ملعونان ضد بشری، این بیگانان گروگان گیر مردم ایران، کسانی همان داستان صهیون کذایی افراطی در لباس شیعه سلفی و انهای نژادپرست ضد ایرانی شده و عامل مزدور اجنبی و در توهمات آخرالزمانی هستند، در توهم انحرافی از شیعه اصیل ، سنی سلفی به اسم شیعه توی پاچه مردم عوام کردند و ۴۴ سال این کشور را به خاک ذلت و تباهی کشانددند تا اپوزیسیون پندار ایران-وطنفروش تا چپ و راست ضد ایرانی، درنده صفت هیولای اهریمن در پی آخرین تکه ایرانزمین نابود کننند، از علیل خامنه ای و ناسعید نا جلیلی نفوذی بدتر از صهیونی افراطی عزم جزم کردند که ایران را تبدیل به بدتر از کره شمای کند تا سلطنت کیشپرست و سازمان مجاهدین تروریست مزدور و تا امپرالیستهای شرقی و غربی، همه تان به درک بروید.
خاک بر سر ملتی و نیروهای مسلح بیغیرت تعلل کنند در کودتای ملی و براندازی سریع این حکومت دجال آخوندی ضد بشری!
خاک بر سر مردمی ناملتی و ننگ و مرگ بر تجزیه طلب پانی که هویت ایرانی پای منفت شخصی و مزدوران اربابان اربیلی و تل آویوی و سعودی قربانی میکنند از برای چند هزار دلار!
این شب به یاد همه اموات و روحان ایرانی هایده ناکام پخش کنید
ننگ بر این مردم بیغیرت و لعنت بر این حکومت انگلی اجنبی حاکم بر ایران ضد هویت ایرانی، لعنت بر امثال ناجلیلی بیشرف و ننگ بر اجنبی تحریمچی و لعنت بر هرچه ناجیب کاسب تحریم و ثروت و قدرت از مجاهد التقاطی و تا سلطنت بتپرست پهلوی و تجزیه طلب
چه کسانی “ج.ا” ایران را مجهز به بمب هستهای میخواهند و چه کسانی برجام مرده، چه کسانی غیر از اینها؟
https://en.wikipedia.org/wiki/Hayedeh
در متن ترانه هایده، در ظاهر از مستی و غیره میگوید، اما کلماتی است حال و روز درد مردم ایران است، شاه کلامهایش، از جنس درد دل است و البته کور دل ضد ایرانی نمیفهمد و دشمن ایرانیت به خودش نفهمی میزند چرا امثال تارنههای در میان مردم و ملت ایران این قدر محبوبیت دارد:
سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی
……………..
گه میکده امروز شده خونه تزویر
وای شده خونه تزویر
………………
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیریم و میخونیم سر ساقی سلامت
……………..
میگن مستی گناه به انگشت ملامت
باید مستها رو حد زد به شلاق ندامت
………………..
بسیار از ترنههای هایده دلنشنی است از درد و نقد میگوید، قومگرایان تجزیهطلب از آزادی زن میگویند، اما صدای زن ایرانی که به زبان ملی میانجی چند هزارساله فارسی ترانههای گوشنواز معنوی و روحنواز میخواند تهمت میزنند، پان قومگرا همچون فرقه گرا بیماری روانی نژادپستی دارند، یک آدم بیمار سلفی از جنیش شیعه انحرافی وج.ا تا پان قوم رایی که میت ایرانی قبول ندارد، با دروغگویی اش پیداست، از آزادی زن میگوید، از آزادی پوشش و عدم حجاب اجباری اما تحمل صدا زن فارسی گو ندارد، چرا برای او همه چیزوسیه است برای رسیدن به سه گانه اهرمنی سیاستبازان (قدرت و ثروت و موقعیت) ضروریت پیدا کن، برای کسب منافع نامشروع ضخصی، همان ملیت ساختگی سازمانهای جاسوسی فرامنطقهای قربانی میکنند؟، بیش از صد سال دراند از گویشها و گونههای ایرانی پارس، زبان و گروه قومی و سپس ملیت کذایی میسازند!
مثل اکثر نهادهای در دست امپرالیستها مزدوری اختلاف افکنی و جنگافروزی اند، مانند یونسکو، که عامل اختلاف افکن است، با پروژه ضد بشری و ضد صلح جهانی است، یعنی ثبت میراث ناملموس (از ثبت اسامی مشاهیر تا آثار فرهنگی ناملموس و غیر مادی مانند ورزش و هنر به نام یک شکور که اغلب جدا شده ایران بزرگ بودند که از دوره افشاریه از ایران جدا شدند ، در مناطق موسوم شرق اسلام (که شک جدی است در وجود چیزی امزوزه؟! چرا کلا امپراتوری نژادپرست عربی-اسلامیستی حتی یک قرن دوام نیاورد و تجزیه شدف چون به سرعت نژادپرستی پانعربیسم جایش گرفت، سم مهلک نژادپرستی امورز در قومگرایی ظهور کرده)، مردم سرخورده که بخشی از پروژههای ترکیبی اقتصادی تا سایسی و موسسات به ظاهر شرقشناسی فرنگی استاز بانشناسی و فولکلور، کارشان ملیتسازی کذایی است، هدف ساختن پیشینه برای ملیت کذایی باری تجزیه کشورهیا کهن همچون ایران، علی رغم تمام انتقادهایی به استبدادو ظلم فساد و جنایت ج.ا میشود این حکومت هیچ الگوی تبعیض قومی و اتنیکی (اصطلاحات دست ساخته اجانب فرنگی اهریمنی) ندارد، حکومت ج.ا یک حکومت انحرافی از سنت شیعه اصیل (سکولاریزه و ایرانیزه) است.
شیعه اصلیل، رسما با پایان نواب، سال ۳۲۹ که مصادف با تولد فرودسی بود، رسما اعلام شد که دیگر حکومت عرفی و بر اساس جدایی دین از سیاست است، که همن سولاریسم بود، امر شورا همان دمکراسی، امثالهم برای درک بهتر و جلوگیری تحریف سلفیهای شیعهنمای نوفذی در ج.ا نام حکمرانی مردمی یا فرمانروایی مردمی گذاشتم.
شیعه دوازده امامی که امام دوازدهمش با نا مدت نامعلوم غایب است، اسم معادل همان سکولار دمکراسی است، که بایست اخوند اگر میخواهند شغل اخوندی برگزیند تنها وظیفه اش رسیدگی با امور پریسش در و مشاوره در امور عبادی و کمک بهبود اخلاقیات و همزستی یمان مسلمان غیر مسلمان و در نهایت نقش منتقد از حکومت باشد در امور حققو بشری و فساد و ظلم و نه مداخله و تصاحب قدرت سایسی.
برای هیمن پیشنهاد شده خامنه ای تا هنوز فرصت دارند، با کمک سپاه یک شه کودتا با حمایت مردم آخوندیسم از ج.ا کنار بزنند و هدف اصلی شیعه یعنی برقررای حکومت سکولار دمکراسی و انتخباتی آزاد برقررا کنند، این شانس هم دانرد پادشاهی نمادین مشروطه و جمهوری پالمانی شوند. فرصتی که متاسفانه از دست میدهند، ایران به جای یک رفرم کم هزینه بودن و رفع تحریم با احیا برجام دست برداشتن پروژه بی خاصیت هسته ایف کتشار و جنگ داخلی و ریسک تجزیه، کشور از فساد ناکارمدی نجات دهند!
مثلا لازم نیست حتی همه این آخوندها کنار بزنند یا بیکار، خب عده ای صرفا تنها شغل آخوندی بلند، در مراکزی مذهبی مثل مسجد بکار بگارند و مزد هم بدهند، اما اگر مثلا کسی مثل ابراهیم رئسی مدعی حقوقانی است، لباس آخوندی برکند و لابس نرمال اکثر ایرانی یعنی کت و شلوار بپوشد و در محل کارش حاضر شود، رفرم آخوندیست زدایی کمار سختی ینست، حتی خود خامنه ای آن لباس به در کند، حتی به اسم رهبر!
این لباس آخوندی شده لباس ایدئلوژیک مثل همان لباس پانکِردیف لباس پانکِردی بر خلاف تاریخ حتی همین چند دهه اخیر، لباس برخی گروههای زبانی و محلی بود، مردمان ایرانی پارسی زبان همچون گورانی و اورامی و کرمانشاهی فیلی و لکی و سورانی و کرمانجی حتی از یک منطقه تا منطقه دیگر لابس محلی خاص خودشان داشتند، اکنون لباس آخوندی و لباس پانکُردی همزمان یکی عوامل ایدئولوژیک تفره هستند. لیا لباس فرمهای سیاسی ایدولوژیک تحمیلیف یادآور دیکتاتوری رضاشاهی یا کمونیستها استف قسمت مضحک و تراژیک اینجاست.
لباس شورشیان، اسلافان پانکُرددیسم، هیچ نشان از لباس فرم پانکُردی نیست!
این پانکُدریسم ضد بشری وضد فرهنگی وض د تمدنیف شعار آزادی میدهد، اما حتی اجازه آزادی در پوش مردم حلی ایرانی پارسی زبان نمیدهد! تحمیل پرچم جعلی جمهوری ارات عثمانی در منطقه حدود دریاچاه وان تکریه امروز تحمیل کرده بر مردم شمال عراق و حالا به کل مناطق ایرانی پارسی زبان غرب ایران ، آن هم دهن کجی وارون کرده رنگهای سه گانه و حذف شیر! در حالی خورسید نشانه ایین فرهنگی و نه دینی، مردمان باستان ایرانی و آرایی و ارتته است و به دلی وجود شیر در جنوب ایران بیشتر نقاط ایران که مجمسه شیر سنگی همدان در دوران مادها هم هست (فرقه جعلی پانکُردیسم دروغگو این یکی به نفهمی میزند که مادها هم مثل پارسیان و انشانیان هخامنشی و سایر مردم ایرانی شیر نماد شجاعت میدانند مانند مردم بخیتاری و لر بر مزار نیاکان میگذارند، حذف شیر و تنها خورشید و با پرچم سه رنگ وارونه، نشانه واضح ضدیت با اشتراکات فرهنگ ایرانی و نیاکان مشترک ایرانی است!
انکار هویت قومی و فلواکلوریک مردمان زازا در مرکز ترکیه و یا فیلی در شرق عراقف تازه اولین نشانههای شوونیسم و آپارتاید نزادپرستی پانکُردیسم است. اینها اگر در ایران به قدرت برسند ثل آخاندانهای بارازنی و تروریستهای پانکِردی سالها حمام خون و کشتار از منتقدان و افشاگران خواهند کرد و به زودر یشعار زن و آزادی و زندگی به تاریکخانه دروغهای دیگرشان خواهند برد، بای هیمن بسیاری ملیگراهای فرا قومی و صلحطلب و ضد خونت ایرانی از این شعارهای ساختگی اجانب و جریانهای تجزیه طلب استقبال نمیکنندف چون پیتش مملو دروغ و نیرنگ و دسیسه تجزیهطلبی است.
نکات جالب نماد شیر در چندین کشور اروپایی است، در حالی شیر در اروپا نبوده! همان در نوشته جات قبلی گفته شده، این نماد میترایی ایرانی همراه نماد شیر، به پرچم و نمادهای اروپایی راه یافته نشان مهاجرت مردم ایرانی و آریایی با اروپاییانو اختلاطشان پیش از آریایان اورالی و لاپن و اتروسکی و غیره و تشکیل اقوام و ملتهای نوین اوپایی مثل بالتواسلاو تا ژرمن و سلت و رومی و یونانی و.. است.
آریایی مفهوم نژادی نیست اصلا تمام بشریت یک نژاد هستند و ما ترجحیا تیره نژادی میگوییم بخاطر سوءاستفاده ای که نازیهای نژادپرست آلماتنی و نئونازیها میکنند علیه مردم همچون ایرانیان ترک زبان و عبری و عربی و…، قطعا عمده آرییان باستان در پیوند هم خویشی و زنتکی بوده و هستند بر اصر اختلاط بسیار، اما خود کلمه آرییه از ریشه ارتته است، اشاره به دوره طولانی موسم به توفان جمشید که به صورت توفان نوح و عذاب خدا امدهف بالا امدن آب در نواحی ساحلی دریاها و درچاه های داخلی و از بین رفتن تمدن کشاورزی هشت سال پیش که از دوازده هزار سال پیش ایجاد شد و کهن ترین تمدن و کشور جهان یعنی ایران بوجود آوردند، اریه ته کسانی از سرزمینهای پست جلکه ای و دشت ها به سمت مرتفع میروند، با خود هنر وفرهمگ (آرت) دارند، بخشی به سمت ارتافعات شمال عراق و شرق ترکیه امروزی میروند )عراق گونه معرب شده ایرانک است، یعنی ایران کوچک) و بخشی به شرق فلات ایران و پامیر و فرارود و قفقاز، به دلیل نزدکی همچنان از نظر زبانی زبان آریایی و پارسی و گوی و گونه های لهحگی اش کمابش همگرایی با زبان معیار مانجی فارسی حفط میکنند در هند زبان های جددی هنید و ارود دوباره همگرا شدند، در اردو بتا ۹۰% لغات مشترک با پارسی داردف این امپرالیسم بریتایی عامدا زبان فارسی برافکند تا این پیوستگی بین مردم هند و ایرانی ناود کند و همچنان به دسایسش این روباه امپرالیستی انگلیسی ادامه میدهد و اقدامات یونسکو زبان و قوم و ملیت سازی از این جرثومه ضد بشری امپرالیستی انگلساکسونی است! ،اما برخی با سامیان اولیه اختلاط و مثلا اقوام عبری و عرب و سایر سامیهای نوین مانند اکدی و آشوری و ارامی و شاماتی بوجود میاوردندف دو لفط عبری و عربی در دصل در همان اریه ته است. یک نمادهای عقدیت مردمان ایرانی آریایی پارسی، چلیپا است که عقیده چهار عنصر حیات دارد در تماد فرهنگهای متاثر مهاجرت بزرگ اول ایرانیان نفوذ دارد.
از لحاظ ظاهری مردم عبری و اسرائیلی و عرب و ایرانی و قفازی و انتاولی و بویژه شمال هندوستان (شبه قاره) و جنوب اروپا نزدیک بهم هستند و این تاثیر بالای تیره آریای در دورگه های این مناطق است. شاید کشفیات جدید امروزی که امثالهم میگویم از ژنتیک و فرهنگ و تاریخ صد سال زودتر گفته میشد آن فجایع هلوکاست و جنایات نازیها رخ نمیداد و میلیون آلمانی و یغره آلمانی فریب نازیسم نژادپرست ضد یهوید نمیخوردند!
اکنون هم یک اقلیت سلفی به سام شیعه و تندورهیا اسارئیل دارند همان اشتابهات تکرا میکنند و مردم ایران و اسرائی لو کشورهیا رعبی به جان هم میاندازند! مانع احیای برجام میشوند چون چند لابی مافیای داخل ایران و امریکا و اسرائیل منافع شخصی اش ترجیح میدهند بر منافع صلح کشورهای جهان منطقه غرب و آسیا و قفقاز و آسیاری مرکزی!
آر+ام خدش ریشه آریایی پارسی است، پسوند نسبت ام و اوم همگی در زبانهای هندواروپایی است. سام مخفق سامان است، باز به معنی آرام گرفتن ار بلا است.
البته چند بار دیگر قبل و بعد از تاریخبویمان ایرانی مهاجرت کردند. اما این مهاجرت بزرگ که در اسوره ها ایرانی به نام توفان جمشید و در اسوطره سامیان توفان نوح است و در واقع نوح و جمشید نام یک شخصیت احتمالا مشترک است، حال این شخصیت یک فرد بوده یا گروهی اعتقاد داشتند بایست جلگه ها اطراف رودهای دشت ترک کنند و خطر به زیر آب رفتن، طبق روال اسوره جات، حماسه و تمثیل و داستان و شاخ وبرگ دادن به داستانها جزئی از فولکلور روایی اسوره نقل از نسل به نسل دیگر است.
نوخ که به زبانهای دیگر نوآ امده، خودش ریشه ایرانی پارسی دارد مانند کلمات ارض و عرض که همان اریه ته است که در زبانهای هندواوپایی به گونه ارث و ارف آمده، جمشیده یا یما یمه باز صورت دیگری از تصمیم جمعی گروهی برای رفتن بالای ارتافعات و مهاجرت دارد.
نازیهای ضد بشری نژادپرست آلمانی و نئونازیها از این نماد سوءاستفاده کردندو اکنون یهودیان و بویژه تندروهایش موسم به صهیونیسم به نماد حمله میکنند د رحالیاین نماد مشترک نیاکان منطقه ما است ازجمله اعراب و عبریان یهودی! مثل این میماند یک مشتک ابله دانشمند خودشیفته و خودفروخته بمب اتم ساختند و جنایت هیروشیما و ناکازاکی ایجاد کردند، حالا بقیه کلا مخالف استفاده صح آمیز بشوند! آنها انرژی اتمی سوءاسفاده کردند، راه حلش حذف این علم نیست، بلکه اجازه دادن به استفاده درستش درامور انرزی تا پزشکی است، نماد چلیپا اتفقا باید همان بازماندگان و قربانیان جنایت نازیسم و هولوکاست باید در جای درستش یعنی فرهنگی و تارخی استفاده کنند بگویند نازی های دروغگو سوءاستفاده گر بودند. اتفاق بگویند آریای رنگ مشترگ اکثر رمدمان مناطق ترک زبان و هندواروپایی و سامی زبان است، اینها فرزندان نیاکان مشترک کهنترین کشور تمدن بشریت هستند و همه بای ایران حفظ میکنند، اگر سازمال ملل و شورای امنیت و یونسکو اندازه سر سوزنی صداقت دارد، باید تمام و کمال از تمامیت ارضی ایران حمایت عملی کرده و کلیت هویت و موجودیت ایران به عنوان میراث مشترک بشریت تضمین بقا دهند، کاری به وجود اقلیت نوفذی سلفی در ج.ا نداشته بانشد؟ ان جماعت خرمقدس سلفی انحرافی شیعه اصیل سکولاریزه، بایست کنار بروند و با اگاهی از این تفکرات شیطانی مغزشان سم زدایی شود.
در دوره مهاجرت بزرگ توفان، زبان آریایی پارسی، در زمانه جدایی بخش پیوندی و تصریفی بودف هنوز هم ویژگی پیونید و تصریف دارد، اما تصریفی در زبان سامیان شدیتر شد و در تُرکها که دورگه چینی-تبتی مغولی (شکل درتش مونگولی است و در ایران و خیل جاهای آن را مغولی میگویند، در حالی مغول نام مردم مغ+اول است، یعنی شاخع مغه یا موبذالن و برگزیدگان مذهبی زرتتسی و میترایی! برخی طوائف ایرانی پارسی زبان لقب مغول دارن و اما ربطی مونگول های چشم بادامی قلات گوبی ندارند در شرق آسیای مرکزی ندارند، مغ لقب مرشدان یا مبلغامان متیارئی و زرتشی است که پسوند نسبت اول که امروزه در لهجه فارسی شهر کردی و بخیتاری و برخی لهجه های فارسی مرکز و غرب ایران رایج نیز رایج است و شکل دیگر از آن در تُرکی و گویشهای موسوم به کُردی به صورت “لو” و یا “لی” امده و در انگلیسی قید و نسبت “لی” باقی است) با آرییان هستند پیوندی به صورت التصاقی تکامل یافتف اینها همه ریشه در ساختارهای زبان آریایی پارسی دارد.
اینها بر اسا سالها مطالعه در آثار نویسندان پژهشگر و اندیشمندان نامداری چون باطنی و بهار ملک شعرا و آشوری و فرشیدورد و درخشانی و مجیدی و رضا مرای و… به دست آمده
این معمای پروزه خمینی ایستت نمادین حذف لباس اخوندیسم در ماشغل غیر مذهبی از لشکری تا کشور، خودش اولین رفرم است. و فریب خوردگانش، هر روز نقاب سلفی بودن و ضدیت خودشان را با هویت ملی ایرانی و صلح آشکار میکنند، امیدوار باشیم لااقل خامنه ای وسپاه بهخه خودشان بایند و این سم مهلک از بدنه حکومت جدا کنند. این بخش موسوم به حق اللهی از مسئولیت پنداری حکومت ج.ا جدا کنند به مردم به بسپارند، این همه چیزی است تمام حکومتهای حتی اندکی هوشمند بودند از سعودی تا ترکیه و غیره جال خالی دادند بیخودی خودشان درگیر هزینه نکردند! وقت و انرژی و توان کارشناسی یک حکومت نرمال بایست به امر مسئولیتپذیری حقوق بشری مردم در داخل و کسب منافع ملی و حفاظت در خارج باشد.
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.