهای سنتی آن کشورها را از ابتدا تا بالاترین سطوح دانشگاهی در دانشگاه های خاص هنرهای سنتی آن کشورها تحصیل کنند. برای مثال شما میتواند در کشور چین در دانشگاه به تحصیل نقاشی چینی در دانشگاه هنرهای سنتی آن کشور بپردازید یا در هندوستان به تحصیل نگارگری هندی بپردازید.
در نهایت، عرصه هنر نگارگری اکنون در کشور مبتلا به بیماری است که در یک کلام میتوان این بیماری را کم توجهی آکادمیک نامید که درمان آن هم توجه ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تاسیس نگارخانه های ویژه داد و ستد آثار نگارگری و اقدام وزارت فرهنگ و آموزش عالی در تاسیس دانشگاه هنرهای سنتی ایرانی است. تنها در این صورت است نگارگری میتواند اوج شادابی و شکوفایی هنری را تجربه کند، در حالی که تاکنون عزم جدی در دولت برای رخداد این راهها دیده نشده است. هر چند که امروز شاهد آن هستیم که در دانشگاه های علمی کاربردی و … به تدریس هنر نگارگری پرداخته شده است، اما هنوز هم تاسیس دانشگاه هنرهای سنتی در کشور خیالی دور است، زیرا تاسیس چنین دانشگاهی عزم دولت را برای حفظ این هنرها میطلبد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.