بر لبه گذشته نشستم و به آینده نگاهی کردم،
ناگهان لحظه از راه رسید و گفت: از هم اکنون با من باش تا به آینده رسی!
دل نوشته: مانا نثاری
بهار ۱۳۸۵
Spring/2006
ایران-تهران
پنجشنبه, 3ام آذر, 1401
منبع این مطلب دل نوشته های شخصی ام!
نویسنده مطلب: مانا نثاریمطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
بر لبه گذشته نشستم و به آینده نگاهی کردم،
ناگهان لحظه از راه رسید و گفت: از هم اکنون با من باش تا به آینده رسی!
دل نوشته: مانا نثاری
بهار ۱۳۸۵
Spring/2006
ایران-تهران
دستهبندیها: تمام مطالب
برچسبها: ادبیات | شعر نو فارسی | مانا نثاری
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.