«محمد زهرایی» که «کارنامه» زندگیاش نشر کتابهای ماندگاری در فرهنگ ایران بود در میان تشییع کسانی که با آثارش زندگی کردند؛ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. تشییع پیکر محمد زهرایی مدیر نشر «کارنامه» صبح چهارشنبه از مقابل خانه هنرمندان در حالی برگزار شد که جمع کثیری از اهالی فرهنگ و هنر و مخاطبان کتاب به باغ هنر آمده بودند. این مراسم با قرائت پیام «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز شد. «داوود موسایی» مدیر انتشارات «فرهنگ معاصر» که از سوی وزیر این پیام را خواند؛ گفت: «آقای جنتی، دیشب در تماسی با بنده اعلام کرد که صمیمانه دلم میخواست خودم در این مراسم باشم، ولی چه کنم که باید در جلسه هیات دولت حضور پیدا کنم.»
پیام «سیدمحمد خاتمی» رییس «بنیاد باران» که روز گذشته صادر شده بود؛ در این مراسم خوانده شد. خاتمی در این پیام، داغ محمد زهرایی را بر دل اصحاب فرهنگ و هنر و اهالی نشر سوزان دانست. احمد مسجدجامعی – عضو شورای شهر تهران – که از دوستان زهرایی نیز بود،
در این مراسم با بیان اینکه فوت محمد زهرایی برای همه ما خیلی غیرمنتظره بود، گفت: «زهرایی آدم بزرگی بود و در طول زندگانی خودش خیلی بزرگیها را نشان داد و خیلی از بزرگان را به عرصه آورد. هنرش پرکردن شکافها بود و پیوند نسلها و رشتهها. او کتاب را بهعنوان پایه فرهنگ انتخاب کرد که انتخاب بسیار درستی بود. برای اجرای کارش صنعت را به خدمت گرفت. با حوزه صنعت چاپ و همه جزییاتش آشنا بود و از این امکان استفاده میکرد. او هنر را در گستردهترین صورت خودش به حوزه کتاب آورد.» مسجدجامعی به وسواس و خلاقیتهای زهرایی در تولید کتاب اشاره کرد و از چاپ کتاب روی پوست برنج گفت: «یک بخش جدانشدنی از همه آثاری که زهرایی تولید میکرد، وجه هنریاش بود؛ از انتخاب رنگ، کاغذ، طرح، تا همه چیز. او یکبار کاغذی را آورده بود که میگفت آن را از روستاهای هند گرفته که منشا این کاغذ ساقه برنج است. او حتی میخواست تلاش کند کتاب را با پوست آهو چاپ کند. سنت قدیم و جهان امروز را میشناخت و سنت کهن را با روح جهان امروز میآمیخت.»
البته صحبتهای وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی با طرح پیشنهاد راهاندازی جایزهای با عنوان زهرایی بود: «امیدوارم این پیشنهاد تا چهلم زهرایی اجرا شود. ما جوایزی داریم که به نام شخصیتهای هنری و ادبی پایهگذاری میشود. زهرایی هم شخصیتی مدنی است و ما میتوانیم او را با جایزهای به همین نام ماندگار کنیم. ما میتوانیم دوسالانهای به نام او طراحی کنیم و کسانی را که به این مسیر میروند، شناسایی و تقدیر کنیم.» «عبدالرحیم جعفری» بنیانگذار انتشارات «امیرکبیر» دوست دیگر محمد زهرایی بود که گفت: «چند روزی است که با شنیدن این خبر کام همه ما تلخ شده است. مرگ ناگهانی دوست و همکار محترم ما را دچار حرمان کرده است. او دوست و رفیق دلسوز و انسانی باشرف بود. ظاهری آرام داشت، اما در باطن متلاطم بود. در نشر کارش در اوج افتخار بود. سخاوتمندانه معلومات و تجربیات خود را در حوزه نشر در اختیار کسانی میگذاشت که تازه به این حرفه روی آورده بودند. او در میان ناشران خلاقیت و نبوغ زیادی داشت. در کار خود حساس بود و نشانهاش همین کتابهایی است که چاپ کرده است.» «نورالدین زرینکلک» هنرمند دیگری بود که گفت: ما برای تشییع پیکر کسی جمع شدهایم که در عرف او را هنرمند نمیشناسیم، اما او ناشری است که کارهای ارزشمندی داشته و او را در خانه هنرمندان بدرقه میکنیم، چون او مقام نشر را تا درجه هنر بالا برد و من این را به خانواده نشر تبریک میگویم. زهرایی کتاب را به مرحلهای رساند که واجد ارزش هنری شد. چیزی که سبب شد او به نشر به دیده هنر بنگرد، عشق به کار بود؛ عشقی که زهرایی به کارش، به نشر و به جزییات امر داشت، چون عاشقی بود که به دنبال کسب رضایت معشوق بود.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.