دهها مطلب در دو ماه اخیر به مناسبت تحولات داخلی- که از آن جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ یاد میشود- که جرقهاش در ظاهر با فاجعه مرگ خانم مهسا امینی آغاز شده، اما این بسترهای انفجاری شبیه بشکههای باروت، دههها سال انباشته شده از حاکمیت ایدئولوژیک آخوندیسم ضد بشری-ضد ایرانی-ضد حتی شیعه اصلاحگر، اما تا امروز حتی یکبار اشارهای به اخبار ورویدادهای حاشیهای و کم اهمیتی چون رویدادهای ورزشی نکردم مانند جام جهانی، بجز یکبار، آن هم سر موضعی دیگر!
در تاریخ نزیدک معاصر- یعنی همین صد سال و اندی اخیر بنگرید- که، مسابقات بین الملی ورزشی و غیر ورزشی به سبک نوین از المپیک ورزشی تا به صورت رشتههای ورزشی و رشتههای غلمی و اختراعات، مانند المپیکهای موسوم به ریاضی، شیمی و… و حتی جایزه نوبل، تقریبا همگی از سوی سرآمدان تمدن جدید (دولت-کشورهای موسوم به عربی) راه انداخته و رهبری و کنترل شده است، پشت این مسابقات به ظاهر خیرخواهانه با شعار صلح و دوستی و یا حمایت و تشویق به علم و عالمان و نخبگان، اهدافی نهفته است، در حقیقت کشورهایی که با زیرکی سیاسی و حکمرانی خوب توانسته اند قدرت اقتصادی و حتی هژمونی فرهنگی-رسانهای جهان را رهبری کنند، از این مسابقات برای تبلیغ و القای برتری فرهنگی تا کالاها و از طرفی شناسایی نخبگان کشورهای عقب مانده تا در حال توسعه و جذب آنها به کشورهای خودشان استفاده میکنند.
به طوری گفته شده ارزش مهاجرت و یا پناهندگی چند میلیون نفر نخبه علمی و فرهنگی و هنری (فرار مغزها) در این ۴۳ سال از ایران به سوی کشورهای عمدتا غربی، ارزش خسارتش به چند تریلیون یورو میرسد! یعنی اگر همین روز کل تحریمها برداشته و بدون فساد و باجدهی، ایران سالی دویست میلیارد دلار نفت و سایر محصولات صادر کند و در عوض در خوشبینانه ترین حالت، سالی پنجاه میلیاردش صرف سرمایه گذاری بر روی اقتصاد تا منابع انسانی کند، دهها سال طول خواهد کشید اندکی از این خسارت جبران کند! فاجعه حکومت ایدئولوژیک آخوندیستی و از جمله سیاست خارجی اشتباه راهبردی یعنی غرب-امریکا-اسرائیلستیزی هنوز کاملا روشن نشده است برای حتی بخشهای وطن دوست و ملی از جمله همان سپاهیان و بسیجیان خوشفکرتر بدانند چرا من نوعی پلان ج طرح میکنم تا بیش از این ایران در این باتلاق انحطاط ملی توسط حکومت آخوندیستی ج.ا درست شده بیشتر فرو نرود!
لینک پلان ج: آرمانیۀ نوین براندازی حاکمیت آخوندی (ج.ا.) بر ایران/ رستاخیز ملی به یاری نیروهای مسلح
از طرفی ما طی همین مدت، شاهد بودیم مثلا کشورهای رقیب بلوک غرب، یعنی بلوک شرق کمونیست، این نوع مسابقات برای اثبات برتری ایدئولوژیک نظام-رژیمهای سیاسی خودشان در نظر گرفتند، حتی کشورهای کوچکی مثل آلمان شرقی سابق گویا تا مرحله قهرمانی المیک هم پیش رفتند!ف اما در نهایت از آلمان شرقی تا شوروی امروز نیستند!
کدام یک از آن همه مدالهای قهرمانی ورزشی تا سایر مسابقات بین المللی این دولت-کشورها از نابودی و شکست در مقابل بلوک غرب که سرآمد تمدن جدید جهانی هستند توانست آنها از شکست کشوری-ملی و نابودی رژیم و حتی تمامیت ارضی کشورهایشان نجات دهد و یا لااقل اندکی کمک کند؟ جواب، میتوان گفت تقریبا هیچی!
اما در مقابل کشورهایی هم چندان در مسابقات ورزشی تعداد زیادی قهرمانی و اسم و رسمی ندارند، اما دارای اقتصادهای شکوفا و ساختار رژیم نسبیتا عادلانه و با کمترین میزان تبعیض و بالاترین میزان عدالت و نظم مبتنی بر قانونمندی منغطف خرد جمعی (سکولار دمکراسی) و غیر حاکمیت ایدئولوژیک و غیر استبدادی هستند.
لینک: جنگ اباطیل: تعارض رسیدن به دمکراسی با انحطاط آموزش و پرورش فساد عمدی در حکومت مافیایی ج.ا؟!
من شخصا حتی تواناییهای علمی-فناوری نظامی همین حکومت آخوندیستی در زمینه موشکی و پهپادی و دستاورهای هستهای و هوافضایی و برخی دیگر به مراتب ارزشمندتر از قهرمانی و یا کلا شرکت مسابقات ورزشی میدانم!
نه تنها من از این دستاوردهای مهم علمی-نظامی ایران- حتی در همین حکومتی مخالف و منتقد شدیدش هستم- خشنود هستمف بلکه باید موجب افتخار هر ایرانی اعم مخالف و موافق حکومت ج.ا باشد!
این دستاوردها علمی-نظامی حتی نصفش حقیقت باشد بر اساس انتقال فناوری یا ایجاد فناوری از درون کشور باشد و منجر به پرورش علمی و ایجاد زیرساختهای علمی-صنعتی شود، قطعا هم ارزش بالا در حفظ امنیت و بازدارنگی دارد برای فردای بعد از حکومت ج.ا و هم منبعی برای سرریز فناوری و دانش و نخبگان به صنایع غیر نظامی، به هیچ وجه نباید اینها مشکلی برای روشنفکران و منتقدان باشد از من نوعی تا بقیه.
ایران قوی از نظر علمی و نظامی، یعنی آمادهسازی جهش اقتصادی و توسعه و رفتن به سوی رفاه عمومی، منتها مشکل ما با این دستاوردها نیست، با سوءاستفاده ابزاری و ایدئولوژیک اقلیتی پخمه و نخبه فاسد حکومتی است که ایران منزوی کرده اند در غرب-امریکا-اسرائیلستیزی و کشور در مسیری قرار دادند حتی همان متحدان شرقی به ظاهر دوست با دشمنان خودساخته توسط ج.ا یعنی غربیان کشور در تحریم قرار دهند!
مشکل امثالهم با حکومت ج.ا این است، امثالهم افتخار خواهیم کرد ایران بتواند فناوری هستهای صلحآمیز در امور مختلف از کشاورزی و پزشکی تا لیزر و کاربردهای دیگر صنعتی داشته باشد، نانوفناوری، سلولهای بنیادی، مواد مرکب و فیبرکربن، ساخت موتورهای جت و توربینهای گازی، کشتیسازی حتی به اسم ناوجنگی باشد، ساخت ماهواره، و موشک هایپرسونیک بسازد، حتی اگر شرایط ایجاب کند موشک قارهپیما و زیردریایی اتمی بسازد، و قطعا ساخت ماهواره و وسایل پرتاب ماهواره ساختن جزء نیازها است، اما و اگر دارد!
این توسعه بخشهای نظامی و هواوفضایی بایست متوازن با توسعه سایر بخشها باشد، اگر کشوری توان ساخت موشک قارهپیما و پرتاب ماهواره و ساخت خود ماهواره دارد، باید بتواند لااقل در حد مونتاژ هم شده خودروی باکیفیت و ارزان و رقابتی با انواع مشابهش به اندازه نیاز مردم داخلش تولید کند، نه اینکه این وضع اسفبار فساد مافیای بازار سیاه دلالی خودرو امروز باشد! این فاجعه دلالی سرمایهداران خورد و کلان که به جای اینکه پول و سرمایههایشان در مسیر تولید و تجارت آزاد صادرات و واردات به اندازند، صرف دلالی و بازی کثیف تورمزایی و احتکار و گرانفروشی و کمفروشی و تقلب در کیفیت و اصالت و استاندارد کالاها میکنند همخوانی با آن دستاوردهای ادعایی علمی-نظامی ندارد! به مدت ۴۳ سال فرصت سوزی و نسل سوزی بر اثر سیاستهای ایدئولوژیک حاکمیت مفسده خیز و ناکرامد اقلیتی در توهم حکومت جهانی شیعه سلفی در رقابت با سنی سلفی! همین اندک چسبندگی عقیدتی شیعه اصلاحگر (سکولاریزه از زمان صفوی) را هم از بین برده و ایران را در معرض انحطاط و فروپاشی همبستگی ملی قرار دادند، شیعه و شیعه زادگان علاوه بر بریدگی از شیعه، در منجلاب بی اخلاقی و بی غیرتی نسبت به ملیت ایرانی دارند میشوند! این ننگ بزرگی است حتی مردمان ایرانی زبان لر و بخیتاری و… و مناطق فارسی زبان در شرق و مرکز و مردمان ایرانی زبان شمال دیگر اهمیت به نام ایران و خلیج فارس و تمامیت ارضی ندهند، همچون خری سوار ی مفت برای دشمنان وجودی ایران بدهند!
این ننگ بزرگی است کشوری بتواند ماهواره و ماهوارهبر بسازد، اما در دولت و مجلس فعلی، مافیاییهای از صنایع خودرو و لوازم خودرو تا تولیدکنندگان مواد عذایی و دارویی، اقدام به لابی و باندبازی و حیت از طریق احتکار کنند تا کالاهای خود چنان گران کنند که اکثریت جامعه از خرید سرباز زنند، بعد مثلا فلان کالای تولید داخلی صادرکنند و اما از بس گران است فلان کشور نخرد و پس بفرستد! این فاجعه اقتصادی ننگ بزرگی است، اگر تمام تیمهای ورزشی ایران پیروز شوند ارزشی ندارد اگر در صورتی که تولیدکننده و حتی واردکننده کالا در ایران دچار بنبست یا فساد در فعالیت باشد و کشور ایران بیش از یک درصد جمعیت دارا باشد، ولی کمتر از نیم درصد اقتصاد جهان دار باشد! این شکست واقعی است، اما اگر معادله اقتصادی برعکس شود مثلا با ایجاد رابطه و تعامل با کشورهای جهان از شرق تا غرب، از چین تا امریکا، فعالیت و مبادلات اقتصادی نرمال انجام شود، که لااقل به اندازه جمعیت کشور سهم در اقتصادی داشته باشد یعنی سهم بیش از یک درصد جهان، این پیروزی و قهرمانی حقیقی برای منافع ملی است.
بحث ورزش همگانی و تشویق مردم به ورزش و نرمش برای سلامتی یک امر شدیدا توصضیه شده است، هر چه ورزش و نرمش و زندگی سالم به دور مصرف مواد مضر و از طرفی داشتن رژیم غذایی سالم توصیه میشود، یک امر نیکو و پسندیده است.
اما هر چه قدر قوه تخدیر و تحمیری تیمهای ورزشی قهرمانی که از بودجه بیت المال خرج آنها میشود و حتی برخیشان از راه جذب اسپانسر خصوصی و تبلیغات هم نمیتوانند بودجهشان تامین کنند و دست درازی به بیت المال مردم ایران میکنند، اینها سربار و مضر هستند، شادیهای پرنوسان و گاه هیجانهای غیر قابل کنترل و تعصبات احمقانه و نابخردانه بر سر هواداری از فلان تیم و فلان رنگ تیمی، منجر به دعواهای خیابانی و چاقوکشی و کتککاری و حمله به اموال عمومی چون اتوبوسها و… میشود و حتی درکلکل کردنهای محفل دوستان تا میان همکلاسیهای مدارس و دانشگاهی و جاهای دیگر، موجب اختلاف و قهر و دعوا میان دوستان و آشنایان میشود، اینها همه مخرب و مضر برای سلامت روانی و جسمی است!
صلح حقیان: توهم فدرالیسم در سرزمینی که هنوز آماده ابتدائیات تمدن جدید و سکولاردمکراسی نیست!
این بخشی از همان انحطاط اجتماعی ملتی است که به جای توسعه و رشد همبستگی ملی ایرانی و فرهنگی و ادبی و اخلاقی و کار و تلاش و همدلی و همدردی در مصائب عمومی و طبیعی، به دنبال این خزعبلات و ضایعات بخش پلشت دنیای سرمایهداری رفته اند!
برخی دارند سوءاستفاده میکنند از اپوزیسیون تا پوزیسیون ج.ا که این اشخاص مشهور را به سمت خود کشانده تا از مواضع آنها طرفداری کنند!
این فقر شدید نخبگی همراه کاریزماتیک سیاسی-اجتماعی هم در داخل و هم خارج است، اینکه در حکومت آخوندیسم، چنان مبانی و پایههای زندگی سیاسی-اجتماعی و نهادهای آلترناتیو منتقد حاکمیت داخلی سرکوب کرده، که کشورهای متخاصم (دشمان خودساخته توسط حکومت آخوندیسم داخلی) را به استفاده و یا سوءاستفاده از به اصطلاح سلبریتیها کند، اشتباه برداشت نشود این افراد مشهور موسوم به سلبریتیها هم مانند همه مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مطالبه حق دارند.
اما چرا باید کشور بزرگی ایران مثل در داخل چنان از نهادها و احزاب آلترناتیو داخلی و نخبگان کاریزمایتک سیاسی-اجتماعی باسواد و پخته و کارکشته خالی شود، و یا چنان هژمونی سرکوب حکومتی باشد نخبگان سیاسی-اجتماعی به کنج خزیده از شدت ترس جان و غیره، که میداندار فعالیت سیاسی-اجتماعی سلبریتیها شوند. به درست یا غلط عدهای ادعا کنند بود و نبود ایران وابسته بودن حکومت ج.ا است، چون این حکومت با قدرت نظامی و اقتدار امنیتی-اطلاعاتیاش میتواند حافظ تمامیت ارضی و نظم و معاش همین حداقلی (وهرجند پراز خسارت و مصائب و فساد و رو به انحطاط اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و…) فعلی باشد و اگر سرنگون شود همین حداقلها هم نخواهد بود و کشور تبدیل به سوریه یا لیبی و افغانستان دیگری خواهد شد!
این انحطاط سیاسی نیز هم یکی دیگر از جنایات حکومت آخوندیسمی ج.ا است.
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.