از سال ۱۹۴۷ با اعلام تشکیل کشور اسرائیل توسط قدرتهای سلطه گر و سپس اشغال سرزمین های فلسطینی شناخته شده توسط سازمان ملل، و راندن ساکنان آن، مردم فلسطین  با بحرانهای  گوناگون، از تحقیر،عدم برخورداری از حقوق اولیه و شهروندی هر انسان وفشارهای اقتصادی توسط نیروی اشغالگر تا فساد و استبداد حاکم بر کشورهای به اصطلاح مدافع آنها و نیز رهبران و سازمانهای   مدعی درگیرند. با این وجود کوشش می کنند هویت خود را نگاه داشته و در سرزمین خود امکان زندگی( روزمرگی) داشته باشند. امروز شاهد آنیم که بیش از دو میلیون نفرساکنان غزه که بدرستی به عنوان بزرگترین زندان بی سقف جهان  نامیده می شود و سالها است که تحت شدید ترین محاصره قرار دارند، با خشونتی وصف ناپذیر مواجهند،  در زیر گلوله های توپ و راکتهای مدرن اسرائیل  روزانه یا مجروح می شوند و یا جان می دهند و یا بی سر پناه و آواره می شوند.

جنگ به هر دلیلی رخ دهد، خشونت زا ضد حیات و مخرب است، جان انسانها بسیاری را می گیرد، بسیاری دچار نقص عضو، آواره و بی خانمان  می شوند وسایر موجودات و طبیعت  را تخریب می کند. وقتی میزان خشونت که بنا بر قاعده ناقض حق است  بطورسیستماتیک افرایش می یابد،به همان میزان، بر شدت و حدت نقض حقوق  می افزاید و فضا آنچنان آکنده از زور می شود که  ندای حق طلبان و پیامها  مبنی بر دست کشیدن ازاعمال خشونت، کشتارو نیز لزوم احترام به حقوق که  برخورداری از زیست در صلح یکی از آنها است  در آن کمتر شنیده می شود. 

آنچه در این میان باعث تعجب و تاسف است و افکار عمومی جهان را بهت زده کرده است، رفتار دولت های اروپایی و آمریکا می باشد که در یک سیاست یک بام و دوهوا،گویی نیروی عظیمی آنها را مجبور ساخته باشد،حقوق بشر و دمکراسی را نادیده گرفته و دستپاچه چه ازلحاظ مالی وخواه تسلیحاتی به یاری و توجیه خشونت اعمال شده از سوی اسرائیل بشتابند. گویی ابرقدرتی به اسرائیل حمله کرده واین کشورعاجز ازدفاع است و نه اینکه درعملیاتی تهاجمی هواپیماهایش شب و روز بر سر کودکان و زنان و مردان فلسطینی بمب می ریزند و شهر غزه را با خاک یکسان کرده اند. این دستپاچگی و حمایت همه جانبه دلیلی به جز ترس از دست دادن سلطه خودشان در منطقه نمی تواند داشته باشد.

هشدار

 بنا بر هشدار سازمانهای مدافع حقوق بشر و دیگر سازمانهای غیر دولتی که تا حدودی استقلال دارند اگر وجدان جهانی به خشونتهای اعمال شده توسط اسرائیل که به بهانه انتقامجویی از “حمله حماس”، درسرزمینهای اشغالی اعمال می کند و تا کنون بنا بر گزارش سازمان بهداشت جهانی منجر به کشته شدن بیش از ۷۰۰۰ هزارنفراز ساکن غزه  که بسیاری کودک نیز در میان آنان است( بنا بر آمار یونیسف بیش از۱۳۰۰کودک) شده  چشم بر بندد و اعتراض نکند فاجعه کشتاراین مردم بی گناه حتما ادامه خواهد یافت و نسل کشی فلسطینیان که برنامه اسرائیل اشغالگرو دردستور دولت آن است توسط  حکومت دست راستی وافراطی نتانیاهو سرعت می یابد.

امر واقع این است که منشاء اصلی خشونت حاکم بر منطقه خاورمیانه، اعمال سیاستهای سلطه جویانه دولت اسرائیل در منطقه و مخصوصا سلطه بر مردم فلسطین و رفتارغیر انسانی با آنان است.

.  دولت متجاوز اسرائیل، خواه با حکومتهای راستگر و یا “چپگرا”  هرگز به درخواستهای بین المللی مبنی بر محترم شمردن مرزهای ۱۹۶۷ که سازمان ملل تعیین کرده وقعی نمی نهد. علیرغم قطعنامه های محکومیت صادرشده ازسوی سازمان ملل، مرتب بااشغال سرزمینهای بیشتر، آواره کردن ساکنان آن و ساختن شهرک های یهودی نشین که اغلب ساکنان آن تا دندان مسلحند و تحت حمایت ارتش،تجاوز خود را گسترده میکند و در این تجاوزگری از حمایت کشورهای غربی به ویژه آمریکا برخورداراست.

جنگ، همچنین مقاومت در برابر سلطه گر، قوانین خود را دارد و درهیچ قاموس بین المللی حمله و تجاوز به حقوق شهروندان غیرنظامی مجاز نیست و شدیدا محکوم است.

از اینروما، مجامع اسلامی ایرانیان بنا بر اینکه حقوق، ذاتی انسان است و انسانها ورای عقیده و مرام، دین و مذهب از حقوق برابر برخوردارند مدافع حقوق انسانی مردم درفلسطین و نیزاسرائیل  هستیم.

ما مجامع اسلامی ایرانیان، بنا بر محترم شمردن حقوق ملی، اعمال و سیاستهای سلطه جویانه دولت اسرائیل در منطقه و مخصوصا سلطه بر مردم فلسطین را محکوم می کنیم. کار ما مجامع اسلامی ایرانیان و هر سازمان سیاسی و انسان آزادیخواه باید این باشد که سانسور یک طرفه ای که به نفع اسرائیل تجاوز گر توسط کشورهای غربی با اعمال فشار در رسانه ها حاکم کرده اند را بشکنند و نگذارند قرائتهای یک طرفه و جانب گرایانه دول غربی  گوش جهانیان را کر کنند، با انحراف افکار عمومی از واقعیت  فضا را آنگونه خاک آلود نگاه دارند تا حقیقت مظلومیت مردم فلسطین دردفاع از وطن و هویت خود به محاق  رود.

سکوت کردن در مقابل نقض حقوق بشر و بی عدالتی توجیه پذیر نیست.

 بیدار نگاه داشتن وجدان جهانی و مقابله با سانسوری که  همپیمانان اسرائیل اعمال می کنند کار ساده ای نیست و تلاش مداوم می طلبد ولی تنها راه بیرون آوردن حقیقت از پشت ابرهای سانسور و خشونت و تجاوز است.

 افکار عمومی جهان  بنا بر تجربه دریافته است  که، تا زمانی  سازمان ملل قدرت اجرایی ندارد و همه تصمیم گیریها ی قابل اجرا اسیر نفوذ و حق وتوی قدرتهای جهانی  در محدوده شورای امنیت است ،حقوق ملتها دستخوش منافع قدرتها می شود. لذا ضرورت مبرم دارد که بر مبنای حقوق ملل و نه منافع قدرتها، طرحی نو در انداخته شود. تا بدین ترتیب ملتها بتوانند به تصمیم گیریهای نهاد های بین المللی اعتماد کنند و انتظار دادخواهی عدالت خواهانه داشته باشند.

 چنانچه افکار عمومی جهان به حقوق پایه ای مردم فلسطین مبنی بر داشتن وطن مستقل واقف شد و اراده خود را برای پایان دادن به تجاوز و خشونت و نسل کشی فلسطینیان ابراز کرد، شایسته است که بر این مبنا حرکت کند که  یک دادگاه جهانی عادلانه و بدورازنفوذ قدرتهای غربی که دولت اسرائیل را برای اعمال نفوذ خود در خاورمیانه کاشته اند، تشکیل شود و بصورت اصولی به حق وطن داشتن مردم فلسطین و همه جنایات و تجاوزها و تحریمهایی که توسط اسرائیل نسبت به آنها اعمال شده و نیزهرگونه نقض حقوق بشر از هر جانب به میزانی که حقوق شهروندان غیر نظامی را تضییع کرده است ، رسیدگی کند.

ما کشتارو تحریم مردم  فلسطین و نسل کشی فلسطینیان را  توسط دولت اشغالگر اسرائیل ضد عرف جنگی و قوانین بین المللی در جهان می دانیم و محکوم می کنیم .

ما هر گونه خشونت و جنگ افروزی و سلب حقوق شهروندان غیر نظامی و یا گروگانگیری بیرون از چارچوب دفاع مشروع را از طرف گروههای مسلح و وابسته به کشورهای دیگر که جنگ افروزی را روش خود کرده اند ،محکوم می نماییم . گروگانگیری غیر نظامیان نه تنها عملی ضد حق است ، بلکه افکار عمومی جهان را جریحه دار و از حقوق مردم فلسطین بعنوان ملتی که مورد تجاوز قرار گرفته است منحرف می سازد و به هیچ وجه خدمتی به آرمان مردم فلطسین نیست.گروههای مسلح نیز باید به مردم خود و افکارعمومی جهان بابت سیاستهای اتخاذی خود وعواقبش پاسخگو باشند.

ما بعنوان ایرانیانی که بعد از تجربه قرار داریم و عواقب دهشتناک و خسارات عظیم  تجاوز عراق به وطن  و ادامه آن به مدت ۸ سال توسط نظام ولایت مطلقه فقیه را میدانیم، هم به قواعد منطبق بر حقوق در دفاع مشروع واقفیم ، و هم هر گونه زمینه سازی برای  کشاندن پای وطن به جنگی که قصد دارند دامنه اش را گسترش  دهند  چه از طرف نظام ولایت مطلقه فقیه باشد و یا  هرگونه دعوت مستقیم یا غیر مستقیم برخی وطن فروشان را برای حمله نظامی به ایران ، شدیدا محکوم می نماییم. فراموش نکنیم که  مردم ایران در جنبش “زن ،زندگی ،آزادی ” زندگی و حیات را فریاد می زدند و مسلما هر گونه درگیر کردن ایران با خشونت و جنگ هم مخالفت صریح با این خواست ملت در جنبش است و هم زمینه سرکوب ودر نطفه خفه کردن این جنبش انقلابی و مردمی  را در درون کشور توسط نظام استبدادی حاکم ،آنهم به بهانه جو جنگی فراهم می آورد.

مجامع اسلامی ایرانیان

۶ آبان ۱۴۰۲ برابر با ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳

آدرس تماس: dabirkhaneh@majame.com

سایت :majame.com

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)