پای صحبتهای یک جوان بهایی در برلین:
سپهرعاطفی، ۲۵ ساله متولد اصفهان اینروزها ساکن برلین است اما این سکونت، خودخواسته نبوده، سپهر در ایران به دلیل فعالیت در کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمعیت دفاع از حق تحصیل و علاوه بر اینها، بهایی بودن با تهدیدهای بسباری روبرو شد تا بالاخره تصمیم گرفت از کشور خارج شود. او به طور غیر قانونی وارد ترکیه شد و در خواست پناهندگی داد. او که برای مجله تابلو مینویسد و عکس میگیرد، جوانی است که میل ساختن و بهتر شدن را در سر دارد.
ما با داستان زندان و اعدام و کشتار بزرگ شدیم. پدر بزرگم را سالهای اول انقلاب تیرباران کردند. اینها گذشته من را پر کردهاند.
ما شناسنامه داریم اما درشناسنامه جایی به دین فرد اشاره نمیشود. اگر از بهاییها بپرسند که دینات چیست به صراحت اعلام میکنند اما در ایران اقلیت بودن تنها به این موضوع محدود نمیشود. در مدرسه بزرگترین تغییر صورت میگیرد؛ جایی که فرد برای اولین بار تنها وارد جامعه جدید میشود. در مدرسه خیلیها چیزی در مورد بهایی بودن نمیدانستند. بعضی از معلمان بدگویی میکردند در حالیکه بعضی دیگر رفتار خوبی با ما داشتند. با این همه تبعیضی که نسبت به ما صورت میگیرد بیشتر سیستماتیک و از سوی نهادهای صاحب قدرت است برخلاف ۶۰-۷۰ سال قبل که از سوی مردم این تبعیض اعمال میشد. اما در اینجا (آلمان) فرد اقلیت بودن را حس نمیکند زیرا همه به نوعی “اقلیت” هستند. همه آنقدر فردیت دارند که این موضوع اصلا اذیت کننده نیست؛ از این اقلیت بودن فشاری روی خودت احساس نمیکنی.
من اینجا امکان تحصیل دارم که در ایران از من سلب شد و این مهمترین دغدغه این روزها من است.
برای دیدن ویدئو کلیک کنید:
بهایی بودن در ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه چه تاثیری میگذاشت؟
در ایران راه تحصیل بر روی دانشجوی بهایی به طور کامل سد میشود. سال ۸۶ نتایج کنکور دیجیتال منتشر شد وقتی رفتم تا نتیجه را ببینم، دیدم جلوی اسمم نوشتهاند “نقص پرونده” و خواسته بودند با دفتر سازمان سنجش تماس بگیرم. شک کردم که شاید نقصی وجود داشته اما بعد برادرم هم با همین موضوع روبرو شد. با چند نفر از دوستانم هم تماس گرفتم و دیدم همه مشکلی مشابه من دارند. فهمیدم مشکل نقص پرونده نیست، مشکل بهایی بودن است.
اما چرا از ایران خارج شدی؟
بعد از اینکه جلوی تحصیل مرا گرفتند با یک سری از دوستانم فعالیت در مورد “حق تحصیل” را آغاز کردیم. اول روی موضوع بهاییان و حق تحصیل کار کردیم. اما بعد روی خود موضوع حق تحصیل برای همه فعالیتمان را متمرکز کردیم و شدیم “جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی”. بعد از سال ۱۳۸۸ هم وارد کمیته گزارشگران حقوق بشر شدم.
تاقبل از این ماجراها اصلا قصد خروج نداشتم. یک سری اخبار و توصیهها از داخل زندان و فشار بازداشت و بازجویی، من را مجبور کرد از کشور خارج شوم.
نظرت در مورد کسانی که دست به بازداشت، کشتار و قتل عام بهاییها زدند چیست؟
تا کی میشود گفت که ما مامور بودیم و معذور؟ اگر کسانی که این فجایع را به بار آوردند، بفهمند کارهایی که کردند به قیمت از دست رفتن خیلی چیزها بوده، خیلی زندگیها، آدمها، آرزوها وسبب خیلی جداییها شدند بهنظرم همین کافی است! نکتهای که برای مثال در همین برلین و در یادمانهای هولوکاست وجود دارد این است که تاریخشان را جلوی چشمشان مجسم میکنند تا دوباره آن را تکرار نکنند. فکر میکنم شاید روزی در ایران هم بشود به قربانیان این سالها احترام گذاشت.
اگر روزی بخواهی به ایران برگردی چه خواهی کرد؟
خیلی کارها هست که نکردهام. من از شهرم اصفهان اصلا خداحافظی نکردم. خانه را ترک کردم و مدت یک ماه در تهران بودم و بعد در عرض سه روز تصمیم گرفتم راهی خارج از ایران شوم.
مهاجرت را چطور میبینی؟
سعی میکنم خیلی این موضوع را دراماتیک نکنم. چون میدانم این چاه ته ندارد. اگر بخواهی برای خودت مدام دل بسوزانی که اسیر غربت شدم و این چه بلایی بود بر سر من آمد و خودت را با جوان مثلا آلمانی مقایسه کنی و مشکل زبان وهزار مساله دیگر، اصولا جایی نمیروی و همان جا درجا میزنی. دلتنگی هست اما راه حل هم وجود دارد. آدم میتواند عادت کند. این بازنگشتن به وطن مثل یک زخم میماند. وقتی از یکی از دوستانم که برای تحصیل اینجاست پرسیدم میخواهی برگردی یا نه گفت: “چیزی در ایران ندارم که برگردم و هیچ موضوعی جذبم نمیکند.” وقتی او همین سوال را از من پرسید، گفتم:”دوست دارم برگردم ولی فکر میکنم اگر در بازگشت مثل تو مختار بودم حسی شبیه تو داشتم.”
برای من دیگر مساله برگشتن به ایران نیست. مساله من این است اگر برگردم و بازداشتم نکنند، اگر برگردم و بتوانم درس بخوانم، اگر برگردم و بتوانم در ایران کار کنم. اگر همه این موارد به من داده شود، حتما دوست دارم بر گردم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.