گزارههای سرنگونی از زبان خودیهای حاکمیت ملایان
ضرورت امر تغییر و سرنگونی به اندازهیی بارز و برجسته شده است که خودیهای حاکمیت ملایان نیز از برشمردن گزارههای آن ابایی به خود راه نمیدهند.
روزنامه اعتماد از زبان محمد فاضلی، ضرورت تغییر و معضلات حاکمیت ملایان را در گزارههیا ۱۰گانه بیان داشته است.
فاضلی معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک و مدیر شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ در دولت اول روحانی بوده است. نگاهی به این گزارهها البته با قلمی متفاوت:
- انباشت مسائل و چشمانداز مبهم: کشور با انبوهی از مسائل پیچیده در حوزههای مختلف از جمله محیط زیست، اقتصاد، سیاست و روابط خارجی روبرو است. این چالشها چنان عمیق هستند که عبور از آنها به سادگی امکانپذیر نیست. به نظر میرسد ایران به «جامعهیی از مسائل حلنشده» تبدیل شده است و باید منتظر دو تا سه دهه سخت و پر از عدم قطعیت باشیم.
- فقدان راهحلهای پیشساخته: هیچ راهحل ساده و از پیشتعیینشدهیی برای مشکلات ایران وجود ندارد. هر راهحلی باید با اتکا به کنشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ و متناسب با شرایط پیچیده کنونی طراحی و اجرا شود. در حال حاضر، ارائه یک روایت واحد و بدون تناقض از وضعیت موجود، راهحلها و مسیر پیش رو برای توسعه اقتصادی، آزادی و توسعه سیاسی، چالشی بزرگ برای مقامات، گروههای سیاسی، نخبگان و تحلیلگران است.
- ناکارآمدی راهحلهای سادهانگارانه: در شرایط پیچیده کنونی، اتکا به راهحلهای سادهانگارانه مانند «رأی دادن یا تحریم انتخابات»، «مقاومت یا سازش» و… نه تنها راهگشا نیست، بلکه میتواند به تشدید مشکلات و بنبستهای موجود دامن بزند.
ادامه گزارههای دلالتکننده به سرنگونی از زبان خودیهای حکومت
فاضلی در ادامه گزارههای بحرانها و بالتاق سرنگونی ملایان را این گونه برجسته میکند
- نظام سیاسی «حکومت طبیعی پایه» با «نظم دسترسی محدود»: نظام سیاسی حاکم بر ایران را میتوان این گونه توصیف کرد که رانتهای قدرت و ثروت را در بین اعضای ائتلاف مسلط (متشکل از سیاسیون، نظامیان، ملایان، فعالان اقتصادی و فرهنگی) توزیع میکند. این نظم سیاسی، مانع از مشارکت فعال و آزادانه مردم در عرصههای اقتصادی و سیاسی شده است.
- تلاش ۱۲۰ ساله برای گذار از نظم دسترسی محدود: در ۱۲۰ سال گذشته، ایرانیان برای گذار از نظم دسترسی محدود «حکومت طبیعی» تلاشهای متعددی کردهاند که با موفقیتها و شکستهای نسبی همراه بوده است. عصیان، استیصال و کلافگی که جامعه ایران امروز تجربه میکند، انعکاس همین تلاشها و ناکامیها در طول تاریخ است.
- ضرورت برقراری توازن بین قدرت حکومت و جامعه: مسئله اصلی ایران امروز، یافتن راهی برای عبور از بنبستهای موجود و برقراری توازن بین قدرت حکومت و جامعه است. خروج از وضعیت صلح مسلح بین حکومت و جامعه، گامی اساسی در جهت حل مشکلات و حرکت به سوی توسعه و پیشرفت خواهد بود.
- تنوع گزینهها و ضرورت سنجش دقیق: گزینههای مختلفی از جمله همراهی با حکومت، مذاکره، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی و سرنگونی، روی میز حکومت و جامعه ایران قرار دارد. هر کدام از این گزینهها، هزینهها، فایدهها، امکانپذیری و مطلوبیت خاص خود را دارد. سادهانگاری در مورد این گزینهها و نادیدهگرفتن پیچیدگیهای موجود بیشتر تزویر است.
ترس سرنگونی و راه حلی که دیگر نیست!
- نقش ایدهپردازی، گفتوگو، هزینه پرداختن و بخت در ساختن آینده: مسیر آینده ایران در دو تا سه دهه پیش رو، مسیری پرنشیب و فراز خواهد بود که از طریق ترکیبی از ایدهپردازی، گفتوگو، هزینه پرداختن (به اشکال مختلف)، رقابت، منازعه و تا اندازهای بخت (در سیاست داخلی تا خارجی، تا روندهای اقتصادی و …) شکل خواهد گرفت. کنشگریهای مردم ایران در این مسیر نقش تعیینکنندهیی خواهد داشت. همبستگی و رقابت-همکاری بین حکومت و جامعه، مسیرهای پیش رو را تعیین میکنند.
- عدم قطعیت آینده و ضرورت گشودگی به دیدگاههای مختلف: هیچ کس نمیتواند با قاطعیت آینده را پیشبینی کند و همه نظرات و دیدگاهها در گذر زمان و در بوته تاریخ ارزیابی خواهند شد.
- ضرورت همبستگی و گفتوگو برای ساختن آیندهیی بهتر: با توجه به پیچیدگی چالشهای پیش روی ایران، اتکا به راهحلهای سادهانگارانه و کوتاهمدت راهگشا نخواهد بود. گذار از وضعیت کنونی و عبور از بنبستهای موجود، نیازمند همبستگی و گفتوگو بین تمام دلسوزان ایران است.
فاضلی در پایان ترس خود از سرنگونی را چنین بیان میدارد در شرایط کنونی، زمان عصبانیت و استیصال نیست، بلکه باید با هوشیاری و عقلانیت، مسیری روشن برای آینده ایران ترسیم کنیم.
مطلب و گزارههای مورد اذعان از سوی فاضلی، خود مبین و موید ضرورت تغییر و سرنگونی حاکمیت ملایان میباشد. امری که در سوخت و سوز آن هیچ سخنی نیست و زود آن نیز دیر شده است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.