سال ۲۰۰۴ میلادی پس از حدود چهار دهه مبارزه به نظر میرسد که در برخی عرصهها از جمله در عرصه دانشگاه، سیاستهای اجتماعی و سیاسی، پزشکی، حقوق و سایر حوزههای چندفرهنگی و چندملیتی آینده نظریههای فمینیستی در خطر است (و در گذشته نیز در خطر بوده است). با اینحال چالشهای متعاقب حملات یازده سپتامبر ظاهرا از چالشهای پیشین هم بیشتر است.
در ادامه، به تاثیر وحشتناک احتمالی فجایع جهانی خواهم پرداخت زیرا این فجایع ممکن است بر برنامههای فمینیستی آینده اثر بگذارند. زندگی با ترور یا وحشت (که مردم در مناطق مختلف جهان دهها سال است تجربه میکنند) بهویژه چه تاثیری بر زندگی زنان خواهد گذاشت؟ بر اندیشهها و پژوهشهای فمینیستی و بر برنامههای فمینیستی خاص چه تاثیری خواهد گذاشت؟ فاجعه ۱۱ سپتامبر (دستکم در مورد آمریکا) چگونه همبستگیهای سیاسی بهظاهر قطعی پیشین، از جمله همبستگیهای فمینیستی را تضعیف کرده است؟ آیا در این شرایط فمینیستها (و در سطح وسیعتر زنان) میتوانند در دنیای آکادمیک و فراتر از آن بهخاطر پذیرش اجتماعی ما مشارکت ثمربخشی داشته باشند؟ آیا ما در عصر بهاصطلاح ترور یا وحشت به موج «چهارم» فمینیسم نیاز پیدا کردهایم؟ زیرا حتی اگر عصر ترور عمدتا تعبیر رسانههای آمریکایی هم باشد، تا همینجا اثر عمیق خود را روی آگاهی عمومی گذاشته است: این تاثیر را میتوان بر سیاستهای محلی و ملی و همچنین بر اقتصاد (مثلا بر مشاغل زنان در سراسر جهان) و عرفهای اجتماعی و شیوههای زیستن در زندگی روزمره که همواره دغدغه فمینیستها بوده است، دید.
من در متن دیگری درباره چهار نوع چالش صحبت کردهام که فمینیسمهای آینده به دلیل پیشینههای فمینیستی با آنها روبهرو میشوند و پس از آن به بحث درباره تروما پرداختهام.۱ ابتدا به چالش دستیافتن به چند هدف فمینیستی کوچک اشاره کردم؛ سپس به چالش راههای جدیدی که آگاهی از گذشته فراهم میکند؛ سوم، به چالشهایی که جهانی شدن و فناوریهای جدید ایجاد میکنند؛ و سرانجام به تاثیر احتمالی تروما بر آیندههای فمینیستی.
امیدوارم ارتباط این چارچوب با پژوهش حاضر که اندیشیدن درباره نظریه فمینیستی فیلم است، روشن شود. چون کانون پژوهش خود من، به شخصه، از یک موضوع محدود (و به نظر خودم شاید پیشگام) در اواخر دهه ۱۹۷۰ درباره شواهد سرکوبی زنان سفیدپوست غربی در تصاویر سینمایی، به ضرورت پرداختن به موقعیتهای تروماتیک تغییر یافته است که در گذشته زنان در سطح جهان اغلب با آنها مواجه بودهاند و امروز نیز همچنان با آنها مواجه هستند. گویی حتی پیش از ۱۱ سپتامبر و دوره اخیر ترور بینالمللی، فرهنگهای اروپامحور دیگر قادر نبودند خاطرات جمعی تروماهایی را که به گروههای اقلیت، انسانهای حاشیهای و افراد محروم از حق رای وارد شده بود، دور نگه دارند. خاطراتی که سالها سرکوب شده بودند اکنون باز میگردند و در میان ملتهای مختلف راه خود را به زور به درون آگاهی عمومی باز میکنند. هرچند این مقاله جای بحث درباره موضوع پیچیده «حقیقت» محض چنین خاطراتی نیست، این نکته مهم است که در پژوهش آکادمیک در زمینه خشونت اعمالشده نسبت به دیگری، کانون توجه جدیدی در حوزه آشتی و جبران به وجود آمده است.
نیازی نیست به نوشتههای توماس کان۲ یا میشل فوکو۳ مراجعه کنیم تا متوجه شویم که فرهنگها در چارچوبهایی گفتمانی وجود دارند و اندیشیدن فراتر از این چارچوبها در هر زمان معینی بسیار دشوار است. همین موضوع در مورد حوزههای گفتمانی آکادمیک، مانند نظریه فمینیستی فیلم، صادق است. پژوهش جدید من در عین آنکه همچنان بر تصاویر به عنوان شاهد اصلی خیالپردازیها، گفتمانها و واقعیتهای فرهنگی متمرکز است، به بررسی موقعیتهای تروماتیک اروپایی و پسااستعماری در فیلمهایی میپردازد که ساخته زنان یا درباره زنان هستند. یکی از دلایل چنین رویکردی این است که اکنون یک حوزه گفتمانی وجود دارد که چنین پژوهشی را ممکن میکند. زمانی که من پژوهش خود را در زمینه فمینیسم و فیلم شروع کردم، چنین حوزهای وجود نداشت.
تروما و نظریه فمینیستی فیلم شناخت فزاینده من از تلاشهای زنان در سراسر جهان برای کار علیه سرکوبهای خاص آنها به شیوه خودشان، از جمله بررسی سینمای ملی و نقش زنان در چنین نهادهایی، در کنار سفرهای خودم طی سالها الهامبخش ابعاد جدید پژوهش حاضر بوده است. اکنون، در سال ۲۰۰۴ خود را هنگام نوشتن به لحاظ اجتماعی، سیاسی، و فناوری در شرایط بسیار متفاوتی مییابم تا زمانی که زنان و فیلم۴ و در جستوجوی دیگری۵ را مینوشتم، شرایطی که در سالهای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ یا ۱۹۹۰ قابل تصور نبود. پایان ناگهانی جنگ سرد روابط بینالمللی را بهطور غیرمنتظرهای تغییر داد: تعبیرهای پیشین، از قبیل «شرق» علیه «غرب» یا «کمونیسم» علیه «سرمایهداری»، به تعبیرهای جدیدی مانند «اسلام» علیه «غرب» تبدیل شد. با حملات ۱۱ سپتامبر تضاد رو به گسترش کشورهای عربی و ایالات متحده آمریکا ناگهان به اوج رسید، اما حتی پیش از آن نیز به نظر میرسید که فضایی باز شده است تا کشورهای اروپایی و ایالاتمتحده به مسایل میراثهای ویرانگر امپریالیسم و بردگی و نابودی فرهنگها و زبانهای بومی بپردازند.
برداشت من این است که در حالی که تحلیلگران فمینیست و چندفرهنگی فیلم ممکن است هنوز تا حدی به نوعی از نظریههای «نگاه خیره» علاقه داشته باشند، رویکردهای متعدد دیگری نیز بسته به شرایط و نیازهای محلی در میان آنها به وجود میآید. اینکه زنان غربی تا چه حد میتوانند ـ یا باید ـ در این کار شرکت کنند همچنان محل بحث خواهد بود: انتخاب من برای گذر از بررسی سینمای هالیوود و (عمدتا) سینمای زنان اروپایی (از جمله سینمای آوانگارد) در چارچوب تحلیلی روانشناختی و همواره جستجوگر و بررسی فیلمهای زنان چندفرهنگی، مستلزم نظریهپردازی در مورد نقشی برای پژوهش خودم بوده است که در زیر توضیح خواهم داد.
پروژه فعلی من شامل بررسی تطبیقی سینمای بومی زنان است (به انگیزه دعوتهایی که پس از سال ۱۹۸۷ از من برای سخنرانی در چین، ژاپن، استرالیا، تایوان، و برزیل شد). من در این پژوهش، به کندوکاو مساله تروما میپردازم و مشکل انتقال تفاوتهای فرهنگی میان زنان را بررسی میکنم. اگرچه همچنان درگیر مسائل نظریه نگاه خیره و تحلیل روانشناختی هستم، توجهم اکنون بیشتر از تفاوتهای جنسی، معطوف به تفاوتهای فرهنگی است که گفتمانهای ملی و سنتهای تاریخی (نهادها، سیاستها و روابط قدرت) به آنها سمت و سوی نژادی میدهند.
این پژوهش جدید در زمینه مطالعات تروما و فرهنگ بصری تا حدودی در پاسخ به عصر جدید ترور و وحشت است که حتی اگر تعبیری آمریکایی باشد، تاثیرات مهمی در سراسر جهان به جا میگذارد. با توجه به گسترش جهانی رسانهها و انتقال فوری اخبار فجایع به سراسر جهان از طریق پخش زنده تلویزیونی و اینترنت، مردم جهان هر روز زیر بمباران تصاویر درد و رنج هستند. میتوان گفت که این پژوهش، از جهتی ادامه اندیشهای است که در پس مفهوم «نگاه خیره» بینانژادی موجود در کتاب در جستوجوی دیگری شکل میگیرد؛ از این نظر که من به چگونگی پرداختن رسانههای بصری به موقعیتهای تروماتیک علاقهمندم که میتواند موجب بیگانگی بیشتر (نتیجهای منفی) یا درک همدلانه درد و رنج با وجود تفاوت فرهنگی در روندی شود که من آن را مشاهدهگری (نتیجهای احتمالا التیامبخش) میخوانم.
من توجه خود را به تروماهای بهاصطلاح خاموش خانوادگی ـ مانند مرگ، ترک کردن، طرد کردنـ در موقعیتهای مختلف معطوف میکنم، از زنان در جنگ جهانی دوم گرفته تا جدایی اجباری کودکان بومیان از والدینشان در استرالیای پسااستعماری. فیلمهای ساخته زنان و مربوط به زنان را بررسی میکنم، ولی به خاطرات مکتوب نیز میپردازم. با اینکه تحلیل روانشناختی مبنای یکی از مهمترین نظریهها درباره اتفاقاتی است که در تروما میافتد، من در کار خود به پژوهشهای علم اعصاب درباره مداربندی مغزی در شرایط پرتنش نیز توجه میکنم. (ارتباط تحلیل روانشناختی و پژوهش درباره مغز همچنان حوزهای جذاب برای مطالعه است و نشان میدهد که بینارشتهای بودن چگونه به پیشرفت رشتههای مختلف کمک میکند). هدف این پژوهش در نهایت پیشنهاد الگویی برای مشاهدهگری به شیوهای اخلاقی در رسانههای بصری و متمایز کردن این الگو از هوچیگری و لذت از تماشای بدبختیها در بسیاری از گزارشهای زنده از فجایع است.۶
این پژوهش جدید از این نظر پیچیده است که من در بخش دوم کتاب جدیدم درباره تروما و ترجمه به موقعیتهای تروماتیک زنان بومی و دیگر زنان میپردازم. من در پژوهش چندفرهنگی پیشین خود با پرسشهای واقعا دشوار درباره دیدگاه خودم مواجه نشدم، هرچند این مسایل را در مقالهای درباره «بررسی مشکل پژوهش بینافرهنگی درباره فیلم: نمونه چین»۷ توضیح داده بودم. گوئندولین اودری فاستر در مقاله «سینمای زنان جهان سوم: اگر فرودست سخن بگوید، آیا گوش خواهیم کرد؟»۸ تنگناهای زنان فیلمساز و نظریهپرداز جهان سوم را که ناگزیر در چارچوب گفتمانهای فمینیستی انتقادی و بازنمودی غربی قرار میگیرند، بهطور دقیقی خلاصه میکند. او پیشنهادات متفاوت و متعدد زنان غیرغربی و غربی را درباره نحوه پرداختن به موقعیتی شرح میدهد که اغلب همچون گرهی کور به نظر میرسید (و هنوز هم اینگونه به نظر میرسد). همانگونه که فاستر اشاره میکند، «استعمارزدایی از موقعیت پژوهشگر نسبت به موضوع به لحاظ ساختار روابط قدرت، به هیچ روی کاری ساده یا سرراست نیست.»۹
یکی از برنامههای من در این حوزه این است که کارم را در زمینه فیلم بومی بهعنوان یک ترجمه در میان ترجمههای بسیار در نظر بگیرم. در متنهایی کندوکاو میکنم که بازنمایی سایر ترجمهها و تعبیرهایی هستند که هماکنون در دست انجام است یا تصوری از آنها وجود دارد. به نظر من، سه نوع عمل ترجمه مجزا وجود دارد: اول، اعمال ترجمهای که هنرمندان غربی و بومی بهعهده میگیرند و تماس فرافرهنگی را از دیدگاههای پسااستعماری نشان میدهند؛ دوم، اعمال ترجمهای که افراد بومی ضمن بررسی تضاد و تفاوت درونفرهنگی انجام میدهند؛ و سرانجام، اعمال ترجمه افرادی که بین فرهنگها کار میکنند و من آنها را مترجمان تجسمیافته میخوانم.۱۰
نتیجه
معرفی حوزههای جدید مرتبط با مطالعات فیلم و رسانه از قبیل مطالعات فرهنگی، مطالعات پسامدرن و پسااستعماری و اخیرا مطالعات فرهنگ بصری، بهوضوح بر تغییر چشمگیر در فمینیسم و پژوهش فیلم ـ چه پژوهش من یا پژوهشهای دیگران ـ تاثیر گذاشته است. خیلی زود روشن شد که دوگانههای قدیمی و مطمئن نظریههای فمینیستی فیلم، یکسره مدرنیستی و غربی بودند و بهتدریج رنگ باختند. به این ترتیب «مرکز» نتوانست اعتبار خود را حفظ کند و نظریههای تحلیل روانشناختی و نظریه نگاه خیره رفتهرفته اهمیت خود را از دست دادند.
ولی کانون توجه پیشین از بین نرفت و نمیبایست هم از بین برود. تا «مرگ» تحلیل روانشناختی در حوزههای فمینیستی، از جمله در مطالعات فیلم و رسانه، هنوز راه درازی باقی است؛ گواه روشن این امر تداوم برگزاری همایشها درباره تحلیل روانشناختی و هنرها است. در واقع، کانون توجه جدیدی برای گردهمآوردن پژوهشگران آکادمیک علوم انسانی و متخصصان بالینی وجود دارد تا پژوهشهای هر یک از آنها بر غنای کار دیگری بیافزاید.۱۱
پژوهشهای جدید در زمینه حافظه و تروما نیز بحثها را درباره ضرورت بازگشت به تحلیل روانشناختی فرویدی احیا میکنند۱۲ و در کتاب زیر چاپ من با عنوان تروما و ترجمه: سیاستهای فرهنگی فاجعه در فیلم، رسانه، و ادبیات نیز نقشی بسیار بنیادی دارند. بهعلاوه من فکر نمیکنم که تحلیل روانشناختی را باید به حاشیه راند. همانطور که جوئن کوپیک۱۳ در مقدمه کتاب تصور کن هیچ زنی وجود ندارد اشاره میکند، «بحثهای من… بر این باور استوار هستند که مسایل مهم زمانه ما بهندرت خارج از مفاهیمی که پدید آوردهاند، قابل بیان هستند.»
بهرغم این واقعیت که نظریههای تحلیل روانشناختی دیگر نقش بنیادی ندارند و با وجود آنکه من نیز مخالف این موضوع نیستم و به دلیل مسایلی که در پژوهش از سوی زنان اقلیت و جهان سوم مطرح میشود، ما اکنون با این چالش مواجهیم که ببینیم بینشهای تحلیل روانشناختی تا چه حد برای زنان در فرهنگهای غیرغربی منطقی است. هنگامی که روی نظریههای فمینیستی کلاسیک فیلم و واکنشها/مخالفتها/اصلاحات در تدوین مجموعه مقالات برگزیده جدیدم با عنوان فمینیسم و فیلم۱۴ کار میکردم، اعتقادم حتی از دهه ۱۹۸۰ هم راسختر شد که این کار نه تنها برای درک تفاوت جنسی، بلکه به عنوان کمکی ماندگار برای روشن کردن سازوکارهای بنیادی تفاوت اجتماعی و سیاسی و تفاوت میان افراد بسیار اهمیت دارد. بنیان علمی استوار تحلیل روانشناختی فیلم خود را همهجا نشان میدهد، به شیوههایی که پژوهش حاضر لزوما به کار نمیگیرد. عالمان نیاز دارند پیوسته به این بنیانها برگردند و ارتباط بینافرهنگی تحلیل روانشناختی و روشهای پرداختن فرهنگهای مختلف به زندگی روانی را بررسی کنند تا نحوه عملکرد ناخودآگاه و تخیل را در فرهنگهای مجزا بهتر درک کنند.
تاثیر برنامهها و حوزههای پژوهشی بینارشتهای جدید آکادمیک بر فمینیسم و فیلم هنوز باید بررسی شود ولی بیتردید بر خلاف حوزه محدودی که بسیاری از ما در دهه ۱۹۸۰ در آن به پژوهش میپرداختیم، دامنه بسیاری از پژوهشها اکنون بینهایت وسیع است. با اینهمه من برای چالشهای جدید در مطالعات فیلم و رسانه ارزش قائل هستم.
۱. Kaplan, E. Ann. In press. Trauma and Translation: The Cultural Politics of Catastrophe in Film, Media, and Literature. New Brunswick, N.J.: Rutgers University Press
۲. Thomas Kuhn
۳. Michel Foucault
۴. Kaplan, E. Ann. 1983b. Women and Film: Both Sides of the Camera. London: Routledge
۵.
Kaplan, E. Ann. 1997. Looking for the Other: Feminism, Film, and the Imperial Gaze. New York: Routledge
۶. Kaplan, E. Ann. 2002. “Trauma, Cinema, Witnessing: Freud’s Moses and Tracy Moffatt’s Night Cries.” In Between the Psyche and the Social: Psychoanalytic Social Theory, ed. Kelly Oliver and Steve Edison, 99–۱۲۲. Lanham, Md.: Rowman & Littlefield
Kaplan, E. Ann, and Ban Wang, eds. 2004. Trauma and Cinema: Cross-Cultural Explorations. Seattle: University of Washington Press; Hong Kong: Hong Kong University Press
۷. Kaplan, E. Ann. 1989. “Problematizing Cross-Cultural Analysis: The Case of Women in the Recent Chinese Cinema.” Wide Angle 11(2):40–۵۰
۸. Foster, Gwendolyn Audrey. 1997a. “Third World Women’s Cinema: If the Sub- altern Speaks, Will We Listen?” In Interventions: Feminist Dialogues on Third World Women’s Literature and Film, ed. Bishnupriya Ghosh and Brinda Bose, 213–۲۶. New York: Garland
۹. Kaplan, E. Ann. 1997b. Women Filmmakers of the African and Asian Diaspora: Decolonizing the Gaze, Locating Subjectivity. Carbondale: Southern Illinois University Press
۱۰. Kaplan, E. Ann. 2004. “Feminist Futures: Trauma, the Post-9/11 World, and a Fourth Feminism?” Journal of International Women’s Studies 4(2):1–۳۱
۱۱. برای مثال، نگاه کنید به «مرزهای تحلیل روانشناختی» (The Boundaries of Psychoanalysis)، مجموعهای از کارگاههای بینارشتهای که استر رشکین (Esther Rashkin) در آوریل ۲۰۰۳ برای کانون همایش ادبیات تطبیقی در سنمارکوس کالیفرنیا برگزار کرد. نیز نگاه کنید به همایشهایی که کلینیک تویستاک (Tavistock Clinic) و دانشگاه شرق لندن (East London University) بهطور مشترک در زمینه فرهنگ و ناخودآگاه برگزار کردند.
۱۲. Radstone, Susannah. 2000. “Screening Trauma: Forrest Gump.” In Memory and Methodology, ed. Susannah Radstone, 79–۱۱۰. Oxford: Berg
۱۳. Copjec, Joan. 2003. “Introduction: Imagine There’s No Woman.” In her Imagine There’s No Woman: Ethics and Sublimation, 1–۱۰. Cambridge, Mass.: MIT Press
۱۴. Kaplan, E. Ann, ed. 2000. Feminism and Film. New York: Oxford University Press
E. Ann Kaplan. “Global Feminisms and the State of Feminist Film Theory.” Signs, Vol. 30, No. 1, Beyond the Gaze: Recent Approaches to Film. Eds. Kathleen McHugh and Vivian Sobchack (Autumn 2004), pp. 1403-1424. Permission to republish granted by The University of Chicago Press.
E. Ann Kaplan is a Distinguished Professor of English and Cultural Analysis and Theory. She is also the founding director of The Humanities Institute at SUNY, Stony Brook. Her research have long included Women’s and Gender Studies, Feminist Film Theory, Film Noir, Postmodernism, Post-colonialism in film and media, Popular Culture, and World Cinema.
In her article, Kaplan raises very important questions regarding the current state and future of feminisms. Addressing the challenges that feminisms have faced throughout recent years, the article explores what this means and how this transforms global feminisms. With a focus on worldwide trauma as a one of these challenges, Kaplan not only discusses these issues but encourages further discussion on achieving some feminist goals, and especially the role of the feminist in this new globalized era.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.