بازشناسی حجاب و بی حجاب، داستان تکراری پر رنج های بشری از نبردهای توحشی لاتیسم و آخوندیسم و بقیه اراذل ضد بشری / اگر حوصله خوانش مطلب طولانی ندارید، خلاصه می گویم: اصطلاحاتی مانند “بی حجاب” و “با حجاب” فقط درست است، و این اصطلاحات مانند “بد حجاب”،”شل حجاب”،”کم حجاب” و امثالش مطلقا غلط است، حجاب طبق تعریف شرعیات آخوندیست های ادیان و مذاهب بویژه اسلامی و حتا غیره، پوشاندن تمام بدن زن تا صورت و مچ پا و دست است.
این حجاب شریعی (فقهی/آخوندیستی/ کاهنانی/…). پس صورت درست این است: هر زنی برخلاف این تعریف از حجاب شرعیات (آخوندیستی/ققهی/کاهنانی و…) پوشش داشته باشد، بی حجاب است و شاید اکثریت قاطع زن های ایران و بقیه موسوم به جهان اسلامی (؟!)، در عمل بی حجاب هستند.
این هم از همان بدبختی های بشریت است که برای مقاصد منفعت فردی و گروهکی بازی با کلمات می کنند، بر چیزی در عمل یا نمی توانند زن ها اجرا کنند یا نمی خواهند اجرا کنند به دلایل مختلف!
منتهی مشکل اینجاست این زن های بی حجاب (کم حجاب، شل حجاب، بدحجاب) گاهی مواقع از سر اجبار (یعنی ترس از اذیت مردان ناموس و غیرت پرست خانواده که شامل شوهر و برادر و پسران و…. می شود) و گاهی هم از سر گیجی و عدم درک این قضیه بدیهی و یا اجبار اجتماعی، اجبار اجتماعی شاید در برخی مواقع مهم تر دو عامل قبلی باشد.
اجبار اجتماعی خطر تعرض و اذیت از سوی هرزگان و یا سوءتفاهم (بدسگنال زبان بدن، موجب می شود کسی که دنبال شریک همسری عاطفی و نه لزوما برای ازدواج دائم باشد طرف اشتباهی بگیرد این مورد اشتابه شدن از اغلب مظلومان مردان مجرد تنها کم تجربه عنمدتا سن بالا اتفاق می افتد، این قضیه خانم بازها و دختربازهای حرفه ای هرزه به خوبی می دانند، به قول هرزگان خانم باز و دختر باز، مخ زدن و تور کردن هنر است و هنری مظلومالن مردان تنها کمتر این ضد هنر دارند!) ، از طرفی حجاب هنوز هم- حتی بعد قضیه مهسا امینی- نوعی پوشش تدافعی برای بسیاری از کارگران جنسی است.
کارگر جنسی در پوشش حجاب و عنوان متعه هنوز راحت تر به کار و معاش مشغولند، نقش کارگر جنسی در کاهش تنش های موقتی تنی و روانی مظلومان مردان مجرد ممکن موثر باشدف اما میزان بالای فقر و گرانی خدمات جنسی به همراه عوارض انحططا همه جانبه اجتماعی موجب می شود شادی اغلب مظلومان مرد تنها از استفاده از کارگر جنسی بگذرند، بویژه سوءاستفاده وحشیان و ضد بشری سرویس های جاسوسی تروریستی حکومتی و گروهکی معارض حکومتی و افراد مشکل دار روان پریش و عقده ای و انتقام گیر با سوءاستفاده ابزارهای رایج رسانه ای و ارتابطی، موبایل ها و دوربین ها نظارتی تهدید جدی علیه بشریت شده اند و نقش تشدید بی عدالتی جنسی و بردن جوامع عمیق تر در انحطاط های بیشتر! نقش وحشیانه مفاهیم ناموس پرستی و غیرت پرستی، این توحش های بازمانده از دوران ماقبل تاریخی جانورانی موسوم به نخستی ها و میمون سانان!
کارگری جنسی در ایران و جوامع مشابه موسوم به اسلامی(؟!) به شدت غیر حرفه ای و وحشیانه و میمون سانی است، سطح پایین کارگران جنسی و غیر حرفه ای بودن و توحش تعرض های اطلاعاتی موارد فول الذکر، صنف کارگر جنسی را نیز در محدودیت واداشته است. حفظ اسرار مشتری و عدم پرسش، خود مشتریان هم به شدت رفتار غیر حرفه ای هستند، به قدری برخی افراد بی تجربه هستندبه طوری که آنها کاگر جنسی گمان می کنند شبیه ساز دوست دختر هستند! یکی دلایل اصلی شدت بی عدالتی جنسی در رفتارهای غیر حرفه ای مشتریان می توان جست، اینکه حال یک مشتری به قدری خراب است که مراجعه به کارگر جنسی در چند دقیقه، فرصتی برای درد دل و بیان احساس تنهایی و ظلم های بخش بزرگی جامعه همچون وحوش میمون سان به او روا داشتند! او آن قدر پرت است که نمی داند گارگران جنسی در بهترین شاید حالت به یک نظر پلشت تحقیری گذار و منفعت طلبانه بی شرمانه ترحمی تحقیرآمیز می کنند و در بدترین حالت او را طعمه اخاذی و تیغ زدن بیشتر قرار می دهند! کارگران جنسی که خیلی زیاد هم خوابه شده اند با هر کسی و ناکسی، اغلب بی رحمی عجیبی دارند و گاه تا مرز نابود کردن اقتصادی مشتری قربانی پیش می روند، این کارگر اگر یک احمق مشتری به تورشان به خورد به راحتی نقش دوست دختر بازی کرده و تا تا جایی بتوانند طرف را تیغ می زنند و هیچ حد ومرزی برای استثمار قربانی ندارند، چرا که شاید اغلبی این کارگران جنسی خود معلول علت ظلم های دیگران هستند، موجوداتی بی روح به ظاهر و به شدت عقده ای و کینه ای هستند و م گاه رابطه جنسی کاسب کرانه رانه همچون روشی برای انتقام از مردان می دانند و عمل می کنئد!، قسمت تراژیک داستان این جا است بی رحمی ظلم مظلوم به ظلم شاهد می شویم، قربانی (کارگر جنسی) به مشتری (قربانی بی عدالتی جنسی) ظلم اقتصادی می کند و در حالی مقصران اصلی ریش خند به نمایش میمون سانی قربان بی عدالتی جنسی هستند!
در ایران هنوز علی رغم بالا رفتن نرخ خدمات جنسی کارگر جنسی زن، در کل مبلغ پایین نسبت به بسیاری جاهای مشهور جهان است و برای همین ایران یکی از جذاب ترین اماکن برای گردشگری جنسی است، هر چند آخوندیست ها مثل بقیه کارهایی نمایشی و نمادین پان اسلامی پان عربی حاضر قبول این حقایق نیستند و نخواهند بود!، چرا که از بدختی شان این چیزها جزء مصادیق مقدس و هوییت شان کرده اند!
یعنی خاک برشان که تمام آن عظمت ادعایی حکومتی و ایدئولوژی خودپنداشته شان به تارهای مو زنان بند است!
اما مسئله اجبار اجتماعی بسیار جدی است، احتمالا در اکثر اماکن و محلات ایران و کشورهای جهان بویژه مسوم به اسلامی، زندگی کردن حتی مرد با تک همسر زن خود یک کمدی تراژدی زشت و رنج آور جنسی است، بخش عمده ای از انرژی و وقت و سرمایه مادی و معنوی فکری و روانی مردان در ایران و شاید اغلب جهان صرف مواظبت از زن خود از تعرض یا دست درازی و اغفال سایر مردان است، و این معضل انگاری بعد چند صد هزار سال از ( با توجه بر فرضیه فرگشت) و این همه ادعاهای تمدن و فرهنگ و اخلاق و قانون نتوانسته این توحش دزدی- یعنی از استفاده جنسی زدن دیگران- را حل کند! سطور ذیل، بیانی از این داستان کمدی تراژیک و بسیار رنج آور و غم انگیز توحش دزدی به زن مردان دیگر است در نوع جانوری به نام بشر! اینجا منظور زن مردان، آن سوءتفاهم تملک نیست. اینجا چیزی قررا بوده در یک پیوند عاطفی- چه به صورت ازدواج دائم و یا هم بوید نامحدود که به غفلط موقت می نامند- است، به وضح می بینم مدعیان امپراتوری اسلامی شیعی ولایی دارند – سر درختان های آخته مظلومان بی عدالتی جنسی و توحش لاتیسم و آخوندیسم- به دار نابودی می رود که حاضر نیست به حق دسترسی به زن گردن نهد و نظامی و کشوری و مردمی (ملتی؟!) دارد به سرعت در سراشیب سریع نابودی می رود به خاطر یکی بدیهات نیاز بشری! چه شود آن روزی بگویند، کشور و مردمی سر داستان بی عدالتی جنسی به بای رفت!
بنا بر هر مصلحت اندیشی یا خیرخواهی تا کنون منتقدان سکوت کرده اند درباره حجاب (پوشش مورد پسند آخوندیست ها صرفا شامل آخوندیست های اسلامی اعم شیعه و سنی و غیره نمی شود و آخوندیسم نام عمومی فرقه های ضاله و ضد بشری است ممکن است بهانه هر دین و مذهبی و آیینی باشد زمانی به اسم کاهن و زمانی به اسم آخوند اسلامی، پان اسلامی پان عربی و…)، حجاب نوعی پوشش کلی تمام بدن بریا زن ها و برخی موارد برخی آخوندیست ها برلی مردان در نظر می گیرند. در آخر این سطور درباره آخوندیسم رایج کت و شلواری و کرواتی هم مطالبی می گویند. متاسفانه بخاطر سرکوب آزادی بیان و تروریسم سرکوب آزادی بیان از سوی حکومت های جهان علی رغم میل باطنی خودسانسوری کرده ام!
حجاب آخوندیستی پان اسلامی(فقهی/ شرعی)، که در ایران رایج است برخی معتقدند یا برگمانند ریشه در ایران پیش از ظهور و استیلای اسلام بر ایران بوده، این سخن که ایرانی جماعت حجاب پسند است چیز عجیبی نیست، کلماتی -که شخصا با آنها مشکل اساسی عقلانی و اخلاقی دارم- مانند ناموس و غیرت، یکی از ویژگی (به نوعی بدبختی)های مردمان ایران است و اجازه نیافته است کلید واژه و کلمات مناسب انتقالات پیام و ارائه منظور، حجاب -در نزد احتمالا اکثریت- مکمل ناموس پرستی و غیرت پرستی است در ایران، از جمله مردمانی که به شدت ناموس پرست و غیرت پرست و حجاب پرست هستند فرقه ضاله و ضد بشری لاتیسم و آخوندیسم در ایران است.
این فرقه ها یکی از وحشی ترین و ضد بشری ترین فرقه های ظاله در ایران و جهان است (در سایر کشورها و نقاط جهان نام های دیگری دارند) که در پشت ادا و اطوار کاذب خودنمایی قدرت و ثروت و خشونت هستند، و به شدت مبتذل در رسومات اجتماعی و آنتی سوشیال و در کلام و گفتار رکاکت کلامی هولناکی دارند، اما همیشه در پس ادعای جوانمردی مخفی شده اند، و احتمالا اغلب با خال کوبی و تتوکاری نمایش مبتذلی از استکبار و خودخواهی دارند.
با این وجود گرایش به نمایش جوانمردی موجب شده برخی محسنات خداپسندانه (به قول ناباواران به خدا، یعنی جهان شمولیات اخلاقی و بشردوستی) بنا بر غرایز متضاد درونی بشریت (خیر و شر) گاه بدون بخواهند یا بدانند به سمت جوانمردی و بشردوستی گرایش پیدا کنند، معمولا از میان این فرقه لات، بویژه در یام میانسالی به بعد، افراد گاه بسیار شریف مند و بشردوست ظهور می کند که کمتر میان مدعیان آخوندیستی ادیان و مذاهب و آته ئیست ها پیدا می شود!، گاه مردانی از میان فرقه لات مرتد می شوند به این فرقه، چنان در جوانمردی و انفاق و گذشت و نیکوکاری ظهور می کنند که حیرت می مانی واقعا که اینان زمانی چه کارها کرده یا معتقد بر آن بوده (و شاید هرگز آن بدکاری ها تا حد قتل نکرده باشند)، این هم نکاتی است نشان می دهد انم فرمول های شسته و رفته آخوندیسمی و اته ئیستی معنوی گرا چندان مطلق نیست، این احتمالا اقلیت مرتد به فرقه لاتیسم، سندی دیگری است که نبایست مطلق گرا بود و همه بشریت مطلق تیره و روشن دید، غرایز متضاد خیر و شر در وجود اذهان همگانی است، اما نمی شود به راحتی تشخیص داد آیا فلان لاتیسم واقعا مرتد شده به فرقه یا ریاکاری می کند، برخلاف ادعاهایشان مثل بقیه بشریت ریاکاری جزئی از همان غرایز متضاد است.
نقل بالا از فرقه لات ها این سخ که حجاب متعلق صرفا به فرقه های آخوندیست های ادیان و مذاهب بوده یا هست اشتباه است، حجاب در اصل ریشه در دوران ایپزود اول پیامبران خرد ( ما قبل تاریخ) بشریت دارد.
متاسفانه به دلایل خودسانسوری نمی توانم فعلا عین رکاکت این جماعت در گفتار بگویم!
از رسومات مردان (و کمتر زنان) فرقه لاتیسم، تبعیض سیستماتیک بین خود و دیگران است، آنهایی آخر لات بازی هستند یعنی در حالی به هیچ حد و مرز در دسترسی و و.بلکه تعرض به هیچ زنی قائل نیستند و نه تعهد به پیمان زناشویی ندارند، به هر زنی که خوششان بیاد تمایل دارند هم خوابه شوند و به برای این جنون و بمیاری سکسسیم و سادومازوخیستی حاضرند مرزهای ضد بشری امروزی عبور کنند، اینان فرقه ضاله اساسا اعتقادی به خانواده به معنی مدرن و پیشرفته ندارد، یعنی در حالی از زن هایی که متعلق به خود می دانند در برابر سایر مردها حفاظت می کنند (یعنی غیرت و ناموس پرستی)، حتی به زن های همدیگر هم رحم نمی کنند، هیچ دختر و زن و پسر و مردی هرگز نمی تواند در برابر این فرقه لاتیسم در امان باشد. این فرقه از افتخارت افرادش همین است که با چندین نفر هم خوابی (تعرض و یا هرزگی) کرده و به لیست و فهرستش اضافه کرده است. رکاکت کلامی در این فرقه چنان هرزه و بی مبالات است که شبانه روز فحش ناموسی و خواهر و مادر و دختر خود … و خطاب می کنند، براحتی به همدیگر می گونند مادر فلان شده، خواهر فلان شده،…
نکته مهم: تاثیر فرقه لاتیسم تقریبا بر تمام مردمان ایران و جهان تاثیر گذاشته و اساسا نگارنده هنوز در شک است این فرقه حاصل افراط رذایل در عموم است و یا این فرقه برآیند افراطی رذایل در بریت است و یا این فرقه بوجود آمده تکثیر و تبلیغ شده و بقیه تحت تاثیر قرار داده و حتی در وارونه کنشی اخلاقی، به انحطاط ضد اخلاقی عموم گرفتارند، چرا کمابیش در عموم همین رفتارها و گفتارها مشهود است، فرق مهم منحطان عمومی مردمان با فرقه لاتیسم در این است، لاتیست ها این رذایل منکر نمی شوند و حتی افتخار می کنند و به قول خودشان ریا نمی کنند و اما عموم یعنی مردمان دیگر این رذایل با انواع ترفندها و حقه ها پنهان کاری و ریا می کنند، دعوای اصلی فرقه لاتیسم با آخوندیسم و با مردم معمولی و خواص و اخص تر با آخوندیست ها سر همین قضیه است، لاتیسم می گویند آنی که شماید و ما هم هستیم، منتهی شما ریاکاری می کنید و ما نمی کنیم.
اما برخلاف سکولاری ها و سکولاری دمکراسی خواهان و مدعیان حقوق بشری(؟!)، حجاب صرفا امری قدسی و شرعی ادیان و مذاهب نیست، حجاب به نظر می رسد به دوران غیر طبیعی شدن بشریت از جانور طبیعی به غیر طبیعی ( بر اساس فرضیه فرگشت) بوده، زمانی- که بنا بر فرضیه فرگشت- نخستی سانانی از گونه خود جدا شده (میمون ها) و از میوه خواری به همه چیز خورای رفته و سپس با کشف چگونگی تهیه آتش مصنوعی (چخماقی) و خوردن مواد حاوی فسفری و غیره، تحولاتی در مغز ایجاد و د رنهایت توانایی مهاجرت از نواحی حاره و گرمسیری به نقاط سردسیری چون فلات های مرتفع ایران و آناتولی و تبت و اراضی های معتدله چهار فصلی و یا دو فصلی قاره ای و قطبی کردند، حجاب از همان زمان از حالت پوشش محافظ در برابر سرما تبدیل به نوعی شبه فرهنگ عرایز متضاد خیری و شری شده، و در ادامه تبدیل از هسته اجتماعات مادینه سالاری (چند مرد همسری) به نرینه سالاری (چند زنی همسری)، برای حفاظت و شدت غیریت و ناموسیت بوده است، همه اینها از مظاهر خروج چند صد هزار ساله بشریت از جانور طبیعی به غیر طبیعی است، امروزه ز تقریبا می توان گفت تمام بشریت جانوری غیر طبیعی است نسبت اجداد نخستین خود.
آنچه نگارنده بعنوان کردار طبیعی میان بشریت گفته، در ساحت کلی بشریت نسبت بشریت است وگرنه، اساس بشر جانتور غیر طبیعی نسبیت به کلیت طبیعت است. کاری اش نمی شود کرد، فاجعه غیر طبیعی شدن بشر احتمالا تا ابدیت و عدم کامل بشریت تا زمانی شاید برخورد هشاب سنگی کارساز نابود کننده یا مکیدن زمین به درون مرگ خورشیدی داستان این بشر هم تمام شود و آنچه مدعی اند تا هزران سال این رنج های بشری ادامه خواهد داشت مگر بالاخره بشریت بتواند به مشکلاتش فائق یابد و لحظه لذت بدون آزار در کنار یک دیگر بودن را تجربه کند.
پ.ن: به جای لاتیسم و آخوندیسم می توان هر یک از اسامی دیگر حرامیان گذاشت، این ایسمی هاف این پول پرستان، این تروریست ها، این جاسوسان، این متعرضان به حریم خصوصی، این دیکتاتوری سکولاری و غیر سکولاری و…
در حقیقت اساس جمهوری بدون دموکراسی نمی شود و دموکراسی بدون سکولاری، این شترگاوپلنگ منحوس و ضد بشری و عوام فریب و حتی خواص فریب سرمایه سالاری توحشی دین سالاری و غیر دین سالاری، نمی خواهند زیر بار حق بروند، هر عقب نشینی از حداقل های دستاوری مبارزاتی مردم معمولی، یک شکست سنگین در برابر لاتیسمی ها و آخوندیسمی ها و بقیه اراذل ضد بشری است.
پ.ن: و همچنان مدعیان ایدئولوژی و غافلان و منفعت طلبان پول پرست به گفتن چرندیات درباره خطرهای مواد مخدر و انفعال مردمان مشغولند، تا لاتیست ها و آخوندیست ها و بقیه اراذل ضد بشری کاسبی کنند به خون و جان و عمر و زندگی مردمان!
پ.ن: بایست بدانید هیچ حکم مطلقی درباره پوشش نیست، مردانی وحشت دارند و کاملا واقعی است این وحشت از توحش سایر مردان در محلات و نقاطی که امنیت ندارند، حجاب مسئله صرفا دینی و مذهبی و آخوندیستی ینست، حجاب حاصل توحش لاتیسم و آخوندیسم است، محصول غیر طبیعی شدن بشر. دردی عمیق از تلاش گونه غیر طبیعی شده بشر. مطلقا نمی شود حجاب را رَد کرد به معنای کلی پوشش و نه حجاب آخوندیستی، پوشش و محافظ از عوامل سرمایشی و گرمایشی تا خطرات اجتماعی و محلی وحوش در دردیدن زن دیگری.
پ.ن:
انحرافی از درباره حجاب شده، نام گذاری ایدئولوژیک بر آزادی پوشش در نیازهای طبیعی زندگی است با عنوان حجاب، این نیازها صرفا محافظ در برابر عوامل گرامایشی و سرمایشی و نور آفتاب و.. نیستند، محافظت در عوامل تهید کننده محیط اجتماعی و انحطاط فکری و اخلاقی و .. بسیاری از افرادف و موقعیت اجتماعت تحت تاثیر انحطاط برخی افرادی است (مثلا لاتیست ها). بارها قضیه دسترسی به زن و مسئله حاد کمبود دسترسی به زن های مجرد برای مردان مجرد تنها و تاکید بر اصل “هر کی با یکی” برای کاهش بی عدالتی جنسی.
اشتباهی برخی مرتکب می شود که چادر مشکی صرفا یک لباس ایدئولوژیگ فرقه تبهکار ج.ا ها ولایی می دانند، این تا حد زیاید درست است، اما چادر مشکی و برخی محصولات حجاب مانند مقنعه، در واقع نوعی تجارت بزرگ است، رانت بزرگ واردات پارچه مشکی.
در قضیه حج بارها هشدار دادم که امثالهم شک جدی دارم رابطه آشتی کنان و مصالحه بین جوا ها در ایران و سعودی ها خیلی وسیع باشد، نقش مافیای حج و درامدهای عظیم متذکر شدم، گفته شده امثالهم، گفته شده عربستان ۱۵۰ میلیارد دلار امریکا درامد داشته است از حج ۱۴۰۲! بله دین کاری خودش یک تجارت پرسود است!
در مورد چادر مشکی، گفته شده بیش از صد میلیون متر مربع نیاز است! عمده این واردات است، اخیرا یخشی کارتل بزرگ ج.ا اقدام ساخت کارخانه کرده است برای گرفتن بخشی بازار، این مسئله بغرنج تر کرده است، اگر تا دیروز مشکل مافیای واردات بود، اکنون مافیای تولیدکنندگان کارتل ج.ا ها است و این ها به شدت نفوذ دارند رد شرکت سهامی مافیایی ج.ا ولایی در ایران.
این نگون بختی و البته جهالت های تعصبی مردمان ایرن بودند متوجه عمق بلایی قررا بود بر سر خود نسل های آینده بیاورند در آن حماقت های ۱۳۵۷ و توده های میلیونی رای دهنده ۱۳۵۸ و ۱۳۶۰ قانون اساسی ج.ا و مشارکت های پیاپی در انتخابات های فرمایشی و استصوابی مشروعیت دهی به این شرکت سهامی مافیایی ظلم و جنایت فساد!
آنچه چادر و روسری و شبه مانتو (و نه مانتو) می گویند به صورت رنگارنگ و سازگار با طبیعت ورحیات پرنشاط و روان شناسی حواس پرتی جنسی و کاهش هیجان های شدید جنسی که منجر تعرض جنسی می شود، در تن زنان و دختران عشایر روستاییان و شهرهای کوچک- که امروزه رو به انقراض است این پوشش رنگارنگ- با چادر و مقعنه مشکی در تعارض است، بحث لباس فرم های ایدئولوژیک منحصر به پان اسلامی پان عربی ج.ا ها ولایی نیست، این نوع لباس فرم ها در دوره رضاشاه با عنوان کله پهلوی گرفته تا لباس های پان کُردیستی گروه های جدایی خواه (یا به قولی تجزیه طلب) و فدرالیست ها نیز است، اخیرا نوعی القای لباس ایدئولوژیک از سوی جریان جدایی طلب پان لُریسم و پان بخیتاری است که تحث تاثیر پان کُردیسم و پان عربیسم با لیاس فرم پان عربی شان، همگی دارند شبیه اسلاف پان کُردی و پان آریایی و… می کنند، در میان خرده پان دیگر در شسمال و مناطق مختلف ایران مشاهده است، این جماعت ضد بشری به هر چیزی فکر می کنند به غیر همزیستی و پذیرش تمدن جهانی، اصل تتوع آزادی پوشش و رنگارنگی و زیبایی و رحیات متنوع بشریت و… همین ها هستند با وجودی مخالف پرچم ج.ا در ایران هستند، حاضر نیستند به موقتا در دوره گذار پیشنهادی دوساله، با پرچم مربوط به دوره مشروطیت متحد باشند برای گذار و به قول خودشان براندازی ج.ا! اینها جماعت هزار و یک فرقه و متفرقند و عملا کارشان عمر دهی است به ج.ا ها در ایران، سرعت گیر هستند، تفرقه افکن هستند، ج.ا ولایی برای همین ۴۴ سال دوام آورده است!
نکته ها یادآوری: بارها گفتم ملاک اصلی درک آیا ج.ا ها قصد اصلاح و یا مصالحه مردمی یا مصالحه ملی) دراند و یا نه؟، بنگرید به بودجهف بودجه ۱۴۰۲ اعلام می کند ج.ا ولایی و شرکت سهامی دزدخانه ایران قصد اصلاح ندارد، اینها یا ایارن همچنان استثمار می کنند تا پوک و پوچ شود و یا عموم مردم انها به زیر بکشند، راه میانه نمی خواهند، بودجه ۱۴۰۲ و برنامه شبه کمونیستی و آخوندیستی ۵ ساله، برنامه های بلند مدت هستند باری غارت. اینها برنامه توسعه ایران نیستند، اینها برنامه های غارت و رانت اطلاعاتی لایه های مافیایی ج.ا و شرکای داخلی و خارجی هستند. بودجه های سالیانه برنامه ۵ ساله آیین نامه توزیع رانت و برنامه ریزی برای غارت هستند، وگرنه چرا با این همه اعلام بیفایده بودن ادامه بیش از ۸۰ هزار پروژه عمرانی، باز پول (چاپ شده تورم زا) به چاه های ویل پروژه های عمرانی کذایی می ریزند؟! چون اینها برای مردم چاه ویل اتلاف منابع هستند، اما برای شرکت سهامی مافیایا ج.ا ولایی، بهانه غارت هستند! غنی سازی هسته ای هم چاه ویلی است، وگرنه اصل دانش هسته ای حق همه کشورها است، دانش بازدارنگی دفاعی حق همه کشورها است. امثالهم مخالف این دانش ها نیستم.
حالا بیش از پیش متوجه می شوم چرا امثال محمد نوزی زاد (نقل به مضمون) گفت امضای برجام، ۲۵ سال عمردهی ج.ا است!، خیلی در ظاهر این کلام محمد نوزی زاد نگرفتند و حتی چه گفته اند با خودشان چرا کسی مدعی طرف داری از مردم و فرودستان است از تحریم دفاع می کند! نه! امثالهم از تحریم مردم ایران دفاع نمی کنیم، وقتی ثروت و منبع درامد مردمان (ملت) ایران در دستان حکمیت غارتگر است، و عملا بجز تحقیر یارانه (سوبسید) چیزی نصبیشان نمی شود و جند برابر آن سوبسید کذایی، بایست هزینه بیشتر تحمل کنند، این آخور درامد نقتی بایست بسته شود، پیشنهاد تهاتر و نظارت بین اللملی بر تبادلات ارزی با این حکومت غارت گر در واقع پیشنهاد امثالهم نبوده.
برخی در ظاهر مخالف ج.ا، خواسته یا ناخواسته نقش مشاور عمردهی به ج.ا دارند! این حقیقت تلخی است، منتقدان – حتی امثالهم- برخلاف میلمان در ارائه پیشنهاد ایده هایی می دهیم برای کمک به مردم، چون مردم معولی ناتوان هستند یا منفعل، سوءاستفاده گران از ج.ا تا جنایتکارن تررویست و ضد بشری داخلی و خارجی سوءاسقاده می کنند! ، اما ورش من بیشتر به نشر حق و قحقیقت هایی است به گمان مکینم هست، ویژگی نشر حق و قحقیقت همین است، اگر در سه حالت سکوت یا “وارنه کُنشی” در نهایت به زیان دشمنان ضد حقوق بشری است، عملا وقتی به پیشنهاد درست عمل می کنند هم به خودشان و هم بشریت نفع می رساند، ذات حقیقت و حق این است!مگر منتقد و پیشنهاد کنند- بنابر حقیقت انسانی اش- اشتباه کرده باشدو این اشتباه جزئی منتقدی بودن است. انسان ها معمولا شاتبه می کنندف قضیه سعی در کمر کردن اشتباه است.
سهام عدالتشان هم کذایی بوده، دروغ سهام عدالت!، چچرا که به دروغ بورس پیراهن عثمان می کنند و از ۵۰ میلیو.ن سهام دار می گیوند! برخی می گیوند بالغ بر کمابیش ۹۷% سهام متعلق به فرادستان ثروت مند عمده (احتمالا عمدتا اعضای شرکت سهامی مافایای ج.ا) است، ۴۵ میلیون تن سهام داران همان خرده سهام دارن هستند، ۵ میلیون تن سهام دارند بخش خصوصی پروار شده از رانت ها و فسادهیا دیگر هستند و چند هزار نفر اَبرسهام دارن مافیای ج.ا، و حقیقت تلخی است که اقتصاددان های خائن در ج.ا و نشخوارکنندگان نجاست های نهاهای بین اللملی سرمایه سالاری جهانی نمی گیوند. اقتضاددان های خائن را بنگرید و بشناسید به عناوین دکتری و ژست های شیک کرواتی، و یا فوکلی ها تا قمستی بی مو بدون عمامه با پیراهن های یقه آخوندی داخلی توجیه گر ایدئلوژی سرمایه سالاری هستند! و امثالهم به کمونیستی و پوپولستی و اینها متهم می کنند، در حالی بارها گفتم ضمن احترام به نیات بشردذوستی سوسیالیزم، معتقدم این ایدئولوژی ها چپ ورشکته اند مانند ایدئولوژی پان اسلامی تا سرمایه سالاری که به درتس و غلط کاپیتالیزم می گویند. اشاره به ظاهر شد، من بی هی وجه تظاهر و ظاهر به لباس نشانه قضاوت نمی دانم. هر کسی هر مدل لباسی می خواهد بپوشد، مگر عمدی داشته برای سرکوب و تحقیر دیگران (مثل دخترهای عقده ای مردان مجرد تنها تخقیر می کنند و آخر سر می روند می خوابند با لات ها)، به هیچ وجه نبایست در این سطحی نگری لباس افتاد، لباس پوشیدن حق همه است به هر شکلی دلشان می خواهد مگر قصد آزار ضد بشری داشته بانشد.
در واقع بدون اینکه امثالهم بتوانیم دشمنان ج.ا این تحریم اعمال کردند بخاطر خطری از ج.ا متحمل شدند، این تحریم امریکا و همدستان شرقی و غربی اش از برای خیرخواهی مردمان ایران نبوده- عدو سبب خیر شده- وگرنه همیشه طی این سال ها خواستار معافیت رسمی و علنی تبادلات کالاهای بشردوستانه و احتیاجات تولیدکنندگان داخلی کالاهای غیر نظامی بودیم، اما امپرالیست امریکایی و بقیه شرکایش توجهی نمی کنند، برای آنها مردمان ایران اهمیتی ندارند، عزیران امثالهم و دیگران در اثر تحریم کالاهای بشردوستانه در داخل ایران آسب دیدند یا جان دادند بر اثر تحریم های ظالمانه و جنایتکارانه و وحشیانه کالاهای بشردوستانه با عدم ترتیبات موثر جلوگیری از آسیب به مردم معمولی!
اوج جنایتکاری و ضد بشری امپرالیستی غربی وشرقی به بنید، هر وقت اعلام کمبودی در فلان کالا شد، بلافصله در داخل گران تر شد، میزان بالای جنایت امپرالیست اجنبی تحریم چی و همدستان داخلی و کاسبان تحریم بنگرید علیه مردمان معمولی داخل ایران!
پ.ن:
درباره ادعای فرضیه وجود لاتیسم، متکی به روایات شفاهی از میان مردم است، هنوز اسناد مکتوبی درخوری پیدا نکرده امثالهم، اما این فرقه به دلایل زیادی وجود دارد. لاتیست ها در طول تاریخ معاصر نقش بسیار برخی از انحطاط همه جانبه ایرانیان (امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و…، داشته اند، نقش مخرب این قرقه در انحطاط امنیت خانوادگی و تهدید و تعرض به زن های متاهل و اغفال انها و ضربات مهلکی به کانون خانواده می زنند، هتاکی و سطح پایین نزاکت اینها، با برجسته شدن توسط برای کاسبکاران سیاسی، موجب تاثیر پذیری نوجوانان و جوانان شده و یکی از مصائب امروز هستند، هر چند برخورد خشن و ضد حقوق بشری چندان مناسب نمی بینم، به نظر در حاکمیت آینده بایست یک سری راه های علمی با پددی لاتیسم پیگیری شود.
در مورد حاکمیت آینده که آرزو می کندم از نوع “فرمان روایی مردمی” باشد، اصلاح این افراد لاتیست مورد توجه قرار گیرد.
هشدار پیشنهادی دوباره که مردم در شوآف جدید انتخبات انتصاباتی غیر دموکراتیک شرکت نکنند، به احتمال قریب به یقین هیچ منطقی مشهودی دلیلی دیده نمی شود مردم در شوآف انتخابات ۱۴۰۲ شرکت کنند، در حالی رئویس شرکت سهامی مافیایی ج.ا ولایی هیچ زیر بار تغییرات بنیادین و به تعبیری انقلاب از بالا نشده، در این باره رسانه های نزدیک به خط اصلی تندروهای پان اسلامی پان عربی ولایی، بازی اتهام زنی به جناح کاذب “اصلاح طلبان و اعتدالیون” ج.ا ولایی می زند که می خواهند انتخابات تحریم کنند! در حالی که این یک بازی تبلیغاتی است برای گرم کردند تنور بشریت سوزی انتخابات دیکتاتوری است. اگر اندک کسانی آبرو و اعتنایی پیش مردم دارند از جمله معدود کسانی شخصا کمی از فعلا سخانشان خوشم امده مانند محسن رنانی و… وارد این بازی کثیف بشوند، به کل از سوی جامعه طرد می شوند، هر چند امثال اکبر گنجی سال هاست تز درگیری جناح از بالا و چانه زنی از پایین طرح کرده، اما دو بار دوران آخوند محمد خاتمی و آخوند حسن روحانی، این تز عملا اجرایی شد و همگان دیند هیچ تاثیری در بهبود فرمان روایی مردمی (غلط و یا درست موسوم به سکولار دموکراسی) نشد، همچنان حاکمیت مافیایی و رانتی و دزدی و ظلم جنایت و فساد ادامه دارد.
تنها راه حل، گذار به حاکمیت رژیم یا نظام “فرمان روای مردمی (سکولار دموکراسی) قابل تصور است و نقشی بایست در همراه کردم مردم و نیروهای مسلح کنند همگان، از جمله پیشنهاد گفتگوی اعضای خانواده نیروهای مسلح با عضوهایشان در نیوره های مسلح تا جدی به حمایت طرح “عفو عمومی مردمی (عفو ملی) از سوی مردم و حاکمام و .. باشند از عفو مفاسد اقتصادی تا امان نامه جلوگیری اعدام یا حبس و..، این عفو یکی راه حل سریع برای شکستن مقاومت گروه ها و افراد فاسد ذی نفوذ و حامی ج.ا است، چرا که این فرض است بخش بزرگی از این مقاومت ضد بشری ناشی از ترس از دست دادن منافع بدست آورده از ج.ا است، این هزینه فایده مردم درک کنند که مثلا یک تلیارد یورو به بخشند و از چند تلیارد یورو ادامه حکومت ج.ا جلوگیری کنند جدا بحث خسارت های جانی و عمری که اگر چند سال تداوم ج.ا باشد د رکنرا فزایش ریسک نابودی کامل ایران!، در مطالب قبلی گفتم نبایتس مردم خودشان بی گناه در قضیه برامدن و تداوم و این همه ظلم و جنایت و فساد مقصر ندانند، این تاوان و بهای رسیدن به چیزی بهتر است.
آچمز مردمان ایران و جهان، و راه های خروج از آچمز؟! در حال ویرایش و تکمیل
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/avangard
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.