امسال احتمال سرنگونگی حکومت اقلیت (ج.ا) بر ایران کم است هر چند غیر ممکن نیست!، اما با ادامه جنبش اعتراضی غیر خشونت‌آمیز مردم- چه در سطح نرم رسانه ای و چه در سطح سخت میدانی (راهپیمایی و فعالیت مدنی) مثلا همین حرکات بدون خشونت مخالفت با حجاب اجباری و شریعت اجباری حاوی احکام و حدود خشن سنی سلفی (ضد شیعه اصلاحگرا!)، امروزه بهترین شیوه است.

سران و رئوس و مزدوران حکومت همچنان به دروغ متوسل می‌شوند!، آنها تعداد اندکی نفوذی مشکوک- که معلوم نیست از سوی تندروهای دواعشی گونه ج.ا هستند یا عوامل خارجی ضد ایرانی- منتسب به اکثریت مردم معترض به حاکمیت اکنده ظلم و فساد و جنایت می‌کند، حادثه دلخراش خانم مهسا امنییف تنها یک نقطه انفجار خشم و درد سرکوب شده ده‌ها ساله مردم از حاکمیت جاهلانه حکومت فرعونی-قارونی است که خواسته‌های فریب خوردگان تغییر پهلوی به ج.ا به بیراهه برد!
در سال ۱۳۵۷ مردم خواهان آزادی و آبادی و استقلال کشور بودند، خواهان دمکراسی و حقوق بشر و پایان حاکمیت امنیتی بر زندگی خصوصی و پایان زندانی کردن و شکنجه و اعدام و تبعید و تهدید منتقدان به شیوه حکمرانی و اداره کشور در زمان پهلوی بودند.

اما متاسفانه دیدند، آن آرمان و خواسته‌ها جایش به شعارهای مرگ بر فلان دولت و کشور خارجی داد و سفارت اشغال کرد و پرچم آتش زد و  بسیار کارهای ناشایست ضد دیپلماتیک، و نشان دادند هنوز فرق دولت داری یک کشور بزرگ و مهم مثل ایران را با سرگردگی یک گروهک چیرکی را نمی داند! جایش را به جاکمیت شعاری ایدئولوژی پرخسارت و تحریم‌سازی چهل و اندی ساله غرب-اسرائیل‌ستیزی داد! جایش به فساد آموزشی و مدرک‌فروشی مراکز خصوصی داد تا سمپات‌ها و مزدوران کم‌سواد حکومت با ظاهر قانونی، قانون آموزشی و استخدامی کشور دور بزنند و با عناوین کذای دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس و دکتری (اول در علوم انسانی و بعد بسیار خطرناکتر در علوم تجربی و مهندسی!) و با توصیه و پارتی وارد نهادها شوند!

امروزه اگر ناکارآمدی اقتصادی از تولید کارخانجات تا تجارت خارجی می‌بینیم، و اگر فاجعه ۴۰ ساله دروغی به نام خودروسازی و دیگر صنایع (با تحریم‌های ظالمانه و جنایتکارانه وحوش حاکمان امریکایی و غربی (و همراهی دولت‌های شرقی به ظاهر دوست ج.ا) ادعای دروغین خودکفایی و خوداکتایی به نمایش گذاشت، اینکه برای چندمین ثابت کرد وقتی حتی غول‌های مانند امریکا و اروپا و ژاپن و حتی چین قادر نیستند صد درصد در همه چیز خودکفا و خوداکتا بشوند و خودشان در جزیزه ایدئولوژیک محبوس کنند، ایرانی که از زمان انقلاب صنعتی دائما دستخوش تلاطم و بی ثباتی تغییر حکومت و تحویل استبدادها از قاجاری به پهلوی و به ج.تا شده! یعنی ۲۵۰ سال در کل تغییر حکومت استبدادی با نام‌های مختلف!

از حق نگذریم، به این معنی نیست در زمان قاجار یا پهلوی و ج.ا هیچ کار مثبتی نشده (از زمان امیر کبیر تا مصدق و هزاران شخص مشهور و گمنام خدوم ملت در آموزش و پرورش و علم صنعت و فرهنگ و تربیت معنوی و اخلاقی و عقلانیت و…)، مسئله میزان و سرعت پیشرفت مادی با کشورهای مشابه است، ایران به شدت از جایگاه واقعی اش عقب مانده است.

ایران نباید بیش از دو سومش مردمش در فقر باشند، نبایست این سیستم طبقاتی فقیر و غنی وجود داشته باشد، نباید فقر موجب گریز مردم از معنویت و اخلاق شود! نباید ایران با اکثریت دنیا رابطه اقتصادی نرمال نداشته باشد، نباید ایران اقتصاد زیر بیستم جهان باشد و ارزش پولش چننی دائم در حال سقوط، ایران حقش است جزء ده کشور نخست جهان و ارزش پولش بالاتر کشورهای جنوب خلیج فارس باشد، نباید نحبگان علمی و فنی و مهارتی ایرانی به بلاد اجنبی مهاجرت کنند! و بسیاری دیگر موارد این چنینی.
وقتی کشور در همه مردم بدون تبعیض، در دمکراسی و آبادی و آزادی و سعادت مادی و معنوی باشد، اساسا اکثریت قریب به اتفاق از حاکمیت ارضی خواهند بود و دیگر هر صدای تجزیه طلبی توسط مردم همان قوم جواب داده نمی‌شود و همه خواهان زندگی در ایران و با نام ایرانی خواهند بود.

عواقبت این جریان فزاینده فساد آموزشی مزمان با گسترش فزاینده فسادهای مالی و اقتصادی بود، عمده خبرها درز نمی‌کرد تا اندکی رقابت بین باندهای مافیایی قدرت-ثروت حرام اندوز جناحین تبهکار حکومتی و غیره، خبرها از افشای فسادها شروع شد، نخست چند میلیادر تومانی در دهه ۱۳۷۰ و بعد چند هزار میلیارد تومانی در دهه ۱۳۸۰ و سپس چند ده هزار میلیارد تومانی در ۱۳۹۰ و اکنون اخبار چند صد هزار میلیارد تومانی و می‌دانیم اینها اندک درز کرده و اندک کشفیات است و حجم فساد بسیار بالاتر از اینهاست!
این بود عاقبت ادعای انقلاب اسلامی و شیعه آخرالزمانی ولایی، حکومت‌هایی با ادعای نائبی امام زمان معصوم و الله خود را حق و همه مخالفان و منتقدان را باطل می‌دانند!

عاقبت حکومت‌های استبدادی نهایتش همین است، چه سکولار ( چه لیبرال کاپیتالیسم و چه کمونیستی و سوسیالیستی) باشد و چه تئوکرات (از کشیشی مسیحی تا آخوندی شیعی و سنی، از موبدی زرتشتی تا کاهنی بودایی و…)، فرقی نمی‌کند ماهیت حاکمیت استبداد با هر اسمی، عاقبتش همین است؛ حاکمیت ظلم، تبعیض، فساد و در نهایت جنایت و سرکوب معترضان و با تهمت اراذل و اوباش (قطعا اندک مشکوکانی دست به تخریب اموال عمومی و کشتن و مجروح کردن افراد از جمله پلیس و اخوند و… می‌کنند از امثالهم محکومند و جزئی معترضان اصلی نیستند)، اما اصل جنبش اعتراضی منکر شدند و آن را با اجانب و یا سرویس‌ها اجنبی و اوباش نسبت دادن خطای راهبردی است، همان خطای راهبرید امثال قذافی کرد در تهمت و تحقیر و سرکوب معترضان به چهل سال حاکمیت استبدایش اش!، صرفا خودفریبی و اشتباه راهبردی از سوی اندک اقلیت فعلا حامی حاکمیت ج.ا است.

اینکه هزاران نفر خطر ریسک جان می‌پذیرند و به خیابان می‌ریزند یعنی نقطه جوش استبداد ظلم و فساد و جنایت از خطوط قرمز تحمل عموم مردم گذشته است.
حالا دستگاه‌های پروپاگاندا و بعضا همان کسانی که موجب جرقع زنی این اعتراضت غم انگیز شده اند (مانند دواعشی گونه‌های گشت ارشادی و حامیان حجاب اجباری و آن شرعیت خشن سلفی گری انحرافی از تشیع اصلاحگر)، مدعی حضور ده میلیونی هستند!

اگر، جرئت دارد حکومتیان همان امنیت را برای معترضانش تضمین کند، فقط یک روز بگویند بدون خشونت و فقط بیایند در خیابان، آن وقت خواهید دید بیش از ۶۰ میلیون ایرانی در خیایان‌ها و اماکن مختلف در برابر شما اعتراض کنند به حکومت آکنده از ظلم و فساد و جنایتان!

این اعتراف به سکشت است، اعتراف تلخ حتی برای من نوعی، چرا چهل سال فرصت-نسل سوزی اصرار بر استبداد ایدئولوژیک انحرافی از شیعه اصلاحگر به مرحله رسید که ده میلیون از ۸۵ میلیون نفر بیاند از حاکمیت حمایت کنند، چه بسا برخی صرفا از سر ترس مانند کارمندان حکومتی و یا همان قماش مغزشویی خرمذهبی که ترسیده اند فردا مخالفان شریعت اجباری سفلی گری و حجاب اجباری، مجبور کنند مثل رضا میرپنج چادر از سر نوامس انها بردارند! نه! این هدف جنبش اعتراضی اصیل و مستقل داخل مردم ایران نیست.

جنبش اعتراضی مردم ایران خواهان آزادی اختیاری انتخاب سبک زندگی شخصی است، اما تمام خواسته‌هایشان این نیست و البته ازادی حقوق بشری اولین خواسته است، تا آزادی حقوق بشری نباشد بقیه خواسته تضمین برایشان وجود ندارد اجرایی شوند، مثل گذشته با وعده و شعار و بعد برعکس عمل می‌شود، مگر همین ابرام رئیسی با دولت و مجلس فرمایشی قول گشت ارشاد برای مدیران نداد و اما گشت ارشاد برای بانوان ادامه شد! قول آوردن ثروت ملت از نفت و غیره بر سفره نشد، اما یارانه کذایی سیصدی داد و عوض چند برابر هزینه‌ها بیشتر کرد.

اثبات شد حکومت در دستان مشتی کم‌سواد از یکی از  سخیف‌ترین باندهای جناح اصول گرا چقدر از نظر علمی و سواد سیاسی و ژئولگتیک و غیره در سطح نازل عقلانی و تجربی هستاند و درحقیقت مهد کودکی از اصول گرایان در مجلس و دولت و سایر نهادهای انتصابی نفوذ کردند و کشور در دست کودک‌مزاجان مغزشویی شده سلفی‌گری نفوذی در شیعه اصلاحگر تاریخی شده!

امروزه دستان سازندگان سلفی‌گری تکفیری داعش از آستین اصول‌گرایان نفوذی در ج.ا بیرون زده و به جان شیعه و شیعه زادگان افتاده است و هر روز دارد از باورمندان به شیعه امامیه ریزش می‌کند و اغلب به سمت ناخداباوری و کمتر به سمت سنی سلفی‌گری میروند!

چرا اگر قرار باشد شیعه اصلاحگرا تاریخی (در لفافه سکولارخواهانه) نسخه سنی سلفی‌گری باشد چرا شیعه بمانند؟، می‌روند به اورجینالش می پیوندند!

قول خنثی‌سازی تحریم کرد، اما تحریم خنثی نشد و برجام احیا نشد و کشور جولانگاه مافیای و دلای‌های حرام لقمه نوسان گیر شد!
و بارها فجایع رخداد، از دهه ۱۳۷۰ دارند جنایت می‌کنند به بهانه گشت ارشاد و مبارزه حجاب اجباری، فاجعه خانم مهسا امنیی نقطه انفجار آن همه انباشت ظلم در ملت بود، طیف گسترده خواسته‌های مردم از اقتصادی تا اجتماعی است. اینکه پاسپورت ایرانی اعتبار لااقل دوران پهلوی داشته باشد!

 

جنگ اباطیل: حکومت شیادان ۴۴ سال اینگونه حکمرانی می‌کند! تفرقه به انداز و…

اینکه مردم ایران برای سیاحت به خارج بروند و نه برای مهاجرت و با خود امید و سرمیاه علمی و مادی شان ببرند در کشور اجنبی مانند اماراتی که رسما تمامیت ارضی ایران و نام خلیج فارس به رسمیت نمی‌شناسد و چهل سال است هر بار رسما در شورای نژادپرستانه خلیج(فارس) رسما علیه تمامیت راضی ایران ادعا می‌کنند! بعد این حاکمیت ج.ا چهل سال است بهب هانه حمایت چند میلیون عرب، ایران به فلسطینی به مراتب بدتر کرده است! همان عرب سنی موسوم به فلسطینی که زدند زیر صلح با اسرائیل (می‌توانست این تراژدی منازعه اعراب و اسرائیل در دهه ۱۹۹۰ تمام شود و خاورمیانه به آرامش نسبی دائمی برسد) با تحریک امثال تندروهای ج.ا و از یک طرف امدند در کنار صدام علیه ایران جنگیدند! یک نمونه از خروارها نمونه تضاد و پارادوکس منافع ملی ایران با حکومت (ج.ا) مسلط بر ایران!
این ننگ است امارت بیابانی ۴۰ سال (امروز شده عروس بیابان!) پیش امروز شده گدایی اقامت نخبگان علمی و مادی ایران! در حالی همین شیوخ جنوب خلیج فارس زمانی با قایق اجاره ای پهلوی ها به دست بوسی پهلوی ها می آمدند و اکنون برخی‌شان شاخ شدند برای نابودی موجودیت ایران!

البته منظور تقابل سخت و تنش و قطع رابطه با آنها نیست، بلکه باید ایجاد رابطه دوستانه با تمام دنیا و ایجاد منافع مشترک اقتصادی مشابه آنچه که با چین و روسیه شده با غرب و از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس و بقیه دینا، چنان منافع مشترکی حاصل شود تا در فضای اعتماد و امنیت و اشتراک منافع اقتصادی، دیگر کسی به فکر تعرض و تخاصم علیه یکدیگر نباشد.

 

 

جنگ اباطیل: حاکمیت یکدست نابخردی!: پایداری‌های کم‌سوادهای ناراضی-دشمن‌تراش یا ملوک الطوائفی باطل‌های مفسد دنیاپرست ضد موجودیت ایرانی؟

جنگ اباطیل: راه حل موقت همزمان نجات ایران-خاورمیانه-غرب-شرق، آتش بس دوساله و آماده شدن برای شروع زندگی جهانی تازه!

 

برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane

 

نمونه دیگر نوشتارهای مشابه

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)