ظاهراً با سفر مکرون به روسیه و وعده ی پوتین که قصد حمله ندارد، تنش ها باید موقتاً کاهش یابد اما این آرامش موقتی است .امریکا نتوانست نظر روسیه را برای مقابله با چین جلب کند حالا می خواهد با هر دو قدرت مقابله کند که البته در توانایی اش تردید است . آیا هیاهوی امروز در اوکراین وسیله ای است تا روسیه را در تنگنای بیشتری بگذارد تا بلکه تسلیم شود؟
برخی بر آنند که اهداف اقدامات اخیر ایالات متحده در اوکراین بر هم زدن روابط روسیه و اتحادیه اروپا ، جلب نظر متحدان اروپایی و تقویت وابستگی نظامی آنها به ایالات متحده است. اما از آن طرف ظاهراً تمایلی به جنگ در آمریکا دیده نمی شود. بایدن از وقتی بر سر کار آمده خواستار سختگیری بیشتر علیه روسیه است در حالیکه نه فرانسه و نه آلمان حاضر به پیروی از ایالات متحده در مورد اوکراین نیستند. فرانسه مدتهاست که از گفتگو با روسیه حمایت میکند، در حالی که آلمان به وضوح بیمیلی خود را برای ارائه کمکهای تسلیحاتی مرگبار به اوکراین اعلام کرده است.
اوکراین دروازه ی روسیه به اروپا و دومین کشور بزرگ اروپا پس از روسیه است و بیش از آنکه مشکل دو ابرقدرت روسیه و آمریکا باشد مشکل اروپا نیز هست . جمعیت اوکراین از زمان استقلال در سال ۱۹۹۱ کاهش یافته است و ضریب مرگ بیش از ضریب تولد است. جمعیت تا سال ۲۰۲۰ از بیش از ۵۲ میلیون به ۴۴ میلیون نفر کاهش یافته است. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت را اوکراینی تشکیل میدهند، در حالی که روسها یک گروه اقلیت بزرگ را تشکیل میدهند. زبان اوکراینی زبان رسمی است، اما روسی جایگاه قوی دارد.
جنگ داخلی هشت ساله بیش از ۱۴۰۰۰ کشته بجا نهاده است . اوکراین اکنون تبدیل به مهره ی بازی میان دو ابرقدرت شده است و اکنون اروپا حسرت اوکراین پیش از ۲۰۱۳ را می خورد. از یاد نبریم اروپا چشم خود را به ارسال فاشیست ها و نازیست های برای سرنگون کردن دولت اوکراین بست . در آن روزهای بحرانی اوکراین، من از رادیوی سوئد به گوش خود شنیدم که بیش از بیست نفر از نازیستها و ملیگرایان افراطی سوئدی به اوکراین سفر کردند تا به صورت داوطلبانه در آنچه آنها یک انقلاب ملی در اوکراین میخوانند، شرکت داشته باشند.
«دان اریکسون» از حزب نازیستی و دستراستی “سونسکارناس پارتی” Svenskarnas parti برنامهریز و هماهنگکننده این سفرها بود.او به رادیو بینالمللی سوئد گفت که دلیل شرکت ما، کمک و همیاری به رفقای ما بهخصوص حزب اسوبودا Svoboda، ( یک حزب دستراستی افراطی اوکراین ) میباشد. ما تا میتوانیم از این نیروهای ملیگرا حمایت میکنیم. پشتیبانی ما از انقلاب ملی اوکراین برای حزب اسوبودا و نیز جنبش ملیگرایی اروپا ست.
در سال ۱۹۹۴، اوکراین همکاری خود را با اتحادیه اروپا و ناتو آغاز کرد. اما علاقه ی قدرتهای غربی به دلیل عدم تمایل یا ناتوانی رهبران اوکراین برای غلبه بر فساد، ریخت و پاش مالی و نفوذ جنایات سازمانیافته در سیاست کاهش یافت.
در سال ۲۰۱۴، پارلمان اوکراین وضعیت رسمی کشور را به عنوان غیر متعهد لغو کرد و در همان سال، رئیس جمهور پترو پوروشنکو وعده برگزاری همه پرسی آینده برای درخواست عضویت در ناتو را داد. در سال ۲۰۱۴، پارلمان اروپا حق اوکراین برای درخواست عضویت در اتحادیه اروپا را به رسمیت شناخت، اما ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا در سال ۲۰۱۶ گفت که اوکراین به سختی می تواند حداقل برای ۲۰ تا ۲۵ سال دیگرعضو اتحادیه اروپا یا ناتو شود.
البته این تصور نیز وجود دارد که امانوئل ماکرون رؤیای دفاع مشترک اتحادیه اروپا را در سر می پروراند. شاید او تصور می کند که روسیه میتواند نقش سازندهای در چنین “نظم امنیتی جدید اروپایی” ایفا کند .غافل از اینکه امید یاری از پوتین در این مورد بیهوده است چون روسیه نیز مانند آمریکا خواستار قدرت گرفتن اروپا نیست مگر اینکه مکرون دستکم امید به ایجاد شکاف در ناتو داشته باشد. گذشته از اینها آیا مکرون دارای چنان اقتداری در فرانسه و اروپا همچون دوگل هست که بتواند این پروژه راعملی کند؟ به هر حال حزب کمونیست و حزب راست جبهه ملی فرانسه خواستار خروج فرانسه از ناتو هستند. گرچه طرح این پرسش حالا زود است ولی آیا اروپا می خواهد واقعا به سلطه آمریکا پایان دهد؟
چهارشنبه – ۲۰ بهمن ۱۴۰۰
۲۰۲۲-۰۲-۰۹
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.