بیش از چهار دهه است که در سرتاسر میهن ما، کمتر کسی‌ست که از ترور، زندان، شکنجه، اعدام و به گونه‌ای خشونت برآمده از نظام جمهوری اسلامی، آسیب ندیده باشد. خسران‌ سرکوب حکومتی و خشونت نیروهای خودسر غیرحکومتی، بی‌‌شمارند.

کشتار فردی یا جمعی و هراس‌افکنی گسترده، یک سوی سیاست حذف دیگری در جامعه ما بوده است. سوی دیگر آن محروم کردن پاره‌های بزرگ جامعه به شکلی خودسرانه، بیدادگرانه و بیرحمانه از حقوق بنیادین خود است. از کمترین آسیب‌های حذف دیگری، چندپارگی جامعه و پراکندن دشمنی در میان گروه‌های اجتماعی گوناگون بوده است. 

یکبار، امید به آزادی در بهمنی سرد با قصاص و تقاص، به ناکامی کشیده شد. امروز بر بنیادِ تجربه‌ی تلخ تاریخ دریافته‌ایم که زندان، شکنجه و کشتار، کژراهه‌ی دموکراسی، آزادی و داد است؛ که بنیاد بیداد بر پنهان کردن واقعیت و محروم کردن مردم از حق آگاهی استوار می‌شود؛ زیرا مردمی که به یاد می‌آورند، کمتر قربانیِ جهل و ستم یا کارگزار ستم بر یکدیگر می‌شوند و حاکمیتِ خشونت و تبعیض را نمی‌پذیرند؛ که پنهان کردن حقیقت با هر دستاویزی حتا به بهانه‌ی «آشتی ملی» یا «برقراری صلح و دمکراسی»، پاک کردن حافظه و سوزاندن تاریخ است که به تکرار گذشته می‌انجامد. تا زمانی که تباهی به تمامی دانسته نشود، فرجام دادخواهی ممکن نمی‌شود: که «هرگز چنین مباد! ». 

اینک در میهن‌مان جنبش پیشرو و برابری‌خواه «زن زندگی آزادی» سربرآورده که از بنیادهایش دادخواهی و تلاش برای دستیابی به حق و عدالت است. بجاست تا برای پیشبرد این جنبش، آگاهی‌‌ها و ره‌آوردهای برآمده از تاریخ خویش را به‌کار بندیم. ما که بازماندگان بیش از چهار دهه خشونت و کشتار و تباهی هستیم و عزیزان‌مان به اعدام، قتل حکومتی و شکنجه محکوم شده‌اند؛ ما که به تناسب توان و امکان، برای پیشبرد دادخواهی تلاش کرده‌ایم، باید در این بزنگاه تاریخی با جسارت و صراحت، همزمان با پافشاری بر حقیقت و عدالت، خواهان پایبندی بی چون و چرا به حقوق بشر و کرامت انسان برای همگان باشیم؛ خواهان پایان دادن به شکنجه و اعدام حتا برای آمران و کارگزاران کشتار.

 باشد تا از این ضرورت زمان، مبنایی برای همبستگی بسازیم برای پیشبرد جنبش «زن زندگی آزادی».

ما امضا کنندگان این پیمان با پایبندی به تمام کنوانسیون‌ها و میثاق‌های جهانی ناظر بر رعایت حقوق بشر از امروز تا آن فردای امید، پایبندیم به :

– لغو مجازات اعدام در ایران. 

– دادخواهی با فرجام حقیقت و عدالت در هر موقعیت. این امر مستلزم همکاری و همیاری با نهادهای ملی و بین‌المللی برای روشن کردن همه حقایق درباره‌ی نقض فاحش حقوق بشر در ایران و به ویژه جنایت‌های سیاسی است که برخی از آنها مصداق بارز «جنایت علیه بشریت» هستند.

– پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایت‌های سیاسی.

– بازسازی و استقلال کامل دستگاه قضایی.

– مبارزه با فراموشی با پذیرش گوناگونی‌ روایت‌ها و تکوین دقیق حافظه‌ی تاریخی به دور از هر چشم‌پوشی.

 

بهمن ۱۴۰۱

باقر ابراهیم‌زاده، حامد اسماعیلیون، حمید اشتری، مهدی اصلانی، زیبا اعظمی، شهناز اکملی، اصغر ایزدی، منیره برادران، شهره بدیعی، لادن برومند، شعله پاکروان، مهسا پیریایی، زهره تنکابنی، سیروس جاویدی، اقدس جاویدی، فتان جوکار، گلرخ جهانگیری، صدیقه حاج محسن، علی حجت، امجد حسین پناهی، اکرم خاتم، نسیم خاکسار، آتنا دائمی، سعید دهقان، آناهیتا رحمانی، تقی رحمانی، ریبین رحمانی، میهن روستا، زری ریاحی، سیمین سامی کرمانی، نسرین ستوده، شکوفه سخی، سایه سعیدی سیرجانی، عبدالفتاح سلطانی، فرزانه سلطانی، مونا سیلاوی، آتش شاه‌کرمی، شهلا شفیق، شیراحمد شیرانی نارویی، سیما صاحبی، عباس صادقی، کیوان صمیمی، عصمت طالبی، شیرین عبادی، مریم عجم، رضا علامه‌زاده، ملائکه علم هولی، رضا علیجانی، همایون علیزاده، مسعود فتحی، پرستو فروهر، پروین فهیمی، مهین فهیمی، مرسده قائدی، عطیه قریشی، مهرانگیز کار، کاظم کردوانی، کاوه کرمانشاهی، رئوف کعبی، باربد گلشیری، عفت ماهباز، مهناز متین، شهرزاد مجاب، محبوبه مجتهد، مرسده محسنی، نرگس محمدی، پرویز مختاری، شهناز مرتب، ایرج مصداقی، محمود معمارنژاد، رضا معینی، رضوان مقدم، شورا مکارمی، ناصر مهاجر، شاهین نصیری، اکرم نقابی، حمید نوذری، محمدرضا نیکفر، وحید وحدت‌حق، عصمت وطن پرست، سعدیه وکیلی، شکوفه یداللهی.

حمایت، امضا و پیشنهاد‌ خود را به آدرس‌ ای‌میل زیر بفرستید
paymandadkhahi@gmail.com
«پیمان دادخواهی» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
توییتر
PaymanDadkhahi@
اینستاگرام
payman_dadkhahi

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)