شروع مذاکرات دورسوم  این بار  با خط و نشان کشیدن و رجزخوانی های شدیدی تری ازسوی بازیگران همراه است:

خامنه ای دردقیقه ۹۰  با حمله شدید به اسرائیل و استکبار و اولاند و برخ کشیدن اقتدارخود و هشدار به عدم عبور از خط قرمزها توسط تیم مذاکره کننده و یادآوری اختیارات جزئی آنها درتجمع گسترده بسیجی ها، و زدودن بدفهمی ها از عقب نشینی قهرمانه و شیرفهم کردن همه نسبت به آن، کوشید که درآستانه این مذاکرات باصطلاح موقعیت تیم مذاکره کننده را  تقویت کرده و از موضع برد بردسخن بگوید. نباید فراموش کنیم که بزعم تیم مذاکره کننده برخوردهای اضافه خواهانه قدرت های بزرگ  موجب ناکامی مذاکرات قبلی شد. پرده برداری از پهباد جدید دراین مقطع و برخی سخنان و مانورها ی دیگر را باید بخشی از جنگ روانی پیرامون چالش های مذاکره هسته ای برای ابرازوجود از نقطه قوت و نه آن گونه که مذاکره کنندگان تصورمی کنند از موضع ضعف دانست. البته خامنه ای و سایرسران رژیم  خوب می دانندکه این مذاکرات در شرایط برابر صورت نمی گیرد  و قدرت های بزرگ با کشوری محاصره و تحریم شده که که در جنگ اقتصادی شکست خورده و ناگزیربه مذاکره و دادن امتیاز است مشغول مذاکره هستند و لاجرم تلاش می کند که کفه توازن نیرو را با تهدیدها ی توخالی برقرارکند. سخنان خامنه ای مبنی  بر این که درحوزه اقتصادی خطاهائی صورت گرفته اعتراف ضمنی به همین وضعیت دشواررژیم اسلامی است. جنگ روانی و حاشیه ای گاهی البته ازخود متن مهم ترمی شود و چه بسا آن را درسایه خود قراردهد و لحن سخن و یا حتی اقداماتی را سبب شود که برفضای سوء ظن ها بیفزاید و هیزم بیار کارشکنان  و مخالفان توافق بشود. چنان که حکومت اسلامی برخلاف گزارش آژانس که حاکی از توقف پیشرفت هسته ای درطی سه ماهه اخیربود و امتیازی برای ایران درچانه زنی محسوب می شد ناچارشد در آستانه مذاکرات برای ایجاد موازنه  آن را تکذیب کند و آن را به علل طبیعی این نوع فعالیت ها ارتباط دهد.

ازسوی دیگر اسرائیل که گوئی وجود پدیده ای بنام تهدید ایران هسته ای بخشی از هویت وجودی آن را تشکیل می دهد تمامی کوشش و توان خویش را برای به شکست کشاندن مذاکرات بکارگرفته است. حمایت و یا همسوئی  عربستان و امارات نیز بر ابعاد این کارشکنی ها افزوده است.

موضع هسته ای ایران و امکان وقوع تغییرسیاست در قبال آن موجب چالش ها و شکاف های مهمی درسطح منطقه، درون آمریکا و بین اسرائیل و آمریکا درحدی که سابقه نداشته است و در  درون اروپا و البته ایران شده است.

رقابت درونی قدرت های بزرگ، محافظه کاران هردو حزب آمریکا که خواهان نگهداشتن شمشیرتحریم های تازه برفرازمذکرات هستند  و نیز نقش فرانسه در ۵+۱ که برای کسب هژمونی سیاسی  در اروپا و نجات کشتی بحران زده اقتصادش دنبال نفوذ و رانت ویژه اقتصادی و سیاسی  در منطقه برای جبران ضعف اقتصادی اش می باشد  نیز عامل مهم دیگری در تنش زائی و اضافه های خواهی ها درمیزچانه زنی است. با این وجود وضعیت وخیم شرایط عمومی (جنگ سوریه و بحران مصر و عراق و برآمد القاعده و… ) از همه طرف ها می طلبد که گامی و توافقی ولو موقت صورت گیرد تا فرصت را  برای گام ها و پیشروی های بعدی بازکند. در غیاب چنین گامی چه بسا کنترل اوضاع آشفته منطقه بیش از پیش دشوارگردد. بهترین فرصت است که ازسوئی توافق های بدست آمده تاکنونی برسرمیزمذاکرات را به توافقی موقتی تبدیل کنند و درمسیرحرکت نقشه و گام های بعدی را بردارند.

تماس تلفنی کامرون با روحانی در لحظه ۹۰ که ظاهرا در سیاستی مغایر با فرانسه و درجهت توافقی موقت با دولت ایران که همراه با سیاست های جان کری پیش می رود نشان دهنده تلاش مشترک محورانگلیس و آمریکا درجهت دست یابی به نوعی توافق موقت و حداقلی است که از یکسو در ازاء دادن برخی امتیازات کوچک درمورد کاهش تحریم ها جلوی پیشروی تأسیسات هسته ای رژیم ایران را متوقف کند و از سوی دیگر زمینه برداشتن گام های بعدی را فراهم کند. چهارشرط اولاند نیز علیرغم سیاست های تندروانه و تهدید آمیزش جوری تنظیم شده است که می تواند قابل چانه زنی باشد.

مذاکرات هسته ای بدلیل گره خوردنش با صف آرائی های متضادمنطقه ای و جهانی و قطب بندی های داخلی هر کشور با پیچیدگی و معضلات عظیمی مواجه است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com