آغوشهای گشاده در قبال سفیدان اوکراینی اما بسسته و اخمو در قبال جهان سومیها
چرا این جنگ دو تعریف متفاوت انسانی، جامعه شناختی و فلسفی را از انسان به نمایش میگذارد؟ چرا ۶۰۰ هزار سفیدان اروپایی متمدن تلقی میشوند و بقیه (آسیایی و آفریقایی) غیرمتمدن؟ چرا آنان ۷ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند اما ۵۰ درصد فرآوردهای غذایی را مصرف میکنند؟ آیا نرمهای پذیرش دوگانه در این جنگ در برخورد با پناهندگان این فرضیه را تایید میکند؟
دو هفته پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین که شدیدا محکوم کردنی است، فیلیپو گراندی، کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، روز سه شنبه، ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ (۸ مارس ۲۰۲۲)، اعلام کرد که شمار پناهجویان اوکراینی به دو میلیون نفر رسیده است که به کشورهای هم مرز با اوکراین، اسلواکی، مجارستان، رومانی، مولداوی و به ویژه لهستان گریختند. به نظر میرسد آمار واقعی بیش ازاین باشد زیرا این آمار شامل کسانی نمیشود که از طریق شبکههای آشنایی خود به جنوب اروپا (اسپانیا و پرتقال) و سایر کشورها جلای وطن کردهاند که سرزمین مهاجر پذیر برای بیشتر اوکراینی هاست. روزانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از لایههای طبقه متوسط میانی و فرادست که به دلیل توانمندی مالی و موقیعت اجتماعی برترامکان این جابجایی فوری را دارند از کشور خویش خارج میشوند. تحقیقات آماری و جمعیت شناسی نشان میدهند، جنگهای این چنینی حدود ۱۰ در صد جمعیت کشور را روانه دیاری میکند که در انجا بدنیا نیامدهاند. بنابراین با توجه به جمعیت کشور اوکراین (۴۵ میلیون نفر) میتوان گمانه زنی کرد که حدود ۴ تا ۵ میلیون نفر از مردم اوکراین در حال جابجا شدن هستند. البته نباید از نظر دور داشت که این فاجعه انسانی نخستین جنگی در اروپا است که امکانات دیجیتالی و شبکههای مجازی هم به دلیل گردش آزادانه اطلاعات کمک به افزایش سریع این جابجایی کردهاند.
بدون هیچ تردیدی تبعات جنگ و آوراگیهای این چنینی، بار بیشتر آن برروی زنان، کودکان وقشرهای کم درآمد است، کمیسر ارشد سازمان ملل در توبیت دیگری نوشت: ” مردها برای اثبات قوی بودن خویش جنگهای بیهوده و بیرحمانهای را به راه میاندازند. با این وجود، برای ایجاد صلح درجهان، جوامع باید روی قدرت واقعی زنان حساب کنند”.
اما ان چیزی که ا ین بار چلب توجه میکند بسیج نهادی و سازمان یافته کلیه کشورهای اروپایی برای کمک به این پناهجویان است که تحسین افکار عمومی غرب را برانگیخته است: انسانها داوطلبانه با اهدای بستههای غذایی، پوشاک، خدمات پزشکی، أسباب بازی برای کوچولوها و درمواردی اسکان موقت در هتلها و خانههای خویش، همبستگی بی نظیری را نشان دادهاند که بعد از جنگهای بالکان در سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ بی سابقه است. واقعیت این است که رهبران اروپایی وغربیها که در باند سران ۷ جمع شدهاند، هنگامی که دراعلان جنگ درعراق، مالی، سوریه و أفغانستان،.. به راحت فرمان حمله را صادر میکردند، با مشاهده مصیتهای جنگ و آوارگی در خانه خویش در اروپا شاید کمی به عقل آیند. احتمالا طنز حکیم، شاعر شوریده حال و تبعیدی یمکان ناصر خسرو قبادیانی (۱۰۰۴-۱۰۰۸) دارای مصداق باشد: “چون نیک نظر کرد پَرِ خویش در آن دید، گفتا زکه نالیم؟! از ماست که برماست”.
علیرغم این نگاه فوق العاده انسانی نسبت به پناهندگان اوکراینی که بسیار طبیعی است اما فراموش نکردیم که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ مجارستان با کشیدن سیمهای خاردار و نسبت دادن پناهجویان سوری و افغانی به وحشیها، از آمدن انان به کشور خود جلوگیری کرد. لهستان که با آغوش باز در حال پذیرای هزاران اوکراینی است اما در تابستان و پائیز۲۰۲۱، نه تنها مرزهای خویش را بر روی پناهجویان غیر اروپایی که تلاش میکردند از بلاروس وارد خاک لهستان بشوند، بست بلکه با ماشین آب پاش و گازاشکاور و پلیس ضد شورش، یک نوع بی شرمی تاسف آوری را نمایش گذاشت که در تاریخ پناهنگی در اروپا ورقهای سیاه از خود به جای گذاشت. هم اکنون هم این تبعیض میان کسانی که از لحاظ پوست، رنگ و نژاد شببه به اوکراینیها نیستند، وجود دارد و آنان عموما ازخدمات بشردوستانه محروم میشوند.
برای یاداوری حافظه جمعی و تاریخی مردم اروپا از این تبعیض و دو نگاه متفاوت، به کلیپ زیر که مربوط به ماه نوامبر ۲۰۲۱ است که به خوبی درگیری پناهندگان خاورمیانهای با پلیس را نشان میدهد نگاهی بیندازیم تا عمق این تبعیض روشنتر گردد. دران موقع، جولیان ادول، سخنگوی حزب اتحاد ملی فرانسه، جریان راستگرای افراطی، در پاسخ به خبرنگار شبکه «ب افام تی” دو بار تکرار کرد که ” باید این پناهجویان گرفتار در مرز از سرما بمیرند”. او در حالی که تاکید داشت که در میان بیش از دو هزار پناهجوی گرفتار در مرز بلاروس و لهستان “صدها فرد خطرناک برای اروپا” وجود دارند، در پاسخ به سوال مجری که پرسید “آیا با این وجود باید بگذاریم این انسانها در سرما جان بدهند؟ پاسخ داد: “بله. بله”. او تنها پس از تاکید مجری در بار سوم عقب نشینی نمود و گفت: ” نمیگویم بمیرند ولی میگویم باید آنها را از مرز اتحادیه اروپا به هر قیمتی دور نگاه داشت. چرا که بسیار خطرناک هستند”.
واقعیت این است که دو تعریف متقاوت انسانی، فلسفی و جامعه شناختی از انسان داریم که میتوان در نظرات خانم یولیا سوشنیکووا، استاد دانشگاه ناتینگهام انگلستان، درابتدای ماه مارس، به خوبی دید:
“همه شاهد آنچه در مرز لهستان روی میدهد، هستیم. کشورهای اروپایی تمایلی به پذیرش شهروندان آفریقایی یا هندی -حتی اگر خانواده اوکراینی هم داشته باشند یا در اوکراین مشغول تحصیل بوده باشند-، ندارند. این مسأله ناشی از استاندارد دوگانه اروپاییهاست”. بنا به نظر او در ذهنیت اروپایی، ارزش زندگی یک ” سفیدپوست” بیشتر از زندگی و رفاه دیگران است و نزد آنها ” قهوهای، سیاه، زرد”، فرقی نمیکند: “غیر سفید پوست، غیر سفید پوست است! “.
قبول این واقعیت دوگانه و استاندارهای تبعیض آمیزجامعه شناختی، انسانی و فلسفی دراین جنگ، بسیار دردناک و هولناک است زیرا غرب خود را همواره به عنوان بردارهای حامل تمدن و فرهنگ و نیز به درستی پیشگام تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در دسامبر ۱۹۴۸ میداند اما همین غرب مادههای یک و دو این اعلامیه را به گونهای تبعیض امیز اجرا میکند:
“تمام انسانها آزاد آفریده شدهاند ودر حرمت و حقوق با هم برابرند…. همهٔ انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، دارایی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این اعلامیه اند”.
شاید یکی از پیامهای انسانی این جنگ نیز این باشد که باید نگاهی جدید به انسان درکلیت فلسفی او داشت و به تلاش برعلیه این استاندارهای دوگانه و تغییر آن برآییم. جهان انسانی بهتر و بدون تبعیض نژادی.
نادر وهابی، پاریس، جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ (۱۱ مارس ۲۰۲۲)
کلیپ یورونیوز را ببینید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.