«زمانی آزادی واقعی را لمس خواهیم کرد که خواهران و تمام یاران بی‌صدایمان از بند رها شوند»

به نام زن، زندگی، آزادی
ما زمانی یکدیگر را یافتیم که رخت سیاه بر تن داشتیم و خواستیم تا به یاری هم به سوی زندگی و آزادی برویم. ما از آغاز هم مجرم نبودیم که بخواهیم درخواست بخشودگی بدهیم. حالا که این عفو نمایشی اجرا شده است و ما «مشمول عفو» شده‌ایم، این آزادی کام ما را تلخ‌تر از پیش کرده است.

چرا که چهار نفر از خواهرانمان که در حصار دیوار زندان‌ها با هم نان می‌شکستیم و رویای آزادی می‌بافتیم، از دایره‌ی کسانی‌که پرونده‌شان بسته شده بیرون مانده‌اند و حبس‌های طولانی‌مدت زندگی شورانگیز آن‌ها را تهدید می‌کند: سمانه اصغری، الهه محمدی و نیلوفر حامدی همچنان در زندان‌اند و سروناز احمدی موقتا به قید وثیقه آزاد است.

بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر هستند که همچنان در معرض مجازات حبس، اعدام و دیگر مجازات‌ها قرار دارند. می‌دانیم که سیاست‌های امنیتی حاکم می‌کوشد زندانیان سیاسی را از هم تفکیک کند: بر اساس جغرافیا و منطقه زندگی، تعلق سیاسی و عقیدتی، حوزه فعالیت، موقعیت اقتصادی، به اصطلاح نام و نشان داشتن زندانی و دسترسی اطرافیان او به ابزارهای رسانه‌ای و مناسبات برساخته‌ی دیگر. ما این سیاست را شکل دیگری از بازتولید نابرابری می‌دانیم.

ما از ابتدای این راه شانه‌به‌شانه و دست‌به‌دست، همراه هم بوده‌ایم و زمانی آزادی واقعی را لمس خواهیم کرد که خواهران و تمام یاران بی‌صدایمان از بند رها شوند و سایه‌ی تهدیدهای امنیتی و رویه‌های غیرقانونی، بیش از این، بر زندگی آن‌ها سنگینی نکند.

ندا ناجی، آمنه زمانی، سپیده سالاروند، لیلا منصور، نازیلا معروفیان، صبا شعردوست

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)