اعدام‌ در ایران، مکانیسم حقوقی یا وسیله ارعاب؟

با افزایش‌ اعدام‌ها در حاکمیت خامنه‌ای ،مخالفت با اعدام‌ ولو به صورت ملایم اکنون به درون حکومت راه یافته است . کار به جایی رسیده که خودی‌های دیروز نظام نیز در مقابل این مجازات ضد انسانی علم مخالفت برافراشتند.

گفته می‌شود در حال حاضر در ۱۵۰ کشور از ۱۹۳کشور جهان، مجازات اعدام‌ یا لغو شده یا در عمل اجراء نمی‌شود. همواره نیز بر تعداد کشورهایی که به این جرگه می‌پیوندند، افزوده می‌شود. از سوی دیگر این مجازات عمدتا در کشورهایی چون چین، ‌ایران، عربستان، مصر،‌ عراق، ویتنام و… صورت می‌گیرد.

وجه اشتراک این کشورها دین یا ایدئولوژی‌شان نیست. بلکه ماهیت سیاسی حاکمان‌شان است. یعنی کشورهایی که حاکمانی مستبد بر آن حکم می‌رانند. یعنی قوانین جزائی در آن‌ها بر اساس منافع حاکمیتی اجراء می‌شود و نه جزاء.

علی‌الخصوص در این هیچ شکی نیست که اعدام‌ در حاکمیت ملایان، یک اقدام کیفری نیست. بلکه وسیله ارعاب مردم است. [افزایش اعدام به تنها ابزار بقای خامنه‌ای تبدیل شد؟]

در حال حاضر بحث‌ها بر سر کیفری ‌بودن آن نیز در سطح جهانی، این امر را به چالش جدی می‌کشد. اما در حاکمیت ملایان، کمافی‌السابق وسیله‌یی است برای حذف مخالفان و ارعاب افکار عمومی. از ابتدای استقرار ملایان در ایران، این امر مسبوق به سابقه است. سال‌های پایانی دهه ۶۰ و سال‌های دهه ۷۰، خصوصا سال ۶۷ و قتل عام ۶۷ موید این امر است.

حاکمیت ملایان برای سفیدسازی این جنایات، به احکام مذهبی و دینی استناد می‌کند. در حالی که آشکارا، در این مقوله دچار تحجر و دگماتیسم هستند. بگذریم که از این موضوع استفاده ابزاری می‌شود تا حذف‌ها، «مشروع» جلوه داده شوند.

استدلال  برخی از افراد جناح مغلوب حاکمیت در مخالفت با اعدام

در این بین برخی بر ناکارآمدی و فقدان بازدارندگی این حکم به عنوان مجازات انگشت می‌گذارند. نمونه محکومان مواد مخدر موید این استدلال می‌باشد. برخی نیز بر ناعادلانه‌بودن روند دادرسی در حاکمیت ملایان، استناد می‌کنند و اعدام را زیر علامت سوال می‌برند.

صرف نظر از ماهیت استدلال‌ها در مخالفت با اعدام باید به این نکته اشاره کرد که اکنون وقتی مخالفت با مجازات اعدام به درون حکومت راه یافته است، این بیانگر ضعف و طلسم شکستگی خامنه‌ای است. مخالفت باندهای حکومتی با یکدیگر معمولا به یک خط قرمز نزدیک نمی‌شد و آن عرصه سرکوب بود. اکنون در یک روز دو چهره شناخته شده باند مغلوب با رویکردی مشابه هم مخالفت‌شان را با اعدام لااقل به شکل کنونی بیرونی کردند.

بنابر این شدت اعدام‌ها در ماه‌ها و هفته‌های اخیر باعث شده است علاوه بر افکار عمومی ایرانیان و جهانیان، صدای برخی خودی‌های دیروز ملایان نیز درآید.

عمادالدین باقی و عباس عبدی در روزنامه هم‌میهن و اعتماد اخیرا به «نقد» موضوع اعدام‌ها در ایران پرداخته‌اند. اما به اصل موضوع نپرداخته‌اند. تنها عبدی اشارتی به این که، این موضوع نباید تبدیل به «ابزار ارعاب» شود، کرده است.

اما ندیده و ناگفته است که دهه‌‌هاست از این مجازات در حاکمیت ملایان به عنوان ابزار ارعاب سوء استفاده می‌شود. اینان استدلال‌های بعضا منطقی و بعضا غیرمنطقی را بر روی کاغذ ریخته‌اند. اما ماهیت آنان مانع از این می‌شود که بی‌پرده از جنایات ملایان تحت عنوان احکام دینی و مذهبی سخن برانند.

یک نکته در مورد اعدام‌های کنونی در آستانه نمایش انتخابات

از سویی یک نکته و یا سوال در مورد اعدام‌های اخیر قابل توجه است. آن این‌که در بداهه کنونی، که خامنه‌ای ضرورت مبرم به نمایش مشروعیت و انتخابات دارد، چرا دست به چنین اقداماتی می‌زند؟ نه این که چنین اقدامات و اعدام‌هایی، جامعه را نسبت به حاکمیت منزجر می‌کند؟!

یعنی آیا حاکمیت، خامنه‌ای، قضائیه و دیگرانش که بازارگرمی نمایش می‌‌کنند این را نمی‌دانند؟ در پاسخ به این سوال دو گزینه را می‌توان مطرح ساخت. اول این که ضرورت اعدام برای بقاء آنقدر تبدیل به عادت ملایان شده که دیگر جنبه تنفر آفرینی افکار عمومی ناشی از این اقدام برایشان معنایی ندارد.

استدلال دیگر در نقطه مقابل این استدلال قرار دارد. نگرانی از ریزش‌ها در بدنه‌ لرزان حاکمیت دیگر دلالتی است که می‌توان برای اعدام‌های مقطع کنونی برشمرد. بدین معنا که پسا اعتراضات ۱۴۰۱ و برای سرکوب جامعه در حال انفجار، اقدام به این اعدام‌ها می‌شود.

البته این گزینه نیز در سوت‌وکوری نمایش انتخابات معنی پیدا می‌کند. بدین معنا که خامنه‌ای و شرکاء از تحریم گسترده‌ انتخابات مطلعند. برای آنان بد نیست که رقبای‌ پیشین‌شان را حذف کنند تا «خالصان» وفادار به آنان، به هرم قدرت راه یابند. از این امر نیز آشکارا استقبال می‌کنند.

در این بین اما باید هوای نیروهای اندک بدنه خودشان را داشته باشند. به این معنی که بدنه وفادار به نظام از این اعدام‌ها، آشکارا استقبال می‌کند. چندی پیش پدر یکی از کشته‌شدگان حکومتی در اعتراضات ۱۴۰۱،‌ آشکارا طلبکار بیشتر اعدام‌ شدن معترضان بود. وی از «کم‌کاری» سران حاکمیت در این زمینه شکوه می‌کرد!!!

این البته نمونه‌یی کاملا قابل تعمیم به دیگر نیروهای وفادار به نظام است. از این رو ملایان در پاسخگویی به چنین طیفی، یعنی طیف وفادار به خود،‌ در این زمان،‌ اقدام به افزایش اعدام‌ها در آستانه نمایش انتخابات‌شان می‌کنند. در حالی که ظواهر قضیه چنانکه قید شد، به ضرر ملایان است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)