۴۵ سال تباهی و ثروت بر بادرفته‌ی مردم ایران

۴۵ سال از استقرار حاکمیمت ملایان می‌گذرد. حاصل این ۴۵ سال سایه گستردن تباهی بر ایران و تاراج ثروت‌‌های مردم ایران بوده است.

سیاهه بلندتر از آن است که بتوان تباهی‌های ملایان را برشمرد. بر هر عرصه که انگشت بگذاریم رد پای تباهی و تباه‌کنندگان را می‌بینیم. از سیاست، تا اقتصاد، از اجتماع تا معیشت و…

روزی انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد امید مردم ایران، جایگزینی یک حکومت تکنوکرات و مردمی بود. حکومتی که در سایه آن پیشرفت، آبادانی و استقلال مردم ایران تضمین شود. اما خیلی زود جامعه ایران پی برد که از چاله دیکتاتوری سلطنتی درآمده و به چاه دیکتاتوری مذهبی افتاده است.

سالیان ابتدایی حاکمیت ملایان به تثبیت حاکمیت گذشت. نیروهای سیاسی، سازمان‌ها، احزاب و… ترقی‌خواه که پایگاه مردمی داشتند، قربانیان نخستین بودند.

زمانی که ملایان به بحران در زمینه تثبیت و یکپایگی خوردند، به جنگ خمینی‌ساخته با عراق روی آوردند. جنگ خارجی دستاویز ملایان قرار گرفت تا سرکوب داخلی پیش رود. در سایه این جنگ تمامی سازمان‌ها، احزاب و گروه‌‌های مترقی از صحنه سیاسی داخلی ایران حذف شدند.

بسیاری سرکوب و برخی دیگر به اجبار راه تبعید را برگزیدند. جنگ تا زمانی که خمینی فهمید می‌رود تا علیه حاکمیتش تمام شود، ادامه پیدا کرد. سازمان مجاهدین خلق، جنبش اصلی مقاومت ایران، با تشکیل یک ارتش در سال‌های پایانی جنگ، راه را بر جنگ‌افروزی خمینی بست. خمینی مجبور شد جام زهر آتس‌بس با عراق را سر بکشد.

پسا آتش‌بس نیز روند تباهی ادامه یافت. به مرور که پایه‌های حاکمیت ملایان تثبیت می‌شد، روند انقباض و یکپایگی نیز در دستور کار قرار گرفت. روندی که در دهه‌‌های بعد سیر تصاعدی گرفت و در دهه اول قرن پانزدهم به اوج رسید؛ روندی که این روزها شاهد آن هستیم.

تاراج ثروت‌های ایران برای کسب مماشات و برنامه اتمی

در جبهه خارجی نیز سیاست تشدید تنش در دستور کار ملایان قرار گرفت. ابتدا ملایان دریافتند که باید حربه یا اهرمی در دست داشته باشند که بتوانند با آن بازی کنند. یا بتوانند موجودیت خود را تضمین کنند. برای تضمین موجودیت برنامه بمب‌سازی اتمی در دستور کار ملایان قرار گرفت.

ملایان این گمان را داشتند که با هزینه‌های میلیارد دلاری و در صورت توانایی اتمی، می‌توانند حاکمیت خود را تثبیت کنند. سیاستی که روزگار مردم ایران را سیاه کرد. چند صد میلیارد دلار هزینه شد تا بمب اتمی ساخته شود. این پول بدون سر و صدا از کیسه و ثروت مردم ایران هزینه شد.

اما در میانه راه برنامه اتمی ملایان افشاء شد. باز هم این سازمان مجاهدین خلق بود که سد راه این سیاست ضدمردمی ملایان ایران شد. تحریم‌های سختی بر ملایان اعمال شد که ملایان تسمه آن را از گرده مردم ایران کشیده و می‌کشند.

به موازات برنامه اتمی، سیاست‌ تروریسم و دخالت‌های منطقه‌یی ملایان نیز در دستور کار قرار گرفت. سیاستی که از ابتدا مد نظر خمینی بود. بسط «انقلاب اسلامی» ملایان به کشورهای همجوار و منطقه.

البته این بهانه بود. اصل ماجرا ایجاد کمربندهای حائل در منطقه برای سد بستن در خارج از مرزهای ایران بود. آمریکا توسط ملایان و مزدبگیرانش به باتلاق جنگ عراق کشیده شد.

سرنگونی حکومت پیشین عراق، این کشور را به جولانگاه ملایان تبدیل کرد. کشورهای دیگر منطقه نیز مشمول این دست‌اندازی‌های شدند؛ لبنان، فلسطین، سوریه و این اواخر یمن.

سیاست‌های مداخله‌گرایانه ملایان در این کشورها، بخشی از سیاست کمربند حفاظتی برای ملایان بوده و است. دیگر کشورهای منطقه نیز که به مقابله به ملایان پرداختند، مورد غضب قرار گرفتند.

عربستان در رأس این کشورها بود. اما زمانی که ضرورت ایجاد کرد، ملایان به پابوس سعودی‌ها رفتند. این ضرورت را تحمیل اعتراضات گسترده داخلی بر ملایان تحمیل کرد.

ثروت‌‌اندوزی ملایان در مقابل فقر روزافزون مردم ایران

این سیاست‌ها تماما با صرف هزینه‌های هنگفت از ثروت‌های مردم ایران میسر شد. ثروت‌هایی که هنوز نیز روزمره خرج این سیاست‌های ملایان می‌شود تا آنان به عمر خویش ادامه دهند. از سوی دیگر خرج‌کرد این ثروت‌ها، باعث وضعیت اقتصادی فاجعه‌باری شده است که برای هر ایرانی، بی‌نیاز از توضیح است.

به موازات به قیمت فقر و فاقه مردم ایران، ملایان تا توانستند بر قدرت و ثروت‌اندوزی برای خود افزودند. آنانی که روزی بنیانگذارشان می‌گفت «حکومت مستضعفین» خواهند بود.

اما تمامی این سیاست‌ها مانع از آن نشد که بادهای تغییر به ایران نوزند. از سال ۱۳۹۶، بادهای تغییر به سوی سرزمین ایران وزیدن گرفته است. به فاصله ۵ سال، ۳ قیام و اعتراضات گسترده در ایران شکل گرفت. هر کدام از این اعتراضات به تنهایی بنیان حاکمیت ملایان را هدف قرار داده است. [انقلاب ایران توفنده به سمت پیروزی]

اما سرکوب عریان و سیاست مماشات بین‌المللی مانع از تغییر ملایان شد. این مماشات نیز به یمن بخشش بی‌ حد و حصر از ثروت‌های مردم ایران، نصیب ملایان شده است. اما یک قانون در این بین لایزال می‌نماید. یک سرزمین و مردمان آن ممکن است چندی به ضرب دشنه و سرنیزه، سرکوب شوند، اما تا ابد نمی‌توان ملتی را زیر یوغ استبداد نگاه داشت. تاریخ به این حقیقت گواه روشنی می‌دهد.

۴۵ سال از حاکمیت ملایان گذشته است، اما هیچ کس نمی‌تواند تضمین کند که ملایان ۴۶ سالگی حاکمیت خود را ببینند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)