آیا اعدام برای ریختن قبح خونریزی است تا به سمت بعثی شدن برویم و سقف توقعات حقوق بشری جامعه پایین بیاید؟

به عقیده بنده این اعدام ها بیشتر جنبه تدافعی دارد تا تهاجمی

برای تحکیم جبهه هواداران رژیم و پیشگیری از ریزش بدنه و افزایش روحیه جبهه حکومتی است.

و این در اصل نشان دهنده این مطلب است که حکومت کارت های بازی را از دست داده و نمی تواند بازیگر تعیین کننده باشد و اتفاقا این یک زنگ خطر است برای سربازان پیاده ، که سنگرهایشان اکنون از دست می رود و صدای شکستن ستون های چوبی رژیم تئوکرات شنیده می‌شود. زیرا دیکتاتور مأیوس از سیطره بر جامعه تلاشها را تنها متمرکز بر حفظ اردوگاه خودی نموده است.

احتمال اعدام های پیاپی بعدی محتمل است ولی نمیتواند یک پروسه چند ماهه مضمن و یا یک طرح ضربتی بصورت اعدام فله ای به سبک سال ۶۷ باشد. احتمالا تا پایان دی‌ماه تعدادی اعدام انجام می شود و تأثیر آن بر توان بسیج نیرو برای مراسم های فرهنگی-مذهبی بعد از نماز جمعه و روز شهادت دختر پیامبر اسلام و بسیج نیروی سرکوب شهری سنجیده می شود و درصورت موفقیت این طرح، صدالبته جواب سوالی که در ابتدا پرسیده شد مثبت خواهد بود.

چگونه این طرح دیکتاتور ناکام می ماند؟

چنانچه تجمعات پرشور متمرکز برای خونخواهی بتواند به اقتدار ماشین سرکوب آسیب برساند و شخصیت صاحب فتوای اعدام را خرد کند، قطعا اعدامها مانند گشت ارشاد تا اطلاع ثانوی متوقف خواهند شد.

«فدراسیون لیبرال دموکرات چپ ایران»

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)