خوانندگان را دعوت به تماشای تصاویری، هر چند دلخراش، از مناطق محرومی که شخصاً شاهد آنها بوده و در همراهی با سایر فعالان اجتماعی-مدنی در سالهای حضورم در ایران در این مناطق فعالیت داشته ام دعوت مینمایم.
پیشگفتار
با شنیدن نام ایران چه چیزی به ذهن مان خطور میکند؟ احتمالاً اتومبیلهای لوکس و پوشاک برند «ریچ کیدز آو تهران» در دورهی رژیم اسلامی و یا کراواتها و کت و شلوارهای زیبای دورهی شاه و یا زیباترین قالیهای ایرانی. اما ایران واقعی و فعلی من با اینها فاصله دارد! مردم من درد دارند!
بسیاری از ما با شنیدن انقلاب کنونی ایران عمدتاً به روابط بین المللی دولت بعدی ایران فکر میکنیم. هر چند این مورد از اهمیت بالایی برخوردار است و هیچ کس نمیتواند منکر تأثیر شگرف ایران در خاورمیانه، آسیا و حتی کل جهان شود، اما بیایید به صورت واقع بینانهای خود را آمادهی دوره بعد از گذار از رژیم اسلامی کنونی بنماییم چرا که مردم ما در شرایط بسیار دردناکی به سر میبرند.
رژیم کنونی ایران از تحریمها سوء استفاده کرد تا تفاوتهای طبقاتی در ایران را بیش از پیش تعمیق بخشد. پیش از پرداخت به جزییات این نوشتار، تمایل دارم تا از نامی درست برای تحولات اخیر در ایران استفاده کنم. چرا که بنظر میرسد بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی، چه در داخل و چه در خارج ایران، از اشتراک کافی در لفظ و قلم در رابطه با نام این تحولات برخوردار نمیباشند. از این روی در اینجا از واژهی انقلاب که در واقع اشاره دارد به «انقلاب زن، زندگی، آزادی» استفاده خواهم نمود. پیشتر حتی در اقدامی خودجوش مایلم تمامی فعالان سیاسی و مدنی داخل و خارج کشور عزیزمان، ایران، را در این خصوص دعوت به همبستگی و رواج هر چه بیشتر این واژه (انقلاب) نمایم.
گذری بر انقلاب زن، زندگی، آزادی – بین الملل
از پیشرفتهای شگرف این انقلاب در حوزهی بین الملل که بواسطه تلاشهای بی وقفهی هموطنانمان در خارج ایران دوش به دوش فعالان سیاسی و مدنی، من جمله اعضای تمامی گروهها و احزاب فعال مخالف رژیم اسلامی کنونی در ایران تاکنون به دست آمده است میتوان موارد ذیل را ذکر نمود: الف) جلسات مکرر پرچم داران این انقلاب در خارج از ایران با صاحبان قدرت در کشورهای اتحادیهی اروپا، بریتانیا، کانادا، امریکا و غیره در جهت اطلاع رسانیهای مکرر از فضای خفقان و هولناک کنونی در ایران و در پی آن درخواست قرار گرفتن نام سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که حافظ منافع انقلاب میباشد و نه ملّت ایران، در لیست سازمانهای تروریستی و نیز درخواست برای قطع هر چه سریعتر هر گونه تعامل سیاسی-اقتصادی با رژیم کنونی در ایران، ب) کمک به هموطنانمان در داخل ایران، که به حق صاحبان اصلی این انقلاب میباشند، جهت گذار از رژیم اسلامی حاضر با سرعتی بیش از پیش، پ) برگزاری و شرکت منظم در راهپیماییهای سراسری که موجبات دلگرمی هموطنانمان در ایران میباشد، پ) برپایی و شرکت در جلسات هم اندیشی مابین اعضای قدیمی تر احزاب سیاسی و دانشجویان آزادی خواه به منظور ایجاد یکپارچگی و همبستگی هر چه بیشتر بین تمامی ایرانیان مقیم خارج از کشور و غیره.
هر چند در اینجا لازم میدانم خاطرنشان کنم که موارد مذکور توجه قدرتها در کشورهای جهان آزاد را بیشتر معطوف به روابط بین الملل ایران بعد از رژیم اسلامی میسازد. بنابراین در این متن کوتاه سعی بر این بوده که بیشتر به احوالات داخلی ایران بلافاصله پس از گذار از رژیم کنونی بپردازیم. از این روی، این مهم حاصل نخواهد شد مگر از طریق آگاه سازی هر چه بیشتر پرچم داران و پیشتازان امور این انقلاب در داخل و خارج ایران از اوضاع اسفبار اخیر ملّت ایران بویژه طی سالهای پس از تحریم. چرا که زمام داران امور در رژیم ستمگر از تحریمهای جامعه جهانی علیه جمهوری اسلامی سوءاستفاده نمودند و با استفاده از ایجاد نا به سامانی در اقتصاد، بازار، حوزهی درمان و داروی ایران موجبات بهبود منافع شخصی خود و خانوادههای شان را فراهم کردند. از نمونههای بارز این سوءاستفادهها میتوان به نوسانهای اخیر بازار ارز و سکه، اختصاص انواع دارویی با کیفیت بالاتر (واکسن پی فایزر برای مقامات و آسترازنکا برای ملّت در دورهی کرونا) صرفاً برای مسئولین و نزدیکان ایشان و انحصار داروهای کمیاب برای شخص اول رژیم (دیکتاتور علی خامنه ای) و متحدان وی اشاره نمود.
گذری بر انقلاب زن، زندگی، آزادی – ملّی
از دیگر نکات حائز اهمیت در زمینهی آگاهی سازی از اوضاع نا به سامان اقصی نقاط ایران برای پیشتازان انقلاب ژن ژیان ئازادی با هدف بهبود امور درون میهنی بلافاصله پس از گذار از رژیم اسلامی، پرداختن به موضوع آشتی سازی ملّت در طبقات اقتصادی متفاوت با یکدیگر خواهد بود. دانش کافی از وجود مناطق محرومی که بوسیله رژیم ستمگر اسلامی از دید انظار عمومی برای سالها پنهان نگاه داشته شده بوده است برای سران «دولت بعد از گذار» از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مناطق، که همچنان نیز امکان جستجوی آنها از طریق نرم افزارهای مکان یابی غیرممکن میباشند، مراکز مناسبی برای ترویج خشم و خشونت در میان ساکنین این مناطق، ایجاد دگماتیسم (تعصب مذهبی)، تسهیل فرایند تفرقه افکنی میان اقوام مختلف ساکن این مناطق، که استراتژی اصلی رژیم اسلامی برای حکومت به ملّت است، را ایجاد مینمایند.
شکاف طبقاتی عمیقی که میان این مناطق در مقایسهی با سایر مناطق وجود دارد باعث ایجاد اندوهی عمیق در روحیهی کودکانی، که به انتخاب خودشان در آنجا متولد نشده و یا رشد نیافته اند، شده است و این امر بستر خوبی را برای تعلیم افرادی سنگدل که قادر به تفکر منطقی نمیباشند را در آینده فراهم میآورد. ردپای سازمان فاسد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که وظیفهای جز اطاعت کورکورانه از رهبر خود را ندارد در فرایند ایجاد تمامی نا به سامانیهای مذکور مشهود است و بنابراین قرارگرفتن نام این سازمان شبه نظامی در فهرست سازمانهای تروریستی خواستهی هر فرد، گروه، و یا حزب فعال مخالف رژیم اسلامی در داخل و یا خارج ایران میباشد.
در پایان، خوانندگان محترم را دعوت به تماشای تصاویری، هر چند دلخراش، از مناطق محرومی که شخصاً شاهد آنها بوده و در همراهی با سایر فعالان اجتماعی-مدنی در سالهای حضورم در ایران در این مناطق فعالیت داشته ام دعوت مینمایم. در پانویس عکسها نام منطقه نیز ذکر شده است؛ خواهشمند است موقعیت مکانهای نام برده را بوسیلهی نرم افزارهای مکان یابی جستجو نمایید و در صورت عدم دسترسی به مکان مذکور موقتاً به دیدن تصاویر بسنده نمایید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.