وطن ما ایران تنها با طبیعت زنده امکان ادامه حیات وزیستی درخوررا برای مردمان این سرزمین را دارد.

سالهاست که طبیعت ایران خشک و خشکتر می شود.

امروزه حوضه‌های آبی مهم کشور مانند تالاب‌های ارومیه، بختگان، گاوخونی، پریشان و دیگر حوضه‌ها  و نیز رودخانه‌ها و سفره‌های آبی زیرزمینی در شرایط بحرانی قرار دارند و علت به وجود آمدن چنین وضعیتی تامین نشدن حق‌آبه آنها است. از جمله بین عوامل بروزاین بحران :

سد سازی بی‌رویه  است. من باب برای نمونه برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱۰۴ سد تعریف شده بود که از این تعداد ۵۶ سد در دست بهره‌برداری است و حق‌آبه مورد نیاز دریاچه در پشت این سدها ذخیره می‌شود. علاوه بر این سد‌ها ی احداث شده باید صدها چاه عمیق که اغلب بدون مجوزند که اطراف این دریاچه حفر شده است  را افزود.

وجود ۸۲ سد در حوضه آبریز تالاب انزلی خاطرنشان کرد که این امر موجب شده ارتفاع  سطح کنونی آب در این تالاب یک تا دو متر کاهش یابد.

همچنین حدود ۶ سد در حوزه آبریز تالاب گاوخونی احداث شد که این مسئله خشک شدن تالاب را به دنبال داشت، و روی حوضه آبریز تالاب بختگان نیز سه سد احداث شد که بیش از یک میلیارد متر مکعب حق‌آبه این تالاب را در خود ذخیره کرده است. یکی دیگر از قربانیان سدسازی‌های بی‌رویه، رودخانه کارون است که زمانی تنها رودخانه قابل کشتی‌رانی ایران محسوب می‌شد و اکنون با احداث ۲۴ سد در مسیر آبریزهای آن در شرایط بحرانی قرار دارد.

برداشتهای غیر اصولی و مافیایی از آبهای زیر زمینی در سیستم مافیای حاکم بر کشور یکی دیگر از عوامل ایجاد بحران آب در ایران و  خشکیده خشک شدن تالابها و دریاچه‌های ایران می باشد   است. آنهم آبی که امر واقع این است که آبهای سرزمینی متعلق به نسل امروز نیست بلکه متعلق به نسلهای بعدی این سرزمین نیز می باشد .

از سوی دیگر هر ساله شاهد سیلابهایی هستیم که برنامه‌ای برای مهار آنها موجود نیست و باعث خسارات فراوانی هم از نظر محیط زیستی و هم از منظر انسانی و مسکونی می گردند .

بعنوان نمونه دریاچه ارومیه که در حال خشکیدن است.

این فاجعه محیط زیستی مساوی با مرگ طبیعت در یکی از بهترین مناطق طبیعی کشور است. اخبار حاکی از آن هستند که سطح آب در این دریاچه در خرداد ماه و مرداد ماه سال جاری ۲۴  سانتی متر افت داشته است. افزایش سطح زیر کشت در این منطقه با روش‌های کشاورزی غیر پایدار و استفاده بسیار کم از روش آبیاری قطره ای  و زدن چاههای بیشمار غیر مجاز و مجاز در استفاده از سفره آبی این دریاچه و زدن سدهایی که باعث سر ریز شدن کمتر آب به این دریاچه می باشند از دلایل اصلی خشکیدن این بستر حیات منطقه گردیده اند هستند.

این خشک شدن  فاجعه علاوه بر تاثیرعمیق  برکم شدن  پوشش گیاهی منطقه ، بر وخیم شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی ساکنان منطقه نیز اثر گذاشته است  گذشاته است وهمچنین سلامت و شرایط زیستی مردم منطقه را با خطر ریزگردها و طوفانهای نمک  مواجه کرده است.

سالهاست که  متخصصین و مدافعان محیط زیست و مدافعین محیط زیست و مردم منطقه هشدارهای پی در پی در دفاع از حق حیات این دریاچه داده اند و اما نه تنها مسئولین نظام قادر به  ارائه برنامه‌ای کارآ در جهت احیای طبیعت و اجرایی شدن آن نیستند بلکه شهروندان و متخصصان محیط زیستی را که لب به اعتراض میگشایند مورد سرکوب قرار میگیرند. چه در حال حاضر بسیاری ازدوستداران محیط زیست وطن که به اتهامات واهی جاسوسی درزندانهای کشوربسرمی برند. نمی برند.

تالاب انزلی نیز دارد به بیماری مرگ به سرنوشت فاجعه بار دریاچه ارومیه نزدیک می شود. 

سلامت تالاب انزلی بعلت بی‌توجهی مسئولان نظام حاکم با سرازیر شدن ۷۲ دهنه فاضلاب خام به آن بخطرافتاده است.   مرگ تالاب انزلی یعنی مرگ ۵۲ گونه ماهی و ۲۶۴ نوع پرنده از مهاجر تا بومی که در این تالاب زندگی می کرده اند کرده و میکنند است.  از سویی ضعف مفرط  سیاست خارجی نظام استبدادی ولایت فقیه باعث شده که نتواند حقابه ایران را از رودخانه‌های مهم همچون هیرمند و سپید رود و ارس از کشورهای همسایه که آنها نیزبه نوبه خود با سدسازی‌های بسیار، مانع جریان پرطبیعی و تاریخی آب به  رودخانه‌های کشورایران شده اند را  بگیرد.

اگر امروز از حق حیات وطن  و طبیعت آن دفاع  نکنیم ، فردا با بیابانزایی‌های گسترده مواجه خواهیم شد و وطنی برای زندگی با برخورداری از  طبیعت  موجود نخواهد بود.

تغییرات ساختاری در روش آبیاری و بهره برداری از آن از سویی و قطع ید مافیای آب استفاده از آب در کل کشور از دیگر سو نیازضروری است تا بتوان ایران را دوباره سبز نمود ساخت.

ما مجامع اسلامی ایرانیان در دفاع از حق حیات طبیعت ایران هشدار می دهیم که استبداد حاکم بر کشور با باز گذاشتن دست مافیاها و رانت خواران در زمینه‌های مختلف وبویژه استفاده از منابع طبیعی، حیات ایران را به خطر انداخته است.

در آستانه سالگرد جنبش زن زندگی آزادی جا ی دارد از حق حیات وطن نیز دفاع شود تا بتوانیم در سطح ملی امکان زیست طبیعت ایران را ممکن نماییم .

 خاطر نشان می کنیم که دفاع از حقوق طبیعت که که لازمه حیات کرامتنمد و جدا از حقوق انسان نیست برعهده همگان و وظیفه‌ای عمومی است.

 

مجامع اسلامی ایرانیان

تاریخ  ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ برابر با  ۱۲ ستامبر ۲۰۲۳

 

آدرس دبیر خانه dabirkhaneh@majame.com

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)