در آغاز قرن بیستم، دولت ترکیه که بر پایۀ نسلکشی و کشتار جمعی و با همکاری قدرتهای امپریالیستیِ این دوره تأسیس شده بود، میخواست با قتل عام کادرهای برجستۀ حزب کمونیست ترکیه مصطفی صبحی و گروه ۱۵ نفره که آنان را خطرناکترین دشمنان برای موجودیت و آیندۀ خود میدانست، جلوی پیشرفت تاریخ را بگیرد. هدف از کشتن کادرهای برجستۀ حزب کمونیست ترکیه این بود که تئوری علمی و عمل مارکسیسم-لنینیسم در جغرافیای ما در آبهای تاریک دریای سیاه دفن شود. پس از این کشتار، از همۀ انواع خطوط ارتجاعی، همکاری طبقاتی، اصلاحطلبی و رویزیونیستی، بهویژه ایدئولوژی فاشیستی کمالیستی طبقات حاکمۀ ترکیه، تحت نام “کمونیسم” دفاع شد.
از نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۶۰ به بعد، اجتنابناپذیر بود که اقترانی که در آن انقلاب بزرگ فرهنگی پرولتاریایی در چین به رهبری صدر مائو، پرولتاریای بینالمللی، خلقهای تحت ستم جهان و جنبش جوانان را ترقی داد، بر مبارزۀ طبقاتی و جنبش انقلابی جوانان در ترکیه تأثیر بگذارد. زیرا برای اولین بار در تاریخ، تحت رهبری حزب کمونیستی که انقلاب کرده بود، خطر “ادامۀ انقلاب تحت دیکتاتوری پرولتاریا” و در نتیجه بازگشت از سوسیالیسم با انقلابی دیگر مورد ضدیت قرار گرفت. آگاهی در حال تبدیل شدن به قدرت مادی بود، تودهها برای محافظت و پیشبرد قدرت طبقاتی خود قیام کردند.
با مائوئیسم، نظریۀ انقلابی مارکسیسم-لنینیسم در حال تبدیل شدن به مرحلۀ مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم به عنوان علم عصر امپریالیسم و انقلابهای پرولتری بود. این خیزش باشکوه پرولتاریای بینالمللی و خلقهای تحت ستم نیم قرن نظریههای بهاصطلاح مارکسیست-لنینیستی را در جغرافیای ما نابود کرد. جنبش جوانان در ترکیه رهبران انقلابی را در شخصیت دنیز گزمیش، ماهر چایان و ابراهیم کایپاککایا به وجود آورد. و این رهبران انقلابی جوانان، انواع درکِ مستقر در درون نظم، همکاری طبقاتی و رفرمیستی را که از زمان تأسیس دولت ترکیه به نام انقلاب و کمونیسم مورد دفاع قرار میگرفت، در هم شکستند. رهبران جنبش انقلابی ۷۱ به خواستههای تودههای مردم برای رهایی از استثمار، آزادی، استقلال و سوسیالیسم پاسخ دادند. آنان به رهبران انقلابی مبارزات خلق تبدیل شدند. مبارزۀ تودهها رهبران خود را به وجود آورد.
در درون این مبارزه، ابراهیم کایپاککایا به عنوان نمایندۀ خط کمونیستی در مبارزات طبقاتی و جنبش انقلابی آن دوره ظاهر شد. مبنایی که ابراهیم کایپاککایا را از دیگر رهبران انقلابی متمایز میکند، موضع ایدئولوژیک و درک او از مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم است. به همین دلیل، ابراهیم کایپاککایا تجربه عملی خود را در مبارزۀ طبقاتی با علم مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم ترکیب کرد و توانست به تضادهای مبارزۀ طبقاتی در جغرافیای ما بر مبنایی علمی پاسخ دهد.
تزهای رفیق ابراهیم کایپاککایا در مورد مسئلۀ ملی کورد در برابر سیاست انکار، آسیمیلاسیون و نابودی ملت کورد و ملیتهای اقلیت در جغرافیای ما، بهویژه طبقات حاکمۀ تورک و کمالیسم، به عنوان ایدئولوژی بنیانگذار دولت آنها، ماهیت طبقاتی و فرآیند تاریخی دولت ترکیه، موضوع تضادها در سوسیالیسم و دیگر تزهای بسیار مهم، و همچنین درک حزب کمونیست تعیینکننده بوده و به عنوان محصول خط کمونیستی او شکل گرفته است. کایپاککایا با آگاهی از اینکه تنها راه برای رهبری مبارزۀ تودههای خلق تحت رهبری طبقۀ کارگر بر بنیانی درست، و تنها راه برای پیروزی این مبارزه، تشکیل حزب کمونیست بر مبنایی غیرقانونی با مبارزۀ مسلحانه است، تأسیس حزب کمونیست ترکیه/مارکسیست-لنینیست را رهبری کرد.
حزب ما که در ۲۴ آوریل ۱۹۷۲ تأسیس خود را به عنوان محصول، پیشتاز و قدرت سازماندهیشدۀ مبارزات طبقاتی خلقمان از ملتهای تورک و کورد، ملیتها و باورمندیهای اقلیت اعلام کرد، از این تاریخ تا به امروز در مبارزۀ طبقاتی تودهها شرکت کرده است. در پاسخ به فراخوان او که “روزهای سخت اما باشکوهی برای مبارزه در پیش داریم. با تمام وجود به دریای مبارزۀ طبقاتی پرتاب شویم!”، رفیق ابراهیم کایپاککایا این را شرطی وجودی برای خود میدانست: “هرجا که مقاومت و مبارزه وجود دارد، همانجا باش”.
حزب ما به عنوان نیروی سازماندهی و رهبری مبارزات تودهها موقعیتهایی را به دست آورد و همچنین شکستهای سازمانی را متحمل شد، اما همیشه پرچم سرخ را که توسط آن رفیق پیشرو برافراشته بود در اهتزاز نگاه داشت. در این مبارزه، حزب ما دهها کادر برجسته، صدها عضو و مبارز، بهویژه رهبر بنیانگذارمان را جاودانه ساخت. حزب ما با هزاران مجروح و دهها هزار هوادار، به ارادۀ خلقمان برای رهایی از استثمار، آزادی، استقلال و دموکراسی، خواست انقلاب و سوسیالیسم و مبارزه برای کمونیسم تبدیل شد.
در حالی که حزب ما وارد پنجاه و چهارمین سال مبارزات خود میشود، به مبارزات خلقمان در جغرافیایمان علیه انواع حملات فاشیستی، غصب حقوق و اعمال ظلم دولت حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی، و به مقاومت و اقداماتی که موانع را در هم شکست و روزهای متوالی خیابانها را رها نکرد، درود میفرستد. این مبارزه بار دیگر نشان میدهد که هیچ قدرتی نمیتواند مردم متحد و مبارز را شکست دهد. مردم سازمانیافته شکستناپذیرند.
حزب ما در حالی که وارد پنجاه و چهارمین سال مبارزات خود میشود، هدفش این خواهد بود که بخشی از مقاومت و مبارزۀ خلقمان باشد، از این مقاومتها و مبارزات درس بگیرد و آنها را به پیش ببرد. زیرا تا زمانی که حزب و تودهها وجود دارند، میتوان همۀ انواع معجزهها را به وجود آورد.
زنده باد حزب کمونیست ترکیه/مارکسیست-لنینیست (TKP-ML)، ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه (TİKKO)، اتحادیۀ جوانان مارکسیست-لنینیست ترکیه (TMLGB) و اتحادیۀ زنان کمونیست (KKB)
زنده باد مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم!
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.