اگربیادداشته باشیم چندمدت پیش یکی از نمایندگان این طیف درمجلس، حسینیان حامی معروف سعیدامامی از دست اندرکاران اصلی قتل های زنجیره ای، در سخنانی رسما شروع فازجدیدی از فعالیت مخالفان دولت را اعلام داشت که به گفته وی باید آن را پایان دوره به اصطلاح تسامح و تحمل تا کنونی دولت از سوی این جریان و آغازدوره تازه ای از مخالفت خوانی مستقیم با آن دانست. مدتها پیش رهبرباصطلاح معنوی این جریان مصباح یزدی با لحن بی سابقه ای دولت را دروغگو و هموارکننده مسیرسکولاریسم و لیبرالیزم خوانده بود. تحرکات تازه این طیف درهمین مدت نشان دهنده آن است که آنها همانطورکه اعلام کرده بودند، شمشیر را از روبسته و در تمامی حوزه ها نظیر مذاکرات ژنو که دولت را به تسلیم و سازشکاری متهم می کنند، حجاب و عفاف، تداوم جوپادگانی در دانشگاه ها و مخالفت با سیاست های آموزش و پرورش و یابازگذاشتنی ولواندک فعالیت های رسانه ای و یا سست کردن بندهای فیلیتریک دست بکارشده اند. هم چنین آنها ضمن برگزاری تجمعات بدون مجوز و یاطرح درخواست های مکرر مجوز برای خود، درعین حال سرسختانه با هرگونه تجمع و گردهمائی مخالفان خود، حتی حامیان دولت و اصلاح طلبان مخالفت ورزیده و با بسیج چماقداران خود آنها را به هم می زنند. ممانعت از سخنرانی رفسنجانی که منجر به کنسل شدن آن شد، مخالفت با سخنرانی حسن خمینی و یا حمله به مراسمی که با حضورخاتمی در محیط دانشگاهی به مناسبت بزرگداشت پدرهمسرش و ممانعت از تجمعات گوناگون در اقصی نقاط کشور و یا دانشگاه ها تنها گوشه ای از تحرکات جدید آنها را به نمایش می گذارد. فیلم من روحانی هستم، برگزاری تجمع علیه حجاب مقابل وزارت کشور و یا اعلام تجمع دوم دلواپسان مقابل مجلس همه و همه بخشی از تحرکات تازه آنهاست. نگاهی به فعال شدن همزمان میان حلقه های گوناگون وابسته به این جریان نظیرحلقه مذهبی، حلقه نمایندگان آنها درمجلس، فعال شدن چماقداران، برگزاری همایش ها، ازجمله همایش گتسرده و پرسروصدائی چون دلواپسیم درسفارت سابق آمریکا و نگاهی به ترکیب شرکت کنندگان درآن، فعال شدن بسیج دانشجوئی و بخش باصطلاح رسانه ای فرهنگی و هنری و …. حکایت از هم آهنگی آنها دارد. دراین میان نقش سپاه و رسانه های وابسته به آن درسازماندهی این جریانات برکسی پوشیده نیست. موضع گیری های اخیرسپاه علیه دولت نظیر صدرو بیانیه اعتراض نسبت به گزارش پی آمدهای مخرب تولید بنزین سمی و یا پخش پارازایت درامکان مسکونی و نارضایتی آن ها ازعدم تخصیص سهمی که در اقتصادمقاومتی برای خودمی طلبند بازتاب نیزبارتاب دهنده نارضایتی سپاه از رونداموراست. حمله به زندانیان سیاسی را نیز باید بخشی از پروژه امنیتی کردن و تشدید فضای ارعاب و اختناق سیاسی توسط این جناح افراطی و جهت کورکردن مطالبه فراگیر آزادی زندانیان سیاسی به شمارآورد. بهرحال فعال شدن مجدد دولت موازی و پنهان و اتاق فکر آنها و درمرکزآن سپاه و بسیج را باید یکی از تحولات جدید پس از طی ۹ ماه از روی کارآمدن دولت روحانی دانست. بزعم آنها با بیلان دولت و انتظارات برنیاورده شده و افزایش گرانی و نارضایتی اکنون فرصت مناسبی برای عرض اندام آنها فراهم شده است. البته ناگفته نماند که عقبه این جریان به نحوی به بیت رهبری وصل می شوند. چنانکه خامنه ای با امتناع از حضوردرنمایشگاه کتاب به نحوی نارضایتی خود را از سیر تحولات فرهنگی و اجتماعی ( چون برخی مخالفت ها با گشت ارشاد و تحمیل حجاب، و یا کاستن از دامنه فیلیترینک و سانسور و نظایرآن ) به نمایش گذاشته و باین ترتیب سیکنال مثبتی برای این جماعت شبه فاشیست ارسال داشته است. البته او پیشترهم درپیام سال جدید در کناراقتصادمقاومتی بر تحقق مدیریت جهادی درحوزه فرهنگی و مبارزه علیه رخنه بسیارخطرناک تهاجم فرهنگی انگشت تأکید نهاده بود. اساسا تداوم و تشدید سیاست قبض و انسداد درحوزه داخل و سیاست گشایش و بسط در حوزه های تحریم نفتی و بانکی باقدرت های بزرگ و راهبرد عایق بندی بین ایندو سیاست اصلی رهبری و حامیان او را دراین دوره تشکیل می دهد.
اما در تهاجم جدید این جریان به دولت دو نکته را نباید نادیده گرفت:
نخست آنکه نگرانی اصلی آنها نه از دولت بلکه از افزایش روحیه مردم و به میدان آمدن مستقیم آنها و فعال شدن کارگران و دانشجویان و زنان و هنرمندان و سایراقشارجامعه است که اساسا با سیاست های واپسگرایانه و ضدمردمی حاکمیت مخالفند و درجستجوی آزادی و عدالت اجتماعی می باشند، آنهائی که انزوای آنها در انتخابات گذشته را نیز رقم زدند. و در اصل حملات آنها به دولت برای آن است که مبادا سیاست های کج و دارمریز آنها موجب تقویت صف مستقل شهروندان و نفش آفرینی آنها بشود.
نکته دوم آن است که دولت کنونی اساسا بدنبال چانه زنی و لابی گری از بالاست تا ایجادفضای لازم برای سازمان یابی و حضورفعال مردم و جامعه مدنی. چنانکه عدم صدور مجوز به راه پیمائی کارگران در ماه مه امثال و یا عدم صدور مجوز برای همایش و نهادهای مردمی و مستقل و یا ابطال تصمیم های غیرقانونی جناح تندرو دربستن غیرقانونی روزنامه ها حاکی از انعفال وبی عملی دولت است.
واقعیت آن است که در برابرتحرکات عملی باندها و جناح افراطی، دولت روحانی بیشتر به گفتاردرمانی توسل جسته است که به هیچ وجه پاسخ گوی تعرض این جناح نیست. اگرآنها می توانند براحتی همایش های چون «دلواپسیم» برگزارکنند، چرا مثلا کانون نویسندگان ایران هم چون سالیان گذشته، قادرنیست که مجعع علنی و قانونی خود را برگذارکند و یا کارگر ان و دانشجویان و زنان و … چرا قادر نیستند همایش های مشابه برگزار نمایند؟ اکثریت مردم ایران هم بطریق اولی حق دارند که دلواپسی های خود را با صدای بلند مطرح سازند. با صدائی چنان بلند که صدای شبه فاشیست ها دربرابرآن حقارت خود را به نمایش بگذارد.
از قضا بهترین شیوه خنثی کردن این توطئه ها فراهم ساختن فضا و امکان برگزاری تجمعات و سازمان یابی نیروهای آزادیخواه و عدالت و حفظ امنیت همایش ها و تجمعات در برابرتهاجم های شبه فاشیست ها است که در متن چنین روندی جامعه سرشاراز مطالبات معوقه و انباشته شده می تواند رفته رفته روی پای خودبایستد و توطئه های آنها را خنثی کند. اما بنظرمی رسد که جناح دیگر نیز به همان اندازه حناح فرادست از پویائی و حضورمستقل مردم نگران است. آنها از تجربه عبورجنبش از حاکمان خاطره خوشی ندارند! چرا که تجربه جنبش در سال ۸۸ نشان داد که از شرکت درانتخابات، تا پس گرفتن رأی خود و تا شعارمرگ براصل ولایت فقیه راه درازی نیست!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com