جنبش زنان ایران در پی تحولات سال ۸۸ دچار سکوت اما به شکل موقت شد. برخی از فعالان این حوزه بازداشت شدند، برخی کشور را ترک کردند و برخی نیز به دلیل مواجهه با احکام دادگاهی، سکوت اختیار کردند. پیش از دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری ایران، حسن روحانی، رییسجمهور ایران در حوزه زنان وعدههای بسیاری داد که بیشتر آنها با گذشت یکسال همچنان بدون پیگیری باقی مانده است. اما بسیاری از کنشگران مدنی معتقدند که فضای فعالیت آنها نسبت به سالهای گذشته بهتر شده و میتوان شاهد فعالیت برخی از نهادهای مدنی بود.
جنبش زنان ایران امروز در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا توانسته اشکالات گذشتهی خود را برطرف سازد؟ تعریف امروزی از آن چیست؟ چه تهدیدها و فرصتهایی روبهروی خود دارد؟
منصوره شجاعی، از موسسان کمپین یک میلیون امضا، عضو مدرسه فمینیستی زنان در گفتوگو با “کنشگران داوطلب” تحلیلی از موقعیت کنونی جنبش زنان ارائه کرده است.
شجاعی معتقد است: ” فضای بازی که ایجاد شده یعنی اینکه جامعه مدنی مجدداً تلاشهای مدنی را از سر گرفته یعنی اینکه ما دوباره شاهد اعتراض و نقد هستیم. به این معنا که جنبش زنان از خاکستر ققنوسهای سوخته این سالها دوباره در فضای جامعه سر برآورده است. رییس جمهوری که با رأی جامعه مدنی روی کار آمده هنوز امیدوار است که بتواند کاری انجام دهد هرچند که تاکنون نتوانسته اما امید را از میان نبرده و همچنان وعدههای خود را ادامه میدهد و تا زمانی که این وعدهها ادامه دارد جامعه مدنی نیز هوشیارانه باید مطالبات خود را پیگیری کند”.
بسیاری معتقدند که پس از انتخابات سال ۹۲ و ریاست جمهوری حسن روحانی، فضای داخل ایران تغییر کرده است. اگر بخواهید وضعیت جنبش زنان را در دوره کنونی بررسی کنید، چه تحلیلی دارید؟
بعد از دوران سخت و پرفشاری که پس از انتخابات ۸۸ بر جنبش زنان گذشت٬ فعالان این حوزه پس از انتخابات سال ۹۲ و با باز شدن نسبی فضا دوباره به میدان آمدند و بازسازی نهادها و گروههایی که از قبل وجود داشت را دوباره آغاز کردند و این بخش از فعالیتهای کنشگران زن از طریق گزارشهایی که در وبسایتهای جدی و مطرح زنان منتشر شد، در اختیار همه محققان و کنشگران جامعه مدنی قرار گرفت. هرچند که این حضور در فضای سایبری در تمام این چهار سال سخت و سیاه همواره فعال بوده ولی این حضور سایبری عموماً به فعالیتهای عینی و نهادهای واقعاً موجود ارجاع نمیشد. اما ما امروز شاهد حضور چند نهاد مدنی هستیم که پس از انتخابات شکل گرفته است. به دلیل فرا رسیدن روز زن ـ ۸ مارس ـ نشستها و سمینارهایی تشکیل شد. کنشگران زن در روز جهانی از خانوادههای زندانی سیاسی تجلیل کردند. در اعتراض به آلودگی هوا جمع شدند و نیز موارد دیگر که همه آنها نشان از حیات «ققنوسوار» جنبش زنان است. اما آن بخش از مطالبات حقوقی که جنبش زنان همواره در پی آنها بوده پاسخی نگرفته و همچنان مورد نقد و اعتراض کنشگران زن است.
با توجه به نکاتی که مطرح کردید و تشریح فضای کنونی، به نظرتان مهمترین چالشی که امروز جنبش زنان با آن روبهروست، چیست؟
چالش اصلی هنوز و همچنان قوانین تبعیضآمیز است. و البته چاشنیهای تلخی چون بیاحترامی و هتک حرمت به زنان در فضای عمومی با بهانههایی مثل مبارزه با بیحجابی و از این گونه لطیفههای تلخ همیشگی.
امروز جنبش زنان باید ارزیابی کند که در شرایط جدید که تا حدودی فضا بازتر شده٬ چگونه میتواند جایگاه واقعی خود را در جامعه مدنی تقویت کند و مطالباتش را به چه طریقی میتواند پیگیری کند. آیا واقعاً همانطور که در ابتدای دوران انتخاب شدن آقای روحانی امید وجود داشت، مشارکت سیاسی برخی از زنان برابریخواه در حوزههای زمامداری بالقوه میتواند به نفع جنبش زنان باشد؟ آیا جنبش زنان توانسته در یک تعامل سازنده با این زنان قرار بگیرد؟ آیا این زنان زمامدار وصاحب منصب توان نمایندگی خواستها و مطالبات جنبش زنان را به تنهایی دارند؟ این نیروهای پراکنده در جامعه چطور با هم در ارتباطی ارگانیک قرار خواهند گرفت؟ مطالبات حقوقی و مدنی و سیاسی تا چه حد در هماهنگی با هم کار میکند؟ آنچه که زنان کنشگر تحت عنوان حقوق شهروندی در پی دستیابی به آن هستند آیا توان پوشش تمام مطالبات چند ساله جنبش زنان را دارد؟ پیگیری این مطالبات بدون توجه به ایجاد ائتلافها و شبکههای ارتباطی تا چه حد امکان پذیر خواهدبود؟
اینها سوالاتیست که هنوز پاسخ روشنی برای آنها مشاهده نمیشود و ما هنوز نمیتوانیم ارزیابی دقیقی از نحوه ادامه فعالیتها داشته باشیم.
با توجه به صحبتهای شما بعد از انتخابات ۹۲ و ریاست جمهوری حسن روحانی٬ فضا «تا حدودی» باز شده است. این فضای باز فرصتهایی ایجاد میکند که شما به برخی از آنها اشاره کردید٬ اما به نظرتان جنبش زنان در این شرایط با چه تهدیدهایی روبهروست؟
قبل از هر چیز باید تعریف مشخصی از تهدید داشته باشیم. به نظر من تا زمانیکه زنان به عنوان یک شهروند از حقوق برابر برخوردار نباشند و چشماندازی برای تأمین این حقوق نیز وجود نداشته باشد، این به معنای تهدید است. تا زمانیکه زنان به عنوان یک عضو جامعه مدنی آزادانه نتوانند نهاد مستقل خود را داشته باشند و نتوانند آزادانه در انجمنها و مؤسسات مستقل به فعالیت بپردازند، این یعنی تهدید. اینها تهدیدهای همیشگی و زمینهای است که در کنار اینها اگر تهدیدهایی از نوع امنیتی و احضارهای پیدرپی و خطر دستگیری و ممنوع خروجی و عدم امنیت بازگشت به کشور و از دست دادن امکان شغلی و آموزشی و…. را هم در نظر بگیریم، هنوز هم وجود دارد. اما فضای بازی که ایجاد شده یعنی اینکه جامعه مدنی مجدداً تلاشهای مدنی را از سر گرفته یعنی اینکه ما دوباره شاهد اعتراض و نقد هستیم. به این معنا که جنبش زنان از خاکستر ققنوسهای سوخته این سالها دوباره در فضای جامعه سر برآورده است. رییس جمهوری که با رأی جامعه مدنی روی کار آمده هنوز امیدوار است که بتواند کاری انجام دهد هرچند که تاکنون نتوانسته اما امید را از میان نبرده و همچنان وعدههای خود را ادامه میدهد و تا زمانی که این وعدهها ادامه دارد جامعه مدنی نیز هوشیارانه باید مطالبات خود را پیگیری کند.
از پیشتر تعداد زیادی از فعالان جنبش زنانی که در مرکز حاضر نیستند نسبت به جنبش زنان نقد داشتند که پل ارتباطی میان آنها و مرکزنشینان برقرار نیست یا آنچه به عنوان جنبش زنان ایران شهرت یافته٬ مطالبات زنان غیرمرکز را نمایندگی نمیکند. نظر شما در باره این نقد چیست و چنین نقدی را متوجه چه کسانی میدانید؟
به نظر من وقتی میگوییم یک جنبش مطالبهمحور است یعنی بر یک سری مطالبات مشترک برای گروه اجتماعی که جنبش به آن تعلق دارد٬ تعریف شده و برای رسیدن به این مطالبات است که جنبش شکل گرفته است. باید دید که آیا داشتن حقوق برابر برای یک زن اقلیت قومی یا مذهبی مساله است یا نه. تا زمانیکه این مساله مشترک باشد٬ تلاشی که زنان چه در مرکز و چه در جاهای دیگر انجام میدهند نشاندهندهی پیوندیست که جنبش زنان توانسته با مطالبات برقرار کند. در واقع نوع مطالبات گستردگی پوشش طیفها و گروههای مختلف یک جامعه را از سوی یک جنبش تعیین میکند. خواستهای حقوقی زنان در تهران جدا از خواستهای حقوقی زنان در شهرهای دیگر نیست. بنابراین اگر به هزار و یک دلیل که بارها درباره آن صحبت شده بیشتر فعالیتها در تهران متمرکز است این به آن معنا نیست که خواستهای زنان شهرهای دیگر از قلم افتاده است. جنبش زنان جنبشی فراگیر است که محدودیت جغرافیایی ندارد. مطالبات جنبش زنان حوزه جغرافیایی آن را مشخص میکند که سراسر ایران و حتی منطقه را پوشش میدهد.
در عمل نیز به طور مثال زمانیکه بچههای فعال از طریق کمپین یک میلیون امضا به شهرستانها میرفتند و در آنجا گروههای کمپین تشکیل میدادند این ارتباط شکل فیزیکی و عملی هم به خود گرفت. زمانی که در دروان همگرایی زنان برای مطالبات در سال ۸۸ کارگاههای کنوانیسون در شهرستانها برگزار میشد و گروههای زنان در شهرستانها به همگرایی پیوستند این پیوند عیناً تجربه شد. زمانی که ما برای راه اندازی کتابخانههای کوچک زنان به شهرستانها سفر میکردیم این پیوند اتفاق افتاد. اما به طور کلی به نظر من دامنه مطالبات و پیگیری آن است که میتواند میزان ارتباط زنان سراسر ایران را تعیین کند.
باز هم تاکید میکنم که با توجه به فشارهایی که به دلیل سنتها و مشکلات منطقهای و جغرافیایی برای قشرهای مختلف وجود دارد اما مطالبات حقوقی زن اقوام همان مطالبات حقوقی زن شهرنشین است. مگر نکاتی همچون حق زبان مادری و فشارهای سنتی و فرهنگی … که این هم قاعدتاً طریق کنشگران زن در جنبش اقوام با تلاش برای فرهنگسازی و … پیگیری میشود و تغییر قوانین تبعیضآمیز بیتردید بر این بخش نیز تأثیر گذار خواهد بود.
آیا جنبش زنان با توجه به تعریفی که از خود ارائه داده، توانسته با شرایط حاکم بر جامعه تطبیق داشته باشد؟
جنبش زنان جنبشی است مطالبه محور، عموماً متعلق به طبقه متوسط که قاعدتاً مطالبات اقشار دیگر جامعه را در زمینه حقوق برابر میبایست نمایندگی کند. این جنبش مسالمتآمیز دور از خشونت، مطالبه محور و خواهان تغییر قوانین تبعیضآمیز است و تصور نمیکنم نقد معنا شناختی به این تعریف وارد باشد.
قاعدتاً وقتی ما خود را به عنوان فعال این جنبش معرفی میکنیم یعنی تعاریفی که معرف ذات و معنای یک جنبش است، مورد پذیرش ما بوده و با رویکردهای ما همخوان بوده و باقی ناهمخوانیها هم نظر به سیالیت و پراگماتیک بودن این جنبش مورد تحلیل قرار گرفته و کار بست آن با توجه به تاکتیکها و استراتژیهای متنوع منطبق با شرایط حاکم بر جامعه تعریف شده است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.