«پدرمادرامون بهمون میگفتن یه وظیفهاست، خب ما هم رفتیم. مقاومت کردیم؛ واقعاً فکر میکردیم در اثر درد داریم میمیریم. یه زن جلوی دهنت رو گرفته بود تا جیغ نکشی. دو تای دیگه دستاشون قفسهی سینه و دوتای دیگه پاهات رو. بعد از اینکه ختنه شدیم و به هوش اومدیم، طناب به پاهامون بسته بودند، طوری که مجبور بودیم دوباره راه رفتن رو یاد بگیریم… خاطره و درد اون واقعاً هرگز فراموش نمیشه.»۱
روز ششم فوریهی هر سال (۱۷ بهمن)، روز جهانی مبارزه با ناقصسازی عضو جنسی زنان است. مقالهای در اینترنت منتشر شده که مدعی است در ۶ استان ایران هم، این رسم اجرا میشود. این نوشته بحثهایی درانداخته. فارغ از درستی و نادرستی و دقت ادعای مقاله، بهنظر میآید این رسم حداقل در جنوب ایران در میان هموطنان گرامیی سیاهپوست رایج است و در حداقل ۲۸ کشور آفریقای شرقی و غربی بهشدت وجود دارد. در آفریقای امروز مثلا در کامرون، برای پیشگیری از تجاوز مردان به دختران نوجوان، مادران مقیّدتر، سینه های دخترانشان را با وسایل مختلف تحت فشار میگذارند و یا به شکلی»اتو» می کنند تا بزرگ و جذاب نشود و پنهان بماند. مقالات دیگری هم دم دست هستند (اینجا و اینجا). ویکی پدیای فارسی و انگلیسی هم به این بحث پرداختهاند (در اینجا و اینجا). برای آشناییی بیشتر با درد و رنجهای این رسم، مقالهای از کتاب «پنجاه واقعیت» در همین مورد در اینجا میآید:
دو میلیون دختر و زن، هرساله ختنه میشوند
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
جالبه
دوشنبه, ۲۱ام بهمن, ۱۳۹۲
وقتی آدم این چیز ها رو میشنوه ،باورش نمیشه که تو قرن ۲۱ داره زندگی میکنه!
دوشنبه, ۲۱ام بهمن, ۱۳۹۲
سلام دوستان!
بعضی از نظردهندهگان محترم، خیلی خیلی تعجب کردهاند و تقریبا باورشون نمیشده که این طور رسمی وجود داشته باشه. اما این رسم واقعا هست. این کار، از یک طرف دردناکه و تاثیرات روحی و جسمیی شدید و دائمیای بر روی دختر میزاره (یکی از پر عصبترین نقاط بدن انسان، همان منطقهی کلیتوریس است). از طرف دیگه، عمل ختنهکنندهگان به نوعی، تجاوز به جسم و جان یک نفر دیگر است که بدون خواست ارادیی او انجام میشود. باز هم از یک طرف دیگر اهل این رسم، فایدههای مختلف و ضرورت های دینی و غیر دینیی متفاوتی را برای این کار برمیشمرند، یعنی به نظرشان، این کار برای مصلحت خود دختر انجام میشود و محیط اجتماعیی پیرامونی، تقریبا آن را عرف میداند یا زشت به حساب نمیآورد.
طبعا این معضلی است که باید بدون فحش و فحش کاری و عصبانی شدن، و کار فرهنگیی عمیق و همدلی با معتقدین به این کار حل شود. همدلی به معنای تایید نیست. به معنای درک دغدغه های آنان است. آنان هم آدماند و نگران فرزند و مثلا آبروی خودشان اند. باید به آنان معنای واقعیی آبرو، معنای واقعیی تجاوز به حقوق دیگری و معنای واقعیی ناموص یا پاکدامنی و مالکیت انحصاریی هر فرد بر تن خود را تفهیم کرد تا بدون مقاومت برخورد کنند و راه حل بدون بازگشت شود.
این یک طرف قضیه. اما بعضی دوستان پای همنوعان عربمان را به میان کشیدهاند و فحاشی کردهاند. اتفاقا در این نوشته و نوشته های دیگر در ویکی پدیا و غیره، منطقه ی رواج گستردهی این رسم در میان معتقدین به انواع دین های یهودی، مسیحی، مسلمان و آنیمیست آفریقایی نشان دادهشده و تاکید شده که بیشتر، منطقهی جغرافیایی در اینجا مطرح است، یعنی در شرق و غرب آفریقا و زیر صحرا و دو کشور یمن و مصر که هردو در نزدیکیی شرق آفریقا هستند. این مسئله ربط زیادی به دین شان ندارد. و البته که دین ها از هم یاد میگیرند و طبیعی است که مجاورت جغرافیایی، نزدیکیی احکام و سنت ها را بهوجود میآورد. در این میان افغانها(با این دیوار کوتاهشان) اصلا این رسم را ندارند. در میان اعراب داخل شبه جزیره و سوریه و لبنان هم، این رسم خیلی زیاد رایج نیست. درجنوب ایران هم جماعاتی که متاثر از فرهنگ سیاهپوستان آفریقای شرقی هستند، چه سیاه خالص، و چه دورگه یا سبزه یا سفید، ممکن است این رسم را کمابیش در روستا ها مراعات کنند . اما این پدیده، به خاطر تاثیر خاص عربها بر فرهنگ ما یا مناطق پیرامونیشان نیست. عرب های خلیج فارس و یمن هم متاثر از فرهنگ غنی و غالب آفریقا هستند. ما نمیتوانیم شووینیسم و نژادپرستی و قوم پرستی را وارد پژوهشها و بحث هایی کنیم که به منظور کاهش درد و رنج و بیان حقیقت برای همهگان، از جمله ایرانیان و همینطور همنوعان افغان و عرب و افریقایی مان انجام میگیرد.
اگر ناراحت نمیشویم، بهتر است یه یاد بیاریم: سعدی مثل این که شعری گفته بود که ما پزش را خیلی میدهیم :بنی آدم اعضای …
مخلص همهی دوستان، مخصوصا دوستان متاثر شده، فرید
سه شنبه, ۲۲ام بهمن, ۱۳۹۲