این متن ترجمه یک مقاله کوتاه از «دانشگاه زنان تگزاس» است که به باورهای نادرست و تبعیض آمیز در مورد دگرباشان جنسی میپردازد. اصل مقاله را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
نوشته را ساوالان اوغلو در وبلاگ تفنگدار ترجمه و منتشر کرده است
گی بودن مسری است!
اکثر همجنسگرایان و دوجنسگرایان توسط والدین دگرجنسگرا تربیت شدهاند. این ژنتیک است که گرایش جنسی را تعیین میکند.
گیها با جذب کردن دیگران به خود آنها را گی میکنند
گرایش جنسی قابل تغییر نیست، گیها از نظر جنسی به گیهای دیگر جذب میشوند. منشا این افسانه احتمالا آن است که بیشتر گیها تا سنین بالاتر گی بودن خود را ابراز نمیکنند، هنگامی که با یک همجنس برخورد کرده و جذب او میشوند. این به این معنا نیست که آنها پیش از این گی نبودهاند، بلکه یعنی تا پیش از این گی بودن خود را علنی نکرده بودند. گیها برای دگرجنسگرایان مزاحمت جنسی ایجاد نمیکنند.
در روابط میان گیها نقشهای جنسیتی خاص وجود دارد
گونههای متنوعی از روابط همجنسگرایانه وجود دارند، درست مانند روابط دگرجنس خواهان. گاهی ممکن است هر فرد نقش خاصی را به عهده بگیرد، گاهی این نقشها بسیار انعطاف پذیرند. نقشهای سنتی مردانگی و زنانگی نیز ممکن است به تقلید از روابط دگرجنس خواهی وجود داشته باشند
مردان گی دوست دارند به شکل زنان در بیایند و زنان لزبین دوست دارند مانند مردان باشند
بعضی از مردان گی از پوشیدن لباسهای زنان لذت میبرند، غالب آنها اینگونه نیستند. اکثر آنها با انتظارات فرهنگی از ظاهر یک مرد همراهی میکنند. زنان لزبین اکثرا دوست ندارند مانند مردان به نظر برسند. انتخاب آنها در پوشش اکثرا به راحتی و گاهی اعتراض به کلیشههای پوشش زنان بستگی دارد. بعضی از لزبینها لباسهای به شدت زنانه را ترجیح میدهند.
گیها اگر بخواهند میتوانند تغییر کنند
تحقیقات مکرر ثابت کردهاند که این باور درست نیست. ثابت شده است که گرایش جنسی چیزیست که ما با آن متولد میشویم. مثالهایی از افرادی که ادعا میکنند گرایش جنسی خود را تغییر دادهاند نشان میدهد آنها رفتار خود را در پاسخ به فشار داخلی و خارجی به تمایلات دگرجنسخواهانه تغییر دادهاند. این اتفاق معمولا آسیبهای جدی روحی را در پی دارد چرا که احساسات درونی فرد تغییر نکردهاند.
گرایش جنسی اکثر مردم در ابتدای بلوغ و بدون هیچگونه تجربه جنسی قبلی ظهور میکند. بعضی افراد گزارش میکنند که برای سالها جهت تغییر گرایش خود از همجنس به جنس مخالف تلاش کرده و ناکام بودهاند. به همین دلایل اکثر روانشناسان گرایش جنسی را یک انتخاب هوشیارانه و ارادی نمیدانند. انجمن روانشناسی امریکا چندین و چند بار به صورت رسمی اعلام کرده است تلاش برای تغییر گرایش غیر اخلاقی است
همجسگرایی قابل درمان است
معالجاتی که ادعا میکنند قادر به درمان همجنسگرایی هستند تنها در تغییر رفتارهای فرد موفق هستند. شما نمیتوانید احساس درونی یک فرد نسبت به گرایش واقعیش را تغییر دهید
افراد گی هستند چون قربانی سواستفاده جنسی بودهاند
اکثر قربانیان تجاوز هویت همجنسگرا ندارند. گیها و لزبینها درست مانند دگرجنسگرایان ممکن است از سواستفاده جنسی رنج برده باشند، اما این موضوع مستقل از گرایش جنسی آنان است. زنان قربانی تجاوز ممکن است برای برقراری ارتباط با مردان دچار مشکل باشند اما این به معنی لزبین بودن آنها نیست.
گیها به کودکان آزار جنسی میرسانند
حدود ۹۵% موارد کودک ازاری توسط مردان دگرجنسگرا انجام میشود. فردی که به یک پسربچه تجاوز میکند الزاما گی نیست. بسیاری از کودک آزاران از هردو جنس سواستفاده میکنند
گیها روابط پایدار و طولانی مدت ندارند
اگرچه روابط میان گیها و لزبینها از حمایت قدرتمندی به مانند روابط میان دو جنس بهره نمیبرند، بسیاری از همجسنگرایان روابطی طولانی مدت، تک همسرانه و پایدار تشکیل داده و یکدیگر را شریک دائمی زندگی محسوب میکنند. بسیاری از دگرجنسگرایان در تشکیل روابط پایدار دچار مشکل میشوند و به مانند آنان بعضی از گیها، لزبینها و دوجنسگرایان نیز چنین هستند.
گیها فرزندی ندارند
بسیاری از گیها و لزبینها پدر و مادر هستند. آنها ممکن است از یک رابطه پیشین با جنس مخالف صاحب فرزند شده باشند (بسیاری پس از ازدواج به هویت همجنسگرای خود پی میبرند). همچنین آنها ممکن است در زندگی گی یا لزبین خود از طریق فرزندخواندگی یا لقاح مصنوعی صاحب فرزند شوند.
هوموفوبیا تنها در دگرجنسگرایان وجود دارد
هموفوبیا یا همجنسگراهراسی – هراس غیر منطقی از همجنسگرایان یا همجنسگرا بودن – در میان دگرجنسگرایان، لزبینها، گیها و دوجنسگرایان رشد یافته در فرهنگهای مخالف همجنسگرایی دیده میشود. گیها و لزبینها درست مانند دیگران میتوانند احساسات هموفوبیک داشته باشند. این احساسات درونی از طریق فرهنگ به آنها منتقل شده و عموما به مشکلاتی چون نفرت از خود و عدم پذیرش خود منجر میشوند.
اگر فردی با جنس مخالف خود رابطه جنسی برقرار کند دیگر نمیتواند گی باشد
بسیاری از افراد تا مدتها به گی بودن خود پی نمیبرند، بخشی از آن به نگاه منفی جامعه ما به همجنسگرایی بازمیگردد. پیش از این ممکن است آنها وارد روابط دگرجنسخواهی شده باشند. همچنین، بعضی از همجنسگرایان برای پنهان کردن یا منکر شدن هویت جنسی خود درگیر رابطه با جنس مخالف میشوند. علاوه بر آن، بعضی از افراد منحصرا همجنسگرا یا دگرجنسگرا نیستند، آنها ممکن است به هر دو جنس متمایل باشند و در زمانهای مختلف روابطی از هر دو گونه برقرار کنند.
گیها توانایی کنترل نیازهای جنسی خود را ندارند
گیها و دیگر افراد میل جنسی یکسانی دارند. این افسانه ممکن است ریشه در آن داشته باشد که گیها به دلیل میل جنسی متفاوت خود تعریف میشوند. برای مثال تصور میشود گی یا لزبین بودن تنها به رابطه جنسی فرد و اینکه به چه جنسیتی تمایل دارد خلاصه میشود. عوامل بسیاری دیگری در هویت همجنسگرایی نقش دارند.
بیرون آمدن یک فرایند یکباره و ناگهانی است
برای اکثر گیها بیرون آمدن – پذیرفتن هویت همجنسگرا- فرایندی به درازای یک عمر است. فرد همجنسگرا در هر موقعیت باید در مورد رفتار خود تصمیم بگیرد. این موقعیتها میتوانند فعالیتهایی ساده را شامل شوند. مانند خرید کردن، باز کردن یک حساب مشترک در بانک، خرید مبلمان، خرید جواهرات، بردن فرزندان به پزشک، شرکت کردن در جلسه والدین در مدرسه، یا پذیرایی از مهمان در خانه
گیها شاد نیستند چرا که خود را منزوی میکنند
بعضی از گیها از ترس ابراز هویت همجنسگرای خود منزوی میشوند. اما، بسیاری از آنها در انجمنهای همنجسگرا فعال بوده و در آن منبع حمایت بزرگی یافتهاند. به جز آنکه آنها چگونه تحت تاثیر فشار اجتماعی قرار دارند، هیچ دلیل دیگری برای آنکه گیها غمگینتر از دیگران باشند وجود ندارد.
تصویر هالیوود از گیها صحیح است
هالیوود کلیشهها و تعصبات گی و لزبین را تقویت میکند. تعداد اندکی از این تصویرسازیها واقعگرایانه هستند. رسانه معمولا به گونهای افراطی به بزرگنمایی رفتار افراد میپردازد. برای مثال در طول رژههای دگرباشان یا در مورد زن نمایی گیها.
تبعیض تنها به اقلیتهای قومی و نژادی ضربه میزند
تبعیض گستردهای علیه دگرباشان جنسی وجود دارد. آنها ممکن است از کار اخراج شوند، حضانت فرزندانشان را از دست بدهند، تبعیض خانوادگی را تجربه کنند و… در اکثر مواقع هیچ قانونی برای حمایت از دگرباشان وجود ندارد. دگرباشان برای بسیاری از کارهای دولتی و عضویت در نیروهای نظامی واجد شرایط نیستند. تستهای امنیتی همچنان در مورد گرایش جنسی فرد تحقیق میکنند.
گی بودن یک بیماری روانی است
مطابق نظر انجمن روانشناسی امریکا گی بودن یک بیماری روانی نیست. تحقیقات نشان میدهد که همجسگرا بودن ارتباطی به مشکلات اجتماعی و احساسی ندارد. اما بسیاری از دگرباشان به دلیل فشار و هموفوبیا دچار پریشانی میشوند. در طول ۳۵ سال گذشته تحقیقات هدفدار علمی به صورت مداوم نشان دادهاند که همجنسگرایی به خودی خود به مشکلات اجتماعی و روحی وابسته نیست . در سال ۱۹۷۳ انجمن روانپزشکی امریکا عبارت همجنسگرایی را از راهنمای رسمی خود که بیماریها و اختلالات روحی را لیست میکرد، حذف نمود. در سال ۱۹۷۵، انجمن روانشناسی امریکا نیز اقدامی مشابه انجام داد. هردو انجمن متخصصان سلامت روانی را به زدودن باور غلط مبنی بر بیمار بودن همجنسگرایان ترغیب میکنند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.