اعتراضات بازنشستگان و حکومت زیر ضرب

بعید می‌نماید لشکر اعتراضات بازنشستگان که چندی است راه کف خیابان را یاد گرفته‌‌اند دست از یقه حکومت ایران بردارند.

بازنشستگی در ذهن تداعی می‌کند دورانی را که انسانی بعد از یک عمر تلاش و خدمت به کشورش به سنین کهنسالی رسیده و باید باقی عمر خود را در آسایش و راحتی بگذراند.

حق طبیعی بازنشسته این است که از مزایای شغلی، شغلی که زمانی به آن مشغول بوده است استفاده نماید تا بتواند زندگی و تمشیت خود را بگذراند.

ممکن است برخی کاستی‌ها در امور باز نشستگان در هر کشوری باشد اما آنچه که در ایران امروز رخ می‌دهد تجسد و نمود جدید از نوعی غارتگری حکومتی است که اکثر بازنشستگان کشوری و لشگری را به رغم وجود بیماری کرونا و گرمای طاقت‌سوز هوا به کف خیابان‌ها کشیده است.

آن چنان که شاهد هستیم چند ماهی است اعتراضات بازنشستگان در اعتراض به پاسخ نیافتن مطالبات‌شان در کف خیابان در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد و هر روزه شعارهای آنها رادیکال‌تر شده به نحوی که در روزهای اخیر بازنشستگان رئیسی و خامنه‌ای را آماج شعارها و اعتراضات خود قرار داده‌‌اند. [اعتراضات سراسری بازنشستگان تامین اجتماعی، تبریز با شعار مرگ بر رییسی]

براستی پشت پرده اعتراضات بازنشستگان چیست و چرا کهنسالانی که باید دوران آرامش و زندگی راحت خود را بگذرانند این چنین آواره خیابان می‌شوند؟

تغییر مصوبه شورای عالی کار توسط دولت رئیسی

به عنوان یکی از این  دلایل دولت ابراهیم رئیسی در یک اقدام بی‌سابقه مصوبه شورای عالی کار را متناسب با منافع خود تغییر داده و یک تصمیم خودسرانه گرفته است با این عنوان که ایجاد عدالت و برابری در رفاه کند.

پیش از این مقرر شده بود که حقوق بازنشستگان ۳۸ درصد افزایش داشته باشد این مضاف بر ۵۱۵ هزار تومانی است که قرار بوده در سال جاری به بازنشستگان پرداخت شود.

دولت رئیسی با دستکاری قانون، قانون پیشین را رد کرده و تنها ۱۰ درصد به حقوق و مزایای بازنشستگان افزوده است!

این در حالی است که این ۱۰ درصد افزایش با هیچ یک از پارامترهای هزینه‌ای به خصوص برای بازنشستگان همخوانی ندارد و هیچ دردی از دردهای بی‌شمار بازنشستگان را دوا نمی‌‌کند.

دخالت نابجای دولت در تعیین حقوق بازنشستگان

این در حالی است که دولت در حکومت ولایت فقیه هیچ نقشی در تامین اعتبار برای مستمری بگیران ندارد و بنابراین نمی‌تواند برای آن تعیین تکلیف کند. این وظیفه بر عهده سازمان تامین اجتماعی است.

اما از آنجا که سازمان تامین اجتماعی به حیاط خلوت دولت‌‌ها در حکومت ولایت فقیه تبدیل شده است دستبرد به آن رسم و راه دولت ابراهیم رئیسی نیز شده است.

کاهش در افزایش مستمری بازنشستگان را باید در یک جای دیگر نیز جستجو کرد و آن کسری بودجه هنگفت دولت ابراهیم رئیسی است که به هر قیمت تصمیم دارد با کسر کردن از مستمری بازنشستگان تا مالیات بستن بر مردگان و زندگان! بتواند این کسری بودجه را جبران کند.

سلب اختیار از دولت رئیسی

بازنسشتگان نیز در اعتراضات خود به خاطر دست‌درازی دولت ابراهیم رئیسی به منابع اعتباری بازنشستگان خواهان سلب اختیار از دولت از این بخش شده‌‌اند.

اعتراضات بازنشستگان در روزهای اخیر با شعارهای رادیکال شخص ابراهیم رئیسی را که منتخب خامنه‌ای می‌باشد را هدف قرار داده و خواهان سلب اختیار از وی شده‌‌اند.

یک نکته را در گیر و دار اعتراضات بازنشستگان نباید فراموش کرد و آن اینکه  وقتی بازنشستگان یعنی کهنسالان و پیران یک کشور برای احقاق حقوق به سرقت رفته‌‌شان به کف خیابان می‌آیند و راه کف خیابان را یاد گرفته‌‌اند، اقشار دیگر نیز موازی با بازنشستگان در این آماج قرار دادن ولایت فقیه شریکند. بحث تنها بر سر زمان است.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)