سی و چند سال است که حیات جمهوری بنیان نهاده شده بر امر و نهی به نام اسلام با سرنوشت مردم ایران گره خورده است. سی و چند سالی که مملو از خاطرات تلخ زنان و مردان این سرزمین از تحمیل خواست های حاکمان جمهوری اسلامی است.
قرار نبود حجاب اجباری باشد، همانگونه که بسیاری چیزهای دیگر از ابتدا به گونه ای دیگر مقرر شده بود، اما این تخلف رهبر انقلاب اسلامی از عهد خود با مردم که او را به حکومت رساندند، اتفاقا به یکی از مهمترین شاخص های این نظام تبدیل شد. حجاب، یکی از سرسختانه ترین اجبارهایی که هر روز از اجرای آن تخطی می شود.
پرونده جمهوری اسلامی اما مملو از بسیاری چیزها است که برخلاف خواست مردم و به اجبار عملی شده است. ممنوعیت های بی شماری همچون نوع پوشش مردم که با فتاوای متعدد رهبران مذهبی نیز همراه شده و هر روز با اقبال عمومی کمتری مواجه گردیده است. در این میان علاوه بر مقاومت پنهان و آشکار مردم با این نوع تحمیلات، لجاجت سردمداران این نظام در ادامه روش های سی و چند سال قبل نیز جلب توجه می کند.
دامنه انجام دستوری امور و امر و نهی در همه مسائل مردم به تازگی به حوزه تولید مثل نیز کشیده است. بنابردلایل قابل مناقشه و بررسی کارشناسی، رهبر فعلی جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده است که بهتر اسن جمعیت کشور افزایش یابد، اما این دریافت به جای ورود به اجتماع از مسیر بحث بین نخبگان و جلب نظران آحاد مردم، از طریق بخشنامه و اوامر ملوکانه در حال انجام است. همه آنچه که در بسیاری نقاط دنیا به صورت توصیه های ارشادی به مردم ارائه می شود، در نظام آمرانه جمهوری اسلامی به صورت دستور و با ایجاد محدودیت های متعدد عملی می شود.
نظام کنترل باروری به طور کامل تعطیل شده، واردات و عرضه ابزار و داروهای پیشگیری از حاملگی با مشکل مواجه گردیده، و تشویق برای زاد و ولد که از سال قبل به صورت اهدای سکه انجام می شد، گسترش یافته و زایمان زنان از پرداخت هزینه معاف شده است، آنهم در نظام بهداشتی که مردم برای ساده ترین امور پزشکی حتی در قالب بیمه ها تا سقف ۷۵% هزینه ها را می پردازند !
ممنوعیت پوشش آزاد، ویدئو، ماهواره، موسیقی، سقط جنین، دوچرخه سواری زنان، . . . فهرست بلندی را می سازد که هر روزه توسط مردم نادیده گرفته می شود و رهبران جمهوری اسلامی بی توجه به خواست عمومی همچنان بر مدار اجبار و تحمیل خواست خود در این موارد می چرخند. سلسله اوامر حکومتی در سالیان اخیر به نحو آشکاری توسط شخص رهبر نظام اعمال و دنبال می شود. گرچه در ابتدای انقلاب تلاش می شد که هر کدام از این اوامر مبتنی بر روندهای قانونی و طی مسیر اداری انجام شود، اما اوامر ملوکانه در چند سال اخیر آشکارا و خارج از همه ساختارهای قانونی اعلام می شود، و به دنبال آن ساختارهای کارشناسی و اداری ناچار از تامین دلایل کارشناسی و البته اجرای آن هستند. نمونه بی نقص از یک نظام مبتنی بر دستورات حاکم مطلق العنان !
مردم ایران که در سی و چند سال گذشته اسیر خواستهای حاکمان جمهوری اسلامی هستند اما همواره راه هایی را برای مقابله با این نوع اجبارها یافته اند. در حالیکه اصرار رهبران و نظام اداری برای تحمیل حجاب روزانه و از جانب اکثر زنان و دختران این کشور به چالش کشیده می شود، حس شوخ طبعی نکته پردازان گمنام از سرتاسر ایران نیز به مردم در حل و هضم موقعیت های دشوار کمک می کند. شاید در دولت شخص رهبر که گویا جمعیتی چند ده هزار نفری را در استخدام دارد بخشی ایجاد شود که به بررسی لطیفه های مردم پس از اوامر ملوکانه بپردازد !
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.