فروغ، دختر اشرف السادات و احمد امانى در سال ١٣١٢ در اردکان زندگى مى کند. پدرش رئیس اداره پست و تلگراف است. او بسیار تنهاست و همیشه همنشین مادر پر حرفش که هر داستانى را بیشتر از ده بار تعریف مى کند. اینک چند روزى به عید مانده و آنها منتظر خاله خانم، و دخترانش فخرى و عترت هستند. عترت همسر یاور نبیلى است. اشرف السادات به هیجان آمده و انواع خوراکها را دارد درست مى کند تا سه روز نخست میهمانها سیر باشند. البته میهمان سه روز میهمان است و بعد خودش صاحبخانه مى شود!
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.