آسیب‌های اجتماعی و علل آن در ایران

در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه به دلیل عدم کفایت و ناکارآمدی سیستم حکومتی آسیب‌‌های اجتماعی فراوانی به جامعه شهروندی کشور وارد آمده است.

آسیب‌های اجتماعی در ایران فارغ از نوع و ماهیت آنها و بیش از همه به نوع سیستم حاکمیتی برمی‌گردد.

انجصارطلبی یکی از عوامل آسیب‌های اجتماعی در ایران

حکومت ولایت فقیه از ابتدای روی کار آمدن با انقباض و بستن فضای جامعه سعی کرد یک نوع سیستم حکومتی توتالیتر را در جامعه پیاده کند.

این سیاست در مرور سال‌های باعث آثار مخرب اجتماعی فراوانی در بین جامعه شهروندی کشور و به خصوص در میان نوجوانان و جوانان شد.

با ظهور و گسترش دنیای ارتباطاطت و تکنولوژی بر حجم آسیب‌های اجتماعی در ایران افزوده شد چرا که چشم جوانان به پیشرفت‌ در کشورهای دیگر باز شد.

حکومت ولایت فقیه بدون داشتن برنامه‌‌های دراز مدت برای اداره کشور و برنامه ریزی برای نوجوانان و جوانان بیشتر درگیر سیاست‌های دخالت‌گرانه خود در دیگر کشورهای شد و به بیانی جامعه شهروندی ایران را به حال خود رها کرد.

پیش گرفتن این سیاست تبعاتی برای جامعه ایران و به خصوص نسل‌های جوان‌تر داشته و دارد.

آسیب‌های اجتماعی شایع در کشور

فقر، تبعیض، فقدان امنیت اجتماعی، مسائل روحی حل نشده، بیکاری، سرخوردگی و ناکامی‌هایی که نسل جوان کشور تجربه می‌‌کند باعث شده تا آسیب‌های اجتماعی فراوانی بر آنان وارد آید.

مشکلات معیشتی در کنار فقدان تامین الزامات مربوط به تشکیل خانواده و امرار معاش که به داشتن شغل‌های مناسب برای جوانان برمی‌گردد همگی در شمار مشکلاتی هستند که باعث بروز آسیب‌های اجتماعی در کشور می‌شوند.

پس زمینه این آسیب‌های اجتماعی می‌تواند معضلاتی چون اعتیاد و طلاق را در جامعه افزایش دهد آن گونه که اکنون در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه با آن روبرو هستیم.

خودکشی به خصوص در میان نسل جوان و در سال‌های اخیر در میان نوجوانان از دیگر مصادیق آسیب‌های اجتماعی در کشور است که ریشه‌‌های آن را باید در فقدان یک جامعه و مدیریت سالم جستجو کرد.

به نحوی که اکنون بر طبق گزارشات رسمی و غیر رسمی سن خودکشی حتی به کودکان و دانش‌آموزان رسیده است.

علل آسیب‌های اجتماعی

علل بسیار زیادی را می‌توان به عنوان دلایل آسیب‌های اجتماعی در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه بر شمرد اما در جایی که جوانان تحصیل‌کرده و پر انرژی مجالی برای اشتغال در مناصب درخور پیدا نمی‌کنند سرخورده شده و یاس بر آن غلبه می‌‌کند و راهی کشورهای دیگر به امید یافتن آینده‌ای بهتر می‌شوند.

با نگاهی به انتصاب‌های نظامی و فامیلی و پدیده ژن خوب در حکومت ولایت فقیه، آثار آنان قطعا در مهاجرت جوانان و مغزهای کشور که سرمایه‌های انسانی کشور محسوب می‌شوند نمایان می‌شود. [از هزار فامیل تا هزاران فامیل؛ حاکمیت ژن‌های خوب!]

فقر، گرانی و تورم افسار گسیخته نیز یکی دیگر از دلایل نابسامانی و آسیب‌های اجتماعی در کشور است که مردم را سوی بزهکاری و روی‌ آوردن به شغل‌های کاذب رهنمون می‌سازد.

 القصه آنکه تا زمانی که مدیریتی کارآ در کشور حاکم نشود نمی‌تواند چشم امید به پایان یافتن آسیب‌های اجتماعی دوخت.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)